آینده از آنِ کیست؟

آینده از آنِ کیست؟

بسیاری آینده روشن را قبول دارند.
اما در میان طرفداران توجّه به آینده، و ضرورت آینده سازی، تفاوت های گوناگونی بچشم می خورد و در برابر این سؤال که:
(آینده از آنِ کیست؟) موضع گیریهایی متضادّ مطرح می گردد

از گذشته های دور مخصوصاً پس از جنگ جهانی دوم، و سازمان یافتن تشکیلات نوین جهانی، و چند قطبی شدن حکومتهای موفق در جنگ، نظریّه ای رخ نشان داد که با ارزش های مادّی، و تحلیل های سیاسی روز نتیجه می گرفتند که قدرتمندان می توانند آینده ساز باشند و سرنوشت انسانها را در آینده ورق زنند
ابرقدرت ها، کشورهای صاحب حق وتو. در سازمان ملل، سیاستمداران کارکشته احزاب سیاسی دنیا، و سازمان های جاسوسی معروف جهان معتقد بودند که:
آینده در دست ابرقدرت هاست.
از گذشته های دور نظریّه ای در تفکّرات دولت های حاکم، قدرت های سلطه گر، فرعون ها، نمرودها، نِرُون ها، طاغوتهای ستمگر اعصار و قرون مطرح بود که در برابر بعثت و نهضت پیامبران الهی با باورهای دروغین مادی می گفتند:
آینده از آن ماست.
از پیدایش اوّلین زندگی اجتماعی در کره ی زمین، و هبوط حضرت آدم علیه السلام اوّلین پیامبر و راهنمای برگزیده خدا، و در طول اعزام های پی در پی پیامبران تا بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و تحقّق و تجلّی آیه های نورانی قرآن، نظریّه ی دیگری مخالف تفکّر زورمداران تاریخ مطرح شد که:
انسان و جهان آفریده های پروردگارند
و خدا در نظام هستی طرح و برنامه ی حساب شده ای دارد
و خدا اراده کره است مؤمنان و صالحان را بر قدرت های طاغوتی پیروز گرداند
پس آینده در دست بندگان مؤمن خداست
در دست صالحان است
در دست مجاهدان عاشق شهادت است
و سرانجام آینده از آنِ حضرت مهدی (عج) و قیام های اسلامی و الهی است.

بررسی تکیه گاههای دو نظریّه
قدرت های طاغوتی و استعماری زمین با برخورداری از زور و فشار، و با تکیه بر ارزش های مادّی و شیوه های استعماری، و قتل عام ها و تصفیه های خونین، فکر می کردند و می کنند که:
بر دل ها نیز می توانند غالب آیند
و انسان و آینده را هرگونه که می خواهند به نفع خود دگرگون سازند و تا آنجا دچار غرور شدند که «تغییر دهند قضا را!!»
می گویند:
چون قدرت داریم
و در سازمان ملل حق «وتو» داریم
و از حمایت حامیان بین المللی برخورداریم و اسلحه های أتمی و فوق مدرن در اختیار ماست.
فضا و دریا و همه ی جزایر دنیا را از تسلیحات أتمی و شیمیائی و موشک های قاره پیما، انباشته و در همه جا حضور سیاسی و نظامی داریم
آینده از آن ماست، و تحوّلات آینده در دست ما خواهد بود.
از این رو می توانیم دولت های مخالف را براندازیم، مکاتب و أدیان را به انحراف بکشانیم، احزاب سیاسی مخالف دنیا را با تطمیع و تهدید از سر راه برداریم، قیام های رهایی بخش را سرکوب نمائیم
پس هر کس با ما نباشد محکوم به نابودی است.
هر فریادی بدون اجازه و خواست ما خاموش شدنی است
هر انقلاب و قیامی بدون اراده ی ما محکوم به شکست و نابودی است
کِنِدی: [رئیس جمهور أسبق آمریکا] با همین بینش غرورآمیز دنیا را تهدید می کرد و می گفت:
ما آمریکائیها قادریم 7 بار کره ی زمین را نابود کنیم
راسل می گوید: اگر 3 عدد بمب ئیدروژنی قوی منفجر گردد، و پائین تر از اتمسفر (جو) باد ملایمی در حال وزیدن باشد، حیات تا 20 متری زمین نابود می گردد، انسانها، موجودات دیگر، حشرات، ویروس ها حتی تک سلول ها نیز پس از باران مرگ بار «رادیو اکتیویته» و «تشعشعات اتمی» نابود خواهند شد و آب و خاک روی زمین نیز آلوده می گردد
حال اگر انسانی در پناهگاه ها جان سالم بدر ببرد آیا نمی خواهد زندگی کند؟ در صورتی که کره زمین آلوده است پس زندگی در آن محال است زیرا دست بهر چیزی بزند دچار سرطان استخوان شده، و نابود می گردد
قدرت های بزرگ با کشف و اختراع تسلیحات أتمی و بمب های میکروبی و شیمیائی دنیا را تهدید می کنند که:
یا برده ی ما باشید و یا آماده ی مرگ.
گاهی نیز تهدیدات خود را تحقّق بَخشیدند و «ناکازاکی» و «هیروشیما» را نابود کردند تا دیگران عبرت گیرند و صد البته تسلیم بی قید و شرط ابرقدرت ها باقی بمانند
از این رو تا حدودی موفّق نیز شدند و کشورهای فراوانی را مستعمره ی خود نمودند، و فرهنگ ملّت ها را رنگ دلخواه زدند، و قیام ها و نهضت ها را یا سرکوب و یا وابسته نمودند، و با سکس و فحشاء ارزش های اخلاقی را به نابودی کشاندند و با استحمار فکری و فشار سرنیزه ها هرگونه روح امیدواری، و باور رهائی را نفی کردند که تکیه گاههای آنان در موارد زیر خلاصه می گردد:
1- ارزش های مادّی
2- قدرت های مادّی و تسلیحاتی
3- حامیان هم پیمان بین المللی
4- شیوه های استعماری و اغفال و فریبکاری
در صورتیکه در تفکّر توحیدی پیامبران الهی و رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دیدگاه ها و تکیه گاههای دیگری مطرح است و باورهای بر خواسته از واقعیّت های موجود نظام هستی آموزش داده می شود.
جهان و انسان در ارتباط با خدا و قدرت لایزال الهی ارزیابی می گردند و انسان هرگز تنها نیست و اگر بخواهد از قدرت برتر و از امدادهای الهی همواره برخوردار است.
از نظر قرآن کریم
ارزش های مادّی، زودگذر و باطل شونده اند
و قدرت های مادّی و تسلیحاتی در برابر قدرت معنوی و استقامت انسان الهی ناپایدارند
و حمایت پروردگار جهان نابود کننده ی هرگونه حامیان دروغین بین المللی است
و شیوه های استعماری و اغفال و فریب، با ریزش خون های پاک عاشقان شهادت و فریاد حق طلبی خواستاران عدالت چون برف آب شدنی و زوال پذیرند که: فَامَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً
پس همانا کف روی آب، رفتنی و نابود شدنی است (1)
کَف، کَف است و رفتنی، و حق و حقیقت ماندنی و پایدار است که: اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقَاً
همانا باطل نابود شدنی است
تمام پیامبران الهی با امکانات اندک و نداشتن اسلحه و یاران لازم، امّا با تکیه بر حق و باورهای توحیدی از آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله و سلم همواره بر صف انبوه طاغوتیان زمین حمله ور شدند، و پرچم حق را با یاری خدا به اهتزاز درآوردند، و سِحر ساحران را باطل و آتش نمرودیان را خاموش نمودند
و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم همواره در جنگ های نابرابر و تحمیلی با یاران اندک و تسلیحات ناچیز، دشمن تا دندان مسلّح را فراری دادند، و همه ی قدرت های مادّی آنان را نابود کردند و این حقیقت را به اثبات رساندند که:
مؤمنِ صالح، آینده ساز است و آینده در دست پیکارگران موحّد خواهد بود
و همواره در میان یاران اندک خود از گسترش اسلام و فروریختن دو ابرقدرت (روم و ایران) در آن روزگاران سخن گفت و بشارت داد که:
آینده از آن اسلام است.
و با ناباوری، همه قدرت های پوشالی دیدند که اسلام روز بروز گسترش یافت و سرِسرکشان قریش را بر خاک انداخت و قدرت های فوق تصوّر روم و ایران را شکست داد و همه ی ارزش های مادّی را رنگ باطل زد و همه ی حامیان متحد شرک و الحاد را از سر راه برداشت
و سرانجام تمام تکیه گاه های مطمئن و تفکر مادّی و طاغوتیان سلطه گر زمین فرو ریخت و اعلام گردید که
الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ
همانا دین در نزد پروردگار، اسلام است (2)

