مقام حضرت خدیجه (علیها السلام) در پیشگاه خدا
ابوسعید خدری می گوید: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به سوی آسمان ها برد و سیر داد، هنگام مراجعت، به جبرئیل گفتم: آیا حاجتی داری/ جبرئیل گفت: حاجت من، این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه برسانی. پیامبر خدا وقتی به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه(علیها سلام) ابلاغ کرد. خدیجه گفت: «ان الله هو السلام و فیه السلام. الیه السلام و علی جبرئیل السلام؛ همانا ذات پاک خدا سلام است و از اوست سلام وسلام به سوی او باز گردد. و بر جبرئیل سلام باد».(1)
روزی جبرئیل نزد پیامبر آمد و گفت: «ای رسول خدا! این خدیجه است. هرگاه نزد تو آمد، بر او از سوی پروردگارش و از طرف من ، سلام برسان و او را به خانه ای از یک قطعه (از زبرجد)، در بهشت که در آن رنج و ناآرامی نیست، مژده بده».(2)
در کتاب الخصائص الفاطمیه آمده است: طبق روایت مشهور، هنگامی که حضرت خدیجه رحلت کرد، فرشتگان رحمت، از جانب خداوند کفن مخصوصی برای خدیجه، نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آوردند که این کفن، مایه تسلی خاطر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هم بود. وقتی پیکر مطهر حضرت خدیجه (صلی الله علیه و آله و سلم) را با آن کفن پوشاندند و جنازه را با کمک همراهان، به سوی قبرستان معلی بردند، پیامبر خدا در میان قبر رفت و لحظاتی در قبر خوابید و سپس بیرون آمد و آن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد.
مقام حضرت خدیجه (علیها السلام) از نگاه پیامبر
عایشه که از همسران پیامبر بعد از خدیجه(علیها سلام) است، علاقه و محبت شدید پیامبر به خدیجه را این گونه توصیف می کند: «من خدیجه را هرگز ندیده بودم، اما آن چنان که بر خدیجه حسد ورزیدم، بر هیچ یک از همسران پیامبر، رشک نبردم؛ چرا که پیامبر او را بسیار یاد می کرد…(3)او از خانه بیرون نمی آمد ،مگر آنکه خدیجه را یاد می کرد واو را به نیکی ستایش می نمود …(4)واز ستایش او واستغفار برای او ،دل تنگ و خسته نمی شد…(5)هر گاه رسول خدا گوسفندی را ذبح می کرد، می گفت: آن را به دوستان خدیجه هم بدهید. سرانجام، روزی علت این کار را پرسیدم. فرمود:
من دوست خدیجه را هم دوست دارم».(6)
مقام حضرت خدیجه (علیها السلام) از نگاه امیر مؤمنان، علی (علیه السلام)
حضرت علی(علیه السلام) فرموده است: «سادات نساء العالمین اربع؛ سرور بانوان دو جهان، چهار بانو هستند: خدیجه بنت خویلد، فاطمه بنت محمد، آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران».(7)
حضرت علی (علیه السلام)که مدتی طولانی را نزدپیامبر، در خانه حضرت خدیجه (علیها سلام) سپری کرده بود، بعد از وفات حضرت خدیجه(علیها سلام)، دائماًبه مناسبت هایی که پیش می آمد، از این بانوی بزرگ یاد می کرد و نامش را گرامی می داشت. از جمله، یک بار به دفاع پیامبر از حضرت خدیجه(علیها سلام)اشاره کرد و این قضیه را چنین نقل فرمود: «یک روز که پیامبر خدا در میان همسران خویش حضور داشت، یادی از همسرش خدیجه نمود و به فراق او گریست. عایشه گفت: آیا بر پیرزن سرخ مویی از تیره بنی اسد می گریی؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: چه کسی جای خدیجه را می گیرد؟ روزی که شما مرا تکذیب کردید، او مرا تصدیق کرد. روزی که کفر ورزیدید، به من ایمان آورد و هنگامی که نازا بودید، برایم فرزند آورد.(8) عایشه گفت: از آن پس، همواره خودم را با بیان خوبی های خدیجه، به پیامبر نزدیک می کردم.
مقام حضرت خدیجه (علیها السلام) در کلام دیگران
نویسنده:سیده زهرا برقعی
ابن مجر که از علمای برجسته اهل تسنن است، می گوید: «از امتیازات خدیجه، آن است که او همیشه پیامبر را گرامی می داشت و سخن او را چه قبل از بعثت و چه بعد از بعثت، تصدیق می کرد».(9)
سلیمان الکتانی، یکی از ادبای مسیحی عرب، خدیجه را چنین توصیف می کند:
خدیجه، دوستی خود را به همسرش بخشید، در حالی که احساس بخشش نمی کرد، بلکه احساس می کرد که از او محبت و دوستی می گیرد و همه سعادت را از او کسب می کند. ثروتش را به او بخشید و حال آنکه احساس نمی کرد که می بخشد، بلکه احساس او این بود که از او هدایت را که بر همه گنج های روز زمین برتری دارد، کسب می کند.
نکاتی درباره حضرت خدیجه (علیها السلام)
در سوره«ضحی»، آیه هشتم، به نام و اوصاف این بانوی گرامی اشاره شده است.
*آن حضرت که از ثروتمندترین زنان جزیره العرب بود، حدود هشتادهزار شتر داشت و کاروان های تجاری او، شب و روز در طائف و یمن و شام و مصر و سایر بلاد در حرکت بودند. او برده های بسیار زیادی هم داشت که به تجارت اشتغال داشتند.
*عظیم ترین خطری که پیامبر را در آغاز رسالتش تهدید می کرد، محاصره اقتصادی مسلمانان بود، اما اموال حضرت خدیجه (علیها سلام)کلید شکست این محاصره شد. او مواد مصرفی را به چندین برابر قیمت واقعی اش برای غذای مسلمانان می خرید تا آنکه سال های محاصره اقتصادی، با پیروزی مسلمانان تمام شد.
*حضرت خدیجه، در حال با پیامبر خدا ازدواج کرد که خود از ثروتمندترین زنان عرب بود و خواستگاران معتبر و سرمایه دار فراوانی داشت، در حالی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن زمان، پیش جد خود، عبدالمطلب، زندگی می کرد و تنها اعتبارش در میان مردم، درستکاری و امانت داری اش بود و هیچ ثروتی نداشت.
*آخرین کلام حضرت خدیجه (علیها سلام)در بستر بیماری و مرگ چنین بود: «ای رسول خدا! من در حق تو کوتاهی کردم و آنچه شایسته تو بود، انجام ندادم. از من در گذر و اگر اکنون دل در طلب چیزی داشته باشم، خشنودی توست».(10)
*حتماً شما هم شنیده اید که حضرت خدیجه(علیها سلام)، خود برای خواستگاری از پیامبر، پا پیش گذاشت. او به حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)گفت: «به خدا قسم ای محمد! اگر مال تو کم است، مال من زیاد است. کسی که خودش را در اختیار تو می گذارد، چگونه مالش را در اختیارت نگذارد؟ من با تمام اموال و کنیزانم، در اختیار توام».(11)
*در جریان کناره گیری رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از حضرت خدیجه (علیها سلام)، پیش از ایجاد نطفه فاطمه زهرا (علیها سلام)، پیامبر عمار یاسر را نزد خدیجه(علیها سلام) فرستاد و فرمود: «به او بگو: ای خدیجه! گمان مبر که کناره گیری من، از توست. نه خداوند چنین امر فرموده است. گمانی جز خیر نبر و بدان خداوند هر روز چندین بار به ملائکه اش، به تو مباهات و فخر می کند».(12)
*در روایتی آمده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «وقتی حضرت خدیجه وفات کرد، فاطمه(علیها سلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پناه برد. به دور پیامبر می چرخید و می گفت: پدر جان! مادر من کجاست؟ همان وقت، جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: ای رسول خدا! پروردگارت امر فرمود به فاطمه (علیها سلام) سلام برسانی و بگویی مادرش در خانه ای است از یاقوت و زبرجد که اتاق هایش از طلا و ستون هایش از یاقوت قرمز ساخته شده و با آسیه و مریم هم نشین است».
*در کتاب آسمانی انجیل، از حضرت خدیجه (علیها سلام) یاد شده است، به گونه ای که خداوند در آن خطاب به عیسی(علیه السلام) فرمود: «نسل او(حضرت خدیجه) از مبارکه (بانوی پربرکت) است که همدم مادرت، مریم، در بهشت می باشد».(13)
*خداوند در قرآن می فرماید: «ووجدک عائلا فاغنی؛ خداوند تو را فقیر یافت و سپس تو را بی نیاز نمود.» طبق احادیث و روایات متعدد، مراد از «بی نیاز کردن» مال و بخشش خدیجه (علیها سلام) بود که همه را در طبق اخلاص به پیامبر تقدیم کرد.
*آخرین بخش از اموال حضرت خدیجه (علیها سلام) به وسیله امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام)، در سفر هجرت به مدینه صرف شد. در واقع حضرت علی (علیه السلام) به سفارش پیامبر، با این پول، شتر و زاد و توشه خرید تا با حضرت زهرا (علیها سلام) و دیگر زنان و مردان بنی هاشم، به مدینه هجرت کند و به پیامبر ملحق شود.
*ابوعبیده (نوه عمار یاسر) نقل می کند: «فرزند ابی رافع از پدرش پرسید: مگر پیامبر چقدر مال و اموال داشت که برای سفر خود، دو شتر خرید و به امیرمؤمنان هم سفارش کرد برای دیگر مهاجران زاد و توشه بخرد؟ پدرش پاسخ داد: از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) شنیدم که فرمود: هیچ مال و ثروتی، برای من سودمندتر از اموال خدیجه (علیها سلام)نبود».
*پیامبر درباره حضرت خدیجه(علیها سلام) فرمود: «محبت خدیجه(علیها سلام)را خداوند در دل من قرار داده بود…. من او را از اعماق دل دوست داشتم… من دوست داران خدیجه(علیها سلام) را هم دوست دارم».
پی نوشت
1-محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج16، صص 7و8.
2-همان.
3-مستدرک صحیحین، ج3،ص186.
4-الاستیعاب،ج2،ص721.
5-سیر اعلام النبلاء، ج2، ص 82.
6-الاصابه،ج4،ص275.
7-عبدالحمید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج10،ص266.
8-کشف الغمه، ج2، ص131؛ بحارالانوار، ج16، ص18.
9-الاصابه،ج4،ص275.
10-به نقل از: سایت مرکز اسلامی واشینگتن.
11-به نقل از: سایت سوره مهر.
12-همان.
13-به نقل از سایت: www.behar.ir
منبع:نشریه اشارات ،شماره 124