نویسنده:ابراهیم شفیعی سروستانی
چرا حجاب؟
در مورد فلسفه و چرایی حجاب و پوشش اسلامی بانوان بسیار سخن گفته اند و بسیاری از صاحب نظران با بهره گیری از آیات و روایت یا با استفاده از دستاوردهای علوم مختلف به بررسی این موضوع پرداخته اند. با توجه به اهمیت موضوع یاد شده،در اینجا به اختصار سه کارکرد حجاب را بررسی می کنیم تا از ره گذر شناخت کارکردهای مختلف حجاب، به درک روشن تری از فلسفه و چرایی آن برسیم.
1. حجاب و حضور اجتماعی زنان
اسلام حضور اجتماعی زنان را به رسمیت شناخته و با پرده نشینی و انزوا گزینی آنان مخالفت کرده است. لازمه حضور زنان در اجتماع، فراهم آوردن زمینه ای است که در آن شخصیت انسانی و ویژگی های متعالی زنان تحت تاثیر جمال ظاهری و ویژگی های زنان آنان قرار نگیرد و همواره به عنوان بخش جدایی ناپذیر جامعه که در همه ویژگی های انسانی با مردان مشترکند، پذیرفته شوند.
اسلام با واجب کردن پوشش خاص بر زنان و الزام آنان به پوشاندن جمال خود در برابر مردان نامحرم، این زمینه را فراهم آورده است که زنان به راحتی و بدون هیچ نگرانی از اینکه ویژگی های انسانی وتوانمندی های فردی آنها تحت الشعاع ویژگی های ظاهری و جذابیت های جنسی آنها قرار گیرد، به عرصه فعالیت های اجتماعی روی آورند و از تبدیل شدن به کالای جنسی درامان مانند.
2. حجاب و ارضای درست قوای شهوانی
مکتب اسلام با پرهیز از هر گونه افراط وتفریط ونگاهی کاملا متعادل به انسان و ویژگی های طبیعی او، امکان بروز و ظهور همه قوای طبیعی انسان ها را فراهم آورده و بر خلاف برخی ادیان و مذاهب خواستار سرکوب کردن برخی قوا، از جمله قوه شهوت نشده است .
این مکتب انسان ساز، برای آنکه همه قوای طبیعی انسان در مسیر درست و متعادل امکان بروز و ظهور بیابند وگرفتار طغیان و سرکشی نشوند، شرایط و چارچوب هایی را برای به فعلیت رسیدن هر یک از قوا و ارضای آنها پیش بینی کرده است. از جمله، این مکتب ضمن به رسمیت شناختن قوه شهوت ومیل به جنس مخالف، ارضای این قوه را تنها در چارچوب ازدواج شرعی پذیرفته و انسان ها را از اینکه قوای شهوانی خود را رها سازند وجامعه را به محلی برای ارضای این قوا تبدیل کنند، بر حذر داشته است.
یکی از عوامل و زمینه هایی که موجب، مهار قوای شهوانی انسان ومحدود ماندن آن در فضای خانواده و ازدواج شرعی می شود، رعایت پوشش و حجاب اسلامی از یک سو و نگاه داشتن چشم از نگاه های حرام از سوی دیگر است.
به بیان دیگر ، مکتب اسلام از یک سو، با موظف کردن زنان به پوشش وعفاف و پرهیز از خودنمایی و جلوه گری در جامعه و از سوی دیگر با مکلف کردن مردان به حفظ چشم های خود از نگاه های حرام، زمینه های تحریک جنسی در جامعه را به حداقل رسانده و شرایط را برای محدود ماندن راه ارضای جنسی به فضای خانواده و ازدواج شرعی ، فراهم آورده است.
3. حجاب و تحکیم بنیاد خانواده
خانواده از منظر اسلام ، اساسی ترین نهاد اجتماعی و هسته اولیه جامعه است. بر همین اساس، درمکتب اسلام، از خانواده به عنوان کانون مقدسی یاد شده است که باید از هرگونه آسیب وآفت در امان باشد. به بیان دیگر، از منظر اسلام نباید هیچ عاملی اساس این کانون را متزلزل کند ومودت و رحمتی را که در پی ازدواج میان زن وشوهر ایجاد شده است، خدشه دار سازد.
برهمین اساس، مکتب حیات بخش اسلام، از زنان و مردان خواسته است که تمام مهر و محبت و عواطف و احساسات خود را تنها در کانون خانوده بروز دهند و با هر عاملی که موجب کم رنگ شدن مهر و محبت آنان نسبت به یکدیگر می شود، مقابله کنند.
حجاب وعفاف زنان در جامعه و پرهیز آنها از هر گونه گفتار وکردار تحریک آمیز، درگفتار و رفتار عفیفانه مردان و خودداری آنان از چشم چرانی ونگاه به نامحرم، موجب مصونیت بخشیدن به کانون خانواده و پایداری مهر و محبت همسران نسبت به یکدیگر می شود.
بی تردید مردی که در سرتاسر روز درمعرض تحریکات مختلف جنسی قرار می گیرد وچشم وگوش او از دیدن چهره زنان نامحرم یا شنیدن صدای آنان پر می شود، به هنگام بازگشت به خانه هیچ میل و انگیزه ای نسبت به همسر خود نخواهد داشت. این موضوع مهم ترین زمینه ساز کم رنگ شدن روابط زناشویی و سست شدن بنیاد خانواده است.
منبع:اشارات شماره128