حضرت عیسی(ع) در قرآن

حضرت عیسی(ع) در قرآن

قرآن حضرت مسیح را با ویژگی‌های متعددی معرفی کرده که برخی از آنها موهبتی و برخی اکتسابی است و داشتن این ویژگی‌ها حاکی از ولایت تامه‌ی اوست. در این بخش به این ویژگی‌ها اشاره می‌کنیم:
آیات مورد بحث
1ـ «… وَ آتَیْنا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ…» (بقره / 87 و 253).
ما به عیسی بن مریم معجزه‌ها دادیم و او را با روح القدس تأیید کردیم.
2ـ «إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ» (آل عمران / 45).
به یاد آر هنگامی که ملائکه به مریم گفتند: خدا به تو به کلمه‌ای از خویش بشارت می‌دهد، نام او مسیح عیسی بن مریم است، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است.
3ـ «… وَ لِنَجْعَلَهُ آیَهً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَهً مِنَّا وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا» (مریم / 21).
او را آیتی برای مردم و مایه‌ی رحمت از جانب خود قرار دهیم.
4ـ «وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِینَ» (آل عمران / 46).
با مردم در کودکی در مهد و در هنگام بزرگسالی سخن می‌گوید و از صالحان است.
5ـ «وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ التَّوْراهَ وَ الْإِنْجِیلَ».
به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختیم.
6ـ «وَ رَسُولاً إلی بَنی إسْرائیلَ…».
او فرستاده‌ی ما به بنی اسرائیل است.
7ـ «وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ…» (آل عمران / 48 ـ 50).
تصدیق کننده‌ی تورات موجود پیش از خویش است.
8ـ «إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ….» (نساء / 171).
مسیح، عیسی بن مریم فقط رسول خدا و کلمه‌ی اوست که او را به مریم القا کرده و روحی از خداست.
9ـ «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیى وَ عِیسى وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ».
زکریا و یحیی و عیسی و الیاس هر یک از صالحانند.
10ـ «….وَ اجْتَبَیْناهُمْ وَ هَدَیْناهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» (انعام / 85 ـ 87).
ما این پیامبران را (که عیسی هم در بین آنان است) برگزیدیم و به صراط مستقیم هدایت کردیم.
11ـ «قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا» (مریم / 19).
روح متمثل به مریم گفت: من فرستاده‌ی پروردگار تو هستم تا به تو فرزند پاکیزه‌ای ببخشم.
12ـ «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا».
عیسی (در مقام معرفی خود) گفت: من بنده‌ی خدا هستم. کتاب به من داده شده و از پیامبران قرار داده شده‌ام.
13ـ «وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ…».
هر کجا باشم مرا انسان با برکتی قرار داده است.
14ـ «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا» (مریم / 20 ـ 32).
مرا نسبت به مادرم مهربان قرار داده، هرگز مرا گردنکش و سخت دل قرار نداده است.
15ـ «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى…» (شوری / 13).
برای شما از دین آنچه را (خدا) به نوح سفارش کرده بود و به تو (ای پیامبر) وحی نموده‌ایم و آنچه به ابراهیم و موسی سفارش کردیم، تشریع کرده است.
تفسیر آیات
از بررسی این آیات، مقام و منزلت والای حضرت مسیح روشن می‌گردد. اینک ویژگی‌های او را مطابق تنظیم آیات یادآور می‌شویم.
1ـ کلمه‌ی خداست
قرآن در دو مورد مسیح را کلمه الله می‌نامد. مقصود از «کلمه» لفظی نیست که از دهان خارج می‌شود، بلکه مقصود وجود خارجی مسیح است که خود از کلمات تکوینی خداست. هر چند همه‌ی جهان کلام خداست، ولی چون وجود او به صورت معجزه آسا به وجود آمده است، کلمه‌ی ممتاز خدا می‌باشد. و علت اینکه جهان تکوینی را کلام خدا می‌دانند، این است که وجود تکوینی اشیا بیانگر کمالات آفریننده‌ی آنهاست؛ چنانکه کلام لفظی حاکی از یک رشته معانی ذهنی و پنهانی است و در آیات قرآن همه‌ی جهان کلام خدا به شمار آمده است.[1] 2ـ نام او: مسیح و عیسی بن مریم
آیات قرآن حاکی است که هر دو نام از جانب خدا بوده است چون در بشارت فرشتگان به مریم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ». علت اینکه به او مسیح می‌گویند، این است که (این کلمه از مسح به معنی کشیده گرفته شده است) این پیامبر با کشیدن دست بر بدن افراد بیمار، آنان را شفا می‌داد.
گاهی گفته می‌شود. مسیح به معنای ممسوح، یعنی شستشو شده از گناه، یا فرا گرفته شده به یمن و برکت است. و یا مسیح لغت عبری الأصل و مشتق از مشح است و یهود به موجب تورات، اشیای مقدس را با روغنی مخصوص و تشریفاتی خاص مسح می‌کردند. آنگاه که یهود به داشتن پادشاهی نیازمند شدند، چون به سلطنت با نظر تقدسی می‌نگریستند، اولین پادشاه خود را به نام شاوول (طالوت) با همان تشریفات مسح کردند و پس از آن معمول گردید که پادشاه بنی اسرائیل هنگام جلوس به تخت سلطنت، مسح شود تا بر همه‌ی بنی اسرائیل حکومت یابد. پس از آنکه یهود از مسکن خود دور افتادند، بساط سلطنت و حکومت ایشان برچیده شد و همواره در انتظار کسی بودند که عظمت دیرین را تجدید کند و بنی اسرائیل را تحت لوای واحد گرد آورد. این چنین شخص موعود، مسیح بود که پیامبران بنی اسرائیل ظهور او را خبر می‌دادند.[2] احتمال دارد که عیسی از یشوع به معنی نجات دهنده یا به معنی یعیش معادل یحیی باشد. که نوعی تشابه میان این دو پیامبر وجود داشته است.
حال اگر تسمیه‌ی به دو نام مسیح و عیسی سابقه داشته‌اند،‌کارهایی که بعداً مسیح انجام می‌داد نمی‌تواند ملاک تسمیه باشد؛ بلکه باید ملاک آن را چیزی دانست که در همان زمان وجود داشته است.
3ـ آیت خدا و مظهر رحمت الهی
آفرینش مسیح مانند آفرینش حضرت یحیی ـ علیهم السّلام ـ کاملاً معجزه آسا بود؛ بلکه آفرینش مسیح از آن هم اسرار آمیزتر بود. از این جهت خود مسیح آیتی از آیات الهی شمرده شده است؛ چنانکه می‌فرماید: «وَ لِنَجْعَلَهُ آیَهً لِلنَّاسِ». و باز می‌فرماید: «لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا». و مراد از بخشیدن (لأهب) آفرینش اعجازآمیز اوست.
4ـ سخن گفتن در گهواره
یکی از نشانه‌های آیت بودن او این است که در دوران کودکی مانند بزرگسالی سخن می‌گفت؛ چنانکه می‌فرماید:
«وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً».
5ـ کمالات روحی
قرآن در مقام معرفی کمالات روحی حضرت مسیح، او را با این تعابیر معرفی می‌کند:
1ـ «غلاماً زکیّاً»، 2ـ «مُبارَکاً»، 3ـ «بَرّاً بوالِدَتی»، 4ـ «لَمْ یَجْعَلنی جَبّاراً شَقِیّاً»، 5ـ «و من الصّالِحینَ»، 6ـ وَ اجْتَبَیْناهُمْ» (برگزیدگان)، 7ـ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ القُدُوسِ».
خلاصه‌ی این صفات این است که او فرد منزه از گناه، وجود با برکت، مهربان به پدر و مادر، متواضع و نرمخوی و از صالحان بود و اجتماع این صفات، نشانه‌ی تعالی روحی اوست و به خاطر همین صفات است که به مقامات بالاتر رسید.
6ـ پیامبر صاحب شریعت و کتاب
عیسی در پرتو کمالاتی از پیامبران گردید و خود صاحب کتاب و شریعت شد. حتی در مکتب غیب، تورات و حکمت نیز به او آموخته بودند؛ چنانکه می‌فرماید: «وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ التَّوْراهَ وَ الْإِنْجِیلَ». و نیز می‌فرماید: «آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا».
7ـ از پیامبران اولوالعزم
هرگاه پیامبران اولوالعزم را به کسانی تفسیر کنیم که علاوه بر کتاب دارای شریعتی بودند، حضرت مسیح یکی از آنان است؛ چنان که می‌فرماید: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى».
8ـ پیامبری به سوی بنی اسرائیل
در این که آیا رسالت مسیح مخصوص بنی اسرائیل بوده یا دایره‌ی آن گسترده‌تر بود، موضوع مستقلی است که خارج از موضوع این مقاله است. ولی ظاهر آیات حاکی از قول نخست است؛ چنان که می‌فرماید: «وَ رَسُولاً إلی بَنی إسْرائیلَ».
گاهی شهادت بر اعمال نیز یکی از ویژگی‌های حضرت مسیح شمرده شده است. نظر به اینکه خدا او را چنین معرفی کرده است: «وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً» (نساء / 159).
ولی از آنجا که شهادت گاهی به سود انسان و گاهی به ضرر اوست و شاهدان بر اعمال از هر ویژگی برخوردارند و در آیه‌ی یاد شده فقط شهادت به بر ضرر (علیه) مطرح شده است، می‌توان گفت که مقصود این است که مسیح بر خلاف اندیشه‌های باطل پیروانش گواهی می‌دهد. مثلاً آنان بر این عقیده‌اند که او کشته شده، در حالی که او کشته نشده و مسأله بر پیروانش مشتبه گردیده است. او روز قیامت بر واقعیت جریان گواهی می‌دهد و همین گونه است دیگر موارد باطل، این مطلب با توجه به سیاق آیات روشن‌تر می‌شود.


[1] . کهف / 90 ؛ لقمان / 27.
[2] . اعلام قرآن، ص445 به نقل از قاموس کتاب مقدس.
آیت الله جعفر سبحانی- با اندکی تلخیص از منشور جاوید، ج 12، ص 365

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید