نویسنده : ابراهیم خرّمی مشگانی
چگونگی پوشش زنان در مقابل شوهر ، محارم و اطفال
در قسمتی از سوره ی نور آیه ی مورد بحث آمده است:
«ولیضربن بخمرهنَّ علی جیوبهنّ»
«باید روسری های خود را بر روی سینه و گردن خود بیفکنند.»
در این قسمت از آیه خداوند چگونگی و کیفیت حجاب را بیان می دارد و حدود پوشش لازم را برمی شمرد.
«خُمُر» وسیله ای است که زنان با استفاده از آن سر خود را می پوشانند، مانند روسری و مقنعه؛ و «جیب» به اطراف گردن و قسمت بالای سینه گفته می شود.
آمده است که زنان قبل از نزول آیه مورد بحث گوشه های روسری خود را روی شانه ها یا پشت سر می انداختند، به طوری که گردن و کمی از سینه ی آنها ظاهر و نمایان می شد، لذا وقتی آیه ی فوق نازل شد زنان وظیفه یافتند که با گوشه های روسری خویش گردن و سینه را بپوشانند، در غیراین صورت استفاده از روسری فایده ای ندارد.
مرحوم طبرسی صاحب تفسیر شریف مجمع البیان از ابن عباس این گونه نقل می کند:
«تغطّی شعرها و صدرها و تراءبها و سوالفها»
«زن باید مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خویش را بپوشاند.»
وظیفه ی زنان در برابر شوهر و دیگر محارم
در بخشی از آیه ی شریفه ی مورد بحث داریم:
«و لا یبدین زینتهن إلا لبعولتهنّ»
«ظاهر نکنند زنان زینت های خویش را مگر برای شوهرانشان.»
رعایت حجاب برای زنان الزامی است مگر در مواردی که ذکر خواهد شد، از جمله ی این موارد شوهر است که زن در مقابل شوهر نه تنها می تواند حجاب را کنار بگذارد، بلکه این کار تا حدودی شایسته نیز می باشد. سایر موارد در یازده گروه جای می گیرند که در طی آن زنان از حجاب خویش استثنا شده اند.
همان طوری که گفته شد در آیه ی موردنظر دو استثنا وجود دارد. کارشناسان و بزرگان علوم قرآن در این مورد این طور گفته اند:
استثنای اول: (إلا ما ظهر منها) برای زن مقدار معینی از زینت که ظاهر کردن آن برای عموم (محرم و نامحرم) فاقد اشکال می باشد، جایز است.
استثنای دوم: در این مورد دوازده گروه معین نام برده شده که ظاهر نمودن زینت برای آنان جایز است و این ها از محارم هستند که ازدواج با آنها حرام و محلّ اشکال است.
شوهر از اولین کسانی است که قرآن ظاهر نمودن زینت را در برابر او جایز می شمرد. زن نه تنها اجازه دارد تمام اندام خویش را برای شوهرش نمایان سازد، بلکه باید زمینه را برای تحریکات جنسی شوهر فراهم سازد.
اسلام به زنان سفارش می کند که خود را برای شوهرانشان زینت و آرایش کنند و به دلخواه آنان عمل کنند و با ظاهر نمودن زیبایی های آشکار و پنهانی هرچه بیشتر دل شوهر را به دست آورند.
نکته ی مهمی که در این قسمت وجود دارد، این است که زنان فقط در برابر شوهرانشان می توانند تمام اندامشان را هویدا کنند از سر تا کف پا و حتی عورتین. اما برای محارم غیر از شوهر ظاهر کردن زینت با محدودیت رو به رو می شود. اینکه زنان باید از ناف تا زانوی خویش را بپوشانند و جایز نیست این قسمت ها در برابر محارم غیر از شوهر ناپوشیده باشد و نیز ناپوشیده ماندن سایر اندام مشروط به این است که فسادی در میان نباشد که اگر این طور بود، آن قسمت ها نیز باید پوشیده شود.
پیامبر اکرم می فرمایند:
«ای حولاء، لا تُبدی زینتک لغیر زوجک، لا تحلُّ لامراهٍ ان تظهر معصمها و قدمها لرجلٍ غیر بعلها و اذا فعلت ذلک لم تزل فی لعنه الله و سخطه و غضب الله علیها و لعنتها ملائکهُ الله و اعدّلها عذاباً الیماً»(1)
«زینت خود را برای غیر شوهرت آشکار نکن و برای زن جایز نیست مچ و پایش را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد، خداوند او را لعنت می کند و دچار خشم و غضب الهی می شود و فرشتگان نیز او را لعنت می کنند و عذاب دردناکی برای او مهیا شده است.»
برای شفاف شدن موضوع به کتاب «راز خوشبختی همسران» تألیف نگارنده مراجعه کنید. در این کتاب بنده نکاتی را آورده ام که موضوع را روشن تر می سازد.
وظیفه زنان مسلمان در برابر دیگر زنان مسلمان و غیرمسلمان
در بخشی از آیه ی 31 سوره ی نور این طور آمده است: (… و لا یُبدین زینتهن إلا … نسائهنّ) زن مسلمان می تواند در برابر زنان خودشان زینت های خویش را نمایان سازد. منظور از زنان خودشان چیست؟
منظور زنان مسلمان است که نمایان کردن زینت ها در برابر آنها فاقد اشکال است.
اسلام می گوید: نمایان کردن زینت ها برای زنان غیرمسلمان جایز نیست (زنان یهود، نصاری و…)؛ چون احتمال دارد زنان غیرمسلمان آنچه را که می بینند برای شوهرانشان تعریف کنند.
در روایتی از امام صادق نقل شده که حضرت فرمودند:
«لا ینبغی للمرأه ان تنکشف بین یدی الیهودیه و النصرانیه، فانهن قد یصفن لازواجهنّ»(2)
«سزاوار نیست زن مسلمان در برابر زن یهودی یا نصرانی برهنه شود؛ چرا که آنها آنچه را دیده اند برای شوهرانشان توصیف می کنند.»
برای محارم خود زنان دیگر را توصیف نکنید
زنانی که زینت های پنهانی زنان دیگر را می بینند، نباید آنچه را دیده اند برای محارم خویش بازگو کنند؛ چرا که توصیف زیبایی های سایر زنان می تواند آثار شوم و مخربی در مردان داشته باشد.
به زنان توصیه می شود آنچه را که در محافل زنانگی چون حمام، عروسی،
تالارها و باشگاه های ورزشی و فرهنگی می بینند، برای شوهر و برادرانشان توصیف نکنند که اگر این طور شد، در حقیقت دل شوهر را به سوی دیگران سوق داده اند.
پرواضح است وقتی زنی زبان به توصیف زینت های زنی دیگر باز می کند شوهرش را به دیدن آن زن تحریک کرده و ممکن است بعضی پی آمدهای غیراخلاقی دیگری را نیز به همراه داشته باشد.
لذا توصیف زینت زنان دیگر نه تنها بر روی شوهران اثر مخرب دارد، بلکه برای خود زنان نیز پیامدهای منفی دارد. اگر زنی به چنین کاری اقدام کرد، درواقع تیشه به ریشه ی خانواده ی خویش زده است و گذشته از اثرات مخرب دنیایی، عذاب دردناک آخرت را نیز برای خود فراهم ساخته است.
پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد می فرمایند:
«من وصف إمراهً لرجلٍ و ذکر جمالها له، فافتتن بها الرجل فاصاب منها فاحشهً لم یخرج حتی من الدنیا حتی یغضب الله علیه،
و من غضب الله علیه غضبت علیه السماوات السبعُ و الارضون السبعُ و کان علیه من الوزر مثل الذی اصابها.
قیل: یا رسول الله، فان تابا و اصلحا؟
قال: یتوبُ اللهُ تعالی علیهما، و لم یقبل توبه الذی یخطبها»(3)
«هرکس زنی را برای مردی وصف کند و زیبایی او را چندان نزد وی بستاید که آن مرد را فریفته ی آن زن گرداند تا از او به حرامی کام گیرد، از دنیا نرود تا اینکه خداوند بر او خشم گیرد.
و هرکس مورد غضب الهی واقع شود، آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه همه بر او خشم گیرند و گناهش همانند آن کس باشد که از آن زن به حرامی کام گرفته است.
پرسیدند: یا رسول الله! اگر آن زن و مرد توبه کنند و خود را اصلاح نمایند، باز بر آن شخص وصف کننده گناهی هست؟
فرمود: خداوند متعال توبه ی آن دو را می پذیرد، ولی توبه ی آن کسی که به وسیله ی وصفی که از آن شخص کرده ایشان را به فتنه انداخته و سبب این ماجرا شده را نخواهد پذیرفت.»
پوشش در مقابل اطفال
یکی دیگر از مواردی که زنان می توانند زینت پنهانی خود را ظاهر نمایند، در برابر کودکانی است که آگاهی ندارند و توانایی جنسی در آنها بیدار نشده است:
«او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء»(4)
«یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند.»
اما ظاهر کردن زینت باطنی و پنهانی در برابر کودکانی که توانایی جنسی آنها بیدار شده است، جایز نیست؛ چون می تواند اثرات سوء اخلاقی و تربیتی قابل توجهی را در برداشته باشد، لذا در این رابطه حتی مادران و خواهران وظیفه دارند که در خانه در مقابل فرزندان و برادران خویش نوع پوشش را رعایت کنند و شایسته نیست که لباس های ناهنجار بپوشند یا اینکه آرایش های مصنوعی خود
را بروز دهند.
«سُئل امیرالمؤمنین عن الصّبی یحجم المرأه، قال: اذا کان یحسنُ ان یصف فلا»(5)
از امیرالمؤمنین علی سؤال شد: پسر بچه می تواند زن را حجامت کند؟
حضرت فرمود: «اگر بچه می تواند تعریف کند حجامت نکند.»
یعنی زنان می بایست از کودکی که از امور جنسی آگاه است، دوری کنند.
والی مکه، محمد بن ابراهیم شوهر دختر امام صادق بود. او دختری داشت که لباس های رنگارنگ بر او پوشانده، او را به مجلس نامحرم می آورد و او را بغل می کرد، تا اینکه روزی دخترک نزد حضرت موسی بن جعفر که دایی او می شد، آمد. حضرت در حالی که دو دست خویش را دراز کرده بود، دخترک را گرفت و فرمود:
«دختر وقتی شش ساله شد بر مرد نامحرم جایز نیست او را ببوسد و یا بغل کند.»(6)
زنان هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند
خداوند در ادامه آیات می فرمایند:
«و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهنّ»(7)
«زنان هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود.»
در این قسمت از آیه نیز خداوند از رعایت حجاب و پوشش به عنوان وظیفه ای برای زنان یاد می کند و یکی از ریزترین ولی در عین حال مهم ترین عوامل حجاب را گوشزد می نماید.
مرحوم استاد شهید علامه مطهری(ره) در توضیح مطلب فوق می فرماید:
زنان عرب معمولاً خلخال به پا می کردند و برای اینکه بفهمانند خلخال قیمتی به پا دارند، پای خود را محکم به زمین می زدند. آیه ی فوق از این عمل هم نهی فرمود: «زنان هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند.»
در این قسمت از آیه نکات مهمی یافت می شود. وقتی خداوند زنان را حتی در راه رفتن متوجه دقت در امر حجاب می کند و می گوید مبادا صدای گام های شما به گوش مردان بیگانه برسد، این مطلب به روشنی استنباط می شود که زنان نباید با رفتار و حرکات خویش آتش شهوت را در دل مردان شعله ور سازند؛ چرا که روشن شدن این آتش در گام اول عفت و پاکدامنی خود آنها را هدف قرار می دهد.
امام موسی بن جعفر می فرمایند:
«لا ینبغی للمرأه ان تمشی فی وسط الطریق و لکن تمشی الی جانب الحائط»(8)
«زن ها بهتر است که از کنار جاده راه روند و از وسط راه حرکت نکنند ( خود را حفظ کنند.)»
حفظ حجاب و آیه ای دیگر
«یا نساء النبیّ لستنّ کأحدٍ من النساء إن اتقیتنّ فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرضٌ و قُلن قولاً معروفاً، و قرن فی بیوتکنّ و لا تبرجن تبرجَ الجاهلیه الاولی»(9)
«ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید، بنابراین به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید و در خانه های خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.»
برداشت هایی از آیه
این آیه صرف نظر از فضایل و مقام زنان پیامبر بر سایر زنان دیگر به خاطر انتساب آنها به پیامبر و بودن در خانه ی وی و کانون وحی و شنیدن آیات، به یک حکم عام اشاره دارد و می تواند به عنوان جوابی باشد برای آن دسته از افرادی که ایراد می گیرند که در اسلام زن محدود است و هیچ گونه آزادی ندارد و باید همیشه خانه نشین باشد و در صحنه ی اجتماع ظاهر نشود و محبوس بماند و دستور اسلام به حجاب و پوشش خود حاکی از محدودیت می باشد و حال آن که حجاب در اسلام برای زنان مصونیت است نه محدودیت.
دین مقدس اسلام به زنان اجازه ی شرکت در مجامع عمومی را داده و سنت جاری مسلمین از زمان پیامبر نیز همین بوده است که زنان از حضور در مراکز و مجالس منع نمی شده اند، بلکه به شرکت در فعالیت های اجتماعی، سیاسی، عبادی، نظامی، اقتصادی و… توصیه و سفارش شده اند که به طور مفصل در بحث آینده بیان می شود.
مع الوصف اسلام با شکسته شدن حریم ها مخالف است، اسلام با مخلوط شدن زن و مرد مخالف است و الاّ زنی که با پوشش باشد و حریم را حفظ کند، در کجای اسلام منع شده است؟
مرحوم استاد شهید مرتضی مطهری(ره) می فرماید:
«جهان امروز به نام آزادی زن و صریح تر «آزادی روابط جنسی» روح جوانان را سخت فاسد کرده است. به جای اینکه این آزادی به شکفتن استعدادها کمک کند، به شکل دیگر و به صورت دیگر غیر آنچه در قدیم وجود داشت، نیروها و استعدادهای انسانی را هدر داده است و می دهد.
زن از کنج خانه بیرون آمده، اما به کجا رو آورده است؟ به سینماها، کنار دریاها، حاشیه ی خیابان ها و مجالس شب نشینی.
زن امروز به نام آزادی، خانه را خراب کرده بدون اینکه مدرسه یا جای دیگر را آباد کرده باشد، اگر غلط نکنم آنجا را نیز خراب کرده است.
در اثر این بی بند و باری و دور افکندن قیود انسانی، از راندمان تحصیل جوانان کاسته شده، جوانان از تحصیل و مدرسه فراری شده اند، جنایت های عشقی فراوان شده، بازار سینماها رونق گرفته، جیب کارخانه داران موّلد لوازم آرایشی پر شده و…»(10)
در صدر اسلام و زمان حیات پیامبر به خصوص، آن حضرت اجازه ی شرکت و حضور در مساجد و مجامع عمومی را می داد ولی در صورتی که مختلط نباشند، دستور می داد محل ها از هم جدا باشد.
در روایات آمده است:
«پیامبر به زنان اجازه ی آمدن به مسجد را می داد، اما به این شرط که محلّ آنها از مردها جدا باشد و در ورودی آنها از دری که مردان وارد می شوند، مجزا باشد.»(11)
«و در وقت رفتن در کوچه و خیابان نیز دستور می داد زنان از کنار کوچه و مردان از وسط بروند.»(12)
پیامبر روزی به درب ورودی مسجد اشاره کرد و در موقع آمدن زنان به مسجد فرمود:
«لو ترکنا هذا الباب للنساء»(13)
«خوب است این در را به بانوان اختصاص بدهیم.»
و پیامبر دستور داد که شب هنگام که نماز تمام می شود، اول زن ها بیرون بروند بعد مردها و خوش نمی داشت که زن و مرد در حال اختلاط از مسجد بیرون روند؛ زیرا فتنه ها از همین اختلاط ها برمی خیزد.(14)
و روزی پیامبر در بیرون مسجد بود، دید مردان و زنان با هم بیرون آمدند، به زن ها خطاب کرد و فرمود:
«بهتر این است شما صبر کنید آنها بروند، شما از کنار بروید و آنها از وسط.»(15)
و شکّی نیست که طبیعت جنسی زنان و مردان همدیگر را جذب می کند و در صورت اختلاط در محیط آزاد و بدون مانع و قید و بند شرعی و عرفی و قانونی، مفاسد و خطرهای بزرگی را به بار می آورد و آبروها و حیثیّت ها را لکه دار می سازد.
شهید آیت الله مطهری(ره) می فرماید:
«جامعه ی امروزی زیان های اجتماع مختلط را به چشم خود می بیند، چه لزومی دارد که زنان فعالیت های خود را به اصطلاح (دوش به دوش) مردان انجام دهند و… اثر این دوش به دوشی ها این است که هر دو همدوش را از کار باز می دارد و هریک را به جای توجه به کار متوجه ( همدوش) می کند، تا آنجا که غالباً این همدوشی ها به هم آغوشی منتهی می گردد.»(16)
پیامبر می فرمایند:
«لیس للنساء من سروات الطریق شیءٌ و لکنها تمشی فی جانب الحائط و الطریق»(17)
«زنان حق ندارند از وسط جاده بروند، بلکه از کنار دیوار و یا کنار جاده و راه، باید راه بروند.»
آیا تربیت بر طبیعت حکمفرماست؟
پادشاهی با وزیر خود مباحثه ی زیادی نمود درباره ی اینکه : تربیت بر طبیعت حکمفرماست و همیشه طبیعت محکوم تربیت است، یعنی در اثر تربیت، طبیعت و فطرت فراموش می شود و تربیت غالب می آید.
وزیر می گفت: گرچه تأثیر تربیت در روحیه ی هر انسان و حیوانی قابل انکار نیست، ولیکن نه به نحوی که طبیعت فراموش شود.
پادشاه برای ثابت نمودن ادعای خود، در یک شب وزیر را برای صرف شام دعوت کرد و چون وزیر وارد مجلس طعام گردید، مشاهده کرد که در اطراف سفره، گربه ها ایستاده اند و شمع به دست گرفته اند که مجلس روشن باشد.
وزیر از این منظره بسیار درشگفت شد و پادشاه رو به وزیر نمود و گفت:
طبیعت گربه کی شمع داری و چراغ نگاه داشتن بوده و اگر نگاه می کنی آنها امشب چراغ دار شده اند، تربیت آنها را به این امر وادار نموده.
وزیر گفت: تقاضا دارم فردا شب هم این مجلس را به این کیفیت مرتب سازید، تا اینکه بنده هم از برای اثبات ادعای خویش اقامه ی دلیل نمایم و دلیل هر که غالب شد، قول او را قبول کنیم.
پادشاه قبول کرد و شب دیگر که وزیر وارد مجلس شد و دید گربه ها تمام سرپا ایستاده اند و شمع به دست گرفته اند، موشی را که از قبل گرفته بود، از جیب بیرون آورد و در میان اطاق رها کرد، به مجرّد آن که چشم گربه ها به موش افتاد، شمع ها را بر زمین انداختند و به دنبال موش دویدند تا اینکه او را خوردند و برگشتند و باز شمع ها را به دست گرفتند.
وزیر گفت: دیدید، چون طبیعت گربه بر موش گرفتن است به مجرّد آن که چشمشان به موش افتاد، تربیت چند ساله ی خود را فراموش کردند و به دنبال موش دویدند.(18)
از خواننده محترم تقاضا دارد که خود از این حکایت نتیجه گیری لازم را بنماید.امام محمد باقر فرموده است:
«پس از آن که حضرت نوح نفرین کرد و قوم او غرق شدند، شیطان به نزد او آمد و گفت: ای نوح! تو حقی بر من داری که می خواهم جبران کنم. نوح فرمود: چه قدر برای من ناراحت کننده است که به گردن تو حقی پیدا کرده باشم. اکنون بگو آن حق چیست؟
شیطان لعین گفت: بله، تو نفرین کردی و خدا این مردم را غرق کرد و کسی به جای نماند که من او را اغواء کنم و از راه بیرون ببرم و اینک تا آمدن قرن دیگر و نسل آینده من آسوده هستم.
نوح فرمود: اکنون چگونه می خواهی جبران کنی؟
شیطان برای تلافی این حقی که به قول خودش به گردن نوح داشت، گفت: در سه جا به یاد من باش و مرا از خاطر نبر که من در این سه جا از هر جای دیگر، به آدمی نزدیک ترم.
اول: در جایی که خشم می کنی.
دوم: وقتی که میان دو نفر قضاوت می کنی.
سوم: هنگامی که با زن بیگانه ای خلوت می کنی و کس دیگری با شما نیست.»(19)
این حکایات و ده ها روایت و حدیث که حضرات ائمه معصومین فرموده اند، گویای آن است که آدمی نمی تواند در برابر جنس مخالف بی تفاوت باشد و تجربه هم ثابت کرده مجالس و مراکز و مجامع مختلط و مشترک زنان و مردان بدون تردید خطرناک است و باید در چنین مواقعی به خدا پناه برد.
به خدا پناه می برم
در احوالات مرحوم مقدس اردبیلی(ره) از مفاخر بزرگ جهان اسلام، نقل شده: از آن بزرگوار سؤال شد: آیا دنیا می تواند تو را بفریبد؟
فرمود: امکان ندارد.
و از او سؤال شد: آیا اگر در جایی با زن بیگانه و نامحرم خلوت کنی؟
ایشان فرمودند: به خدا پناه می برم.
و بر همین اساس است که پیامبری بزرگ در این گونه مسائل می گوید:
«انّ النفس لامارّهُ بالسوء إلا ما رحم ربی»(20)
«نفس به بدی ها و فحشا می خواند، مگر اینکه خدایم رحم کند.»
حجاب در روایات
امام جعفر صادق می فرمایند:
«نهی رسول الله، ان تتکلم المرأهُ عند غیر زوجها و غیر ذی محرمٍ منها اکثر من خمس کلماتٍ لابدّ لها منهُ»(21)
«رسول خدا نهی فرموده اند که زن با غیر شوهر و غیر محارمش بیش از پنج کلمه سخن بگوید آن هم در حال ضرورت (قید پنج کلمه، کنایه از سخن کوتاه و کم است.)»
پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد می فرمایند:
«من کان یؤمنُ بالله و الیوم الاخر، فلا یبیت فی موضعٍ یسمعُ نفسُ امرأهٍ لیست له بمحرم»(22)
«هرکه به خداوند و روز قیامت ایمان دارد، نمی خوابد در جایی که می شنود صدای نفس زنی که محرم او نیست.»
پیامبر اسلام در بیعت با زنان، به عدم اختلاط آنان با مردان نامحرم توصیه کرده و در ضمن بیعت به زنان می فرمایند:
«علی النساء ان لا یحتبین و لا یقعدن مع الرجال فی الخلاء»(23)
«بر زنان است که دوست نداشته باشند و ننشینند با مردان نامحرم در خلوتگاه ها».و پیامبراکرم حضرت محمد مصطفی فرموده است:
«باعدوا بین انفاس الرجال و النساء، فانه إذا کانت المعاینه و اللقاءُ کان الداءُ الذی لا دواءَ لهُ»(4)
«زنان و مردان نامحرم را از یکدیگر جدا کنید؛ زیرا اگر بین آنها آمیختگی باشد، درد بی درمان جامعه ی شما را فراخواهد گرفت.»
و نیز از آن حضرت است:
«انّهُ نهی عن محادثه النساء، یعنی غیر ذوات المحارم و قال لا یخلونّ رجلٌ بامراهٍ فما من رجلٍ خلا بامراهٍ فانّ ثالثهما شیطانُ»(25)
«همانا که آن حضرت نهی فرموده، بگومگو و خوش و بش با زنان نامحرم را. و آن حضرت فرموده کسی حقّ خلوت با زن نامحرم را ندارد و هر مردی که با زنی نامحرم در جای خلوتی باشند، سومی آنها شیطان است ( برای وسوسه کردن.)»
مرحوم قطب راوندی می گوید که ابلیس گفته است:
«لا اغیبُ فی ثلاث مواضعٍ، اذا همّ بصدقه، و إذا خلا بامراهٍ و عند الموت»(26)
«من در سه جا غایب نیستم:
وقتی که اراده به صدقه و خیرات داری و زمانی که با زن نامحرمی خلوت کنی و به هنگام مرگ».
حضرت موسی شیطان را دید که گریه می کند تا آنجا که شیطان به حضرت موسی گفت: میل داری کلماتی را به تو بیاموزم؟
در مجلسی که شراب نوشیده شود، ننشین؛ چون شراب کلید همه ی پلیدی ها و زشتی هاست. و دیگر اینکه:
«و لا تخلُوَنّ بامراهٍ غیر محرمٍ فانی لستُ اجعلُ بینکما رسولاً غیری.»(27)
«با زن نامحرم هرگز به خلوت ننشین؛ چون من رسولی غیر از خودم برای وسوسه بین شما قرار نمی دهم.»
زنان چه مسؤولیتی دارند؟
به عنوان نکته ی پایانی شایسته است که زنان از مسؤولیت سنگین خویش که همان مدیریت خانه و تربیت فرزندان و شوهرداری است؛ آگاهی یابند و برای انجام بعضی از اموراتی که مسؤولیت آن به عهده ی آنان نیست از مأمن خانه بیرون نیایند تا هدف نظرهای آلوده و رفتارهای ناهنجار افراد لاابالی قرار گیرند.
به جز موارد خاص، بی سبب است اگر زنان به دنبال درآمد و نگران پیدا کردن کار در بیرون از خانه مثل شرکت ها و اداره ها و… باشند. چرا که لزومی ندارد زن نگران منبع درآمد برای خویش باشد. زیرا دختر تا زمانی که در خانه ی پدری است، تأمین مخارج وی بر عهده ی پدر است و زمانی که ازدواج کرد و به خانه ی شوهر رفت، این شوهر است که باید همسر خویش را از جهات مادی و معنوی تأمین کند.
گذشته از آنچه گفته شد، اگر زنان فکر درآمد مستقل را در سر می پرورانند؛ می توانند به صورت دسته جمعی و یا با تشکیل تعاونی هایی که اعضای آن را زنان تشکیل می دهند و یا مؤسسات خدماتی و تولیدی که کارمندان آن همه زن باشند محیطی سالم را آماده ساخته و در آن محیط مشغول به کار شوند و از طرفی زن می تواند در خانه مشغول کار و فعالیت باشد و از طریق هنرهای دستی چون قالی بافی، گلدوزی، خیاطی و… مقصود خود را برآورده سازد.
اشتغال در خانه و در محیط های سالم مخصوص زنان نه تنها زنان را از چشم زخم نگاه های آلوده و از آسیب های روحی و اجتماعی دور نگه می دارد، بلکه می تواند در تأمین کمک خرجی آنان مؤثر باشد.
پیامبر اسلام می فرمایند:
«عملُ الابرارٍ من النساء الغزلُ»(28)
«عمل نیک زنان بافندگی است.»
«لا تسکنوا النساء الغرفَ… و مروهنَّ بالغزل»(29)
«زنان را در غرفه ها (جاهایی که به خیابان عمومی اشراف داشته باشد) سکنی ندهید و فرمان دهید که بافندگی کنند.»
در کتاب قرب الاسناد از امام صادق نقل شده که امام باقر فرمود:
«حضرت علی و حضرت زهرا در مورد کارهای خانه و بیرون خانه، از رسول خدا درخواست داوری کردند. آن حضرت کارهای درون خانه را به فاطمه واگذار کرد و کارهای بیرون خانه را بر عهده ی علی گذارد.
فاطمه [در واکنش به این داوری] می فرماید:
جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، از این رو که رسول خدا تحمل زحمت خانه ی مردان را بر من واگذاشت و مرا به اموری موظف کرد که دیگر به بیرون رفتن از خانه و تصادم با مردان نیازی ندارم.»(30)
برخی از دختران جوان به خصوص از این بابت که چرا در ادارات، دستگاه های دولتی و سازمان ها و شرکت ها و کارخانه های خصوصی استخدام نمی شوند، عصبانی و ناراحتند، در حالی که وظیفه ی اصلی خود را فراموش کرده اند. حال آن که اسلام زنانی را که در امر تعلیم و تربیت فرزندان به موفقیت می رسند، به عنوان زنان نمونه معرفی می کند.
دردآور است اگر بگویم برخی از دختران جوان بر پایه تفکرات غیراصولی و ناصحیح با حقوقی بسیار پایین و بدون هیچ گونه مزایا در برخی از اداره ات و سازمان ها مشغول به کار می شوند، آیا این گونه دختران نمی توانند در خانه بیش از این درآمدزا باشند و حال آن که شخصیت و متانت آنها هم در خانه محفوظ می ماند؟
پی نوشت ها :
1. . مستدرک الوسایل، ج2، ص 549.
2. . وسایل الشیعه، ج14، باب 98، حدیث 1، ص 133.
3. . عقاب الاعمال، ص 661.
4. . نور، 31.
5. . وسایل الشیعه، ج14، ص 172.
6. . همان، ص 17.
7. . نور، 31.
8. . همان، ص 132.
9. . احزاب، 32.
10. . مسأله حجاب، ص 221.
11. . زندگانی حضرت زهرا(س)، محلاتی، ص 107.
12. . همان.
13. . مسأله حجاب، ص 233.
14. . همان، ص 234.
15. . همان جا.
16. . مسأله حجاب، ص 237.
17. . وسایل الشیعه، ج14، باب 97، حدیث 1، ص 132.
18. . صد و ده حکایت، قرنی گلپایگانی، ص 123.
19. . تاریخ انبیاء، رسولی محلاتی.
20. . یوسف، 53.
21. . وسایل الشیعه، ج14، باب 106، حدیث 2، ص 143.
22. . همان، باب 99، حدیث 2، ص 133.
23. . همان، باب 99، حدیث 1، ص 133.
24. . بهشت جوانان، ص 468.
25. . آثار الصادقین، ج23، ص 166.
26. . همان.
27. . همان.
28. . همان، ص 158.
29. . همان، ص 184.
30. . رنج ها و فریادهای فاطمه(س)، ص 38.
منبع:خرّمی مشگانی ابراهیم/ جرا حجاب/انتشارات مرسل/تهران چاب سوم 1387