معنای لغوی عدل، برابری و برابر کردن است و در عرف مردم به معنای رعایت حقوق دیگران، در برابر ظلم به کار میرود، ازاین روی عدل در معنای: «عطا کردن حق هر صاحب حقی» به کار رفته است. بر طبق این تعریف، باید نخست موجودی را در نظر گرفت که دارای حق باشد تا رعایت آن «عدل» و تجاوز به آن «ظلم» نامیده شود.
ولی گاهی توسعهای در مفهوم عدل داده شده و به معنای: «هر چیزی را به جای خود نهادن، یا هر کاری را به وجه شایسته انجام دادن، به کار رفته است. طبق این تعریف، عدل مرادف با حکم، و کار عادلانه، مساوی با کار حکیمانه میگردد.
این تعریف را میتوان، در کلامی از امام امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ یافت، آنجا که میفرماید: «العدل یَضَع الامور مواضعها؛ عدالت هر چیزی را در جای خود مینشاند.»[1]
حاصل آن که: برای عدل میتوان دو مفهوم خاص و عام درنظر گرفت: یکی رعایت حقوق دیگران و دیگری انجام دادن کار حکیمانه که رعایت حقوق دیگران هم از مصادیق آن میباشد.
بنابراین، مقتضای حکمت و عدل الهی این نیست که همه مخلوقات را یکسان بیافریند و به عنوان مثال به انسان هم شاخ و یال و بال و… بدهد، بلکه مقتضای حکمت آفریدگار این است که جهان را به گونهای بیافریند که بیشترین خیر و کمال بر آن مترتب گردد و موجودات مختلف را که اجزاء به هم پیوسته آن را تشکیل میدهند، به گونهای بیافریند که متناسب با آن هدف نهایی باشد و نیز مقتضای حکمت و عدل الهی این است که هر انسانی را به اندازه استعدادش مورد تکلیف قرار دهد: «لا یکلف الله نفسا الّا وسعها[2] «خداوند، هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمیکند» و سپس با توجه به توانایی و تلاش اختیاری وی درباره او قضاوت کند: «و قضی بینهم بالقسط و هم لایظلمون؛[3] و در میان آنها، به عدالت داوری میشود، و ستمی بر آنها نخواهد شد»، و سرانجام، پاداش یا کیفری در خور کارهایش به او عطا فرماید: «فالیوم لا تظلم نفس شیئاً و لا تجزون الّا ما کنتم تعلمون[4]؛ (و به آنها گفته میشود) امروز به هیچ کس ذرهای ستم نمیشود و جز آن چه را عمل میکردید، جزا داده نمیشوید.»
از آیات فوق و آیات دیگر: «یونس، 44؛ آل عمران، 108؛ مؤمنون، 62؛ انبیاء، 47؛ اسراء، 15»، نفی ظلم و ستمگری از ساحت خداوند، به دست میآید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آموزش عقاید، اثر استاد مصباح یزدی، ج1، ص161.
2. تفسیر نمونه، ج11، اثر استاد مکارم شیرازی.
پی نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 437.
[2]. بقره/286.
[3]. یونس/54.
[4]. یوس/54.