عیادت بیمار

عیادت بیمار

یکی از نکته های اخلاقی و نشانه های اخلاق حسنه و حسن سلوک با مردم، عیادت بیمار است که در شرع مقدس اسلام در این باره اصرار فراوان شده است. عیادت بیمار از حقوقی است که مسلمانان بر یکدیگر دارند که لازم است نسبت به ادای آن خود را موظف بدانند.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ از قول رسول خدا ـ صل الله علیه و آله و سلم ـ نقل می کند که آن حضرت فرمود:
«للمسلم علی اخیه ثلاثون حقّاً لا برائه له منها الّا بالاداء اَوِ العفو یغفر زلّتَهُ و یرحم عبرته… و یعود مرضته… .»[1] هر مسلمانی نسبت به مسلمان دیگر سی حق دارد که باید آنها را انجام دهد و از این حقوق رهایی نخواهد یافت جز اینکه آنها را ادا کند و یا آنکه برادر مسلمانش از او درگذرد… و از جمله آنها این است که هنگام بیماری از او دیدن کند… .
در حدیث دیگری می خوانیم که معلّی بن خنیس می گوید: به امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کردم: حق مسلمان بر مسلمان چیست؟ فرمود:
برای او هفت حق است که همه آنها بر عهده برادرش واجب است و اگر چیزی از آن حقوق را ضایع کند و وظیفه‎اش را انجام ندهد از ولایت و اطاعت خدا بیرون رفته و از بندگی خدا بهره ای نبرده است. عرض کردم: قربانت گردم، آن حقوق کدام است؟ فرمود: ای معلّی! من بر تو نگرانم؛ می ترسم این حقوق را ضایع کنی و مراعات ننمایی، بدانی و عمل نکنی. عرض کردم: نیرویی جز از خدا نیست (امید آن دارم که با کمک خداوند بتوانم به وظیفه ام عمل کنم. امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این روایت هفت حق را برای او برشمرد و) فرمود: آسانترین آن حقوق این است که آنچه برای خود دوست داری برای او هم دوست داشته باشی و آنچه برای خود نمی پسندی برای او نیز نپسندی… و حق هفتم آن است که قَسمش را ادا کنی (یعنی حقّی (کفّاره) که به وسیله قسم بر عهده او قرار گرفته است ادا نمایی) و دعوتش را بپذیری و در هنگام بیماری از او عیادت کنی. [2] همچنین در حدیث دیگری آمده است که امام صادق ـ علیه السّلام ـ از پدران بزرگوار خود نقل کرده است که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«للمؤمن علی المؤمن سبعه حقوق واجبه من الله عزَّوجلّ… و ان یعوده فی مرضه.»[3] مؤمن نسبت به مؤمن هفت حق دارد که باید ادا کند… و یکی از آنها دیدار او در حال بیماری است.
از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است که فرمود:
«من حقّ المسلم علی المسلم اذا لقیه ان یسلم علیه و اذا مرض ان یعوده و اذا مات ان یشیّع جنازته.»[4] حق مسلمان بر مسلمان آن است که وقتی او را ببیند سلام کند و چون بیمار شود از او عیادت نماید و هنگامی که بمیرد جنازه اش را تشییع کند.
ثواب عیادت بیمار
درباره ثواب عیادت بیمار نیز روایاتی رسیده است که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنیم.
امام هشتم ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«ایّما مؤمن عاد اخاه فی مرضه فان کان حین یصبح شیَّعه سبعون الف ملک فاذا قعد عنده غَمَرَتْه الرّحمه و استغفروا له حتّی یمسی و ان کان مساء کان له مثل ذلک حتّی یصبح.»[5] هر مؤمنی که مؤمنی را در بیماری اش عیادت کند، اگر صبح باشد هفتاد هزار ملک او را تشییع (بدرقه و همراهی) کنند و چون نزد او بنشیند رحمت (خدا) او را فرا گیرد و تا شب برای او استغفار کنند، و اگر شب باشد همین اجر تا صبح برای او خواهد بود.
در حدیث دیگری می خوانیم که رسول گرامی ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«ایّما مؤمن عاد مریضاً خاض فی الرّحمه فاذا قعد عنده استنقع فیها فإذا عاده غدوه صلّی علیه سبعون الف ملک الی ان یمسی و ان عاده عشیّه صلّی علیه سبعون الف ملک حتّی یصبح.»[6] هر مؤمنی که به دیدار بیماری برود در رحمت خدا وارد می شود و زمانی که نزد آن بیمار بنشیند در رحمت خدا فرو می رود. اگر صبحگاهان به عیادت او برود هفتاد هزار فرشته تا شام او را دعا می کنند و اگر شامگاهان از وی عیادت کند تا صبح هفتاد هزار فرشته به او دعا می کنند.
