روزه داری، خدا خواهی

روزه داری، خدا خواهی

نویسنده : احمد ابراهیمی هرستانی

روزه داری، خدا خواهی

چکیده

سفره‌ی احسان و رحمت و برکت پروردگار عالم درماه مبارک رمضان بر بندگانش گسترانیده شده اس. روزه به عنوان یک عمل عبادی مورد تقرّب الهی بهایمانی و احتسابی تقسیم می‌شود. و دارای ویژگی خاص است روزه دارای پیامدها و راه آوردهای متنوعی از قبیل، تمنای صحیح، تعدیل غرائز، یاد قیامت و… هست وعلاوه بر آن برکت‌هایی را برای خود وجامعه به همراه دارد از جمله: انفاق، تحول درنبوغ، خودشناسی، اهمیت به قرآن، که ما در این مقاله بدان پرداخته‌ایم.

مقدمه

ماه مبارک رمضان به عنوان عید اولیاء الهی مطرح است و خداوند متعال به این ماه و روزه گرفتن توجه و اهمیت فراوانی داده است و آن را بزرگداشته و جزای آن را ملاقات با خودش معرفی کرده است و باب عبادت‌ها را روزه بیان داشته و جایگاه آن را به ما توصیه می‌کند. بنابراین تأمل در روزه، اولین قدم ورود به آن است بسیاری از بیداری درونی افراد در این ماه صورت می‌گیرد و ارتباط صمیمانه و تنگاتنگ با حضرت حق جلت عظمته برقرار می‌کند. و به این واسطه بسیاری از خودخواهی را کنار می‌زند و روح خود را لطیف کرده و بجای خودپسندی و غرور، خداخواهی راجایگزین می‌کند. روزه مقصد و مقصود را در این ماه به ما نشان می‌دهد، و واسطه های بین خدا و انسان در ماه مبارک رمضان با مناجات و خلوت و انس در شب به کناری واداشته می‌شود و ظهور جلوه حق نمایان و سرتاسر زندگی مملو از درخشندگی نور خداوند می‌گردد.

روزه در قرآن

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»(1)؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما مقرّر شده است؛ همچنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، شاید که پرهیزگار شوید.
آنچه در این آیه موردنظر است روح تقوا و پرهیزگاری است که در پیامدهای روزه گرفتن قرار دارد و سرانجام خطاب «یا أیها الذین آمنوا» آن را یک موضوع دوست داشتنی و گوارا می‌سازد و در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) است که فرمود:
«لِذَّهُ ما فِی النِّداءِ أزالَ تَعِبَ العِبادَهٍ و الغِناءِ»(2)؛ آن چنان است که سختی و مشقت این عبادت را از بین می‌برد.
«… وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»(3)؛ کسی که کار خیری را انجام دهد، برای او بهتر است و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید.
« شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ »(4)
ماه رمضان است که در آن برای راهنمایی مردم و بیان (راه روشن) هدایت و تشخیص حقّ از باطل، قرآن نازل شده است. پس هر که این ماه را دریابد، باید که درآن روزه بدارد و هر کس که بیمار یا در سفر باشد به همان تعداد از روزهای دیگر (روزه بگیرد). خدا برای شما آسانی می‌خواهد و خواهان سختی برای شما نیست. و باید که آن شماره را تکمیل کنید و خدا را بدان سبب که راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس بگذارید.

