محاسبه اعمال در قرآن

محاسبه اعمال در قرآن

از نام‌های قیامت در قرآن «یوم الحساب»[1] است، یعنی روزی که خداوند به حساب اعمال بندگان خود می‌رسد، این مطلب به قدری مسلم است که علی ـ علیه السّلام ـ آنجا که فرق میان دنیا و آخرت را بیان می‌نماید، می‌فرماید:
«دنیا سرای عمل و کوشش است و نه جایگاه حساب، و آخرت جایگاه حساب است نه وقت عمل و کوشش».[2]
ولی در عین حال پیرامون حساب، در آیات قرآن و روایات اسلامی یک رشته عناوین مورد توجه قرار گرفته که بررسی آن‌ها گذشته بر این که به بالا رفتن سطح آگاهی ما نسبت به معارف دینی کمک می‌نماید، پاسخگوی برخی از سؤالات در مورد مسأله‌ی حساب می‌باشد. بخش عمده‌ی این عناوین را می‌توان در موارد زیر بیان نمود:
1ـ مقصود از حساب چیست؟
اصولا واقعیت حساب عبارت است از: پی بردن به برخی از مجهولات به کمک معلومات پیشین، و به عبارت دیگر: واقعیت حساب چیزی جز حل مجهولات از طریق معلومات نیست، و بدین جهت در زندگی همه افراد بشر به صورت یک واقعیت ضروری و انفکاک ناپذیر خود نمائی می‌کند زیرا او پیوسته نگران وضعیت زندگی خود بوده و می‌خواهد از نتائج کار و تلاش و اندوخته‌های مادی و معنوی خود آگاه گردد، در این صورت راه حسابگری را پیش می‌گیرد.
بنابراین در واقعیت حساب و حسابگری به گونه‌ای که در میان بشر متداول و رائج است نوعی جهل و نا آگاهی نهفته است و با توجه به این که وجود آفریدگار از هر نوع جهل و ناآگاهی منزه است دیگر چه نیازی به محاسبه و بررسی اعمال آنان دارد؟ او می‌تواند بر اساس علم واقع نمای خود، کیفر و پاداش انسان‌ها را بر پایه حکمت و عدل خود معین نماید در این صورت برپا نمودن محکمه حساب، و سئوال و پرسش لغو خواهد بود و در نتیجه با اصل «حکمت الهی» سازگار نیست.
پاسخ:
مقصود از برپا نمودن محکمه حساب در قیامت (یَومَ یَقومُ الحِسابُ) این نیست که خداوند با طراحی رشته سئوالات از بندگان خود، وضعیت آنان را از نظر کار‌های خوب و بد و استحقاق پاداش و کیفر، به دست آورد، زیرا همان گونه که در سئوال اشاره شد، خداوند از همه چیز آگاه است و از این نظر هیچ گونه نیازی به تشکیل محکمه حساب در کار نیست، بلکه مقصود از محاسبه و بررسی اعمال بندگان چیز دیگری است و آن این که «عدل وجود و حکمت» الهی برای همگان کاملاً روشن گردد و حتی آنان که در دنیا در این مورد شک و تردید داشته و یا آن را جدی و مهم تلقی نمی‌کرده‌اند، آشکارا عدل و رحمت الهی را مشاهده نمایند و دیگر جای هیچ گونه اعتذار و اعتراضی برای کسی باقی نماند.
2ـ حسابرس کیست؟
پاسخ:
ظاهر، بلکه صریح برخی از آیات قرآن این است که در قیامت، خداوند خود به حساب بندگان رسیدگی می‌کند چنان که می‌فرماید:
فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ عَلَیْنَا الْحِسابُ.[3]
تو عهده دار رسالت و ابلاغ احکام الهی به مردم هستی و رسیدگی به حساب آنان به عهده ما است.
و نیز می‌فرماید:
إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ـ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ.[4]
رجوع آنان به سوی ما است سپس حساب آنان بر ما است.