در روایت دیگری از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ آمده است که فرمود:
«اذا عاد الرّجل اخاه المسلم مشی فی خرافه الجنّه حتّی یجلس فاذا جلس غمرته الرّحمه فان کان غدوه صلّی علیه سبعون الف ملک حتّی یصبح.»[7] شخصی که به عیادت برادر مسلمان خود می رود در میان میوه های چیده شده بهشتی راه می رود و هنگامی که نزد بیمار بنشیند رحمت خدا او را فرا می گیرد. اگر صبح به دیدن او برود تا روز دیگر هفتاد هزار فرشته بر او دعا می کنند.
مرحوم سیّد رضی نیز در این باره روایتی از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ نقل می کند که فرمود:
«من عاد مریضاً لم یزل یخوض الرّحمه حتّی یجلس فاذا جلس اغتمس فیها.»[8] کسی که به عیادت بیمار می رود همیشه در میان رحمت الهی راه می رود تا بنشیند، آنگاه که نزد بیمار نشست غرق در رحمت خدا می گردد.
از صحابه خواجه ای بیمار شد واندر آن بیماری او چون تار شد
مصطفی آمد عیادت سوی او چون همه لطف و کرم بُد خوی او
در عیادت رفتن تو فایده است فایده آن باز بر تو عایده است[9] عیادت بیمار وسیله روا شدن حاجت
از برخی روایات استفاده می شود که دعا بر بالین بیمار به اجابت نزدیکتر است زیرا لطف و عنایت خاص خداوند به همراه دلهای شکسته است و مؤمن بیمار از این فضیلت برخوردار می باشد:
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
روز قیامت خدای عزّوجلّ بنده ای از بندگان خود را ملامت می‎کند و می فرماید: ای بنده من! چه چیز تو را بازداشت از عیادت من آن هنگام که بیمار شدم (: چرا به عیادت من نیامدی)؟ عرض می کند: خدایا! تو خالق جهانی، درد و ناراحتی و مرض درباره تو معنا ندارد، تو منزّهی از اینکه مریض شوی. می فرماید: برادر مؤمن تو بیمار شد و به عیادتش نرفتی. به عزّت و جلالم سوگند، اگر به دیدنش می رفتی مرا نزد او می یافتی و هر حاجتی داشتی برمی آوردم و این به خاطر احترامی است که بنده مؤمن نزد من دارد و من خدای رحمان و رحیمم. [10] مولوی این حدیث را به نظم درآورده است با این تفاوت که می گوید خدای متعال به حضرت موسی وحی کرد. آنگاه قسمت اول حدیث را تحت این عنوان «چرا به عیادت من نیامدی» به نظم درآورده و می گوید:
آمد از حق سوی موسی این عتیب
کان طلوع ماه تو دیده زجیب
مشرقت کردم ز نور ایزدی
من حقم رنجورگشتم نامدی
گفت سبحانا تو پاکی از زیان
این چه رمز است این بکن یارب بیان
باز فرمودش که در رنجوریم
چون نپرسیدی تو از روی کرم
گفت یارب نیست نقصانی تو را
عقل گم شد این گره را برگشا
گفت آری بنده خاص گزین
گشت رنجور او منم نیکو ببین
هست معذوریش معذوری من
هست رنجوریش رنجوری من
هرکه خواهد همنشینی با خدا
ا و نشیند در حضور اولیا[11] دعایی از صحیفه
و به خاطر اهمیت این وظیفه سنگین و حق واجب است که حضرت سجّاد ـ علیه السّلام ـ آنگاه که همسایگان و دوستان خود را یاد می کند از خدای متعال به استغاثه می خواهد که به آنان توفیق دهد تا از بیماران خود عیادت کنند، آنجا که می گوید:
«اللهمَّ صلّ علی محمّد و اله و تولّنی فی جیرانی و موالیَّ العارفین بحقّنا و المنابذین لاعدائنا بافضل ولایتک و وفّقهم لاقامه سنّتک و الاخذ بمحاسن ادبک فی ارفاق ضعیفهم و سدّ خلّتهم و عیاده مریضهم… .»[12] خداوندا! به روان مقدس محمد و آل محمد رحمت فرست و مرا در ادای حقوق همسایگان و دوستانم که شناسای حق مایند و با دشمنان ما در ستیز هستند به برترین وجه یاری ده و توفیقشان عطا کن تا سنّتهای مقدس تو را بر پای دارند و به آداب پسندیده تربیت شوند و به آنان توفیق ده تا دست حمایت به سوی مستمندان پیش آورند و قوّت خویش را در راه کمک ضعفا به کار برند، به دوستی تیره بختان برخیزند و از بیمارانشان عیادت کنند.