روزه در امت‌های پیشین

از تورات و انجیل فعلی نیز بر می‌آید که روزه در میان یهود و نصاری بوده و اقوام و ملل دیگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه، روزه می‌گرفته‌اند، در «قاموس کتاب مقدس» آمده است: «روزه به طور کلّی درتمام اوقات، درمیان هر طائفه هر ملت و مذهب، در موقع ورودِ اندوه و زحمتِ غیر مترقبه، معمول بوده است»(5) و نیز از «تورات» برمی آید که موسی (علیه السلام) چهل روز، روزه داشته است چنان که می‌خوانیم «هنگامی که من به کوه برآمدم تا لوح‌های سنگ یعنی لوح‌های عهدی را که خداوند با شما بست بگیرم، آنگاه چهل روز و چهل شب در کوه ماندم نه نان خوردم و نه آب نوشیدم»(6) و همچنین به هنگام توبه و طلب خشنودیِ خداوند، یهود روزه می‌گرفتند. «قوم یهود غالباً درموقعی که فرصت یافته می‌خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند روزه می‌داشتند تا به گناهان خود اعتراف نموده به واسطۀ روزه و توبه، رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل نمایند.» (7)
روزۀ اعظم با کفاره محتمل است که فقط روزه یک روز سالیانه مخصوص بود که درمیان طائفۀ یهود مرسوم بود. البته روزه های موقتی دیگر نیز از برای یادگاری خرابی اورشلیم و غیره می‌داشتند.» (8)
حضرت مسیح (علیه السلام) نیز چنان که از انجیل استفاده می‌شود چهل روز روزه داشته می‌نویسد: «آنگاه عیسی به دست روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را تجربه نماید و چون چهل شبانه روز روزه داشت آخر گرسنه گردید.» (9)
«و نیز از «انجیل لوقا» برمی آید که «حواریون» مسیح در بعضی از اوقات مجاز به گرفتن روزه گریده اند.» (10)
باز در «قاموس کتاب مقدس» آمده است: «بنابراین حیات حواریون ومؤمنین ایام گذشته، عمری مملوّ از انکار لذات و زحمات بی‌شمار و روزه داری بود.
به این ترتیب، اگر قرآن می‌گوید: «کما کتب علی الذین مِن قبلکم»؛ (همان گونه که بر پیشینیان نوشته شد) شواهد تاریخی فراوانی دارد که در منابع مذاهب دیگر ـ حتی بعد از تحریف ـ به چشم می‌خورد.

استقبال ماه رمضان

از دیر زمانی در میان مردم هر کشوری مرسوم بوده که در برابر ورود یک شخصیت عالی مقام، خواه آن شخص از طبقات علمی باشد، و به عنوان رهبر دینی یا متفکّر صاحب نظر درمنطقه ای واردبشود، و خواه رئیس دولت و زعیم و حاکم مردم باشد، وقتی وارد شهری می‌شود، برای درود ایشان تزئیناتی راه می‌اندازند، و شهر را از انواع زیبائی‌ها مزیّن می‌سازند، از قبیل نصب نوشته‌های خیر مقدم، و قربانی کردن گوسفند و شتر، مقدم آن عزیزان را گرامی می‌دارند و… با مشاهدۀ ایران امروز در برابر مسئولین نظام انقلاب اسلامی بهترین گواه بر اثبات این مطلب می‌باشد.
اکنون کمی اندیشه نمایید، برای بشر معمولی یک سنّت پسندیده در میان جوامع مسلمان بشری منصوب گردیده، آیا معقول است که برای ورود ماه رمضان که اسم ذات باریتعالی است هیچ استقبالی تنظیم نگردد؟
کسانی که می‌خواهند عمق جان خویش را به سمت لقاء الهی فانی کنند باید با انجام دستوراتی در جهت برقراری روشنایی قلب و از توجه به خدا غافل نشوند.
اصولاً انسان نیاز دارد که عواطف خود (درونی و بیرونی) را تعدیل نماید و بهترین زمان برای چنین کاری ماه مبارک رمضان است که از این طریق به سرور و شادمانی قلبی خواهد رسید. بنابراین استقبال از ماه مبارک رمضان بدین معناست که انسان جان خود را به گونه‌ای تطهیر کند تا به تبلور عظمت و شأن والایی این ماه برسد و عواطفش تعدیل شود.

سیره رسول خدا و استقبال از ماه رمضان

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) پیش از فرا رسیدن ماه رمضان دو برنامه را انجام می‌داد.
1.ماه رجب و ماه شعبان را روزه می‌گرفت، آنگاه وارد در شهر رمضان می‌شد. قال رسول الله (صلی الله علیه و آ له) «إِنَّ مَن عَرَفَ حُرمَهَ رَجَبٍ وَ شَعبانٍ وَ وَصَلَهُما به شهرِ رَمَضانِ شَهرِ اللهِ الأعظم شَهَدت لَهُ هذِهِ الشُهُورُ یَومَ القِیامُه»(11)؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: هر کس احترام ماه رجب و شعبان را بشناسد و این دو را به ماه رمضان، ماه خداوند جلّ و عظمته وصل کند، برای او این سه ماه در روز قیامت شهادت می‌دهد.
2.مناجات و دعای مخصوصی را هنگام دیدن ماه رمضان با معبود خویش می‌داشت، که هر بندی ازعرض ارادتش به محضر خداوند، ارتقایی برای پیروان آن حضرت می‌باشد، اگر بخواهند به گفته های آن حضرت جامۀ عمل بپوشانند.
عن ابی جعفر(علیه السلام): قال: کان رسول الله صلی الله علیه و آله اذا نَظَر إلی هلال شهر رمضان، استقبل القبله بوجه ثم قال: اللّهم أهلَّه عَلَینا بالأَمن و الایمان و السَّلامُهٍ و الإسلام…»(12)

تقاضای سلامت در عبادت

حاکمیت اسلام به معنای تسلیم خالص در برابر فرامین خداوند متعال بعد از برقراری سلامت خواهد بود. به تجربه دیده‌اید وقتی کسی مریض می‌شود، وقتی که بیماریش طولانی می‌شود گاهی اعتراض‌هایی از خدای متعال می‌کند، ولی همین که از بیماری نجات یافت با زبان شاکر به سوی خدا و دستوراتش می‌رود. اگر در روز ماه رمضان به بیماری که عاشقخداست می‌گویید، روزه را بخورد، خوردن روزه برای وی بسیار مشکل است، پس آن کسی که با محبّت و دوستی معبود آشنایی دارد این دعا را می‌کند، خداوندا! مرا در سلامت و تسلیم قرار ده.
در حالات مرحوم آیت الله العظمی بروجردی نقل می‌کنند که ایشان از خداوند خویش خواست که درمدت عمرش ماه رمضان را برای او چنان فراهم کند که روزه ای از روزهای رمضان را ترک نکند. از قبیل اینکه، به مسافرت نرود، مریض نشود، دعای آن مرد بزرگ به اجابت رسید، و تا آخرین سال پایان عمرش که در سنّ بیش از 80 سالگی بود ماه رمضان را به خوبی درک کرده و روزهای تمام ماه را موفق شد.
آری تقاضای سلامت برای عبادت نزد اربابان مکتب نه تنها مذموم نیست بلکه ازخواسته ی آنان خواهد بود.

روزۀ ایمانی و احتسابی

مقیاس هر عمل صالح و افتخارآمیز و با فضیلتی، ایمان به خداوند و باور قلبی و زبانی و عملی به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌باشد. چنین فردی که با تصدیق به وعده های خداوند برای مؤمنین روبروست تردیدی به خود راه نمی‌دهد. بر این اساس کسی که می‌گوید: «من تصدیق به خدا و رسول او روز قیامت دارم» اگر بخواهد زندگی مادی خود را بر کارهای معنوی ترجیح دهد او حقیقت ایمان را ندارد، و ایمان واقعی و کامل در او تحقق نیافته است. و درواقع، یکی از اعمال کافرانه را دارد، چون کافر، به ظاهر برای حفظ شئونات دنیایی خویش به پاره ای از ظواهر دینی ایمان می‌آورد، اگرچه غیاب و پنهانی با عقاید و افکار همنوعان خود می‌پیوندد. در این زمینه حدیثی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که روزۀ روزه داران را بر دو قسم بیان داشته است؛ قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) شَهرُ رَمَضانِ شَهرٌ فَراضَ اللهُ عَلَیکُم صِیامَهُ صامَهُ «ایماناً» و «احتساباً» خَرَجَ مِنَ ذُنُوبِهِ لَیَومٍ وَلَدَتهُ اُمُّهُ» (13)
حضرت می‌فرمایند: ماه رمضان ماهی است که خداوند بر شما روزه‌اش را واجب کرد، پس هر کس از روی تصدیق به وعدۀ خداوند، و درخواست پاداش روزه بگیرد از گناه پاک می‌شود مثل آن روزی که از مادرش متولد شد.
در این روایت از طرفی روزه را زمانی روزۀ واقعی می‌توان دانست که بر اساس «ایمان قلبی» استوار شده باشد، یعنی بدنی را که خداوند برای روزه گرفتن به عرصۀ نمایش گذاشته، هیچ گاه جایگاهی برای تاخت و تاز امور مادی نخواهد بود، بلکه لیاقت‌های برای او گذاشته که عهدۀ لیاقت‌ها برنامۀ صالح و درستکارانۀ اوست که اگر مبنایش ایمان به خدا و رسول خدا نباشد، اصل صلاحیّت این شخص از بین می‌رود، پس عمل صالح رکنی به نام «ایمان» دارد که اگر این پایه نباشد، اصل صلاحیّت این شخص از بین می‌رود و در پیشگاه خداوند کمترین وزن و قیمتی ندارد. از این رو روزه، زمانی روزه کاملی هست که با تصدیق قلبی به خدا و رسول خدا همراه باشدکه این همان روزۀ «ایمانی» است.
و از طرف دیگر این روایت اشاره به روزۀ «احتسابی» دارد و ابتدا واژۀ حسیب را معنا می‌کنیم تا بهتر موضوع نمایان گردد.
«حسیب»؛ یعنی مراقب، کسی که هر لحظه و زمانی از نفس خود مراقبت می‌کند او را حسب گویند «کَفَی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا»(14)
اما «احتساب» کسی که از روی اجر و ثواب بر مأمور به صبر می‌کند، و تحمل مشقات می‌کند، گویند. و لذا گفته می‌شود: «اِحتَسِب فُلانٌ علمه طلباً لِوَجهِ اللهِ و ثَوابُه»(15)؛ فلانی علم خودرا حساب کرد، یعنی می‌خواهد ببیند چه مقدار اجر و پاداش دارد.
و نکته قابل توجه این است که: دراعمال صالحه «احتساب» اطلاق می‌شود ولی در مکروهات «بدار» اطلاق می‌شود. از آن جایی که یکی از اعمال صالحه روزه می‌باشد، مقید به احتساب شده»(16)

هفت ویژگی برای روزۀ احتسابی

قال النبی(صلی الله علیه وآله): «ما مِن مُومِنٍ یصومُ من شهر رمضان جالساً محتسباً، إلا أوجَبَ الله تعالی لَهُ سَبعٌ خِصالٍ: أولُ الخُصلَهٍ یَذُوبُ الحرامُ مِن جَسَدِهِ…»(17)
1.گوشت حرام از بدنش نابود می‌شود.
2.بر رحمت خداوند نزدیک می‌شود.
3.گناهان پوشانده می‌شود همچنانکه کفّاره های سه گانه روزه می‌پوشاند.
4.لحظات مرگ برای او آسان می‌شود.
5. خداوند او را از گرسنگی و تشنگی روز قیامت حفظ می‌کند.
6.آزادی او از جهنّم برای او نوشته می‌شود.
7.خداوند او را از غذاهای پاک بهشتی اطعام می‌کند.

ره آوردهای روزه

الف) تمنای صحیح

روزه دار در تلاش و کوشش است تا با قلب سلیم و پاک خویش از مواهب عالیه ای روزه که در شب قدر نهفته شده است دست پیدا کند. و امیدوار به کمالات مخصوصه که از اعتماد به پروردگار عالم به دست می‌آورد.
از این رو شادی روزه دار در تمنای رسیدن به مواهب عنایت شده در ماه مبارک رمضان است. و این تمنای صحیح، خود ره آوردی است از روزه که انسان را وا می‌دارد تا برای تمنا و درخواستش، امیال خسته کنندۀ پرخوری و پرخوابی را به کنار زده خود را محتاج یار بیند، نه محتاج نان. و دلش را در هوای تمنای یار متمرکز کند، نه در هوی نفس.

ب) ورود در وادی خداخواهی

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «لِکُلِّ شَیءٍ بابٌ و بابُ العِبادَهٍ اَلصَّوم»؛یعنی از برای هر چیزی بابی است و باب عبادت، روزه است.
در زمانی انسان عبد است، که رب در منظرش باشد. عبادتی که توجه به غیر در آن باشد، آن عبادت باز شدن دربهای رحمت و فیض الهی را خواهد داشت یکی از مسیرهای که انسان می‌تواند به جایی برسد که فقط خدا را بخواهد و معبودهای واهی و دروغین را کنار بگذارد «روزه» است. روزه حالتی برای انسان ایجاد می‌کند که او را واقع بین و حقیقت گرا قرار می‌دهد و هیچ چیز او را از نگاه حقیقت بین او باز نخواهد داشت. بنابراین گرسنگی و تشنگی ماه مبارک رمضان تذلیل عبد است در برابر قدرت برتر. قهراً کسانی که خداخواه شدند و بنده ای از بندگان خدا وقتی از دلنوازی دوست بهره مند می‌شوند آنچنان شادی جان آن‌ها را فرا می‌گیرد که گرسنگی و تشنگی برای آنان لذت دوچندانی خواهد داشت.

ج) تعدیل غرائز

امام رضا(علیه السلام) می‌فرمایند: «مع ما فیه من الانکار له عن الشهوات واعظاً له فی العاجل، لیعم شدّه مبلغ ذلک من اهل الفقر و المسکنه فی الدنیا و الآخره»(18)؛ روزه باعث شکستن شهوات و غرائز می‌شود، در دنیا واعظ و در آخرت راهنماست ت این که بداند فقرا و بیچارگان در دنیا و آخرت چه سختی‌هایی را متحمل می‌شوند.
«خدای متعال نظام هستی را بر اصل تضّاد قرار داده، و آن را عامل رشد و نموّ موجودات دانسته، یکی از آن موجودات که بر محور قانون تضادآفریده شده، انسان است؛ زیرا انسان را دو بُعدی خلق نموده، یکی بُعد حیوانی و دیگری بُعد انسانی و قوای نطق و درک. غرائز و شهوات را در بُعد حیوانی بشر نهاده، مثل تمایل به غذا، راه رفتن، خوابیدن، مبارزه، همچنین تولید و تکثیر نسل. همۀ این خواسته‌ها به جنبۀ حیوانی انسان برمی گردد. اگر جنبه های حیوانی بشر را آزاد بگذاری مخرّب بُعد انسانی آدمی شود. اسلام درجهت تعدیل آن غرائز برآمده و خط و مشی تمایلات درونی انسان را معیّن نموده ازا ین رو سخن از تسدید نکرده، بلکه بحث از تعدیل نموده است؟ چرا برای این که تسدید غرائز به معنای بسته شدن خواسته های انسان، مخالف با رشد و نموّ بشریت است. غرائز آثار و فوایدی دارد که اگر بسته شود همۀ آن ثمرات از دست می‌رود، آن وقت انسان بدون غرائز، انسان بی فایده می‌شود.» (19)
اسلام دو ابزار قوی در جهت تعدیل غرائز انسان ارائه داده که اگر دو وسیله دقیقاً درست به کار گرفته شود صد در صد مؤثر است. 1.به کمک نیروی عقل که حجّت باطنی بشر است، می‌تواند با شهوات پیکار نماید. عقل که می‌تواند پیچیده‌ترین آفریده را باز نماید، آیا نمی‌تواند جلوی طغیان شهوات و غرائز را بگیرد، و خواسته های نفسانی را تعدیل نماید؟ قطعاً عقل راهگشای همۀ مسائل است. 2.عباداتی همچون روزه از ابزارهای عبادی مهمی است که با تعدیل شهوات، فکر و قلب انسان را در تحت کنترل درآورده و راهی را برای ارتباط با معشوق حقیقی را هموار می‌سازد.

د) برابری حکیمانه

جامعه انسانی، جامعه ای است طبقاتی، مایه های تشکیل دهندۀ طبقات عبارتند از، ثروت و اقتصاد، پست و مقام، ارباب و رعیّت و سایر موارد طبقاتی. راه حل برای توسعه طلبی بشریت، ریشه کن نمودن امراض درونی بشر است. اسلام برای این منظور روزه را وضع نمود تا همۀ مردم یک نوع برابری حکیمانه و متعادلی عقیده مند گردند و غریزۀ خودپسندی و استثمار را در خود منکوب نمایند و با این کار، به موهبت‌های سازندۀ خداوند که بشر به ودیعت گذارده شد برسند.
ماه رمضان، ماهی است که ثروتمند و پادشاه، رعیت و کارگر همه در گرسنگی و تشنگی برابرند. روزه فقیر را وامی دارد که احساس ثروتمند را داشته باشد، و ثروتمند را وامی دارد که به گونه ای احساس فقیر، احساس کند و لذا به یکدیگر محبّت بورزند و برای تحقق بخشیدن به آرمان برابری، اخطاری بدهند و بر سر سفرۀ طبقاتی ننشینند. در این زمینه روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که حضرت فرمودند: «عَن عٍلهَ الصیام فقال: انما فرض الله الصیام لِیَستویِ به الغنیُّ و الفقیرُ… الجائع»(20)
پیرامون فلسفۀ روزه از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: اما م فرمودند: همانا خداوند روزه را واجب کرد تا این که به برکت روزه ثروتمند و مستمند برابر باشند و دلیل برابری این است که ثروتمند گرسنگی را احساس کند تا این که به فقیر شفقت نماید. چون سرمایه‌دار هر وقتی چیزی خواست چون ثروت داشت تهیّه آن برای وی مقدور بود. وقتی خدای متعال خواست میان مردم برابری حکم نماید و این که سرمایه دار گرسنگی را بچشد تا این که بر ناتوان رقّت نماید و بر گرسنه ترحم کند.

درک قیامت

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «وَ اذکُر وَابِجُوعِکُم وَ عَطَشکُم فیه جُوعِ یَومِ القیامُهٍ وَ عَطَشِه»(21)؛ با گرسنگی و تشنگی‌تان در روز ماه رمضان یادی از گرسنگی و تشنگی روز قیامت کنید.
قیامت روز بی نظیری است، خداوند متعال تمام انسان‌های باایمان و بی ایمان، نیک اخلاق و بداخلاق، درستکار و منحرف، عادل و ظالم، ظالم و مظلوم و همۀ مردمی که در طول مدت حیات قرون و اعصار به دنیا آمده و پس از گذراندن ایام عمر از دنیا رفته‌اند را زنده می‌کند و به تمام اعمال روا و ناروای آنان رسیدگی می‌نماید. پاکان و نیاکان به پاداش خداوند بهره مند می‌شوند و ناپاکان به کیفر الهی مجازات می‌شوند.
قرآن نیز اشاره دارد: «وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامُهٍ فَرْدًا»(22)؛ تمام آنان که در قیامت محشور می‌شوند به تنهایی درپیشگاه الهی حضور می‌یابند.
مجموعه آیات و روایات را وقتی مطالعه می‌کنید به دو دسته برخورد می‌کنید؛ یک دسته به طور کلی از گرمای طاقت فرسای روز قیامت گزارش می‌دهد، دستۀ دیگر فریاد تشنگی جهنّمیان و گرمای سوزان جهنم را بیان می‌کند.
به طور نمونه امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «قَد دَلحَمَهُم العَرَق» (23)
عرق مانند لجام اطراف دهان مردم را گرفته. بیان حضرت گویای گرمای شدید و تشنگی سختی است. اکنون روزه دار با تشنگی ماه رمضان به یاد عطش بزرگ آخرت افتاده، دردِ تشنگی را احساس می‌کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خداوند به روزه دار هفت خصلتمی دهد، خصلت پنجم این است که از گرسنگی و تشنگی قیامت در امان است. «…وَ الخَامٍسُهُ: أمانٌ مِنَ الجوعِ و العَطَشِ یَومَ القیامُه»(24)
پیامبر وقتی شب معراج سفر نمود، هفت در جهنّم را مشاهده نمود که بر هر دری جمله ای نوشته بود. بر در ششم نوشته بود: «أنا حرامٌ علی الصّائمین» جهنم بر روزه داران حرام است. (25)

شادی آرامش بخش

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «لِلصّائم فرحتان: فرحهٌ عِندَ افطارِهِ و فَرحُهٌ عِندَ لِقاءِ رَبِّهِ»(26)؛ روزه دار دو شادی دارد، یکی شادی هنگام افطارش و شادی دیگر هنگام لقاء پروردگارش.
فَرَح همان شادی را گویند که در آن رضایت از پردوردگار نهفته باشد.(27) و این همان فرح ممدوح است و از نعمت‌های الهی برشمرده می‌شود و فَرَح مذموم نیز وجود دارد که شخص شادمان می‌شود اما بر اساس شهوت و تکبر و اینگونه فرح را خداوند دوست نمی‌دارد «إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ» (28)
بنابراین روزه دار درم وقع افطارش و رسیدن به لقاء پروردگار، بجایی رسیده است که «راضیه مرضیه» هم او از خدا راضی گشته و هم خداوند از او، و به همین علت او سرگشته و نالان نیست و گرسنگی و تشنگی به او هیچ ضرری نمی‌رساند و در عوض فرح و شادمانی از رضایت الهی پیدا کرده و همانطور که روح سالم باشد تأثیر بر بدن می‌گذارد شادی او نه تنها بر روحش، بلکه به جسم او را نیز بهره‌مند می‌سازد.

برکت‌های ماه مبارک رمضان

الف) پاکسازی

یکی از برکات این ماه پاکسازی روحی و جسمی است. قال علی (علیه السلام): الصِّیامُ اجتِنابُ المَحَارِم کَما یَمتَنعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ»(29)؛ روزه پرهیز از گناهان است، همان گونه که خودداری کردن از خوردن و آشامیدن می‌باشد. همان طور که انسان دارای روح و جسم است، تمام عباداتی که انجام می‌دهد نیز دارای جسم و روح است؛ جسم عبادت همان طاهر آن است که همه کس ا« را درک می‌کند و روح عبادت، فلسفۀ وجودی آن و مصالحی که در درون آن نهفته، می‌باشد.
روزه جسمی دارد و روحی؛ جسم روزه خودداری از خوردن و آشامیدن و سایر چیزهایی است که روزه را باطل می‌کند، اما روح روزه، علاوه بر خودداری از مفطرات روزه، پرهیز از تمام گناهان است، تا جایی که به تعبیر قرآن مجید صائم به قلّۀ پرافتخار تقوای الهی برسد.(30) و روشن است که جسم بی روح مجسّمه ای بیش نیست!

ب) نظارت همگانی

«نظارت همگانی» یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» قولاً و فعلاً در این ماه با برکت پیاده می‌شود. چون عادت مذهبی مردم در این ایّام این است که بسوی مساجد و جهت استماع سخنان رهبران دینشان و وعاظّ می‌روند، انذارها تأثیر عمیق در کالبد مردم روزه‌دار می‌گذارد.»(31)

ج) اهمیت به قرآن

قال علی (علیه السلام): «و فیهِ رَبیعُ القَلبِ و یَنابیعُ العِلمِ وَ ما لِلقَلبِ جَلاءٌ غَیرُهُ»(32)؛ بهار دل‌ها و چشم هی دانش در قرآن است و برای قلب و فکر جلایی جز قرآن نتوان یافت.
جملات سه گانۀ فوق بسیار بلند و پرمحتوا است، مخصوصاً اگر توجه داشته باشیم کسی این جملات زیبا را در توصیف قرآن مجید گفته، که در دامان قرآن پرورش یافته، و از ابتلا شروع وحی بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تا انقطاع آن درکنار خاتم الأنبیاء و در خدمت قرآن بوده و یکی از نویسندگان وحی شمرده می‌شود.
در این ماه مبارک رمضان، نه تنها به تلاوت اهمیّت داده می‌شود بلکه یک مرتبه بالاتر، تدبر با تفکر همراه است. جلسات تفسیر قرآن به برکت ماه رمضان برپا است و مردم اصل برکت را از قرآن می‌جویند و سرچشمه های فیض علوم و معارف الهی را در قرآن می‌یابند از این رو ماه مبارک رمضان گسترۀ نورانی تفسیر قران برای بهره مند سازی مردم از دیگر ماه‌ها بیشتر مورد اهمیت واقع می‌شود.

د) تحوّل در نبوغ

روزه باعث می‌شود که در مقابل شهوات و تمایلات شیطانی بایستد. وقتی عقل بر نفس غالب شد و افسار نفس را عقل به دست گرفت و آن را فرماندهی کرد، قوه درک و فهم و فراست رشد می‌کند، به گونه ای که آیندۀ درخشان خود را در این چند روزه پیدا می‌کند. شاهد ما بر این سخن، این است که به تجربه ثابت شده که بسیاری از جوانان درماه رمضان، با رفتن در مساجد تحوّلی در خودشان ایجاد می‌کنند، و تا زمانی که حیات دارند با این تحوّل بزرگ حرکت می‌کنند و خط و مشی زندگی خودشان را به دست می‌آورند و نبوغی غیر مادی و غیرشهونی در آن‌ها بوجود می‌آید.

خودشناسی

در ماه مبارک رمضان حاکمیت خوف و خشیت الهی باعث می‌شود انسان در وقت سحر زودتر برخیزد و در گوشه ای با خدای خویش راز و نیاز کند و به گونه ای سخن گوید که عبد در برابر مولایش هست که این برای درخشندگی قلب فرصتی مناسب است و در این زمان انسان به یک خودشناسی کلان دست می‌یابد.
وقتی روزه دار در نیمه شب برمی خیزد تا خلوتی با خداوند داشته باشد، سیر انگیزه‌اش را برای شناسایی خداوند قرار می‌دهد و از این رو در صدد است خود را بشناسد تا خدایش را بشناسد. و با مناجات با خود نفس را که حایل بین خدا و انسان است را به کنار واداشته به خودنشاسی کلان دست زند. و در این میان خودی نمی‌بیند و آنچه دریافت می‌کند «تحوّل درونی یا «خودشناسی» است که او را با رابطه با خداوند بدست آورده است.

انفاق

در این ماه، فقرا بسیار مورد توجه واقع می‌شوند، علی الخصوص صبح عیدفطر، تمام زکات فطریه به آنان پرداخت می‌شود.
فرزند تهیدستان همچون ثروتمندان لباس نو بر تن کرده و در صفوف سایر کودکان نشسته، و شادی می‌نمایند و از جشن بزرگ خداوند بی بهره نیستند.

نتیجه

روزه از عبادت‌هایی است که انسان را برابر با افراد دیگر می‌کند و این برابری حکیمانه در کمتر از عبادت‌های دیگر رخ می‌دهد. روزه سرنوشت جدایی از شیطان را به آدمی تعلیم می‌دهد و در عوض نزدیک به خداوند متعال را به ارمغان می‌آورد. روزه، آزاد کردن درون از گناه و خیال است، استقامت و سلامت در عبادت‌ها را سرمشق تداوم زندگی قرار می‌دهد و عاملی برای نظام بخشی اجتماع است که با زکات فطره و صدقات جاری و سازی می‌گردد.

پی‌نوشت‌ها:

1. بقره، آیه 183.
2. مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث.
3. بقره، آیه 184.
4. بقره، آیه185.
5. تفسیر نمونه، ج1، ص 714؛ به نقل از «قاموس کتاب مقدس، ص 428»
6. همان، به نقل از «تورات» سفر نثنیه، فصل 9، شماره 9، ص288.
7. همان، ص 714.
8. همان، ص 714؛ به نقل از قاموس کتاب مقدس، ص 428.
9. انجیل متی، باب4، شمارۀ 1 و 2.
10. انجیل لوقا، باب5، شماره33 ـ 35.
11. بحارالأنوار، ج97، ص 38، ص 23.
12. بحارالأنوار، ج96، ص 378، ح1.
13. بحارالأنوار، ج46، ص 375، ح 63.
14. اسراء، آیه 14.
15. مجمع البحرین، ج2، ص 41.
16. ر.ک: سیرۀ ماه رمضان و روزه داران، احدی، مهدی، ص 41.
17. اختصاص شیخ مفید، ص 38.
18. وسائل الشیعه، ج7، ص 3، ح 3.
19. ر.ک: سیرۀ ماه رمضان و روزه داران، ص 121.
20. من لایحضرالفقیه، ج2، ص 73.
21. بحارالأنوار، ج96، ص 356، ح 25.
22. سوره مریم، آیه 95.
23. نهج البلاغه فیض الاسلام، خ101، ص 300.
24. بحارالأنوار، ج9، ص 299، ح5.
25. سیره ماه رمضان، ص 100.
26. کافی، ج4، ص 65.
27. ر.ک: مصباح المنیر، ج2، ص 466.
28. سوره قصص، آیه 76.
29. میزان الحکمه، ح10952،ص 471.
30. همان گونه که در آیه 183 سوره بقره به این مطلب اشاره شده است.
31. سیرۀ روزه داران، ص 238.
32. نهج البلاغه، خطبه 176.

منبع :راسخون

منابع و مآخذ
1. قرآن مجید
2. نهج البلاغه
3. بحارالأنوار، مجلسی، محمدباقر، نشر الوفاء، چاپ بیروت، سال 1403ق.
4. مجمع البیان، طبرسی،فضل بن حسن، نشر ناصر خسرو، ده جلدی، چاپ تهران،سال 1372ش.
5. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، نشر دار الکتب الاسلامیه ،قم ،1386ش
6. اختصاص شیخ مفید، محمد بن محمد، مفید، نشر المؤتمر العالمی، چاپ، قم، 1413ق.
7. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، نشر آل البیت، چاپ قم، سال 1409ق.
8. من لایحضرالفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، نشر جامعه مدرسین حوزۀ علمیه قم، سال 1413ق، چاپ دوم.
9. کافی، ابوجعفر، محمد بن یعقوب بن اسحاق، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1388ه.
10. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، محمد، نشر دارالحدیث، چاپ سوم، قم، سال 1381ش.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید