خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان

نویسنده:دکتر حسین باهر

پدیده خشونت علیه زنان

در اینجا می خواهم درباره خشونت علیه زنان برایتان بنویسم که به طور معمول در هر جامعه ای به چشم می خورد و من به عنوان یک فاجعه در خانواده به آن نگاه می کنم. این مطالب را بخوانید:
1-خشونت علیه زنان به شکل های مختلفی روی داده و می دهد که تاریخ بشریت مشحون و مملو از انواع و اقسام آنهاست.
2-در دوران بدویت، زن به عنوان یک انسان مصرف کننده تلقی می گردید، لذا تنها کاربرد وی اطفاء غریزی غریزه جنسی و انجام کارهای خانه بود.
3-در دوران جاهلیت، عرب ها از داشتن فرزند دختر ننگ و عار داشتند و آنها را زنده به گور می کردند.
4-در آمریکای متجدد از زن به عنوان ابزار بازار یابی استفاده می شد یعنی اگر این قشر مصرف کننده و تبلیغ کننده نبود، تولید انبوه کالاهای مصرفی و تجملی با بن بست مصرف (انسداد)روبرو می گردید.
5-در کشورهای زرد پوست، زن ها کم و بیش در خدمت مردان هستند و شاید به همین دلیل است که مردهای سایر کشورها از زن های نژاد زرد خیلی تعریف می کنند!
6-در کشورهای فقیر، بیشترین استثمار از زن و بچه ها به عمل می آید زیرا آنها باید کارهای داخل خانه و خارج از خانه را مرتب انجام دهند.
7-و اما در ایران خودمان، با توجه به اقشار مختلف و اقوام متفاوت، تنوع رفتاری بسیاری را شاهد بوده و هستیم.
از تخت و تاج سلطنت گرفته تا بخت و باج مسکنت و این همه بستگی به چندین و چند عامل دارد که از آن جمله اند:
الف)افزایش بی رویه جمعیت خانوار
ب)وجود فاصله های طبقاتی بین همسران
ج)ادامه مرد سالاری های ملی، مذهبی
د)شبیخون فرهنگ غربی و عربی
در ادامه به بعضی از خشونت های متداول علیه زنان اشاره می شود:
الف)خشونت مردان علیه زنان
1-نگاه تحقیر آمیز مردان به زنان، به طور مثال دادن نقش های بسیار سخیف و زبون به زنان در فیلم ها و تئاترها به ویژه در صدا و سیما
2-توهین به خانم ها در هنگام رانندگی محتاطانه آنها به ویژه پشت چراغ قرمز
3-ربودن دختران و زنان توسط پسران و مردان و تجاوز و شکنجه آنان
4-واگذار نکردن نقش ها و سمت های شایسته در مدیریت به زنانی که صلاحیت آن را دارند.
ب)خشونت مردان علیه همسرانشان
1-برخوردهای آمرانه، مرد سالارانه و توقعات نابخردانه
2-توهین و آزار جنسی از قبیل فحاشی، ضرب و شتم
3-توقع تحمل ناملایمات رفتاری مرد به ویژه انتظار تمکین ناممکن های جنسی
4-بیمار سازی زن ها با انتقال ویروس های کشنده به دلیل هرزگی های مردانه

زنان انسدادگر

در مراجعات متعددی که توسط خانواده ها داشته ایم به مواردی برخورد کرده ایم که ناهنجاری هایی ناشی از انسداد زن خانواده فراهم شده است. در توضیح می توان به خانمی اشاره کرد که به هنگام ازدواج بسیار آزاداندیش، تمکن پذیر، بلند نظر و همدم همسرش بوده ولی حالا بعد از دو، سه بچه با دو تغییر، بالا رفتن سن و بهتر شدن وضعیت معیشت، آنچنان مضیقه ای در زندگی خود، همسر، فرزندان و حتی بستگان فراهم کرده که راهی برای حیات معقول باقی نمانده است.
به دلیل تکراری و زیاد بودن چنین مواردی، سعی کرده ایم متشابهات این گونه رفتارها را ذکر کرده و راه حل های خروج از این بن بست که در آنها توفیقاتی بوده است را بیان کنیم.
البته باید اعتراف کرد که علی رغم متشابهات بسیار، باز هم هیچ دو موردی شبیه هم نیست و هیچ راه حل و واحدی هم وجود ندارد. از همه مهمتر برای رفع چنین اشکالاتی، حتماً باید به مشاور صاحبدلی مراجعه شود، زیرا به قول معروف:

آنچه یک دیدن کند ابزار آن
سال ها باید که تا گردد بیان

یا با اندکی تساهل و تسامح، شعر مختصر ذیل، در این زمینه گویاتر از هر سخنی تقدیم می شود:

محمد دیدن و موسی شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

به عبارت دیگر موسی کلیم ا… بود که با خدا تکلم می کرد منتهی به واسطه درخت سینا و آتش طور و محمد حبیب ا… بود و خدا را با چشم باطن می دید. همان گونه که گویا از علی(ع)پرسیده شده است که آیا خدا را دیده ای که عبادتش می کنی؟ و حضرت در جواب فرموده است:«من خدای ندیده را عبادت نمی کنم».
حضرت در بیان دیگری در مورد رویت خدا چنین می فرماید:«من خدا را فسخ در اراده های (مطمئن)می شناسم»، یعنی:

هر آنچه دلم خواست نه آن شد
هر آنچه خدا خواست همان شد

و اما سندرم ها

1-سابقه روستایی، شهرستانی و خلاصه بسته بودن محیط اعاشه خانه پدری.
2-سابقه محافظ کاری کارمندانه یا کم و بیش مقتصدانه و احتمالاً تنگ نظرانه وراثتی.
3-مشابهات رفتاری خواهر خانم با همسرهای خودشان (علی رغم تفاوت های طرفین).
4-تحول مادی و اقتصادی یا مالی و اداری یا موقعیتی و مقام همسر، به طور غیر مترقبه.
5-عدم کار روی خود (خودسازی) و تردید و تصمیم گیری ها و پیگیر نبودن کارهای آغاز شده.
6-مانع تراشی برای کمک همسر به خانواده های وابسته، حتی خانواده خود خانم.
7-چشم و هم چشمی حتی با دختران خود (به ویژه با دختر اول که به او نزدیک تر است).
8-وابستگی فامیلی، قومی و قبیله ای در حد چسبندگی به دلیل داشتن کسانی جهت به رخ کشیدن ها.
9-داشتن دست بگیر، ولی نه دست بده، حتی به همسر و از همسرش.
10-تحقیر، توهین و تنبلی اخلاقی، روحانی و جسمانی (با وجود تمکین جنسی فعال).
منبع:نشریه روشنان، شماره12

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید