کشف حجاب از منظر مقام معظم رهبری

کشف حجاب از منظر مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
تهاجم فرهنگی علیه ملت ما مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد. البته قبل از او مقدمات تهاجم فراهم شده بود. قبل از او کارهای فراوانی کرده بودند و روشنفکرهای وابسته را در داخل کشور کاشته بودند… ملت ایران باید تاریخچه این 150 – 200 سال اخیر، از دوران اواسط قاجار و جنگهای ایران و روس به بعد را بخوانند و ببینند چه حوادثی در این کشور روی داده است. یکی از این حوادث، ایجاد جریان روشنفکری وابسته است. ما نمی توانیم بگوئیم که در طول تاریخ ایران روشنفکر نداشته ایم. همیشه در همه عصرها و دورانها روشنفکرهایی بوده اند که جلوتر از زمان می اندیشیدند و حرکت می کردند، اما زمانیکه غرب مسلط به تکنولوژی و علم، خواست در ایران پایگاه تسلط خود را مستحکم بکند از راه روشنفکری وارد شد. از طریق عناصر خود فروخته ای مثل میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها اقدام کرد. جریان روشنفکری در ایران از دوران قاجار به بعد بیمار و وابسته متولد شد. متأسفانه چند نفری هم که آدمهای سالم و خالصی بودند، بین آنها گم شدند. این جریان از ابتدا وابسته بود. بعضی از آنها وابسته به روسیه بودند. مثل میرزا فتحعلی آخوندزاده و بعضی دیگر وابسته به اروپا و غرب مثل میرزا ملکم خان و امثال او. این کارها قبلا در داخل ایران شده بود ولی اثر چندانی نداشت. کسی که در آن روز بزرگترین قدم را به نفع فرهنگ غرب و در حقیقت به نفع سلطه غرب و استعمار انگلیس بر ایران برداشت، رضاخان بود. شما ببینید در وضع امروز، این چقدر رسوا است که یک پادشاهی یکباره لباس ملی یک کشور را عوض کند. شما به اقصی نقاط دنیا مثل هند که تشریف ببرید می بینید ملتها لباس ملی خود را دارند و به آن افتخار هم می کنند و از آن احساس سرشکستگی هم نمی کنند ولی آنها آمدند یکباره لباس ملی این ملت را ممنوع کردند. چرا؟ گفتند چون با این لباس نمی شود عالم شد عجب! بزرگترین دانشمندان ایرانی که آثار آنها هنوز در اروپا تدریس می شود با همین فرهنگ و در همین محیط پرورش یافتند. مگر لباس چه تأثیری دارد؟ این حرف و منطق مسخره ای است که مطرح کردند؟ آنها لباس یک ملت را عوض کردند، چادر زنها را از سرشان برداشتند و گفتند با چادر نمی شود زنی عالم و دانشمند بشود و در فعالیت اجتماعی شرکت بکند. من سؤال می کنم با برداشتن چادر در کشور ما زنها چقدر در فعالیت اجتماعی شرکت کردند؟ مگر در دوران رضاخان و پسرش فرصتی داده شد تا زنهای ما در فعالیت های اجتماعی شرکت کنند؟ در دوران آنها نه به مردها فرصت فعالیت اجتماعی داده می شد و نه به زنها، زنهای ایرانی زمانی وارد فعالیت اجتماعی شدند و کشور را با دستهای توانای خود متحول کردند و مردهای این کشور را به دنبال خود به میدان مبارزه کشیدند که چادر سرشان کردند و به میدان آمدند. چادر و لباس چه تأثیری در عدم فعالیت زن یا مرد دارد؟ عمده این است که دل این مرد یا زن چگونه است. چگونه فکر می کند. ایمان او چقدر است. روحیه اش چگونه و چه انگیزه ای برای فعالیت اجتماعی یا علمی دارد.
این مرد قلدر نادان بی سواد یعنی رضاخان آمد و خود را در اختیار دشمن قرار داد. یکباره لباس این کشور را عوض کرد، بسیاری از سنتهای مردم را تغییر داد، دین را ممنوع کرد و کارهایی را با قلدری انجام داد که همه شما می دانید و چهره محبوب غرب شد آنهم نه آحاد مردم و افکار عمومی غرب بلکه محلول سلطه گران و سیاستمداران غربی. تهاجم فرهنگی علیه اسلام و ملت ایران از آنجا شروع شد و شکلهای گوناگونی هم پیدا کرد. این تهاجم در دوران جدید خاندان منحوس پهلوی یعنی در 30، 20 سال آخر حکومت آنها شکل خطرناکتری پیدا کرد حالا مجال توضیح آن نیست. (حدیث ولایت، ج 8، ص 214 تا 219)
منبع: حریم ریحانه.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید