بطن قرآن

بطن قرآن

مرحوم آیه الله العظمی سید محسن حکیم در شرح کفایه الاصول در پایان بحث استعمال لفظ مشترک نقل نموده که یکی از بزرگان دانش فرمود: روزی در منزل ملافتحعلی سلطان آبادی با گروهی از اعیان و اندیشمندان بزرگ که از جمله آنان سید اسماعیل صدر و حاج میرزا حسین نوری طبرسی (مؤلف مستدرک) و سید حسین صدر بود، حاضر شدیم.
آقا ملّا فتحعلی سلطان آبادی این آیه مبارک را تلاوت فرمود:
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ»[1] «ای مسلمانان، بدانید که این محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ که در میان شماست، رسول خدا و عالم به حقایق و مصالح و مفاسد امور است. شما او را به رأی جاهلانه خود مجبور نکنید؛ که اگر در بسیاری از امور رأی شما را پیروی کند خود به زحمت و مشقت می‌افتید و به مفاسد و مشکلاتی دچار می‌شوید و گمان نکنید قبول اسلام و پذیرفتن ایمان و اجتناب از کفر و گناه از روی کمال عقل و متانت و زیرکی خودتان است، بلکه خداوند متعال به لطف خود مقام ایمان را نزد شما محبوب گردانید و در دلهایتان نیکو بیاراست و کفر و فسق و نافرمانی را در نظرتان زشت و ناپسند ساخت و از آنها بیزارتان کرد تا در دو جهان خوشبخت و سعادتمند شوید. اینان به حقیقت اهل صواب و هدایتند و این هدایت بر آنان به فضل خدا و نعمت الهی حاصل گردید و خدا به احوال بندگان دانا و به صلاح نظام جهان آفرینش آگاه است.» آقا سلطان آبادی پس از آن شروع به تفسیر «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ» نمود. بعد از بیانات طولانی آن را به معنایی تفسیر کرد. هنگامی که بزرگان این معنی را شنیدند از او توضیح خواستند و پس از بیان مطلب و توضیح مقصود همه حضار به شگفت آمدند و پیش خود می‌گفتند: چرا آنها جلوتر از بیان سلطان آبادی متوجه این نکته نشدند.
روز دوّم در محضر مقدس او حاضر شدند و آقای سلطان آبادی آیه مبارک را به معنای دیگری غیر از اوّلی تفسیر نمود. حاضران باز توضیح خواستند و پس از شرح و بیان نیز تعجب کردند که چرا پیش از بیان او اذهانشان متوجه این مطلب نشده، آن را درک نکردند.
روز سوّم در خدمت ایشان حضور به هم رسانیدند و همانند روز اوّل و دوّم به شگفت آمدند. پیوسته این چنین بودند و هر روزی که به خدمت ایشان می‌آمدند معنای دیگری برای آنان بیان می‌کرد. نزدیک به سی روز به خدمت او شرفیاب شدند و برای آیه مبارک نزدیک به سی معنی بیان فرمود و حضار هر وقت معنایی از او می‌شنیدند توضیح می‌خواستند و او نیز توضیح می‌داد.[2]


[1] . سوره حجرات، آیه 7.
[2] . داستانهای علوی، ج 1، ص 272.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید