ماه رمضان، ماه تمرین غلبه دادن روح بر جسم
انسان همواره در کشمکش میان روح و تن به سر میبرد. روح یا همان بخش فرازین وجود انسان، وی را به پاکیها و جهانهای معنوی فرا میخواند و جسم یا همان بخش فرودین او، وی را به ناپاکیها و جهانهای پست مادی دعوت میکند. مولوی در داستانی نمادین، روح را به مجنون و جسم را به ناقهای تشبیه میکند که مجنون، سوار بر این ناقه به سوی لیلی ـ که نماد پروردگار است ـ در حرکت است، ولی این حرکت مجنون به سوی لیلی، آسان نیست؛ زیرا به همان میزان که عشق به لیلی، مجنون را به سوی خود میکشاند، مهر کرّه (بچه ناقه)، ناقه را به سوی خود جذب میکند. بدینگونه مجنون، هنوز چند قدمی به سوی لیلی نرفته که برخلاف میل قلبیاش، ناقه وی را به سوی بچه ناقه میبرد.
در سه روزه ره بدین احوالها
ماند مجنون در تردد سالها
گفت ای ناقه چو هر دو عاشقیم
ما دو ضد بس همره نالایقیم
مولوی، کشمکش روح و جسم را به کشمکش ناقه و مجنون مانند میکند و نتیجه میگیرد: اگر روح در این عرصه کارزار، بر جسم و خواستههای آن چیره نشود، هیچگاه نخواهد توانست به جهان بالا بال گشاید. پس چاره آن است که روح از دام خواهشهای جسمانی رها شود:
جان زهجر عرش اندر فاقهای
تن زعشق خاربُن چون ناقهای
جان گشاید سوی بالا بالها
در زده تن در زمین چنگالها
تا تو با من باشی ای مرده وطن!
پس زلیلی دور ماند، جان من
روزگارم رفت زینگون حالها
همچو تیه و قوم موسی سالها1
راه نزدیک و بماندم سخت دیر
سیر گشتم زین سواری سیر سیر2
روزه به عنوان یکی از بهترین مصداقهای عبادت، از اثرگذارترین عوامل در چیره شدن خواستههای روحی بر کششهای جسمانی و از کارآمدترین شیوهها برای تقویت اراده روح و غلبه آن بر خواهشهای نفسانی است. امام خمینی رحمه الله در اینباره میفرماید:
یکی از اسرار و نتایج عبادات و ریاضات، آن است که اراده روح در ملک بدن، نافذ گردد و مملکت تن، یکسره در تحت کبریای روح درآید و قوای بدن و غرایز جسم، از عصیان و سرکشی و عنانیت و خودسری بازمانند و تصمیم ملکوت باطن قلب شوند، بلکه کمکم تمام قوا در ملکوت، فانی شوند و امر ملکوت در ملک بدن جاری و نافذ گردند و اراده روح قوت، گیرد و زمام مملکت را از دست شیطان و نفس اماره بگیرد.3
امام خمینی رحمه الله ، اثر عبادتی مانند روزه را بسی بالاتر از چیرگی اراده روح بر جسم دانسته، غلبه اراده خداوند را بر اراده و خواستههای روح و جسم انسان، بالاترین ثمره عبادت معرفی کرده و فرموده است:
اکنون گوییم که یکی از اسرار عبادات و فواید مهمه آن، این است که جمیع مملکت باطن و ظاهر عجل الله تعالی فرجه الشریف و جسم و روح او]، مسخر اراده خدا شده، قوای ملکوتیه عجل الله تعالی فرجه الشریف و روحی آدمی] و ملکیه عجل الله تعالی فرجه الشریف و جسمی او]، از لشکریان خدا شده، همگی نسبت به حقتعالی، سمت ملائکه الله را پیدا میکنند… و کمکم، نتایج بزرگ بر این مترتب میشود که انسان طبیعی، الهی میشود و لشکریان ابلیس، یکسره شکست خورده، منقرض شوند و قلب و قوای آن تسلیم حق شوند… و نتیجه این تسلیم اراده در برابر اراده حق، آن شود که حقتعالی، اراده او را در عوالم غیب، نافذ فرماید و او را مثل اعلای خود قرار دهد و چنآنچه خودِ ذات مقدس، هر چه را بخواهد ایجاد کند، به مجرد اراده، موجود شود، اراده این بنده را هم آنطور قرار دهد.4
راههای بهرهبرداری از فرصتهای ویژه ماه رمضان
بیشک، برخی عوامل هدر دادن فرصتها، تنبلی، بیخبری از موقعیتی که به برکت فرصت در آن قرار گرفته، دستکم گرفتن فرصتها و ناآگاهی از امکان انجام دادن کارهای با کیفیت بالا در فرصتهای به دست آمده است. بنابراین، برای استفاده بهینه از فرصتهایی چون ماه مبارک رمضان، نخست باید با سستی و تنبلی مبارزه کنیم، آنگاه از موقعیت مهم و نقشآفرینی که در آن قرار گرفتیم، باخبر شویم و هرگز آن را دستکم نگیریم. همچنین، باید از باکیفیتترین کارها در ماه مبارک رمضان آگاه بود. برای نمونه، براساس احادیث اهلبیت علیهم السلام ، بهترین عمل در شبهای قدر، فراگیری علم و دانش است. آیتالله جوادی آملی در اینباره مینویسد:
در شبهای قدر، چیزی بهتر از فراگیری علوم الهی، گفتن و شنیدن معارف دین نیست. عجل الله تعالی فرجه الشریف انسان باید توفیق] شرکت در برنامههایی مانند جلسه تفسیر یا حدیث یا احکام ـ که خود سعادت و توفیقی است ـ داشته باشد و اگر چنین برنامهای نداشت، امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد و اگر نتوانست، لااقل ذکر بگوید. یکی از بهترین و مهمترین کتابهای فقه امامیه، کتاب جواهر است که مؤلف بزرگوارش در طی سی سال آن را نوشت. در پایان این کتاب، مرقوم فرموده که خدای متعال چنین مقرر کرده است که امشب که شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است، این کتاب به پایان برسد. لذا میبینیم که شب بیست و سوم که از تمام شبهای ماه مبارک رمضان و از شب نوزدهم و بیست و یکم نیز افضل است، این فقیه نامور، به نوشتن کتاب فقه مشغول بوده است. چیزی بالاتر از عالم شدن و آگاه شدن نیست. علم است که زمینهای برای رسیدن انسان به عقل میشود و انسان عاقل هم، آسوده است و هرگز در عذاب نخواهد بود.5
نیز اگر شخصی از کارایی فرصت رمضان در حل مشکلات باخبر باشد، هرگز این فرصت را از دست نخواهد داد.
«از آنجا که در مسیر زندگی، دشواری و مشکلات وجود دارد، دستور دادهاند در شداید و مشکلات، روزه بگیرید؛ یعنی اگر ما در هر نمازی چند بار از خدای سبحان استعانت میجوییم و میگوییم: «اِیّاکَ نَستعین»، خداوند راه کمکرسانی را هم بازگو کرده و فرموده است: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَهِ؛ از صبر و نماز کمک بگیرید.» (بقره: 45) و این صبر به روزه تفسیر و تطبیق شده است و در حدیث آمده است: «اذا نزلت بالرجل النازله و الشدیده فلیصم؛ هرگاه برای کسی مشکل و حادثهای پیش آمد، باید برای رفع آن، روزه بگیرد.»6 «اگر کسی برای خدا روزه گرفت، از آنجا که کارها به دست اوست، مشکل را حل خواهد کرد.»7 همچنین اگر روزهدار از موقعیتی که در آن قرار گرفته است، اینگونه باخبر باشد که شیطان در آن حالت، در غل و زنجیر است، بیشترین بهره را در این ماه برای رهایی کامل از دام وسوسههای شیطان خواهد برد و در اینباره بیشترین تلاش را خواهد کرد. چنین کسی از این فرصت تضعیف شدن شیطان بیشترین بهره را برای آراسته شدن به اخلاق الهی خواهد برد.
«باری ما در این ماه، مهمان خدا هستیم و مهمان باید کاری کند که صاحبخانه میکند. روزهدار، مهمان خدایی است که: «یطعم و لا یطعم» است؛ یعنی اطعام میکند، ولی خود، اطعام نمیشود. پس او هم «یطعم و لا یطعم» باشد. اگر خدای سبحان میبخشد و نمیگیرد، انسان هم بایستی در این ماه و در این فرصت به دست آمده، ببخشد و نگیرد، چون هیچ دستی بهتر از دست بخشنده و هیچ دستی هم بدتر از دست بگیر نیست. اگر کسی تلاش و کوشش کرد که دیگران در کنار سفره او به بهشت بروند، دست او بخشنده است و اگر کسی تلاش کرد که به برکت دیگران به بهشت برود، او دست گیرنده دارد».8
اصلاح و توسعه دیدگاه به ماه مبارک رمضان
هرچه روزهدار، ماه مبارک رمضان را بشناسد و از ژرفای رسالت آن باخبر باشد، بهتر و بیشتر از آن استفاده خواهد کرد و خویشتن را پرورش خواهد داد. اگر نگاه شخص به ماه مبارک رمضان و کاراییاش محدود باشد، بهره او نیز از این ماه، محدود خواهد بود. بنابراین، نخستین شرط دستیابی کامل به ثمرههای ماه مبارک رمضان، اصلاح و توسعه نگاه به آن است. در سخنان بزرگان، از نگاه سطحی به این ماه شریف تا نگاه ژرف به آن یاد شده است، تا نگاه روزهدار به مدد این راهنمایی اصلاح شود و توسعه یابد. آیتالله میرزا ملکی تبریزی در اینباره مینویسد:
اگر به آنچه برای تو میگویم، عمل کنی و چنین نگاهی به ماه مبارک رمضان داشته باشی، در حقیقت، به آنچه سزاوار روزه است، عمل کردهای و اگر از اینها کم گذاشتی، از فضیلت روزه خود کم گذاشتهای. بدان که مراتب روزه سه نوع است: یکی روزه عوام و آن ترک خوردنی و آشامیدنی و دیگر مبطلاتی است که فقها، آن را بیان کردهاند. دیگر، «روزه خواص»؛ یعنی ویژگان است و آن این است که شخص، افزون بر آنچه که فقها از مبطلات روزه گفتهاند، ترک میکند، اعضا و جوارح خویش را نیز از گناهانی چون غیبت، نگاه به نامحرم، ناسزاگویی و مانند آنها پاک میدارد و اما عالیترین مرتبه روزه، روزه خواص الخواص است؛ یعنی ویژه ویژگان و آن، بازداشتن خویش از هرکاری است که او را از یاد خدا غافل میسازد و بازمیدارد؛ خواه حرام باشد و خواه حلال.9
«همچنین، روزهداران از جهت خوردنی و آشامیدنی، چند نوع میباشند: پارهای از آنها خوردنیها و آشامیدنیهایشان از حرام است؛ مثَل آنها مثَل کسی است که سوار چهارپای غصبشدهای شود و به خانه خدا به حج رود و با این چهارپای غصبشده، طواف خانه خدا به جا آورد. پارهای از روزهداران از خوردن و نوشیدنی شبههناک استفاده میکنند. برخی نیز از روزهدارانی هستند که طعام و خوراکشان حلال است، اما اهل اسراف و ریخت و پاش میباشند؛ مثَل اینها همانند کسی است که در محضر دوست، به لذت بردن از چیزهایی مشغول میشود که دوست، آن را ناخوشایند میدارد و از آن بیزار است و بعضی از روزهداران، کسانی هستند که هم درآمد و خوراکشان از حلال است و هم از اسراف به دورند. درجات چنین کسانی در نزد پروردگارشان ـ که مراقب مجاهدتها و مراقبتهای آنان است ـ محفوظ است و پاداش عمل خود را میگیرند و سعی آنها مورد شکر خداوند قرار خواهد گرفت و پروردگار آنها بهتر از آنچه کردهاند، به آنها پاداش میدهد و از فضل خودش به آنها بیحساب میبخشد و کسی نمیداند که برای آنها چه چیزها که موجب روشنایی چشم است، پنهان و تعبیه شده است؛ چیزهایی که بر قلب بشری خطور نکرده است».10
امام محمد غزالی مینویسد:
هرکه معنی روزه و سرّ آن را دریابد، خواهد دانست که هر عبادتی را ظاهر و باطنی است و پوستهای و مغزی و هر کدام از اینها نیز درجاتی دارد و تو اکنون مخیری که کدام را برگزینی؛ به ظاهر روزه و پایینترین درجه آن قناعت کنی یا در طلب باطن و مغز روزه برآیی و به بالاترین درجه آن دست یابی. نگاهت را توسعه بخش و از روزه جز به بالاترین حد آن قانع مشو!11
پینوشتها:
1. مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بیتهای 1545 ـ 1548.
2. همان، بیت 1550.
3. امام خمینی رحمه الله ، آداب الصلوه، ص 23، (با اندکی تغییر).
4. همان، ص32.
5. جوادی آملی، حکمت عبادات، ص 158.
6. ثقهالاسلام کلینی، کافی، ج4، ص63.
7. حکمت عبادات، صص137 و 138.
8. همان، صص 145 و 146.
9. میرزا جواد ملکی تبریزی، مراقبات، ج1، صص 271 و 272.
10. همان، صص 280 ـ 283.
11. امام محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ترجمه: مؤیدالدین محمد خوارزمی، ج1، ص519.