آداب عیادت بیمار
دیدار بیمار آدابی دارد که هنگام عیادت باید آنها را رعایت کرد و از جمله آن آداب، هدیه است که در این مورد به بیان یک روایت اکتفا می شود:
بعضی از دوستان امام صادق ـ علیه السّلام ـ به دیدن بیماری می رفتند. در بین راه به امام صادق ـ علیه السّلام ـ برخوردند، فرمود: کجا می روید؟
ـ عیادت مریض.
ـ آیا برای مریض هدیه ای از قبیل سیب، به، اترج یا مقدار کمی عطریا قطعه ای از عود با خود می برید؟
ـ نه.
ـ مگر نمی دانید هدیه بردن مایه آرامش خاطر بیمار می شود؟[13] همچنین رسول گرامی ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ درباره بردن هدیه برای بیمار فرمود:
«من اطعم مریضاً شهوته اطعمه الله من ثمار الجنّه.»[14] هر کس بیماری را به آنچه که دوست دارد اطعام کند خداوند متعال از میوه های بهشت به او خواهد داد.
آداب نشستن نزد ییمار
کسانی که به دیدار بیمار می روند وقتی نزد او می نشینند باید این نکات را رعایت کنند:
ـ دعا برای بیمار:
رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«عودوا المرضی و اتّبعوا الجنائز یذکّرکم الاخره و تدعوا للمریض، فتقول اللّهمّ اشفه بشفائک و داوه بدوائک و عافه من بلائک.»[15] بیماران را عیادت کنید و در تشییع جنازه ها شرکت نمایید که این کار آخرت را به یاد شما می آورد و برای بیمار دعا کنید و بگویید: خدایا! او را به شفای خود شفا مرحمت کن و به دوای خویش مداوا فرما و از بلای خود او را در امان بدار.[1] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صفحه 236.
[2] . اصول کافی، ج 2 / صفحه 169، حدیث 2.
[3] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71، صفحه 222؛ امالی صدوق، صفحه 36، مجلس 9، حدیث 2.
[4] . مکارم الاخلاق، چاپ بیروت، صفحه 359.
[5] . همان، صفحه 361.
[6] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 78 / صفحه 225.
[7] . کنزالعمّال، ج 9 / صفحه 91، حدیث 25125.
[8] . المجازات النبویّه، صفحه 250.
[9] . مثنوی معنوی، دفتر دوم، صفحه 300.
[10] . سفینه البحار، ج 2 / صفحات 534 و 535؛ مکارم الاخلاق، چاپ بیروت، صفحه 360، با اندکی تفاوت.
[11] . مثنوی معنوی، دفتر دوم، صفحات 300، 301.
[12] . صحیفه سجادیه، دعای 26.
[13] . وسائل الشیعه، ج 2 / صفحه 643، باب 17؛ مکارم الاخلاق، چاپ بیروت، صفحه 361.
[14] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 78 / صفحه 224؛ کنزالعمال، ج 9 / صفحه 97، حدیث 25157.
[15] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 78 / صفحه 224.
@#@
و در حدیث دیگری فرمود:
«اذا دخل احدکم علی اخیه عائداً له فلیدع له و لیطلب منه الدّعاء فانّ دعائَهُ مثل دعاء الملائکه.»[1] زمانی که یکی از شما به عیادت برادر دینی خود می رود باید برای او (: بیمار) دعا کند و از او نیز بخواهد برای وی ): عیادت کننده( دعا کند که دعای بیمار مثل فرشته است.
ـ تقویت روحی:
یکی دیگر از آداب عیادت بیمار این است که انسان او را دلداری دهد و روحیه اش را تقویت کند و با
گفتن مطالبی (از این قبیل که بزودی کسالت و بیماریت برطرف خواهد شد، خدا به تو صحت و عافیت می دهد تا به زندگی خود ادامه دهی و…) به او آرامش خاطر ببخشد، چون بعضی از افراد هنگام بیماری روحیه خود را از دست می‎دهند تا آن حد که از زندگی مأیوس می شوند، به این جهت باید آنها را امیدوار کرد.
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«اذا دخلتم علی المریض فنفّسوا له فی الاجل فانَّ ذلک لا یردُّ شیئاً و هو یطیّب النّفس.»[2] هنگامی که از بیمار دیدن می کنید او را به زندگی امیدوار سازید، این کار گرچه مقدّرات را تغییر نمی دهد و مانع از مرگ نمی شود اما وسیله آرامش خاطر بیمار است.
به همین جهت، وقتی آن بزرگوار به عیادت سلمان فارسی آمد و خواست از بالین او برخیزد فرمود:
«یا سلمان کشف الله ضرََّک و غفر ذنبک و حفظک فی دینک و بدنک الی منتهی اجلک.»[3] ای سلمان! خداوند رنج تو را برطرف سازد و گناهت را ببخشد و دین و بدن تو را تا آخر عمرت محفوظ نگه دارد.
ـ کوتاه کردن دیدار:
از نکته های دیگری که باید هنگام عیادت بیمار رعایت شود کوتاه کردن زمان عیادت بیمار است مگر اینکه خود او بخواهد.
امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«انّ من اعظم العوّاد اجراً عندالله لمن اذا عاد اخاه خفَّف الجلوس الّا ان یکون المریض یحبُّ ذلک و یریده.»[4] از دیدار کنندگان بیمار آن کس بیشتر اجر می برد که کمتر نزد او بنشیند جز در صورتی که خود بیمار به ماندن مایل باشد.
بخصوص گاهی از اوقات که انسان به عیادت بیمار می رود ممکن است روی جهل و نادانی و جهات دیگر چندان بیمار را خسته کند که عیادت او از خود مرض رنج آورتر باشد.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«… فانَّ عیاده النَّوکی اشدُّ علی المریض من وجعه.»[5] … دیدار نادان وا حمق برای بیمار از خود مرض سخت تر و دشوارتر است.
به همین جهت در حدیث دیگری فرمود:
«اعظمکم اجراً فی العیاده اخفُّکم جلوساً.»[6] از عیادت کنندگان آن که کمتر نزد بیمار بنشیند، اجر و پاداشش بیشتر است.
عیادت کامل:
نکته دیگری که در آداب عیادت بیمار باید رعایت شود کیفیت برخورد با اوست که بایدهمراه با اظهار محبّت و ملاطفت باشد. در این باره نیز روایاتی رسیده است.
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«تمام عیاده المریض ان یضع یده علیه و یساله کیف هو.»[7] عیادت کامل آن است که عیادت کننده دست روی بدن بیمار گذاشته و حال او را بپرسد.
و نیز فرمود:
«تمام عیاده المریض ان یضع احدکم یده علیه و یساله کیف انت؟ کیف اصبحت و کیف امسیت؟ و تمام تحیَّتکم المصافحه.»[8] عیادت کامل آن است که دستت را بر بدن بیمار نهی و از او احوالپرسی کنی، و کامل ترین درود و تحیّت مصافحه کردن )دست یکدیگر را فشردن( است.
امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«من تمام العیاده ان یضع العائدُ احدی یدیه علی یدی المریض او علی جبهته.»[9] عیادت کامل آن است که عیادت کننده یک دست خود را روی دستهای بیمار یا بر پیشانی او بگذارد.
و نیز فرمود:
«تمام العیاده للمریض ان تضع یدک علی ذراعیه و تعجّل القیام من عنده.»[10] بهترین عیادت این است که دست روی دستهای بیمار بگذاری و زود برخیزی و بروی.
ـ توقع پذیرایی از بیمار نداشتن:
از آنجا که هدف از عیادت بیمار اظهار محبّت و ادای حقوق اخوّت و کسب اجر و ثواب است کسی که به دیدن بیمار می رود نباید از او انتظار پذیرایی داشته باشد، زیرا بیمار خود گرفتار بیماری است و خانواده اش نیز گرفتار پرستاری از او هستند؛ بنابراین عیادت کنندگان خود باید به کمک آنها بشتابند نه آنکه زحمت افزا باشند و باری بر دوش آنها بگذارند. از این رو:
«نهی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلَّم ان یأکل العائد عند العلیل فیحبط الله اجر عیادته.»[11] پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ از خوردن چیزی نزد بیمار نهی کرده است زیرا این سبب می شود که پاداش خود را از بین ببرد.
[1] . مکارم الاخلاق، چاپ بیروت، صفحه 361.
[2] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 78 / صفحه 225.
[3] . مکارم الاخلاق، صفحه 361.
[4] . وسائل الشیعه، ج 2 / صفحه 642؛ مکارم الاخلاق، چاپ بیروت صفحه 360 بااندکی تفاوت.
[5] . همانها.
[6] . مکارم الاخلاق، صفحه 361.
[7] . میزان الاعتدال ذهبی، ج 3 / صفحه 7.
[8] . مکارم الاخلاق، صفحه 359.
[9] . همان، صفحه 360.
[10] . مکارم الاخلاق، صفحه 360؛ وسائل الشیعه، ج 2 / صفحه 642 با اندکی تفاوت.
[11] . دعائم الاسلام، ج 1 / صفحه 218؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 78 / صفحه 228.
محمد رضا مهدوی کنی – نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید