نویسنده: محمد کاوه
رعایت نکردن حجاب از سوی برخی از زنان و دختران می تواند به دلایل زیر صورت گیرد:
* کسب موقعیت
موقعیت واقعی در اثر تحصیل علم و فضائل اخلاقی به دست می آید. اما برخی از زنان که فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران دارند تا به این وسیله کمبودهای درونی خود را رفع کنند؛ غافل از آنکه هرگز کسی نمایش زیبایی های زنانه را دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی او نمی داند.
* ارضای تمایلات
برخی از دختران و زنان که تحت فشار تمایلات جنسی خود قرار دارند برای از بین بردن آتش شهوت خود دست به نمایش زیبایی های بدن خود می زنند تا شاید با این روش شعله های شهوتشان فروکش کند. اما؛ آن ها غافل هستند از این که این راه منجر به برافروخته شدن بیش تر شهوتشان خواهد شد.
* تقلید از غرب
تقلید کورکورانه از غرب یکی از مشکلات دیرینه برخی از زنان مسلمان بوده که بدون کم ترین تفکر و تحلیلی از زندگی غربی به آن ها اظهار تمایل نشان می دهند.
* زیبایی طلبی
برخی دختران و زنان تمایل دارند به شکلی زیبا نزد دیگران حضور پیدا کنند و از آن جایی که حجاب زیبایی های آن را پوشش می دهد سعی در ناقص کردن حجاب خود دارند. به همین منظور بخشی از موی خود را به نمایش می گذارند و یا سعی در پوشیدن لباس های زننده و متنوع و زیور آلات گوناگون می کنند.
* سرسپردگی دشمنان اسلام
برخی از زنان بی حجاب یا بدحجاب، مزدبگیران استعمارگران هستند. آن ها برای ترویج فرهنگ فساد و تهاجم فرهنگی غرب تلاش می کنند. مدهای مبتذل و غیر مرسوم ابتدا از طرف این گونه زن ها و توریست ها به جامعه وارد می شود و سپس به دیگران سرایت می کند. هدف آن ها ترویج فرهنگ غرب و دریافت اجرت و جاسوسی برای سازمان های جاسوسی است.
* پیدا کردن همسر
عده ای از دختران با تصور این که از این طریق می توانند با مردان ارتباط برقرار کرده و سپس با آن ها ازدواج کنند به بدحجابی رو می آورند. آن ها گمان می کنند که نشان دادن زیبایی های زنانه می تواند جوانان را ترغیب کند تا به ازدواج با آن ها مایل شوند.
* بی حیایی
بی حیایی زنان و دختران جوان اغلب از معاشرت با دوستان بی حیا، تماشای فیلم های مبتذل، جهل نسبت به ارزش والای عفت و حیا و فرهنگ اقوام و خانواده به ویژه روحیه پدر و مادر سرچشمه می گیرد.
* تبلیغات استعماری
زن ها جایگاه خاصی در دل مردان دارند و از توان تأثیرگذاری بالایی برخوردارند. به همین دلیل استعمارگران از این تأثیرگذاری بر جنس مخالف سوء استفاده کرده و با به فساد کشیدن زنان و مردان سعی در رسیدن به اهداف شوم خود دارند.
* وسوسه های شیطانی
یکی از بهانه های القایی شیطان، اظهار روشن فکری زن بدحجاب است که متأسفانه در پیروان او مؤثر بوده است. بدحجابی، فریب وسوسه های شیطان است و بسیاری از زنان باور کرده اند که بدحجابی نشانه روشن فکری، تمدن و پیشرفت است.
* سرزنش ها و ملامت های دیگران
یکی دیگر از عوامل تشدید کننده بدحجابی، ملامت اعضای خانواده، دوستان و فامیل است. گاهی ملامت ها از سوی مردان فامیل صورت می گیرد؛ زیرا آن ها می خواهند با بدحجابی دختران و زنان، به لذت های نامشروع خود دست پیدا کنند.
* بی غیرتی مردان
بی غیرتی پدر، برادر و یا شوهر تأثیر به سزایی در گرایش دختران و زنان به بدحجابی و بی حیایی و بی عفتی دختران و زنان دارد(اکبری، 1383: 112-136).
* پیروی از هوی و هوس های نفسانی
هوی پرستی سرچشمه غفلت و بی خبری است. برخی زنان به خاطر هوی و هوس های خویش به فکر تنوع لباس، آرایش و خودنمایی در جامعه می افتند تا این که خود را به هر زن و مردی ارائه کنند. آن ها به جز شیک پوشی، خودنمایی، لذت جویی و خوش گذرانی به چیز دیگری نمی اندیشند و بهترین اوقات زندگی خود را در کوچه ها، خیابان ها، پارک ها یا مهمانی های مفسده انگیز می گذرانند.
* مردم آزاری یا دگر آزاری
برانگیختن تمایلات دیگران همراه با محروم کردن آن ها یک بیماری دگر آزاری است. مانند این که شخصی غذایی را به انسانی گرسنه نشان دهد و تمایل او را برای آن غذا برانگیزد ولی از آن محرومش کند. سادیسم جنسی نیز به این شکل است که زنی خود را آرایش کند و در معرض دید دیگران قرار دهد تا تمایلات آن ها را برانگیزد ولی از آن محرومش سازد.
* خودنمایی برای صید دل مردان
برخی زنان به بیماری صیادی دل ها گرفتار هستند و دوست دارند محبوب دل مردان باشند. برای این گونه زنان، علاقه همسر به تنهایی برای ارضای روحیه کافی نیست. آن ها به وسیله پوشیدن لباس های زننده، راه رفتن، زدن عطر، خنده و شوخی، تغییر صدا و با ناز و کرشمه صحبت کردن و هم چنین برخورد جذب کننده سعی می کنند دل مردان را به سوی خود جلب کنند.
* مدگرایی و اظهار غنی بودن
ریشه بدحجابی برخی از زنان تفاخر و خودنمایی های مالی است. این گونه زنان دوست دارند تا دیگران شاهد برخورداری از زندگی خوب مالی آن ها باشند و برای رسیدن به این هدف هر کاری انجام می دهند. این دسته از زنان زندگی را به کام همسر و فرزندان خود تلخ می سازند، زیرا به ظاهر خود بیشتر توجه دارند و سعی می کنند تا هم سطح دوستان خود شوند. به همین منظور زیور آلات خود را در معرض نمایش عموم قرار می دهند و مطابق مد روز لباس به تن می کنند(1385: 54-79).
آثار و پیامدها
بدحجابی آثار ناگواری را به فرد و جامعه تحمیل می کند که برخی از آن ها عبارتند از:
1. فروپاشی شخصیت زن
زدودن گوهر حجاب از وجود زن، محور ارزش واقعی انسانی از اوست. ارمغان شوم بی حجابی چیزی جز تنزل مقام زن از شخصیت اجتماعی او نیست. از سوی دیگر، وقتی زن از اصالت انسانی خود عدول کرد، مورد طمع دیگران قرار می گیرد و ناامنی در اجتماع دامن گیر زنان جامعه می شود. زنی که بدون پوشش در میان نامحرمان نمایان می شود، با دیده عشق نگاه نمی شود؛ بلکه تنها برای ارضای امیال جنسی و شهوانی مورد طلب قرار می گیرد.
2. فروپاشی خانواده
مقدمه اصلی روابط نامشروع بین زن و مرد در خارج از خانواده، بدحجابی و عدم رعایت عفت است. در چنین وضعیتی، ارزش های خانواده به شدت سقوط خواهد کرد و این جاست که آمار طلاق افزایش پیدا می کند.
3. گسترش فساد
وقتی بنیان خانواده از هم فرو پاشید، ممکن است عمل ضد اخلاقی هم جنس بازی نیز رواج یابد. همان طور که در کشورهای غربی به وضوح دیده می شود.
4. رکود فعالیت های مفید اجتماعی
وقتی جامعه و محیط اجتماعی سلامت و صلابت خود را با بی بند و باری از دست بدهد و فساد گسترش یابد، استعدادهایی که می توانند در خدمت تحقیق، تعلیم و تربیت، تفکر، سازندگی و بالندگی جامعه قرار گیرند، در خدمت آن چه صحیح نیست قرار می گیرند و این جاست که پتانسیل عظیمی از نیروهای انسانی تباه خواهد شد(فیروز جایی،1385: 97-100).
5. خدشه به ارزش ها
مسئله بدحجابی علاوه بر این که با ارزش های اسلامی سازگاری ندارد، بی احترامی به ارزش های ملی نیز به شمار می رود؛ زیرا زنان ایرانی حتی پیش از اسلام نیز به حجاب و پوشش اهمیت می دادند. مراجعه به ادبیات ایران نشان گر آن است که زنان ایرانی از دیرباز پوشش و حجاب را به عنوان یک فرهنگ و هنجار پذیرفته و برای آن اهمیت فوق العاده ای قائل بودند (هاشمی، 1386: 135).
تاریخ نشان می دهد که زنان ایرانی در دوره های مختلفی هم چون زمان حکومت مادها، پارس ها اشکانیان و سامانیان دارای حجاب بوده اند. ویل دورانت در این خصوص می نویسد: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار، از خانه بیرون بیایند… در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی شود» (محبوبی منش، 1386 :101).
6. عقده ای کردن مردان
از دیدگاه علم روان شناسی، تا هنگامی که انسان چیز مورد علاقه خود را نبیند، به آن تمایلی نشان نمی دهد، در نتیجه تعادل روانی او حفظ می شود. اما اگر ببیند و به آن دست پیدا نکند، از درون ملتهب و ناآرام شده و در صورت تکرار به عقده روانی در او تبدیل می شود.
7. بلوغ زودرس جنسی
هنگامی که زنان با جلوه گری در برابر نوجوانان ظاهر می شوند، نوجوانان از درون تحریک می شوند و این امر باعث می شود تا نوجوانان زودتر از زمان طبیعی بالغ شوند و نوجوانی که زودتر به بلوغ جنسی می رسد، این بلوغ نارس باعث بروز اختلال در وجودش می شود.
8. عذاب آخرت
از جمله اثرات ناگوار بدحجابی کیفر اخروی است. زیرا حجاب های ناقص از جمله گناهان کبیره ای است که خداوند برای آن وعده عذاب سخت داده است(اکبری، 1383: 142-147).
9. ارضای غیر طبیعی شهوت
هر گاه هیجان ها و فشارهای جنسی جوان با دیدن صحنه های تحریک کننده و چهره های آرایش کرده زنان بدحجاب همراه باشد، جوان را آن چنان بی اختیار می کند که تلاش می کند به هر وسیله ممکن، شهوت خود را خاموش سازد (نحوی،1388 :71).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.