سوء ظن به خدا

سوء ظن به خدا

چکیده

این نوشتار در زمینه بحث سوء ظن و متشکل از دو بخش اصلی درباره سوء ظن نسبت به مردم و سوء ظن نسبت به خدا ارائه می شود در ذیل این دو عنوان اصلی به مباحثی از سوء ظن می پردازیم که در قرآن کریم آیه داشته باشد مباحثی که در این نوشتار می آید از این قرار است: معنای لغوی و اصطلاحی سوء ظن، تقسیم سوء ظن، درمان سوء ظن

مقدمه

سوء ظن یکی از رذائل اخلاقی است که در علم اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد، سوء ظن صفتی است که جزء مفاسد اجتماعی به حساب می آید؛ چون اگر سوء ظن در هر جمعی چه اجتماعات بزرگ و چه کوچک مانند خانواده پیش بیاید عواقب بسیار مخربی به دنبال خود دارد. کسی که سوء ظن به دیگران دارد، قادر به تشکیل یک زندگی بی دغدغه و ایجاد رابطه سالم با اطرافیان خود نیست. بد گمانی به دیگران به دنبال خود بدبینی و رفتاری مناسب با آن نگرش بد را دارد.

این رذیله اخلاقی در حیطه سوء ظن به خدا نیز قابل بررسی است. سوء ظن به خدا در قرآن کریم تحت عنوان ناامیدی از رحمت الهی مورد بحث قرار گرفته است. سوء ظن و ناامیدی نسبت به خداوند و رحمت الهی باعث تجری به گناه و عدم طاقت در برابر سختی ها و امید نداشتن به دعا و عبادت می شود.

از این رو شناخت و مقابله با سوء ظن در هر دو حیطه سوء ظن به خدا یا خلق بر همه مسلمانان لازم است، تا هم با دیدی باز و شناختی کامل به این امر مهم دینی عمل کرده باشیم و هم با عمل به این فرمان الهی دنیایی زیبا برای خود و اطرافیانمان بیافرینیم.

معنای لغوی

سوء ظن واژه مرکب از دو واژه سوء و ظن است که نیکوست برای شناخت کامل سوء ظن به معنای این دو واژه بپردازیم.

ظن یکی از واژگانی است که در بین لغتدانان بحث فراوانی دارد. ظن اعتقاد ضعیفی است که دلیل قطعی نداشته باشد؛ خواه حق باشد یا باطل.[1] به عبارت دیگر ظن مرحله ای بین شک و یقین است که شک را دربر می گیرد؛ اما بر یقین قطعی اطلاق نمی شود.[2] معادل ظن که واژه ای عربی ست در فارسی واژه گمان است.[3]

واژه دوم که باید مورد بررسی قرار گیرد، سوء است. سوء صفتی ا ست که برای هر چیز ناپسند به کار می رود[4] این کلمه نقیض حسن است[5] و در فارسی آن را به بد، بدی، شر، فساد، تباهی و هر آفتی معنا می کنند؛[6] بنابراین ترکیب سوء ظن به بدی گمان و بد گمانی یا بداندیشی معنا می شود.[7]

معنای اصطلاحی

سوء ظن اصطلاحی است که در علم اخلاق به کار می رود. سوء ظن در علم اخلاق نوعی گمان و ظن نیست؛ بلکه به «ترتیبِ اثر دادن به بد گمانی» سوء ظن گفته می شود. پذیرش گمان بد در دل و تبعیت از آن در گفتار و رفتار معنای اصطلاحی سوء ظن است.[8]

سوء ظن در اصطلاح علم اخلاق به عملی ناپسند و مورد نهی خداوند، گفته می شود. چنین فعلی باید از افعال اختیاری و در حیطه اراده انسان باشد تا بر آن نهی وارد شود؛ اما هر نوع ظنی (اعم از سوء ظن) هر گاه شرائط و اماراتش جمع باشد، بدون اختیار در ذهن انسان رخ می دهد و فعل اختیاری برای انسان محسوب نمی شود.[9] بنابراین بهترین معنا برای سوء ظن در علم اخلاق (به عنوان صفتی ناپسند) پذیرفتن سوء ظن در دل و تبعیت از آن در رفتار و گفتار است.[10]

تقسیم سوء ظن

سوء ظن در دو حیطه قابل بررسی است؛ حیطه اول سوء ظن نسبت به مردم و حیطه دوم سوء ظن نسبت به خداوند است. در این نوشتار ما بر اساس همین تقسیم مباحث را در دو بخش کلی سوء ظن به مردم و سوء ظن به خدا مطرح می کنیم:

سوء ظن به مردم

سوء ظن نسبت به مردم یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی است که موجب بی اعتمادی اجتماعی می شود، زندگی کردن در جامعه ای که افرادش غیر قابل اعتماد هستند، سخت یا حتی غیر ممکن است؛ از این رو در دین مبین اسلام و معجزه جاوید پیامبر اسلام، قرآن کریم از سوء ظن در آیات بسیاری نهی شده و از گناهان کبیره به شمار آمده است. آیات نهی کننده سوء ظن را در دو گروه می توان ارائه نمود:[11]

الف: در برخی آیات خداوند مستقیما از سوء ظن نهی کرده است:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم[12]

«اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان ها گناه است…»[13] نکات

این آیه در گروهی از آیات قرار دارد که مومنان را به مباحثی اخلاقی سفارش می کنند. فراز مورد اشاره به سوء ظن پرداخته و آن را از رذائل اخلاقی می داند که بر هر مومنی لازم است، از آن بر حذر باشد.
با توجه به این نکته که گمان ها و ظن های نیکو سزاوار اجتناب نیستند و دین مبین اسلام نیز در آموزه های خود پیروانش را به سمت این دسته از ظن ها ترغیب کرده است؛ امر اجتنبوا تنها اشاره به گروهی از ظن ها دارد که ناپسند و بد باشند، شاید استفاده از تعبیر کثیر برای وصف کردن این گروه از گمان ها اشاره به این باشد که سوء ظن از حسن ظن در میان مردم بیشتر رواج دارد.[14] در این آیه سوء ظن به عنوان «کثیرا من الظن: بسیاری از گمان ها» مطرح شده است؛ اما سوء ظن های حرام با عنوان «بعض الظن: بعضی از گمان ها» آمده که نشان می دهد تمام سوء ظن ها حرام نیستند. بر حذر داشتن مومنان از سوء ظن ها گرچه حرام نباشند نشان از اهتمام قرآن به مسئله سوء ظن دارد. این توجه به مسئله سوء ظن در قرآن، می تواند پیام آور و نشانه ای از اهمیت و قدرت تأثیر گذاری آن در اجتماع باشد، در این آیه علی رغم تصریح به گناه بودن برخی از سوء ظن ها، مومنان از تمام سوء ظن ها بر حذر داشته شده اند، تا اینکه نکند به ورطه عواقب و گناه سوء ظن های حرام بیافتید.[15] پیام دیگر آیه به مؤمنان درباره نگرش نخستین به هر فردی است. تا زمانی که بدی و شر برای کسی اثبات نشده باشد، دیگران نباید به او نسبت بد دهند. اصل درباره هر انسانی پاکی و خیر بودن اوست.[16]

پیام

ب: برخی از آیات از مطلق ظن و تبعیت از آن نهی کرده اند : [17]

وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُل[18]

«از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند.»[19] نکات

تعبیر «ما لیس لک به علم: آنچه به آن آگاهی نداری» در این آیه و عباراتی شبیه به آن که در برخی دیگر از آیات وجود دارد، گرچه معنایی گسترده تر از سوء ظن را شامل می شوند؛ اما سوء ظن یکی از مصادیق آن به شمار می آید و احکام این آیات بر سوء ظن نیز بار می شود.[20] به طور کلی مراد اصلی خداوند در این دسته از آیات این است که بگوید قناعت کردن به ظن در گفتار و رفتار کافی نیست.[21] در این آیات اگر چه از مطلق ظن نهی شده؛ اما می دانیم که تبعیت از ظن نمی تواند به طور مطلق منهی باشد؛ چون انسان در کارهای روز مره خود و حتی در مسائل دینی خود در موارد بسیاری به ظن احتیاج پیدا می کند. از این رو برخی از مفسیرین تفسیر این آیات را درباره سوء ظن دانسته اند.[22]

پیام

این گروه از آیات بهترین و کاملترین روش زندگی را به انسان ها می آموزد. قرآن کریم پیروان خود را این گونه تربیت می کند که نه تنها در زمینه قضاوت نسبت به مردم؛ بلکه در تمام زمینه ها از ظن پیروی نکنند و فقط در پی علم و حقیقت باشند راه و روش زندگی که این آیات برای انسان ترسیم می کند، منهجی مترقی و متکامل است.[23]

معجزه جاوید اسلام در خلال معارف انسان ساز خود برای بازداری پیروان خود از تبعیت ظن، این عادت را گناهی بزرگ و بعد از شرک به عنوان بزرگترین گناه به شمار می آورد.[24] آیه 36 سوره یونس پیروى از گمان را در ردیف پیروى از هواى نفس قرار داده است[25] و آیه 23 سوره النجم با تأکید بسیار مومنان را از تبعیت ظن نهی می کند،  این تأکیدها اشاره بر حرمت سوء ظن دارد.[26]

سوء ظن به خدا

سوء ظن به خدا دیدی منفی نسبت به صفات خداوند است. این سوء ظن بیشتر در صفاتی مانند رزاقیت خداوند یا قدرت و مهربانی خداوند در استجابت دعا یا حکمت خداوند در ابتلائات پیش می آید.[27] از سوء ظن نسبت به خدا در آیات قرآن به  یأس از رحمت الهی یاد شده است.

وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دائِرَهُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیر[28]

«و مردان منافق و زنان منافق و مردان مشرک و زنان مشرک که با گمان بدى به خدا گمان برند را (خدا) عذاب مى کند، که حادثه بد فقط بر (خود) آنان است، و خدا برآنان خشم گرفته و آنان را از رحمتش دور کرده، و جهنّم را براى آنان آماده ساخته است، و [این ] بد فرجامى است!»[29] نکات

بحث سوء ظن درباره خداوند در قرآن کریم آیات بسیاری دارد (مانند: نجم 23-28، فصلت 22، صاد 27، زمر 53، عنکبوت 23 و …) که این آیه مهمترین آنها است و مفسران بیشتر مباحث خود در رابطه با سوء ظن به خداوند را ذیل این آیه مطرح کرده اند.
اضافه شدن دو کلمه سوء و ظن به یکدیگر به صورت سوء ظن یا ظن سوء به یک معنا است و در معنا با یکدیگر تفاوت ندارد؛ از این رو تعبیر ظن السوء که در آیه درباره خداوند به کار رفته است، به همان معنای سوء ظن به خداوند است.[30] نخستین بحث در اینجا شناسایی مفهوم سوء ظن در رابطه با خداوند است. سوء ظن به خداوند در منظر قرآن هر ظن غیر حقی نسبت به خداوند است. این معنا برای سوء ظن مصادیق گسترده ای را شامل می شود که درجات مختلفی دارد.[31]

پیام

برخی از این درجات در آیات قرآن کریم مورد اشاره واقع شده است؛ نوعی از سوء ظن به خداوند ظن به شریک داشتن خداوند است که در آیه 23-28 سوره نجم مطرح شده است. نوع دیگر سوء ظن به خداوند سوء ظن درباره صفاتی از خداوند، مانند: سوء ظن نسبت به قدرت داشتن یا علم خداوند است که در آیه 22 سوره فصلت مطرح شده است. سومین نوع ظن این است که به خداوند ظن می برد که خداوند دنیا را باطل آفریده است و روز قیامتی وجود ندارد که این ظن در آیاتی مانند صاد 27 آمده است.[32]

نوع دیگری از سوء ظن به خداوند در آیه مورد بحث به آن اشاره شده است. در این آیه سوء ظن نسبت به خداوند این است که دیدی سلبیه و همراه با خذلان به خداوند وجود داشته باشد. دارندگان گمان بد به خداوند هر لحظه توقع شر و سوء برای خودشان و دیگران دارند، با تمسک به ظواهر امور تصمیم می گیرند و اعتمادی به تقدیر، قدرت و تدبیر پنهان و لطیف خداوند ندارند.[33] خداوند را نسبت به لطف، رحمت و پیروزی وعده داده شده به مومنان از طریق منفذ نصر و توفیق،  خالف الوعد می دانند.[34]

از آنجا که سوء ظن به خداوند در این آیه به طور مشترک به منافقان و مشرکان نسبت داده شده است؛ پس ریشه وجودی آن صفت، مشترک منافقان و مشرکان است، نفاق و شرک در عدم ایمان و قطع رابطه با خداوند اشتراک دارند،[35] منافقان و مشرکان دل خود را از خداوند بریده و به ظواهری در دنیا دل بسته اند. آنان چیزی از خداوند حس نمی کنند و قلبشان به وعده ها و رحمت الهی تعلق نمی گیرد.[36]

نقصان یا عدم ایمان منافقان و مشرکان سبب شده که آنان از خداوند و رحمت الهی ناامید شوند که این ناامیدی از رحمت الهی در قرآن کریم به شدت نهی شده و از گناهان کبیره به حساب می آید که تمام صاحبان ایمان از آن بر حذر داشته شده اند.[37]

درمان سوء ظن

سوء ظن یک رذیله اخلاقی محسوب می شود و بر هر مسلمانی لازم است که در علاج آن تلاش کند. با بررسی آیات قرآن می توان راهکارهایی را برای درمان سوء ظن از منظر قرآن یافت؛
1.     پیش گیری از مقدمات و ریشه های سوء ظن

سوء ظن به معنای گمان بد قابل کنترل نیست به این معنا که اگر زمینه ها و اماره های آن مانند دیدن رفتار شک برانگیز به وجود بیاید، انسان نمی تواند به ذهن خود امر کند که گمان بد نکن، با این حال قرآن کریم[38] از سوء ظن نهی کرده است و آن را جزء محرمات و گناهان کبیره به حساب می آورد.

در اینجا باید توجه کرد که منظور از نهی سوء ظن، نهی از خود آن نیست؛ بلکه برخی مفسرین احتمال داده اند که امر به ترک سوء ظن به معنای امر به ترک ریشه ها و مقدمات سوء ظن است.[39]

بنابراین در قرآن کریم خداوند یکی از بهترین راه های علاج سوء ظن را بیان نموده است؛ چون زمانی که مقدماتی مانند تجسس، غیبت و در معرض تهمت بودن و… از میان برود، دیگر محلی برای بروز سوء ظن باقی نمی ماند.[40] 2.     ایمان و تلاش های راستین:

سوء ظن نسبت به خداوند نوعی از سوء ظن است که قرآن کریم بسیار به آن می پردازد. این سوء ظن از عدم یا نقصان ایمان سرچشمه می گیرد که برای درمان آن نیز باید انسان به ایمان و رفتار نیکو برگردد:

إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ[41]

«کسانى که ایمان آورده و کسانى که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.»[42] نکات

در اینجا امید به لطف پروردگار، اولئک یرجون… مشروط به ایمان، هجرت و جهاد شده است.[43] پیام

کارهای نیک و تلاش های راستین انسان ناامیدی نسبت به خداوند را دور می کند و تخم رجاء و نور امید را در دل ها می افشاند. این آیه گروهی را مستحق امیدواری به رحمت الهی و خوشبینی نسبت به خدا می داند که ایمان و عمل نیک داشته باشند.[44] 3.     عدم تبعیت از غیر علم

در آیات بسیاری[45] خداوند امر کرده که انسان ها از غیر علم یا از ظن تبعیت نکنند، عمل کردن به این دستور الهی برای جلوگیری از سوء ظن کافی است.

تبعیت نکردن از غیر علم در علاج سوء ظن به عنوان عملی پیشگیرانه است؛ با مداومت بر عمل به علم و بی توجهی به سوء ظن به مرور این فعل نیکو در وجود انسان تبدیل به ملکه گشته و در پی خود بی ارزشی سوء ظن و نهایتا ریشه کن شدن آن را به دنبال دارد.

زمانی که ما معیار رفتار و گفتار خود را علم و حقیقت قرار دهیم، حتی اگر گمان بدی در ذهنمان به وجود بیاید، طبق آن حرفی نمی زنیم و عملی انجام نمی دهیم، این بی توجهی به سوء ظن موجب بی ارزشی سوء ظن شده و با ملکه شدن این فعل برای شخص از عواقب ناگوار سوء ظن در امان می ماند.[46] 4.  توجه به باز بودن راه توبه:

یکی از انواع سوء ظن به خداوند سوء ظن در رحمانیت خداوند است و اینکه خدا انسان را نمی بخشد. در برابر این سوء ظن بهترین راه توجه به باز بودن راه توبه و توبه کردن است. توبه به معناى رجوع به خداى سبحان، و دل زده شدن از لوث گناه و تاریکى و دورى از خدا و شقاوت، دوای درد ناامیدی از بخشش الهی است. بشر مى تواند با توبه همیشه امیدوار به فلاحت و رستگاری باشد و دل خود را زنده نگه دارد.[47]

قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ[48]

«بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»[49] نکات

این آیه پس از آیاتی آمده که شامل تهدیدهاى مکررى در مورد مشرکان و ظالمان می باشد. کسانی که گناهان بزرگ انجام داده اند و از اینکه رحمت الهی شاملشان شود ناامیدند.[50] تعبیرات این آیه سراسر لطف و محبت است. مانند تعبیر عباد که به آن «یای» نسبت اضافه شده است.[51]

پیام

در این آیات راه بازگشت را توأم با امیدوارى به روى همه گنهکاران حتی کسانی که کمترین امید را ندارند، مى گشاید؛ زیرا هدف اصلى از بیان احکام و قرار دادن مجازات برای آنها تربیت و هدایت است، نه انتقام جویى و خشونت. دقت در تعبیرات این آیه نشان مى دهد که از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى از امیر مؤمنان على ع در تمام قرآن آیه اى وسیعتر از این آیه نیست.[52]

نتیجه گیری

حالت روانی سوء ظن یکی از رذائل اخلاقی می باشد که مقدماتی مانند تجسس و غیبت کردن دارد و عوامل قرآنی آن را می توان عدم یا نقصان ایمان دانست. برای درمان این صفت ناپسند باید به پیشگیری از مقدمات و ریشه های آن پرداخت یا اینکه به تقویت ایمان و انجام رفتارهایی پسندیده روی آورد.

[1]. مصطفوى، حسن ؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، تهران ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، 1360 ش، ج 7، ص180.

[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم ؛ لسان العرب، بیروت ، دار صادر، 1414 ق ، چاپ سوم، ج 13، ص 272.

[3]. مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى عربى- فارسى ، بی تا، بی جا، ص590.

[4]. فراهیدى، خلیل بن احمد؛ کتاب العین ، قم ، انتشارات هجرت ، 1410 ق، چاپ دوم، ج 7، ص328 و لسان العرب ، ج 1، ص96.

[5]. التحقیق، ج 5، ص251.

[6]. فرهنگ ابجدى، ص504 و قرشى، سید على اکبر؛ قاموس قرآن ، تهران ، دار الکتب الإسلامیه، 1371 ش ، چاپ ششم ، ج 3، ص347.

[7]. دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1373، چاپ اول، ص12188.

[8]. طباطبایى سید محمد حسین (علامه)؛ المیزان فى تفسیر القرآن، قم ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، 1417 ق، چاپ پنجم، ج 18، ص323  و همچنین مغنیه، محمد جواد؛ تفسیر الکاشف، تهران ، دار الکتب الإسلامیه، 1424 ق ، چاپ اول، ج 7، ص119.

[9]. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، بی تا، بی جا، ج 26، ص210.

[10]. نراقی، مولی مهدی؛ جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات حکمت، چاپ چهارم، 1370، ص343.

[11]. البته آیات مورد استناد منحصر در این دو دسته نیست؛ بلکه برخی برای نهی قرآنی نسبت به سوء ظن شواهد دیگری را نیز ذکر کرده اند. ر. ک. بابازاده، علی اکبر؛ شیوه های درمانی مفاسد اجتماعی، قم، انتشارات دانش و ادب، چاپ اول، 1381، ص99.

[12]. الحجرات/12.

[13]. ترجمه از آیت الله مکارم شیرازی.

[14]. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه ، تهران ، دار الکتب الإسلامیه، 1374 ش ، چاپ اول، ج 22، ص182.

[15]. همان.

[16]. تفسیر الکاشف، ج 7، ص118.

[17]. برای آگاهی بیشتر از آیات نهی کننده مطلق ظن ر. ک. صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن ، قم ، انتشارات فرهنگ اسلامى، 1365 ش ، چاپ: دوم ، ج 27، ص432.

[18]. اسراء/36.

[19]. ترجمه از آیت الله مکارم شیرازی.

[20]. قرائتی، محسن؛ تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، 1383، چاپ یازدهم ، ج 7، ص60.

[21]. بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین؛ مخزن العرفان در تفسیر قرآن ، تهران ، نهضت زنان مسلمان ،1361 ش ، ج 7، ص305.

[22]. طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، 1412 ق ، چاپ: اول ، ج 15، ص62 و طوسى، محمد بن حسن؛ التبیان فى تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربى، بیروت، بی تا، ج 6، ص477 طبرسى، فضل بن حسن ؛ تفسیر جوامع الجامع ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، 1377 ش ، چاپ اول ، ج 2، ص328.

[23]. سید بن قطب، بن ابراهیم شاذلی ؛ فى ظلال القرآن، بیروت، دارالشروق، 1412هـ. ق.، چاپ هفدهم ، ج 4، ص2227.

[24]. دستغیب، عبدالحسین؛ گناهان کبیره، قم، دفتر انتشارات الاسلامیه، 1373هـ، چاپ: اول، ج1، ص604.

[25]. تفسیر نمونه، ج 12، ص118.

[26]. شیوه های درمانی مفاسد اجتماعی، ص104.

[27]. حسینی، اعظم السادات؛ سوء ظن و حسن ظن به خدا و خلق، قم، انتشارات جامعه القرآن الکریم، 1387 هـ ق، چاپ اول، ص86.

[28]. فتح/6.

[29]. ترجمه از آیت الله مکارم شیرازی.

[30]. تفسیر الکاشف، ج 7، ص86 .

[31]. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 27، ص165.

[32]. فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر؛ مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1420 ق ، چاپ سوم، ج 28، ص71.

[33]. فضل الله، سید محمد حسین ؛ تفسیر من وحى القرآن ، بیروت، دار الملاک للطباعه و النشر، 1419 ق ، چاپ: دوم، ج 21، ص101.

[34]. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 27، ص164.

[35]. تفسیر نمونه، ج 22، ص37.

[36]. فی ظلال القرآن، ج 6، ص3319.

[37]. قرشى، سید على اکبر؛ تفسیر احسن الحدیث ، تهران ، بنیاد بعثت، 1377 ش ، چاپ سوم ، ج 5، ص173 و المیزان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص234.

[38]. یونس/36 و نجم/23.

[39]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 323.

[40]. شیوه های درمانی مفاسد اجتماعی، ص104.

[41]. بقره/ 218.

[42]. ترجمه از آیت الله مکارم شیرازی.

[43]. تفسیر نور، ج 1، ص 344.

[44]. سبحانی، جعفر؛ منشور جاوید، قم، موسسه امام صادق، 1373ش، چاپ سوم، ج3، ص196 – 203.

[45]. مانند انعام/148، نساء/157، یونس/36، اسراء/36 و ….

[46]. شیوه های درمانی مفاسد اجتماعی، ص105.

[47]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 245.

[48]. زمر/53.

[49]. ترجمه از آیت الله مکارم شیرازی.

[50]. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 25، ص 359.

[51]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 278.

[52]. تفسیر نمونه، ج 19، ص 499.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید