واژه «رانت» به معنای نزدیک بودن به قدرت میباشد و رانت خواری استفاده نا مشروع از نزدیک بودن به مراکز قدرت و اشخاص قدرتمند را میگویند.
قرآن کریم میفرماید: «قارون از قوم موسی بود، ولی بر آنها ستم کرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل صندوقهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود. به خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمیدارد. و در آن چه خدا به تو داده سرای آخرت را جستجو کن، بهرهات را از دنیا فراموش منما، و همان گونه که خدا به تو نیکی کرده است نیکی کن و هرگز فساد در زمین منما که خدا مفسدان را دوست ندراد. (قاورن) گفت: این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آوردهام، آیا او نمیدانست خداوند اقوامی را قبل از او هلاک کرد که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند؟! (و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سئوال نمیشوند (و مجالی برای عذرخواهی آنان نیست).[1]
معروف است که قارون از بستگان نزدیک حضرت موسی ـ علیهالسّلام ـ بود و از نظر اطلاعات و آگاهی معلومات قابل ملاحظهای از توارت داشت و نخست در صف مؤمنان بود؛ ولی غرور ثروت او را به آغوش کفر کشید و بالاخره با پیامبر خدا به مبارزه پرداخت که سرانجام هلاک شد.
گرچه قارون از نزدیکان حضرت موسی ـ علیهالسّلام ـ بود، ولی آن حضرت او را به خاطر رفتار ناپسند و قدرت طلبی و ثروت اندوزی زیاد و طغیان از خود طرد کرد و او به دربار فرعون پناه برد. بنابراین، نمیتوان گفت که قارون به صرف اینکه از نزدیکان حضرت موسی ـ علیهالسّلام ـ بود با استفاده از همین نزدیک بودن رانت خواری و در جهت ثروتاندوزی از جایگاه و قدرت حضرت موسی ـ علیهالسّلام ـ سوء استفاده میکرد، چون اساساً حضرت موسی ـ علیهالسّلام ـ اجازه چنین کاری را به او نداد و او را از خود راند. پیامبران الهی و پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ در طول حیات و زندگانی خویش بسیار مراقب نزدیکان و خویشان خود بودند و اجازه رانت خواری و سوء استفاده از قدرت را به خویشان و نزدیکان خود نمیدادند و در زمان غیبت امام زمان ـ علیهالسّلام ـ نیز که رهبری و حاکمیت به عهده فقیه عادل و جامع الشرایط گذارده شده، تا کنون اجازه هیچ رانت خواری و سوء استفاده به نزدیکان خود ندادهاند و اگر موردی نیز مشاهده کردهاند، به شدت با آن برخورد کردهاند.
زمامداران و صاحبان قدرت و مسؤلان حکومت اسلامی نیز باید در مقابل چنین افراد فرصت طلبی هوشیار باشند و اجازه ندهند که اقوام و خویشاوندان آنها در پناه مقام و جایگاه آنان به منافع نامشروع مادی خود برسند.[2]
چنانکه حضرت علی ـ علیهالسّلام ـ در نامهای به مالک اشتر به هنگام فرمانداری مصر میفرماید: «همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خودخواه و چپاولگرند، و در معاملات انصاف ندارند، ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان و به هیچ کدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمین را واگذار مکن، و به گونهای با آنان رفتار کن که قرار دادی به سودشان منعقد نگردد که به مردم زیان رساند، مانند آبیاری مزارع، یا زراعت مشترک، که هزینههای آن را بر دیگران تحمیل کنند، در آن صورت سودش برای آنان، و عیب و ننگش در دنیا و آخرت برای تو خواهد ماند… حق را به صاحب حق، هر کس که باشد، نزدیک یا دور، بپرداز، و در این کار شکیبا باش و این شکیبایی را به حساب خدا بگذار، گرچه اجرای حق مشکلاتی برای نزدیکانت فراهم آورد، تحمل سنگینی آن را به یاد قیامت برخود هموار ساز…»[3] بنابراین داستان قارون و نسبت او با حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ را با رانتخواران جامعه امروز بیارتباط است؛ چون حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ اجازه رانتخواری و سوء استفاده را به قارون نداد که در جامعه امروزی ما نیز اگر عدهای رانت خوار و نزدیک به قدرت وجود داشته باشند باید از ناحیه زمامداران و مسئولان کشور طرد شده و بر اساس توصیههای حضرت امام علی ـ علیهالسّلام ـ عمل شود و قارونهای زمان را باید طرد کرد و ثروتهای باد آورده و اموال بیت المال را از آنها گرفت و به خزانه بیت المال برگرداند. و هشدارهای مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای نیز در چند ساله اخیر در همین راستا بوده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. علامه جعفری، محمد تقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، انتشارات بنیاد نهجالبلاغه.
2. علامه طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، (تهران، دارالکتب الاسلامیه)، ج 16، ص 76 ، 84 .
3. شهید مطهری، مرتضی، بیست گفتار، قم انتشارت صدرا، ص 31 و 106.
پی نوشت ها:
[1] . قصص/76 ، 78.
[2] . مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1367ش، ج 16، ص 152، 161.
[3] . نهجالبلاغه، ترجمه: محمد دشتی، نامه شماره 53، ص 587.