رویاروئی دو نظریه در عصر ما
طرفداران نظریّه ی سلطه و روش های استعماری به پیش می تازند، و بظاهر شکست ناپذیرند، امّا تا آنجا پیش می روند که طرفداران حق بر نخیزند و مقاومتی از خود نشان ندهند آنگاه که ملّت های آزادی طلب و نهضت های رهائی بخش به ارزش های معنوی، الهی روی بیاورند بخدا
بپیوندند
و قیام و فریاد خود را با امدادهای الهی هماهنگ نمایند
پیش روی باطل سد می شود و قدرت های دروغین طاغوتیان زمین فرومی ریزد.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم: از مراحل تحوّلات آینده ی اسلام خبر داد
از انزوای اسلام و حاکمیّت سلطه گران، درد آلود سخنانی مطرح فرمود و آنگاه بشارت داد که اگر برای خدا قیام کنید، شکست ناپذیرید که:
اِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلاَ غَالِبَ لَکُمْ
اگر خدا شما را یاری کند کسی نمی تواند به شما پیروز گردد (3)
سپس در تداوم آینده نگری، رازهای نهفته را بر ملا ساخت که:
در آخرالزّمان، نسلی، قومی از تبارهابیل، از پیروان علی علیه السلام از صف صالحان و مؤمنان خداپرست بر باطل یورش می آورند، و پیروز می گردند و زمینه ساز حکومت حضرت مهدی (عج) خواهند شد.
همه ی ابر قدرت ها می گفتند «آمریکا بزرگترین قدرت است» و امام می فرمود «آمریکا طبل توخالی است»
همه ی ابر قدرت ها می گفتند «شاه باید بماند» و امام می فرمود «شاه باید برود و می رود»
همه ی ابر قدرت ها می گفتند «انقلاب ایران نابود شدنی است» و امام می فرمود «انقلاب اسلامی ماندنی است»
همه ی ابر قدرت ها می گفتند «انقلاب ایران پیروز نمی شود» و امام می فرمود «ماه محرّم ماه پیروزی است»
همه ی ابر قدرت ها می گفتند «از شاه حمایت می کنیم» و امام می فرمود «خدا از ما حمایت می کند»
یکطرف سازمانهای جاسوسی قوی دنیا، و در طرفی دیگر امدادهای غیبی خدا
در آنجا و کنار ابرقدرتها انواع تسلیحات مدرن و در اینجا نماز و دعا خون و عشق به شهادت
آنطرف حامیان حاکم بین المللی و در این صف، پابرهنه های منتظر مهدی (عج)
که در این رویاروئی و صف بندی جدید، هیچ چیز قابل مقایسه و ارزیابی مادّی نبود
باورها و تکیه گاهها، نوین و جدید بود که برای ابرقدرت ها ناآشنا می نمود زیرا بار دیگر در عصر طلائی تمدّن:
1- ارزش های معنوی مطرح شدند
2- به قدرت های غیبی تکیه شد که با دعا و نیایش سرازیر گشتند.
3- حمایت خدا، تنها دلگرمی طرفداران حق بود که می گفتند:
اَلله مَوْلانا و لامَولی لکَمُ
خدای بزرگ یاور و حمایت کننده ی ماست و شما یاور و حمایت کننده ندارید
4- شیوه ها و روش های انسانی و واقعی بکار گرفته شد که در دل ها نفوذ کردند.
حرف تازه دارند

آینده و عاشورائیان تاریخ
با ظهور و درخشش آفتاب انقلاب اسلامی، جهانیان و ابرقدرت ها شاهد، انقلابگرانی بودند که با اراده و عزمی آهنین آینده را می سازند، و تحولات آینده را بدست می گیرند و همه قدرت ها و احزاب سیاسی را از سر راه برمی دارند.
در برابر توپ و تانک و بمب های آتش زا و شیمیائی، هواپیماهای مدرن، سوپراتانداردها، انواع کشتی های جنگی و رزم ناوها، تانک های ضد گلوله، و میدان های مین، و در برابر جنگ های کلاسیک و ارتش های مکانیزه، نسلی قد علم کرده اند که با دستی اسلحه ای ساده و با دست دیگر قرآن را گرفته است.
بجای مطالعه ی مجلّات سیاسی و تحلیل های خشک نظامی، مفاتیح دارند و زیارت عاشوراء می خوانند
بقول غربی ها، پابرهنه های تازه بدوران رسیده امّا پیشرو، و شکست ناپذیر
و بقول امام علی علیه السلام در زمین گمنام و در آسمانها معروف
از جنگ نمی ترسند و با امکانات اندک در برابر یورش حرامیان بعثی سدّی از گوشت و خون بنا می کنند.
نسلی که وعده ی خدا را شنید و با جان دل لبّیک گفت و باور کرد که
اِنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُون
در آینده همانا زمین را بندگان نیکوکار خدا وارث می گردند

امام صادق علیه السلام نسبت به آینده و نقش ایرانیان و عاشورائیان زمان در قرن های دور فرمود:
قَوْمٌ کَزُ بُرِ الحَدِیدِ، لایَملَّوُنَ عَنِ الحَرْبِ
مردانی چون آهن گداخته، که از جنگ خسته نمی شوند
وَ لا یَجْبُنوُنَ وَ لا یُحَرَّکُهُم الرَّیاحُ العَواصِفُ
نمی ترسند و هیچ تند بادی آنها را نمی لغزاند
وَ عَلَی اللهِ یَتَوکَلّوُنَ
و تنها بر خدا توکل دارند

و امام علی علیه السلام نسبت به آنها فرمود:
هُم اَهْلُ رُکُوع وَ خُشُوع وَ سُجُود
آنان رکوع کنندگان و اهل تواضع و سجده اند
هُمُ الفُقَهاءُ وَ العُلَماءُ و الفُهَماءُ
آنان فقهاء و دانشمندان، و درک کنندگانند
هُمْ اَهْلُ الدَّینِ وَ الوِلایَهِ
مردمی که اهل دین و علاقه به ولایت عترتند

و در رهنمود دیگری امام صادق علیه السلام فرمود:
یَجْتَمِعُونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَّمِد
در پای رکاب امام زمان (عج) جمع می شوند

و امام رضا علیه السلام می فرمود:
لَولا القُمِیّمُونَ لَضَاعَ الدَّینُ
اگر قمی ها نباشند دین ضایع می شود

و امام باقر علیه السلام فرمود:
کأَنّی بقُوم قَدْ خَرَجُوا بِالمَشْرِقِ یَطْلبُوُن الحَقَّ فَلایُعُطونَهَ ثُمَّ یَطلبُونَهُ فلا یُعُطونَهُ فَاذا رَأوْا ذلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُم عَلی عَوَاتِقِهِمْ فَیعُطَونَ مَا سَألُوا فلا یَقبَلُونَهُ حَتّی یَقُومُوا و لایَدْفَعُونَها اِلاّ إلی صَاحبِکُم، قَتْلاهُمْ شُهَدَاء أَما اِنّی لَوْأدْرَکْتُ ذلِکَ لاَسْتبْقَیْتُ نَفْسِی لِصاحِبِ هذَالأَمْرَ:
گویا می بینم که مردمی در شرق قیام کرده حق را طلب می کنند «سال 42 شمسی» به آنها نمی دهند، دوباره حق را می طلبند «سال 56 و 57» به آنها داده نمی شود
وقتی مردم اوضاع را چنین دیدند شمشیرهای خود را بر شانه ها می گذارند «و قیامشان گسترده می شود»
حال سردمداران حکومت حاضر می شوند حق آنها را بدهند که دیگر مردم قبول نمی کنند «شاه گفت من متعهد می شوم که اشتباهات گذشته تکرار نشود» تا اینکه قیام می کنند و حکومت تشکیل می دهند و این پیروزی و حکومت را جز به صاحب شما امام زمان (عج) تحویل نمی دهند
کشته های آنها شهید می باشند آگاه باشید اگر من شخصاً آن زمان را درک کنم خود را برای صاحب این امر نگه می دارم (4)
———————————-

پی‌نوشت‌ها:
1. سوره رعد 17
2. آل عمران 19
3. آل عمران 160
4. کتاب الغیبه ص 145 و 146: نعمانی 2- و – الملاحم و الفتن: سیبد بن طاووس ص 18 و 19
3. کتاب الفتن: نعیم بن حمّاد خزاعی متوفای سنه 228 هجری – و – کنز العمال حدیث 38677 روایت فوق را با سند کتاب الفتن، نعیم بن حماد (با اندک تغییری از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده است) الزام النصاب ج 2 تتمه کتاب ص 15، 6، کتاب الفتوح ابن اعثم الکوفی
منبع: دشتی، محمّد، (1383)، آینده و آینده سازان (ارزیابی تحولات آینده ی جهان و نقش ایرانیان در ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، قم، مؤسّسه ی فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السّلام، چاپ چهارم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید