و اقم الصّلوه انّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.
نماز را برپا دار، زیرا نماز انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد و یاد خدا بسیار بزرگتر است.« عنکبوت ، 45»
طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده یعنی اعتقاد به مبدء و معاد می اندازد دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است.
ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچگونه اثری در او نبخشد هر چند نمازش صوری باشد هر چند آلوده گناه باشد، البتّه این گونه نماز تأثیرش کم است، این گونه افراد اگر همان نماز را نمی خواندند از این هم آلوده تر بودند.
نهی از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایط دارای بعضی از این درجات است. (تفسیر نمونه، ج 16 ص 284)
همینطور در تفسیر نمونه آمده است که مهمترین فلسفه و آثار نماز بازدارندگی از زشتی ها و گناهان است.
منظور از (نهی نماز) هم نهی تشریعی است، یعنی صحت و کمال نماز مشروط به ترک گناهان است و هم نهی تکوینی، یعنی نماز ذاتاً اثر بازدارندگی از گناهان دارد.
فحشاء اشاره به گناهان بزرگ پنهانی است. منکر اشاره به گناهان بزرگ و آشکار است.
می گویند فحشاء گناهانی است که بر اثر غلبه قوای شهویه دامن گیر انسان می شود ولی منکر، یعنی گناهانی که بر اثر غلبه قوه غضبیّه صورت می گیرد.
ابن عباس می گوید: نماز پاسداری است که شخص را از معصیت خدا دور می سازد، پس هر که را نماز از معصیت دور ننماید معلوم می شود که آن را با بی اعتنایی انجام داده و برای ساختن خود استفاده نکرده و بیشتر از خدا دور می گردد.
کسی که نمازش او را از فحشاء و منکر دور نسازد پس نمازش در حقیقت نماز نیست.
سیاق آیات شاهد بر این است که مراد به این بازداری، بازداری طبیعت نماز از فحشاء و منکر است، البته بازداریش هم به نحو اقتضاء است نه علیّت تامه، که هر کس نماز خواند دیگر نتواند گناه کند. (المیزان، ج 16، ص 209.)
اگر انسان مدتی کوتاه بر نماز خود پایداری کند و در انجام آن تا حدّی نیّت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت کوتاه به طور مسلّم باعث می شود که ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در او پیدا شود، به طوری که اگر فرضاً آدمی شخصی را موکّل بر خود کند که دائماً ناظر بر احوالش باشد و او را آن چنان تربیت کند که این ملکه در او پیدا شود و به زیور ادب عبوّدیت آراسته گردد، قطعاً تربیت او مۆثرتر از تربیت نماز نیست و به بیش از آن مقدار که نماز به ریاضت وادارش می کند وادار نخواهد کرد
چطور نماز از فحشاء و منکرات نهی می کند؟
این عمل به خصوص که انسان آن را در هر روز پنج بار به جا بیاورد و همه عمر ادامه دهد و مخصوصاً اگر آن را همه روزه در جامعه ای صالح به جا بیاورد و افراد آن جامعه نیز مانند او همه روزه به جا بیاورند و مثل او نسبت به آن اهتمام بورزند طبعاً با گناهان کبیره سازش ندارند.
آری، توجه به خدا از در بندگی، آن هم در چنین محیط و از چنین افراد، طبیعتاً باید انسان را از هر معصیتی کبیره و هر عملی که ذوق دینی آن را شنیع می داند از قبیل قتل نفس، تجاوز به جانها، مال ایتام و زنا و لواط باز بدارد بلکه نه تنها از ارتکاب آنها، بلکه حتی از تلقین آن نیز جلوگیری می کند. برای اینکه نماز مشتمل است بر ذکر خدا، و این ذکر، اولاً ایمان به وحدانیّت خدایتعالی و رسالت و جزاء روز قیامت را به نمازگزار تلقین می کند و به او می گوید: که خدای خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده، از او استعانت بنما و در خواست کن، که تو را به سوی صراط مستقیم هدایت نموده، از ضلالت و غضبش پناه دهد. و ثانیاً او را وادار می کند به این که با روح و بدن خود متوجه عظمت و کبریایی خدا شده، پروردگار خود را با زبان، حمد و ثنا و تسبیح و تکبیر یاد آورد، و در آخر بر خود و هم مسلکان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد.
علاوه بر این که او را وادار می کند از حدث (که نوعی آلودگی روحی است) و از خبث یعنی آلودگی بدن و جامعه خود را پاک کند و نیز از این که لباس و مکان نمازش غصبی باشد بپرهیزد و رو به سوی خانه پروردگارش بایستد.
این عمل به خصوص که انسان آن را در هر روز پنج بار به جا بیاورد و همه عمر ادامه دهد و مخصوصاً اگر آن را همه روزه در جامعه ای صالح به جا بیاورد و افراد آن جامعه نیز مانند او همه روزه به جا بیاورند و مثل او نسبت به آن اهتمام بورزند طبعاً با گناهان کبیره سازش ندارند
پس اگر انسان مدتی کوتاه بر نماز خود پایداری کند و در انجام آن تا حدّی نیّت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت کوتاه به طور مسلّم باعث می شود که ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در او پیدا شود، به طوری که اگر فرضاً آدمی شخصی را موکّل بر خود کند که دائماً ناظر بر احوالش باشد و او را آن چنان تربیت کند که این ملکه در او پیدا شود و به زیور ادب عبوّدیت آراسته گردد، قطعاً تربیت او مۆثرتر از تربیت نماز نیست و به بیش از آن مقدار که نماز به ریاضت وادارش می کند وادار نخواهد کرد.
سوال: فردی نمی داند که از زمان بلوغ خود چه مقدار نماز قضا بر ذمه دارد و به علت داشتن وسواس، مقدار سال های زیادی را در نظر می گیرد و همین منجر شده که اصلاًٌ برای خواندن نمازها شروع به کار نکند. لطفاً بفرمایید تکلیف او چیست؟
آیه الله خامنه ای(دام ظلّه):
بیش از مقداری که یقین دارد نماز از او فوت شده لازم نیست قضا کند. والله العالم
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعه الزهراء قم)
آیه الله فاضل لنکرانی(ره):
به مقدار حداقلی که یقین دارد نماز او قضا شده است. قضای آن را بجا آورد و در نظر گرفتن حداکثر هر چند فی نفسه اشکال ندارد ولی نباید مانع انجام حداقل شود.
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعه الزهراء قم)