نویسنده: سید محمود طاهری
مظهرحق
بنمود سپهر ، صبح صادق را
بگشود نظر نفوس ناطق را
چرخ از رخ مهر و مه خجل گردید
چون دید رخ امام صادق را
آن مظهر حق ، امیر ایمان را
وجه الله و کاشف حقایق را
آن شه که به کاخ علم زد پرچم
بگرفت مغارب و مشارق را
بگشود به روی عقل هشیاران
درهای لطایف وحقایق را
افروخت چراغ شرع عاقل را
آموخت کتاب عشق عاشق را
یک پرتو آن جمالِ قدوسی
پیوست مطالع و شوراق را
دل ،جلوه حسن ایزدی داند
سلطان صفا ، امام صادق را
صاحب نظرآینه خدا بیند
آن طلعت بی مثال شارق را
از پرتو مهر ماه سیمایش
دل بگسلد ازجهان علایق را(1)
بی مهری روزگار ، تو را نیز در صف شهیدان جای داد ،تا مهر تأییدی باشد بر بی وفایی دنیا ، و نشانی باشد برغربت جانکاه تو . زمین بیش از این وزنت را برنتابید، و خاک ، جسم تو را در میان گرفت و در حالی که شرمنده عروج زودهنگامت
شده بود؛و هستی ،آگاه بود که تو از فراسوی نورو آن سوی سرور آمده بودی تا چشمه سار امامت ، همچنان جوشان و جاری باشد؛ و تو ششمینِ آنها باشی.
قلم آفریدگار ، پیکره ات را آمیزه ای از جمال ظاهرزیبایی باطن قرار داد ، و دل ربایی صورت و شکوه سیرت را یک جا در وجود تو گرد آورد . مهر تو چون نور خورشید، دوست و دشمن را فرا می گرفت و نسیم عطوفتت حتی کینه توزان را نوازش می کرد؛ بزرگواری ات مخالفان راهم به تعظیم و ستایش در برابر تو وامی داشت؛ و عظمت و شکوه خدایی تو دشمنانت راهم به فروتنی وا می داشت و جلالت ، بدخواهان را مرعوب می ساخت . تو از آن سرچشمه دانشی نوشیدی که پایانی برایش نیست، و از خاندانی گوهر«عصمت» به ارث برده ای که کهنگی و افولی ندارد و چه زیبا می گوید عطار نیشابوری:
«آن سلطان ملت مصطفوی ،آن برهان حجت نبوی ،آن عالم صدیق ، آن عالِم تحقیق ، آن میوه دل اولیا ،آن جگر گوشه انبیا: آن ناقل علی (علیه السلام) آن وارث نبی ،آن عارف عاشق ، ابومحمد جعفر صادق (علیه السلام) که اگر تنها ،صفت اوگویند به زبان عبارت من راست نیاید ، که در جمله علوم و اشارات وعبارات بی تکلف به کمال ، بودو قدوه جمله مشایخ بود. واعتماد همه بر او بود و مقتدای مطلق بود و همه الهیان را شیخ بود و همه محمدیان را امام بود ،هم اهل ذوق را پیشرو بود و هم اهل عشق را پیشوا؛ هم عباد را مقدم بود و هم زهاد را مکرم؛ هم در تصنیف اسرار حقایق ، خطیربود؛ هم در لطایف اسرار تنزیل و تفسیر،بی نظیر.»(2)
روزشمار زندگی
امام جعفر صادق (علیه السلام)، پیشوای ششم ، در 17 ربیع الاول سال 83 هجری قمری ولادت یافت .نام آن حضرت ، ـ چنان که مشهور است ـ جعفر ، کنیه اش ابوعبدالله و لقب هایش «صابر» ، «فاضل» ، «طاهر» و «صادق» است ؛و از همه مشهورتر «صادق.» مادر ایشان ، فاطمه ، ملقب به «اَم فَروهَ» است، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر ،که از شاگردان و اصحاب نزدیک امام زین العابدین (علیه السلام) بود ،و یکی از هفت فقیه معروف مدینه .
امام صادق (علیه السلام) پس از درگذشت پدرش ، امام محمدباقر (علیه السلام)، در سال 114 هـ .ق ، در 31 سالگی به امامت رسید. در زمان او ، پایه های حکومت امویان ،براثر قیام های هواداران آل علی و آل عباس ،در سراسر بلاد اسلامی ، سست گردیده بود ، و سرانجام ، این حکومت درسال 132 سقوط کرد و عباسیان برمسند خلافت نشستند . در این میان، زمینه مساعدی برای نشر حقایق اسلامی فراهم آمد و امام صادق توانست بسیاری از مسلمانان مستعد را با روح آموزه های اسلامی آشنا کند، و اطلاعات دینی گسترده ای در زمینه های الهیات فقه ، حقوق ، سیاست، اخلاق … در اختیار جامعه اسلامی ،به ویژه طرفداران آل علی قرار دهد.
آن حضرت ،سرانجام پس از عمری تلاش برای ادای تکلیف دینی و معرفی راستین آیین محمدی و حفظ حراست از آن ، و بر جای گذاشتن دریایی ازعلوم و معارف ، و پرورش چند هزار شاگرد ، در 65 سالگی بدرود حیات گفت . امام در دوران زندگی پربرکت خویش ، از سوی خلفای وقت ، آزار بسیار دید و بارها تبعید شد. در پایان ، در 25 شوال سال 148 هـ .ق به وسیله زُهری که منصور دوانیقی به آن حضرت خورانید ، مسموم و شهید شد . بدن مطهرش را در گورستان بقیع ـ در انتهای جنوب شرقی شهر مدینه ـ کنار قبر امام حسن مجتبی ، و امام زین العابدین و پدرش ، امام محمد باقر (علیه السلام) به خاک سپردند.(3)
امام صادق (علیه السلام) جامع علوم
یکی از ویژگی های برجسته امام صادق (علیه السلام) ،جامعیت علمی ، و توفیق ایشان در گسترش بسیاری از این علوم در جامعه بشری است . «آن حضرت ، نه تنها در علم ادیان و علوم دینی ، بلکه در علم ابدان نیز مرجعیت داشت. تبحر او در طب و شیمی آن زمان به حدی بود که جابر بن حیان ، کیمیادان معروف مسلمان ، در رساله های خویش بارها وی را سَرور و استاد خود خوانده است. به طور کلی امام صادق (علیه السلام) در تاریخ علوم اسلامی ، عنوان «معلم» دارد؛زیرا بزرگان و استادان علوم اسلامی در زمان او پس از او ـ بی واسطه یا باواسطه ـ شاگردان او بوده اند ؛ و چون
نقش علمای اسلام در تکمیل و غنی ساختن فرهنگ و تمدن بشری معلوم است ، می توانیم امام جعفر صادق (علیه السلام) را ـ صرف نظرازمقام امامت ـ یکی از بزرگ ترین چهره های علمی و فرهنگی تمدن بشری بنامیم .بنابراین ، تعلیمات امام صادق (علیه السلام) ، منحصر به علوم الهی نبود، و در قلمرو گسترده تعالیم و درس های او ،علوم طبیعی و تجربی نیز سهم بسزا داشت . یکی از محققان عرب به نام دکتر یحیی الهاشمی کتابی نوشت به نام الامام الصادق ملهم الکیمیا؛ یعنی امام صادق (علیه السلام) الهام بخش شیمی؛ که بر این اساس ، امام صادق (علیه السلام) را پدر شیمی خوانده اند.»(4)
ابن خلکان می نویسد :«فضایل امام جعفر صادق (علیه السلام) مشهور است ، و اهل کیمیا صناعت کیمیا بدو نسبت کنند؛ و نیز علم حروف و جعفر بدو نسبت کنند. و شاگرد او ، ابوموسی جابر بن حیان ، کتابی مشتمل بر هزار ورق در رسایل [امام] جعفر صادق، تألیف کرد، و رساله های امام در آن تألیف پانصد رساله است.»(5)
شهید مطهری نیز در این باره می گوید:
از نظر قرائت و تفسیر، یک عده شاگردان امام (علیه السلام) هستند، و امام با دیگران درباره قرائت آیات قرآن و تفسیرهای قرآن مباحثه کرده است . در باب نحله فقهی نیز مکتب امام صادق (علیه السلام) قوی ترین و نیرومند ترین مکتب های فقهی آن زمان بوده ؛ به طوری که اهل تسنن هم قبول دارند.
تمام امام های اهل تسنن ـ یا بلاواسطه و یا باواسطه ـ شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردی کرده اند. در رأس ائمه اهل تسنن ، ابوحنیفه است و نوشته اندکه او دو سال شاگرد امام (علیه السلام) بوده است . مالک بن انس ، شافعی [و] احمدبن حنبل ، سه امام دیگراهل تسنن نیز دانش خویش را مدیون امام صادق (علیه السلام) هستند. محمد شهرستانی صاحب کتاب الملل و النحل گفته است که امام صادق (علیه السلام) علمی جوشان داشت . جاحظ نیز که ملا وادیب و جامعه شناس و مورخ عصر خویش است ،می گوید: «جعفر بن محمد نیا را از علم و فقاهت پر کرد»(6)
اساساً امام صادق (علیه السلام) علم را نامحدود می دانست و عقیده داشت علومی در جهان های دیگر هست که آدمی با اندیشه و عقلی که در این جهان به علوم پی می برد، نمی تواند آنها را درک کند. نظریه «نسبیت» انیشتین را ،امام صادق (علیه السلام) قرن ها پیش به درستی مطرح کرده بود. یکی از بزرگان و تاریخ نگاران معروف در دوره عباسیان ، که درباره امام جعفر صادق (علیه السلام) بسیار مطلب نوشته، ابن ابی الحدید است . این مورخ می گوید:«تا مدتی پس از رحلت امام صادق (علیه السلام) و تقریباً به مدت یک قرن و نیم تا دو قرن بعد از او ،هر مدرسی که در عربستان و بین النهرین و عراق و خراسان و فارس تدریس می کرد،به امام جعفر صادق (علیه السلام) استناد می جست . در کتاب های مورخین شیعه ،شماره علوم امام صادق (علیه السلام) را از یکصد تا پانصد علم نوشته اند»(7)
پی نوشت ها :
1.حکیم الهی قمشه ای ، دیوان اشعار ، صص 363 و 364.
2.فرید الدین عطار نیشابوری ، تذکره الاولیاء ، تصحیح : دکتر محمد استعلامی ، صص 12 و 13.
3. نک: محمد رضا حکیمی ، بعثت ،غدیر ، عاشورا، مهدی ، صص 128 و 129 ، 139 و 140.
4.همان ، صص 129،136.
5. ابن خلکان ، وفیات الاعیان ، تصحیح و تعلیق :دکترفاطمه مدرسی ، ج1 ، ص278.
6. نک :مرتضی مطهری ، سیری در سیره ائمه اطهار ، صص147 و 148.
7. نک: مغز متفکر تشیع ، مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ ، ترجمه : ذبیح الله منصور، صص 208 و 209.
منبع:نشریه گلبرگ ،شماره 123.