1. رگ: « وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ » (ق / 16) و ما از رگ گردنش به او نزدیکتریم.
2. ریش: « لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی » (طه / 94) ریش مرا مگیر.
3. موی پیشانی: «ناصیهٍ کاذبهٍ خاطئهٍ» (علق / 16) (همان) موی پیشانی دروغزن گناه پیشه را .
4. چشم: « وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ » (مائده / 45) و چشم در برابر چشم.
5. بینی: « وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ ” (مائده / 45) و بینی در برابر بینی .
6. گوش: « وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ ” (مائده / 45) و گوش در برابر گوش.
7. زبان و لب: « وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ ” (بلد / 9) و یک زبان و دو لب.
8. دندان: « وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ ” (مائده / 45) و دندان دربرابر دندان.
9. چانه: « إِنَّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَی الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ » (یس / 8) ما درگردنهای آنان غلهایی قرار دادیم که تا چانهها ادامه دارد و سرهای آنان را به بالا داشته است.
10. گردن: « وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ» (اسرا / 13) وهرانسانی،اعمالش رابرگردنش آویختهایم.
11. رحم: « أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَیَیْنِ » (انعام / 143) یا آنچه شکم مادهها در برگرفته؟
12. روده: « وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ » (محمد / 15) و آبی جوشان به خوردشان داده می شود (تا) رودههایشان را از هم فروپاشد.
13. پوست: « کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً » (نساء / 56) هر گاه پوستهای تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد) پوستهای دیگری به جای آن قرار میدهیم.
14. حنجره: « إِذِ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَناجِرِ » (غافر / 18) آنگاه که جانها به گلو گاه میرسد.
15. خون: « نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبِینَ » (نحل / 66) ازدرون شکم آنها، از میان غذاهای هضم شده و خون، شیرخالص وگوارا به شما مینوشانیم.
16. سر: « فَتَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْ رَأْسِهِ» (یوسف / 41) و پرندگان از سر او میخورند.
17. گوشت: « ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً » (بقره / 259) و گوشت بر آن میپوشانیم.
18. پا: « أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِها » (اعراف / 195) آیا (آنها حداقل همانند خود شما) پاهای دارند که با آن راه بروند؟)
19. دست : « أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِها » (اعراف / 195) یا دستهایی دارند که با آن چیزی بگیرند (و کاری انجام دهند؟)
20. انگشت: « جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ » (نوح / 7) انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده.
21. دهان: « وَ لا لِآبائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَهً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ » (کهف / 5) و نه پدرانشان سخن بزرگی را دهانشان خارج میشود.
22. شکم: « وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ » (نحل / 78) و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود.
23. حلقوم: « فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ » (واقعه / 83) پس چرا هنگامی که جان به گلوگاه میرسد (توانایی بازگرداندن آن را ندارید؟)
24. استخوان: « أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ » (قیامت / 3) آیا انسان میپندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟
25. صورت: « فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ » (مائده / 6) پس بشوئید صورتهای خود را.
26. مفصل: « وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ » (مائده / 6) و پاهای خود را تا مفصل(برامدگی پشت پا) مسح کنید.
27. پشت: « یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ » (طارق / 7) از میان صلب پدر و سینه مادر بیرون آمده است.
28. تن: « فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ » (یونس / 92) پس ما امروز بدنت را به ساحل نجات میرسانیم.
29. سرانگشت: « وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ » ( انفال / 120) تا همه انگشتشان قطع کنید.
30. عورت: « لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما » (اعراف / 7) و قبایح آنان را در نظر انسان پدید آورد.
31. سینه: « أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ » (شرح / 1) ای رسول گرامی آیا تو را شرح صدر عطا نکردیم.
32. پاره گوشت: « فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظاماً » (مؤمنون / 14) آن گوشت پاره را استخوان پوشانیدیم.
33. رگ: « وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ » (ق / 16) از رگ گردن به او نزدیکتریم.
34. شاه رگ: « ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِینَ » (حاقه / 46) و شاهرگ او را قطع میکردیم.
35. بازو: « قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ » (قصص / 35) به همدستی برادرت هارون بازوریت را قوی گردانیم.