در معنای قرآن وجوه پنج گانه ای گفته شده است [1] که می توان آن ها را به سه دسته تقسیم نمود:
1ـ قرآن، اسمی جامد و غیرمشتق و علم ارتجالی است و بدون آن که پیشینه استعمال در زبان عرب داشته باشد، خداوند به عنوان اسم خاص برای وحیی که بر پیغمبرش نازل فرموده، قرار داده است; مثل تورات و انجیل که اسم برای کتاب های حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) هستند (شافعی).
2ـ قرآن، اسمی است مشتق ولی غیرمهموز:
الف) مشتق از قرن الشی ء بالشی ء; یعنی چیزی را به چیزی ضمیمه کردن. علت این نامگذاری، مقرون بودن سوره ها و آیات و حروف به یکدیگر است (اشعری و جمعی دیگر).
ب) قرآن، مشتق از قرائن، جمع قرینه است; زیرا آیاتش همانند یکدیگرند و بعضی بعض دیگر را تایید می کنند. هر آیه از قرآن، قرینه آیات دیگر است (فراء).
3ـ قرآن مشتق و مهموز است:
الف) از قرء به معنای جمع گرفته شده است. عرب وقتی بخواهد بگوید: آب را در حوض جمع کردم، می گوید: قرات الماء فی الحوض. علت این نامگذاری، آن است که این کتاب همه ثمرات کتب آسمانی پیشین را در خود جمع نموده است (ابن اثیر، زجاج و…).
ب) بر وزن رجحان و غفران، مشتق از ماده قرا به معنای تلاوت است. در این جا از باب تسمیه مفعول به مصدر، مقروء، یعنی خوانده شده و یا خواندنی، به نام قرآن، یعنی خواندن به کار رفته است; مثل آن که کتاب، که به معنای نوشتن است، به مکتوب (نوشته شده) اطلاق می گردد (لحیانی و جمعی دیگر).
از میان اقوال پنج گانه فوق، قول پنجم از همه قوی تر به نظر می رسد. زرقانی پس از رد سایر اقوال، همین قول را اختیار نموده است [2]. راغب اصفهانی نیز می گوید:
القراءه ضم الحروف و الکلمات بعضها الی بعض فی الترتیل…; قراءت به معنای پیوند و ضمیمه نمودن حروف و کلمات به یکدیگر در هنگام ترتیل است[3].
به سخن دیگر، قراءت همان تلاوت آیات الهی است.
علامه طباطبائی عقیده دارد:
و قوله: «ان علینا جمعه و قرآنه» … القرآن هاهنا مصدر کالفرقان و الرجحان، و الضمیران للوحی، و المعنی: لاتعجل به، اذ علینا ان نجمع ما نوحیه الیک بضم بعض اجزائه الی بعض و قراءته علیک[4].
از آیه فوق به خوبی برمی آید که اگر حتی آن گونه که ابن اثیر گفته است، اصل در واژه قرآن معنای جمع باشد، به خاطر تقارن این واژه با واژه جمع در آیه شریفه ناگزیر قرآن به معنای قراءت و خواندن خواهد بود وگرنه تکرار آن امری لغو و بیهوده بوده، با فصاحت قرآنی منافات دارد.
دلیل دیگر که نظریه پنجم را تقویت می کند، امر «اقرا»در نخستین وحی بر پیامبر اکرم(ص) است که بی تردید به معنای «بخوان »است. لفظ قرآن نیز نخستین بار در آیه چهارم از سوره مزمل نازل شده که مطابق حدیث معروف جابر بن زید و ابن عباس، سومین سوره در ترتیب نزول سوره هاست [5] در این آیه، دستور چنین است: و رتل القرآن ترتیلا; و «قرآن »را شمرده شمرده بخوان. در آخرین آیه از همین سوره نیز بار دیگر در یک فرمان همگانی اعلام می شود: فاقرؤا ماتیسر من القرآن; هرچه از «قرآن » میسر می شود، بخوانید. بدیهی است که منظور در هر دو آیه، قرآن خواندنی است.
نتیجه آن که روشن ترین و مناسب ترین معنا برای قرآن، اشتقاق آن از ماده قرا به معنای تلاوت کردن است.
گزیده مطالب:
اقوال در معانی قرآن عبارتند از:
1ـ قرآن اسم خاص کتاب مسلمانان و لفظی جامد است (شافعی).
2ـ قرآن هم ریشه با قرینه و معنای آن، همانند بودن آیاتش با یکدیگر است (فراء).
3ـ قرآن مشتق از قرن است; زیرا آیات و سوره های آن مقرون به یکدیگرند(اشعری و جمعی دیگر).
4ـ قرآن کلمه ای است مهموز و از قرء به معنای جمع، مشتق شده است; زیرا جامع ثمرات کتب آسمانی گذشته است (ابن اثیر و زجاج).
5ـ قرآن کلمه ای است مهموز و از قرا به معنای تلاوت و قراءت گرفته شده است. (کیانی و جمعی دیگر).
دلایلی وجود دارد که قول پنجم را تایید می کند.
[1] . ر.ک: البرهان، ج 1، ص 373 – 374; الاتقان، ج 1، ص 162 – 163.
[2] . مناهل العرفان، ج 1، ص 14.
[3] . راغب، مفردات.
[4] . المیزان، ج 20، ص 109.
[5] . الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 81.
حسین جوان آراسته- درسنامه علوم قرآن