و نیز می‌فرماید:
إِنْ حِسابُهُمْ إِلاَّ عَلى رَبِّی لَوْ تَشْعُرُونَ.[5]
حساب آنان (به عهده کسی) جز خدا نیست اگر درک می‌کردید.
و نیز می‌فرماید:
وَ کَفى بِاللَّهِ حَسِیباً.[6]
کافی است که خدا حسابرس اعمال بندگان خود باشد.
ولی از برخی از آیات قرآن چنین استفاده می‌شود که در سرای دیگر هر انسانی خود به حساب اعمال خود می‌رسد و نیاز به حسابرس دیگری غیر از نفس انسانی نیست چنان که می‌فرماید:
عمل هر انسانی را ملازم با او ساختیم و روز قیامت آن را به صورت کتابی بیرون می‌آوریم و او آن را گشوده می‌یابد، به او گفته می‌شود کتاب خود را بخوان در این روز کافی است که نفس تو حساب تو را رسیدگی نماید.[7]
مفاد این آیه با آیات گذشته منافاتی ندارد، زیرا مفاد این آیه این است که در سرای دیگر همه‌ی اعمال انسان به صورت کتابی در برابر دیدگان او نمودار می‌گردد و انسان واقعیت کارهائی را که در دنیا انجام داده است، مشاهده می‌کند و چون واقعیت اعمال در برابر دیدگان او نمودار می‌گردند، جای هیچ گونه انکاری برای او باقی نمی‌ماند و در حقیقت خود بر کرده‌های خود گواهی می‌دهد.
داوری و روایات در این باره
در روایات نیز این مسأله مورد توجه واقع شده است برخی از روایات همان مطلبی را بیان نموده‌اند که از آیات یاد شده استفاده گردید و آن اینکه رسیدگی به حساب بندگان تنها به عهده خداوند است.
ولی در برخی دیگر از روایات آمده است که بررسی حساب شیعیان به امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ واگذار می‌شود:
عبدالله بن سنان از امام صادق روایت کرده است که فرمودند «روز قیامت خداوند رسیدگی به حساب شیعیان را به ما واگذار می‌کند».[8]
در زیارت جامعه کبیره نیز آمده است: «وَ ایِاب الخَلقِ اَلیِکُم و حِسابُهُم عَلَیکُم» بازگشت خلق به سوی شما است و حساب آنان با شما است.
همان گونه که ملاحظه می‌شود، مضمون زیارت جامعه گسترده‌تر از مدلول دو روایت یاد شده است و نیز یاد آور می‌شویم چون حسابرسی امامان به فرمان خدا است، در این صورت محاسب بودن آنان، با «حصر حسابرسی» به خدا (که مفاد آیات گذشته است) منافاتی ندارد و نظائر آن در قرآن فراوان است.
3ـ از چه اعمالی سئوال می‌شود؟
آیات مربوط به این بحث را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:
1ـ آیاتی که حاکی از این است که از تمام کارهائی که انسان انجام داده است سئوال می‌شود و ما نمونه هائی را یاد آور می‌شویم:
الف: وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.[9]
قطعاً شما درباره کارهائی که انجام داده‌اید، مورد سئوال واقع می‌شوید.
ب: لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ.[10]
از آنچه خداوند انجام می‌دهد، سئوال نمی‌شود ولی آنان در مورد کارهائی که انجام می‌دهند مورد سئوال واقع می‌شوند.
ج: یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ.[11]
روز قیامت انسان‌ها گروه گروه از قبرها بیرون می‌آیند تا اعمال (یا جزای اعمال) خود را ببینند.
گذشته از آیات یاد شده آیات مربوط به جزاء و کیفر و پاداش نیز بر این شمول و گستردگی دلالت دارند.
2ـ ولی در این جا دسته‌ای دیگر از آیات است که حاکی از این است که از موضوعات خاصی سئوال می‌شود. اینک نمونه هائی از این آیات:
الف: نعمت‌های الهی
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ.[12]
آنگاه به طور قطع درباره نعمت‌های الهی از شما سئوال می‌شود.
سئوال در این آیه اگر چه درباره‌ی نعمت‌های الهی است، ولی با توجه به این که از آن با کلمه «نعیم» تعبیر آورده شده است که همه‌ی نعمت‌های الهی را شامل می‌شود و از طرفی همه‌ی آنچه بشر در زندگی خود از آن برخوردار است، نعمت‌های الهی محسوب می‌شوند، بنابراین همه‌ی کار‌های او مورد سئوال واقع خواهد شد، زیرا همه‌ی کارهائی که انسان انجام می‌دهد، به گونه‌ای تصرف در نعت‌های الهی می‌باشد. و در نتیجه این آیه را باید از دسته نخست بشمار آورد.
ب: درباره قرآن
وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ.[13]
حقا که قرآن ذکر الهی است که برای تو (پیامبر) و قوم تو نازل گردیده و در آینده (قیامت) درباره آن مورد سئوال قرار خواهید گرفت.
ج: گواهی‌ها و شهادت‌ها
سَتُکْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ یُسْئَلُونَ.[14]
شهادت‌های آنان نوشته خواهد شد و مورد سئوال قرار می‌گیرند.
د: قتل بی گناهان
وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ ـ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ.[15]
هنگامی که از دختران زنده به گور شده (هر مقتول بی گناهی) پرسیده می‌شود که به کدام جرم کشته شد؟
هـ : دروغ‌ها و تهمت‌ها
تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَفْتَرُونَ.[16]
سوگند به خدا، قطعاً درباره افترا‌های شما سئوال خواهد شد.
و: راستگوئی راستگویان
لِیَسْئَلَ الصَّادِقِینَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَ أَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذاباً أَلِیماً.[17]
تا خداوند از راستی راستگویان سئوال نماید و او برای کافران عذاب دردآور آماده کرده است.
البته تخصیص این رشته از موضوعات برای سئوال، منافاتی با همگانی بودن آن ندارد، زیرا این قسمت به خاطر اهمیتی که دارند، در لسان وحی به طور خصوص وارد شده است.
اتفاقاً در روایات نیز این تقسیم وارده شده است، برخی از روایات یاد آور می‌شود که از همه کارها سئوال می‌شود، در حالی که برخی، انگشت روی موضوعات خاصی می‌گذارد مانند:
1ـ عمر انسان.
2ـ دوران جوانی.
3ـ کیفیت بهره گیری از اعضاء.
4ـ کسب ثروت و صرف آن.
5ـ محبت اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ .
6ـ قرآن و عترت.
7ـ فریضه نماز.
8ـ نبوت و ولایت.
4ـ آیا حساب همگانی است؟
آیات در این باره به چند دسته تقسیم می‌شوند:
الف: سئوال و حساب عمومی است
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ.[18]
قطعاً کسانی که پیامبران به سوی آنان فرستاده شدند و از خود فرستاده شدگان سئوال خواهد کرد.
این آیه به روشنی بر این مطلب گواهی می‌دهد که هم امت‌ها و هم رهبران الهی که برای هدایت آنان فرستاده مبعوث گردیده‌اند مورد حساب قرار خواهند گرفت، از رهبران الهی از ابلاغ احکام، و از مردم از پذیرش و عمل به آن‌ها سئوال خواهد شد.


[1]. آیاتی که روز قیامت را «یوم الحساب» نامیده‌اند، بسیارند از آن جمله به آیات 41 / ابراهیم و 16، 26، 53/ ص، 27/ غافر رجوع شود.
[2]. وَ الیَومَ عَملٌ و لا حِسابٌ وَ غَداً حِسابٌ و لاَعمَلٌ. (نهج البلاغه: خطبه 42).
[3]. سوره رعد/ آیه 40.
[4]. سوره غاشیه/ آیه 25 ـ 26.
[5]. سوره شعرا/ آیه 113.
[6]. سوره نساء، آیه 6 و سوره احزاب، آیه 38.
[7]. سوره اسراء، آیه 13 ـ 14.
[8]. بحار الانوار: ج 7، ص 264.
[9]. سوره نحل آیه 93.
[10]. سوره انبیاء، آیه 23.
[11]. سوره زلزله، آیه 6.
[12]. سوره تکاثر: آیه 8.
[13]. سوره زخرف، آیه 44.
[14]. سوره زخرف، آیه 19.
[15]. سوره تکویر: آیه 8.
[16]. سوره نحل، آیه 56.
[17]. سوره احزاب: آیه 8.
[18]. سوره اعراف، آیه 6.
@#@
ب: از هیچ کس سئوال نمی‌شود
فَیَوْمَئِذٍ لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ.[1]
در این روز (قیامت) از گناهان هیچ فردی از انس و جن سئوال نمی‌شود.
و نیز می‌فرماید: «وَ لا یُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الُْمجْرِمُونَ» (قصص/ 78).
ج: ستمکاران مورد سئوال واقع خواهند شد
اُحْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما کانُوا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِیمِ وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ.[2]
ستمکاران و یاران آن‌ها و آنچه را که غیر از خدا پرستش می‌کردند برانگیخته و به راه دوزخ راهنمائی کنید و آنان را بازداشت کنید زیرا آنان مورد سئوال واقع خواهند شد.
د: پاداش صابران بدون حساب است قُلْ یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَهٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَهٌ إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ.[3]
بگو ای بندگان با ایمان، تقوا پیشه باشید برای آنان که در این دنیا احسان نمایند نیکوئی خواهد بود، و زمین پروردگار (برای رعایت اصل تقوا و پایبند بودن به احکام الهی) گسترده است فقط صابران بدون حساب پاداش کافی خواهند داشت.
حساب تکوینی و حساب تدوینی
قبل از بررسی و تفسیر آیات گذشته لازم است نکته‌ای را یاد آور شویم و آن اینکه واژه حساب در قرآن در دو معنی بکار رفته است.
1ـ حساب تکوینی
2ـ حساب تدوینی.
حساب تکوینی
مقصود از حساب تکوینی این است که آفرینش بر اساس یک رشته قوانین تخلف ناپذیر و محاسبات دقیق پایه ریزی شده است، طلوع و غروب ستارگان، وزش باد، باریدن باران، رویش گیاهان و رشد و نمو و تولید مثل موجودات زنده، و در یک کلمه همه حوادث و رخداد‌های گیتی، حساب شده است و از نظم و قانون دقیق پیروی می‌کند.
قرآن کریم درباره حرکت حساب شده و منظم خورشید و ماه می‌فرماید:
«الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ» (الرحمن/ 5).
(هستی) خورشید و ماه (و حرکت آن دو) حساب شده است.[4]
نظم و حساب یاد شده اختصاص به پدیده‌های تکوینی ندارد، بلکه رخدادها و تحولات مربوط به زندگی فردی و اجتماعی بشر را نیز شامل است و قرآن از آن به عنوان «سنت‌های الهی» یاد می‌کند.[5]
اعمال نیک و بد انسان هر یک در سرنوشت فردی و اجتماعی او مؤثر و کارساز است، و مایه تکامل یا انحطاط، سعادت یا شقاوت، پیروزی یا شکست و… آنان می‌باشد.
این سنت پایدار الهی به زندگی دنیوی انسان اختصاص نداشته، در مورد حیات پس از مرگ و سرای آخرت نیز جاری است و انسان در قیامت همان را درو می‌کند که در دنیا کاشته است (اَلدُّنیا مَزرَعَهٌ الاخِرَهِ) و قانون پاداش‌ها و کیفر‌های اخروی نیز از نظر بسیاری از آیات قرآن بر همین پایه استوار است.
بر پایه حساب تکوینی، عمومیت و همگانی بودن حساب امری بدیهی و روشن است، زیرا همه انسانها، از مؤمنان و مشرکان، پارسایان و مجرمان و به تعبیر قرآن مقربان، اصحاب یمین و اصحاب شمال همگی در مورد کارهائی که در دنیا انجام داده‌اند، حساب پس داده و پاداش و کیفر اعمال خود را می‌یابند.
حساب تدوینی
نوع دیگری از حساب، حساب تدوینی است نوع رائج و معروف «حساب تدوینی» همان است که انسان‌های عاقل و حسابگر در زندگی خود بکار گرفته، مداخل و مخارج و سود و زیان‌هائی را که در زندگی با آن مواجه می‌شوند مقایسه و محاسبه نموده و بر پایه آن تصمیم گیری می‌کنند.
شکل دیگر آن محاکم و دیوانهائی است که عملکرد نهاد‌های حکومت را مورد بررسی قرار می‌دهند و حساب هر یک از واحد‌های حکومتی و پرسنل و اعضای آن را رسیدگی می‌کند تا معلوم شود بودجه هائی که در اختیار آنان قرار گرفته چگونه مصرف نموده و نیز اوقات اداری خود را چگونه سپری کرده‌اند؟
به نظر می‌رسد حساب مربوط به عالم آخرت از نوع حساب تدوینی است آن هم از شکل و مدل اخیر آن، یعنی آفریدگار جهان که انسان را آفریده و همه سرمایه‌های حیات را در اختیار او قرار داده است و برای استفاده از آن‌ها آئین نامه و برنامه خاصی را تشریع نموده است در محکمه‌ی قیامت (یوم الحساب) آنان را مورد سئوال قرار داده و حساب اعمال و چگونگی استفاده آنان از سرمایه‌های حیات را بر اساس قوانین الهی رسیدگی می‌کنند، این جا است که پرونده‌های اعمال (دواوین، کتب) گشوده می‌گردند هر کس کار‌های خوب و بد خود را مشاهده می‌کند، پرونده عمل برخی را به دست راست آنان می‌دهند و این گروه حساب آسانی دارند.[6]
نامه عمل گروهی به دست چپ آنان داده می‌شود و او از دیدن آن شرمنده و اندوهگین می‌شود آرزو می‌کند که کاش پرونده اعمالش را به او نمی‌دادند.[7]
بررسی و تفسیر آیات گذشته
از مطالب یاد شده دانسته شد که بحث درباره حساب روز قیامت و همگانی بودن آن مربوط به حساب تدوینی است نه حساب تکوینی زیرا در عمومیت و همگانی بودن حساب تکوینی جای هیچ گونه شک و تردید نیست، زیرا بازگشت حساب تکوینی به قانون پاداش و کیفر اعمال است که قطعاً اختصاص به گروهی ندارد و شامل همه افراد بشر می‌باشد.
از این جا اشتباه و خلطی که در کلام برخی از صاحب نظران در این باره شده است، روشن می‌گردد.
اکنون که جایگاه بحث کاملاً روشن گردید به بررسی آیات یاد شده در رابطه با همگانی بودن سئوال و حساب می‌پردازیم:
نسبت دو دسته از آیات یاد شده (دسته اول و دوم) از نظر ظاهر نسبت تباین کلی است، زیرا مفاد دسته اول این است که از همگان سئوال می‌شود و مفاد دسته دوم این است که از هیچ کس سئوال نخواهد شد.
با توجه به این که نمی‌توان واقعیت یک چنین تباین و تناقضی را پذیرفت، و یک چنین اختلاف با اصل «تشابه» و هم آهنگی آیات قرآن و عدم اختلاف آن‌ها نیز ناسازگار است باید در فهم هدف آیات تلاش بیشتری کرد.
مفسران در جمع میان این دو دسته از آیات وجوهی را ذکر کرده‌اند که برخی را یاد آور می‌شویم:
1ـ هدف نفی سئوال به شیوه‌ای است که در محاکم دنیوی رائج می‌باشد مثلاً از هر کسی پرسیده نمی‌شود که چرا فلان خطا را مرتکب شدی، بلکه به جای آن واقعیت یا آثار آن گناهان را به گونه‌ای در وجود آنان منعکس می‌نماید که هم خود آنان و هم دیگران به مجرم بودنشان واقف می‌گردند شاهد بر این تفسیر آیه (40) سوره «الرحمن» است که پس از این که می‌فرماید:
«فَیَوْمَئِذٍ لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ» می‌فرماید: «یُعْرَفُ الُْمجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَ الْأَقْدامِ» مجرمان به چهره هایشان شناخته می‌شوند.
2ـ در قیامت مواقف و ایستگاه‌های بسیاری است، بنابراین ممکن است در برخی از آن مواقف درباره گناهان سئوال شود و در برخی از آن سئوال نشود.
3ـ مقصود این است که از آنان سئوال زبانی نمی‌شود و به جای آن، از اعضاء آنان سئوال می‌شود و آن‌ها نیز بر کرده‌های خود گواهی می‌دهند.
چنانکه می‌فرماید:
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ.[8]
روز قیامت بر دهان‌ها مهر می‌زنیم و دستهایشان به سخن آمده و پاها به آنچه انجام داده‌اند گواهی می‌دهند، و یا به گونه‌ای دیگر.
4ـ مقصود از نفی سئوال، سئوال پس از قطعی شدن حساب هر کس و ورود گنهکاران به دوزخ است ولی آیات مثبت سئوال ناظر به مواقف قبل از معلوم شدن سرنوشت گنهکاران از نظر کیفر است چنان که می‌فرماید:
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ.[9]
از مطالب یاد شده تفسیر آیات دسته سوم (از ستمکاران سئوال نمی‌شود) نیز روشن شد وجوه یاد شده، در مورد این دسته از آیات نیز جاری است.
و اما مسأله «صابران» بنابراین که بدون حساب پاداش می‌بینند، می‌توان آن را یک استثناء و تخصیص در آیات همگانی بودن حساب دانست.
5ـ محاسبه آسان
اگر در روز رستاخیز با گروهی سخت گیری در حساب می‌شود، در برابر، با گروه دیگری که دارای صفات و افعال نیک می‌باشند، با سهولت خاصی حساب برگذار می‌شود چنان که می‌فرماید:
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ ـ فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً.[10]
آن کس که نامه اعمال او به دست راست او داده شد به زودی به صورت آسان مورد محاسبه قرار می‌گیرد.
و از آیاتی، استفاده می‌شود که برخی از اعمال، مایه چنین سهولت حساب است:
1ـ صله رحم: از آیه «الذین یصلون»… (رعد/ 21) استفاده می‌شود که افرادی که ملتزم به صله رحم می‌باشد از بدی حساب نمی‌ترسند، و این خود می‌رساند که انجام این عمل مایه دفع سوء حساب است، طبعاً قطع رحم از نظر نتیجه، نقطه مقابل آن خواهد بود و امام صادق ـ علیه السّلام ـ از این آیه نتیجه یاد شده در زیر را گرفته می‌فرماید:
برقراری پیوند با بستگان، روز قیامت، حساب را آسان می‌نماید.[11]
2ـ از برخی از روایات، استفاده می‌شود که گره گشائی از مشکلات بندگان خدا و آسان گیری با آنان در معاشرت، رحمت الهی را به هنگام حساب جلب کرده و مایه آسان گیری در آن می‌شود.


[1]. سوره الرحمن، آیه 39.
[2]. سوره صافات، آیه 22 ـ 24.
[3]. سوره زمر، آیه 10.
[4]. در این باره به آیات: 38، 39، 40 سوره یس رجوع شود. (وَ الشَمسُ تَجری لِمُستَقَرٍ لَها).
[5]. به آیات: 38، 62/ احزاب، 43/ فاطر، 85/ غافر، 23/ فتح، 77/ اسراء رجوع نمائید.
[6]. «فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً» (انشقاق/ 7).
[7]. «وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ» (حاقه/ 25).
[8]. یس، آیه 65.
[9]. به تفسیر مجمع البیان: ج 2، ص 398 و المیزان: ج 16، ص 79 و ج 19، ص 121 رجوع شود.
[10]. انشقاق / 7 ـ 8.
[11]. بحار الانوار، ج 7، باب 14، روایت 6.
آیت الله جعفر سبحانی- تلخیص از منشور جاوید، ج 9، ص 280 ـ 308

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید