نویسنده: داوود رئیسی خیرآبادی
زمان افطار، یکی از روحانی ترین اوقات ماه مبارک رمضان است.
روزه پیکاری است درونی برای آماده شدن در پیکارهای سخت بیرونی. رمضان کلاس درس است. معلمانش پیامبران خدا، کتابش قرآن و درسش آموختن تشنگی تا در محرم از پایمان نیندازند. رمضان یک اردوگاه است؛ سربازانش عموم مردم و افسرانش بهترین عبادت کنندگان. ماه سخن گفتن با خدا و بیدار شدن و بیدار کردن و مهیا شدن است. در این ایام مبارک خوردن نهی می شود تا به اصل وصل گردیم. در اوج مناجات شعبانیه؛ مراتب کمال، گذشتن از ماده و مشاهده قلب را با این تعبیرات می بینیم: «الهی هی لی کما الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور…» «خداوندا کامل ترین مقام انقطاع به سوی خودت را به من ببخش و بینش های قلوب ما را به سبب پرتو نظرش به سوی تو روشنی ده تا بینش های قلوب حجاب های نور را بشکافد…» منظور اینکه در سایه گذشتن از ماده، مسیر نجات و راه رسیدن به خدا هموار گشته و نتیجه آن شنوا شدن و بینا شدن است. فریضه روزه مسلمان را از غرق شدن در مادیات و حرص و طمع برای لذت های زودگذر و مسابقه برای تن پروری و مصرف زدگی می رهاند و به او یاد می دهد به فکر دیگران هم باشد و بر خواهش های نفسانی مسلط شود.
یکی از مصادیق بارز گذشتن از مادیات، فریضه روزه است. روزه در جسم و روح ما ریشه دارد و بزرگان آن را زکات بدن دانسته اند. روزه دار حقیقی آتش جهنم را از خود دور می کند، چنان که پیامبر فرموده اند روزه سپر آتش جهنم است.(1) همچنین امام صادق (ع) فرموده اند: برای شخص روزه دار دو خوشحالی وجود دارد: یکی شادی در هنگام افطار و دیگری خرمی در حال ملاقات پروردگارش.(2)
پایان هر روزه یک افطار است و پایان ماه مبارک رمضان با یک افطار بزرگ به نام «عید فطر» خاتمه می یابد.
معنای «افطار»
بهترین شیوه شناخت لغات عربی، تحقیق در ریشه، مصادر و مشتقات لغت است. اصل واژه «افطار» از دیدگاه راغب در مفردات به معنای چاک زدن چیزی است از طرف درازای آن و «فطر» ترک کردن روزه است.(3)
مرحوم طبرسی در مجمع البیان «فطر» را به معنای قطعه شدن و جدا شدن معنی کرده اند، چنانچه برگ از درخت جدا شود.(4) برخی هم آن را معادل دو نیم کردن دانسته اند.(5)
علامه طباطبایی نیز در المیزان آن را به معنای شکافتن و دو نیم کردن دانسته اند. شاید بتوان در توجیه این مفهوم این احتمال را بیان کرد:
با توجه با اینکه طبق اشاره صریح قرآن (6) در میان امت های پیشین هم روزه به انحا و اشکال مختلف واجب بوده است (کما کتب علی الذین من قبلکم) و با دانستن این مطلب که یهودیان و مسیحیان روزه شب و روز داشتند، یعنی بعد از افطار دوباره امساک را در شب شروع می کردند و به همین جهت در تورات و انجیل، روزه شبانه روز بیان شده است، (7) می توانیم به این نتیجه برسیم که منظور از دو نیم کردن در واقع اشاره به قطع امساک روزانه در ابتدای شب در یک بازه زمانی کوتاه و تجدید قوا به منظور شورع روزه و امساک شب هنگام است.
ابن عباس که پسر عموی پیغمبر و مردی عالم است-او یک عجمی نبود که بگوییم از لغت عرب ناآگاه بوده است-معنای فطرت را خلقتی نو و جدید می داند و می گوید من معنی کلمه «فطرت» را که در قرآن آمده است آن وقتی فهمیدم که با یک اعرابی بادیه نشین روبه رو شدم که این کلمه را در موردی به کار برد. وقتی این کلمه در آن مورد به کار برد مفهوم آیه برای من روشن شد. می گوید: لغت «فاطر» را که در قران آمده است درست نفهمیده بودم تا اینکه دو نفر اعرابی آمدند که درباره یک چاه آب با یکدیگر اختلاف داشتند. یکی از آنها گفت: انا فطرتها. می خواست بگوید چاه مال من است. مقصود ش این بود که من ابتدا آن را حفر کردم (می دانید وقتی چاه را می کنند، پس از مدتی آب خود را پایین می کشد. بنابراین دو مرتبه آن را حفر می کنند و چند متر پایین تر می روند). می خواست بگویدمن صاحب اولش هستم؛ یعنی آن کسی که اول بار این چاه را حفر کرد من بودم. ابن عباس می گوید از اینجا فهمیدم که لغت «فطرت» در قرآن چه معنایی می دهد: یک خلقت صد در صد ابتدایی. (8) از این رو می توان چنین استنباط کرد که کلام بزرگان و علمای اخلاق بی ارتباط با این مساله نیست که می فرمایند: افطار روزه حقیقی، همچون تولدی دوباره برای انسان است.
واژه «افطار» در مقابل واژه «امساک» است و از آن جهت که تعرف الاشیاء با ضدادها، شناخت مفهوم واژه «امساک» یاریگر ما برای شناخت دقیق تر معنای افطار است. علما لغت امساک را به معنای حفظ کردن یا دل بستن به چیزی تعریف کرده اند. چنانچه امساک را در آیه «و یمسک السماء ان تفع علی الارض»(9) «حفظ کردن از سقوط» معنی کرده اند و حتی آن را کنایه از بخل نیز دانسته اند.(10) با توجه به این مطلب و همچنین با سفارش های اکیدی که بر سنت حسنه افطاری دادن شده است، چنین نتیجه می گیریم که افطار، انفاق و دوری جستن از بخل است و در سیره اهل بیت (ع) نیز می بینیم که آنان با گشاده دستی تمام افطار خود را انفاق می کنند. «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا.» آنان که به عشق خدا مسکین و یتیم و اسیر را غذا می دهند.(11)
این آیه اشاره به این واقعیت دارد که خانواده حضرت امام علی (ع) ایثارگرانه غذای سه روز خود را به مستمندان دادند، در حالی که به شدت نیاز به غذا داشتند.(12)
اضافه بر اینکه روز عید فطر، روز «فطریه» است و زکات روزه گرفتن این است که روزه دار موقع افطار دارایی خود را با یک روزه دار دیگر تقسیم کند و در آخر ماه فطریه دهد.
نکته کوتاه دیگر در مورد معنای واژه افطار اینکه برخی آن را به معنای شکفتن و گل دادن دانسته اند و موقع افطار را موقع گل دادن و نتیجه گرفتن روزه دار می دانند.
آداب افطار کردن در ماه رمضان
الف) اول نماز، بعد افطار
از امام باقر (ع) روایت شده است: «در (ماه) رمضان نماز می خوانی و سپس افطار می کنی، مگر آنکه با گروهی باشی که منتظر افطارند. اگر با آنان بودی، برخلاف آنان عمل نکن؛ افطار کن و سپس نماز بخوان و گرنه اول نماز بخوان.» پرسیده شد: برای چه؟ فرمود: «برای آنکه دو واجب برایت پیش آمده است؛ افطار و نماز. اول به آن بپرداز که برتر است و نماز برترین آن دو است.» سپس فرمود: «نماز می خوانی، در حالی که روزه ای. پس آن نمازت با روزه به پایان برده می شود. این نزد من، محبوب تر است.»(13)
ب)صدقه دادن
یکی از سفارش های مهم اسلامی دستگیری از مستمندان و محرومان است و دیگر سفارش مهم این دین آسمانی «صله رحم» و برقراری روابط صمیمانه با اقوام و نزدیکان است که بسیار مستحب شمرده شده است. بدین ترتیب «افطاری دادن» در ماه مبارک رمضان آیت دیگری بر رحمت بی پایان خداوند رحیم است که موجب نزدیکی دل ها و استواری پیوندها می گردد.
از امام رضا (ع) روایت است که: هر کس پیش از افطار کردن، گرده ای نان به بینوایی صدقه دهد. خداوند گناهش را می آمرزد و برای او ثواب آزاد کردن بنده ای از فرزندان اسماعیل را می نویسد.(14)
ج)قرائت سوره مبارکه قدر
احادیث و روایت زیادی در باب شب قدر و فضیلت آن اشاره شده است و در آن شکی نیست همچنین روایات بسیاری دلالت بر اهمیت قرائت این سوره در نماز و اوقات خاصی وجود دارد. در باب فضیلت قرائت این سوره در موقع افطار از امام زین العابدین (ع) روایت است که هر کس هنگام افطاری و سحری خوردن، سوره «انا انزلناه» بخواند، میان آن دو (وقت) همچون کسی خواهد بود که در راه خدا به خون خویش آغشته است.(15)
د)دعا کردن
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: چهار گروه هستند که دعایشان رد نمی شود و درهای رحمت به سوی آنها باز است.
1-دعای پدر برای فرزندش
2-دعای مظلوم بر کسی که به او ظلم کرده است
3-دعای حاجی ای که در مکه است تا زمان بازگشت
4-دعای روزه دار هنگام افطار(16)
ه)خواندن دعای پیش از افطار ماه رمضان
امام رضا (ع) فرمودند: «هر کس هنگام افطار این دعا را بخواند («اللهم لک صمنا بتوفیقک و علی رزقک افطرنا بامرک، فتقبله منا و اغفرلنا انک انت الغفور الرحیم» خداوندا! با توفیق تو برایت روزه گرفتیم و به فرمان تو با روزی ات افطار کردیم. پس آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز! همانا تو آمرزنده مهربانی)، خداوند کاستی هایی را که او با گناهانش بر روزه اش وارد کرده، می آمرزد.(17)
و)افطار با خرما یا کشمش یا شیرینی یا شیر یا آب ولرم
پیامبر اکرم (ص) پاداش افطار با خرمای حلال را برابر با پاداش چهار صد نماز می دانستند.(18)
همچنین امام صادق (ع)سنت پیامبر اکرم (ص) را چنین تشریح می کردند که «ایشان هر گاه افطار می کرد، با حلوا (شیرینی) آغاز می کرد و اگر نمی یافت، با شکر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند، با آب ولرم افطار می کرد و می فرمود: «معده و کبد را تمیز می کند و دهان را خوش بو می سازد و دندان ها را محکم می کند و سیاهی چشم را تقویت می کند و مردمک چشم را پرنور می سازد و گناهان را کاملا می شوید و هیجان و رگ ها و صفرای غالب را می نشاند و بلغم را قطع می کند و حرارت معده را آرام می کند و سردرد را می برد.»
حتی یک خرما
شاید سوالی که برای بسیاری پیش آید، این است که برای افطاری دادن و پذیرایی از روزه داران الهی چگونه سفره ای باید بر پا داشت؟ در قرآن نیز می بینیم که مسلمانان از پیامبر (ص) درباره نوع انفاق کردن سؤال کردند که خداوند در پاسخشان می فرماید سؤال از جنس انفاق سؤال بی مورد و اشتباه است و مهم اخلاص در انفاق و پاکی و حلال بودن آن است. کما اینکه در روایات نیز می بینیم مسلمانان را تشویق به افطاری دادن و پذیرایی از مؤمنین می کند ولو به خرمایی یا حتی نیمه خرمایی.
پی نوشت ها :
1- وسایل الشیعه، ج7، ص289 .
2- همان، ص 290.
3- راغب اصفهانی حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القران؛ دارالعلم الدار الشامیه، 1412ق
4- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه 54 سوره هود
5- مهیار، رضا، ترجمه المنجد العربی (فرهنگ ابجدی عربی-فارسی)؛ ص667
6- یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تنقون؛ بقره: 183
7- رهنما، زین العابدین؛ ترجمه و تفسیر رهنما؛ انتشارات کیهان؛ ج1، ص: 179
8- مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج3، ص:456
9- حج: 65
10- راغب اصفهانی حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن؛ دار العلم الدار الشامیه؛ 1412ق؛ ص768
11- سوره انسان، آیه8و9
12- تفسیر کشاف، جار الله زمخشری، جلد 4، صفحه 670
13- شیخ طوسی؛ تهذیب الاحکام ج4، ص 198
14- شیخ مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج96، ص 318
15- سید بن طاووس، اقبال؛ ج1، ص 240
16- کلینی، محمد؛ کافی؛ ج2، ص 510
17- مجلسی، بحار الانوار، ج 96، ص 312
18- کلینی، محمد؛ کافی؛ ج 4، ص 152
منبع: ماهنامه فرهنگی همشهری آیه- شماره 4