این اشکال از سوی احمد کاتب مطرح شده، او معتقد است که اگر مهدویت امام مهدی علیهالسلام واضح بوده، چرا قبل از ولادت او گروهی قائل به مهدویت افراد دیگری چون امامعلی علیهالسلام یا فرزندش محمدبنحنفیه، نفس زکیه، امام صادق علیهالسلام، امام کاظم علیهالسلام و سید محمد فرزند امام هادی علیهالسلام و حتی امام عسکری علیهالسلام شدند؟
پاسخ:
در احادیث بسیاری که از جانب رسول خداو اهل بیت او درباره خروج مهدی علیهالسلام وارد شده، خصوصیات ایشان روشن شده و از جمله تصریح شده که او فرزند امام عسکری علیهالسلام امام یازدهم است ولی در این میان عواملی موجب گمراهی مردم شد. از جمله اختناق شدیدی که پس از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پیش آمد و جریان منع نقل حدیث را پدید آورد، موجب آن شد که این معارف سالهای سال تنها دربین افراد اندکی باقی بماند و اکثر جامعه اسلامی از آن معارف محروم بمانند. همین امر سبب آن شد که سودجویان و فرصتطلبان از ناآگاهی جامعه سوءاستفاده کنند و از عنوان کلی منجی که در ذهن مردم رسوخ کرده بود به نفع خویش بهرهبرداری کنند. اما از آنجا که حقیقت امر در جای خود روشن بود، این ادعاها دوام چندانی پیدا نمیکرد. در این میان کسانی که اهل لجاجت نبودند، پس از روشن شدن امر به جرگه شیعیان میپیوستند. از سوی دیگر باید توجه داشت که این اشکال از اساس دچار تزلزل است؛ زیرا از انحراف عدهای بیاساسبودن اصل موضوع امامت امام مهدی علیهالسلام را نتیجه گرفته، در حالی که اهل منطق و تحقیق میدانند که میزان در رد یا قبول یک عقیده و مذهب، مراجعه به خود آن مذهب است. اگر هم به سراغ رفتار وابستگان به آن مذهب بروند، از ریشه و منشأ رفتار آنها غافل نمیشوند تا روشن شود که رفتارهای این عده ریشه در پیروی از آن مذهب دارد یا علت دیگری برای آن تصور میشود.
کسانیکه چنین ادعایی داشتهاند هرگز دوام نیاوردهاند و بعد از مدت کوتاهی به جرگه عموم شیعیان پیوسته و یا منقرض شدهاند.
میزان در عقیده یک مذهب، نظر غالب افراد و علمای آن مذهب است. و میدانیم که اعتقاد به مهدویت امام مهدی علیهالسلام فرزند امام حسن عسکری علیهالسلام عقیده قریب به اتفاق شیعیان به حساب میآید.
در برخی از موارد که گروهی قائل به مهدویت غیر از امام مهدی علیهالسلام شدند بهجهت شبههای بوده که برای آنها پدید آمده است؛ زیرا موقعیت آن عصر چنین حیرت و تردیدی را اقتضا داشته است، گرچه این حیرت نیز بعد از مدت کوتاهی برطرف گشت