از روایات ائمه معصومین (علیهم السلام)، اینگونه بر میآید که روزهداری؛ دارای مراتبی است و مرتبه ظاهری آن، همان استکه در منابع فقهی به آن اشاره شده و برای آن شرایط و مبطلاتی ذکر نمودهاند، اما مرتبهی بالاتر و باطنی روزه، آن است که شخص روزهدار، تمام اعضای بدن او روزه باشد؛ یعنی بتواند چشم، گوش، زبان و سایر اعضایش را از حرام دور نگه دارد. باید توجه داشت که چنین روزهای است که مورد قبول حق تعالی قرار میگیرد و آن آثار کامل خود را به همراه خواهد داشت.
در این مقاله به دو سوال در رابطه با روزه پاسخگو خواهیم بود:
سوال: فلسفه ساقط شدن روزه در سفر چیست؟
مسئله نماز و روزه مسافر، مسئله ای فقهی است و فتوای مراجع تقلید در آن همانند دیگر مسائل باید مستند به آیات قرآن، روایات معتبر معصومین (علیهم السلام) و قواعد فقهی و اصولی باشد؛ یعنی فقیه و مجتهد باید شرایط و ضوابط سفری را که موجب شکسته شدن نماز و افطار کردن روزه می شود، از آیات و روایات به دست آورد و بر اساس آن فتوا دهد.
اصولاً دو ضابطه برای شکسته شدن نماز و افطار روزه بیان شده است. اول: پیمودن هشت فرسخ راه. بنابراین هر شخصی که چهار فرسخ یا 22.5 کیلومتر از وطن خود سفر کند، نمازش شکسته و روزه اش ساقط می شود.
دوم: “پیمودن یک روز راه”.
در این دیدگاه، ممکن است مسافت مورد نظر در زمانهای آینده با توجه به تغییر وسیله نقلیه عمومی تغییر یابد.
پاسخ حضرت آیه الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:
اگر شخص سفری که با وسایل نقلیه عمومی در مدت یک روز صورت می گیرد، -یعنی این مسافت توسط این گونه وسایل به صورت متعارف در فاصلهی زمان اذان صبح تا اذان مغرب انجام می شودـ نماز وی شکسته می شود و نمی تواند روزه واجب رمضان را بگیرد و اگر مسافت رفت و برگشت او به این مقدار باشد، همین حکم را دارد. البته اگر در محل سفر ده روز قصد اقامت داشته باشد، دیگر حکم مسافر را نخواهد داشت.
با این وصف، در روزگار معاصر اگر شخص حدود هفتصد کیلومتر سفر کند یا مسافت رفت و برگشت او این مقدار باشد و حداقل مسافت رفت نصف این مقدار ـیعنی سیصد و پنجاه کیلومترـ باشد، نماز وی شکسته و روزه اش ساقط می شود و این گونه احکام تعبدی است و حکمت آن تسهیل برای بندگان خداست و همین مقدار که برای نوع مردم سهولت داشته باشد، کافی است.
سوال: آیا غیبت موجب بطلان روزه میگردد؟
به عبارت دیگر چرا با توجه به وجود احادیثی از رسول خدا (صلی الله علی و آله) مبنی بر باطل کردن روزه با گناه غیبت، این گناه از مبطلات روزه در کتابهای احکام آورده نمیشود؟
1. همان طور که کارهای نیک و اعمال صالح انسان دارای درجات متفاوتی از ارزش و ثواب هستند، گناهان انسان نیز از نظر فساد و عقوبت در یک سطح نیستند. اینگونه احادیث، بیانگر بزرگی گناه غیبت و شدت فساد آن است؛ زیرا غیبت با بزرگترین سرمایه مردم یعنی با آبروی آنان سرو کار دارد. از اینرو، اسلام عزیز آن را مذموم شمرده و با تعبیرات بسیار شدید از آن یاد کرده تا همگان را متوجه مضرات و آثار سوء آن کرده و از ارتکاب چنین گناهی باز دارد.
2. از روایات ائمه معصومین (علیهم السلام)، اینگونه بر میآید که روزهداری؛ دارای مراتبی است و مرتبه ظاهری آن، همان استکه در منابع فقهی به آن اشاره شده و برای آن شرایط و مبطلاتی ذکر نمودهاند، اما مرتبهی بالاتر و باطنی روزه، آن است که شخص روزهدار، تمام اعضای بدن او روزه باشد؛ یعنی بتواند چشم، گوش، زبان و سایر اعضایش را از حرام دور نگه دارد. باید توجه داشت که چنین روزهای است که مورد قبول حق تعالی قرار میگیرد و آن آثار کامل خود را به همراه خواهد داشت.
البته در مرحلهی نخست، هر مکلفی مأمور به انجام واجبات -به همان شکلی که در منابع فقهی بیان شده است- میباشد، چراکه ترک واجب، به بهانهی عدم قبولی آن، خودش جُرم بوده و دارای عقوبت الهی است.
در نتیجه، روزه با ترک سایر واجبات یا همراه با انجام محرمات و گناهانی همچون «غیبت»، نتیجه مطلوب خود را نخواهد داشت، اما از آنجا که هر کدام از این اعمال دارای حکمی مستقل هستند که به تنهایی نیز آثار و نتایجی دارند، غیبت کردن، موجب بطلان روزه نخواهد شد، بلکه از ارزش و اثر واقعی آن میکاهد.