واژهگزینی یا معادلیابی، آن است که «مترجم، عبارت متن اصلی را با موقعیتی مشابه در زبان مقصد، مقایسه کند و مضمون آن عبارت را با لغت، اصطلاح یا تمثیلی متفاوت بازگوید، به طوری که ترجمه، همان تأثیری را در خواننده ایجاد کند که متن اصلی آن تأثیر را در خواننده ایجاد می کند.»
براین نکته بایستی تاکید نمود که هیچ واژهای در زبان مقصد معادل همانند کاملا مطابقی ندارد. واژههای همانند مثل دسته کلیدی هستند که برخی از آنها به هیچ وجه در قفل نمیروند، پارهای از آنها وارد قفل میشوند، اما کاری از آنها ساخته نیست و اندکی از آنها به راحتی درون قفل میلغزند و آن را باز می کنند.
مترجم ماهر باید واژههای دسته سوم را از میان هزاران واژه زبان مقصد برگزیند، و آنها را در برابر واژه زبان مبدأ قرار دهد.
اصول واژه گزینی
واژه گزینی اصول متعددی دارد که پارهای از آنها را بیان میکنیم:
1. تکیه نکردن بر پیشینههای ذهنی
مترجم قرآن در آنجا که به معنای واژهای علم اجمالی دارد، نباید به ذهنیات خود تکیه ورزد. واژههای زبان مبدأ طبع شان چنان است که همیشه به یک معنی نیستند. هر زبان آموزی در نخستین برخورد با واژههای زبان دوم، معنای اولیه و فراگیر واژه را فرا میگیرد، بنابر این طبیعی است هر گاه با آن واژه روبرو شود ـ در هر مقام و زمانی ـ سعی میکند معنای متداعی را به زور در گلوی واژه مبدأ بریزد. نتیجه این کار، ارائه ترجمهای نارسا، پرغلط و نامفهوم میشود؛ بنابراین مترجم به علم اجمالی خود نباید بسنده کند، بلکه باید پیوسته منابع و مآخذ لغوی، تفسیری و… را در پیش رو داشته باشد تا هرجا احساس کرد معنایی سر از فرمان باز می زند و در جای خود نمینشیند، همت ورزد و معنایی برازنده از معانی گوناگون آن بیابد.
2. انتخاب برترین معادل
واژهای که تعداد زیادی همانند دارد، باید اول نیک سنجیده شود و سبک و سنگین گردد اگر تمامی آن ها در جایگاه ما به کار میآمد، از میان آنها برترین ها را برگزید؛ اما اگر به کار نمیآمدو همه معانی در جایگاه مورد نظر درست نمی باشند، در این حال باید به چند نکته توجه داشت:
الف) گاه واژه در زبان مبدأ دارای معانی بسیاری است، به طوری که لباس زبان مقصد، بر اندام واژه کوتاه میآید، مگر معانی، همه با هم آورده شوند. در این صورت باید تمام معانی را برگرداند. مثلاً واژه «کُفُورًا »[1] در بردارنده دو معنای ناسپاسی و انکار در کنار هم است؛ بنابر این اگر آن را به یکی از آنها ترجمه کنند، نارسا خواهد شد.
ب) در بیشتر موارد معانی متعدد واژه، مشترک لفظی است، به طوری که هر یک از آن معانی، به تنهایی میتوانند ارائه شوند. در این صورت باید برای ترجمه تمام احتمالات را بررسی کنیم و آنگاه به تناسب مقام و سیاق، بهترین را برگزینیم. حال این بهترین نیز گاه میتواند مشترک لفظی باشد، مانند: ترجمه « َأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ »[2] به «خویشان مان و خویشان تان» که واژه «خویش» مانند «نفس» دربردارنده هر دو معنای «خود» و «خویشاوند» است. و گاهی میان دو معنی در زبان مقصد، فرسنگها فاصله وجود دارد با کنکاش این واژهها، نخست باید معانی گوناگون آنها را لحاظ کرد و آنگاه معنی صحیح را جا گزین کرد. البته باید توجه داشت لفظی که دارای معانی متعددی است، اگر یک آیه به معنای خاصی به کار رفت، در موارد دیگر نیز حتما به همان معنی نمی باشد، مانند: واژه «یقین» که گاه به معنای «قطع و اطمینان» است و گاه به معنای «مرگ».
3. ریشهیابی صحیح
در ترجمه مطلوب ریشهیابی صحیح کلمات بسیار مهم است. گاه کج فهمی در تشیخص ریشهها، ناسازگاریهایی پدید میآورد. مثلاً ریشه « هُدْنَا » در « إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ »[3] را اگر به غلط از «هدی، یهدی» پنداشتیم، ترجمه میشود «ما به سوی تو هدایت یافتهایم[4]…» حال آنکه این واژه از خانواده «هاد، یهود» است، یعنی «ما به سوی تو بازگشتهایم»[5]
واژه گزینی ترجمهها در سه مرحله انجام میپذیرد که در اینجا به اختصار اشاره می کنیم:
الف) معادل ساختاری:[6] در این مرحله مترجم قرآن باید با تحلیل سازهها و شناختی که از ساختارهای واژگانی و نحوی زبان عربی و زبان مقصد دارد، معادلهایی مناسب را برگزیند. برابریابی ساختاری مترجم قرآن باید خود را در فضای ادبی زبان قرآن قرار دهد و مجازها، استعارهها، آرایههای ادبی و… را آن گونه که هست، درک کند و به زبان مقصد برگرداند.
ب) معادل معنایی:[7] در این سطح پیام و محتوای جمله در قالب زبان مقصد قرار میگیرد. معادل ساختاری بیشتر در مواردی است که مترجم میخواهد، ساختار ادبی متن مبدأ (قرآن) را به زبان مقصدمنتقل کند، مانند: مجاز و استعارهها؛ ولی معادل معنایی، فراتر از معادل ساختاری، است و به عبارت دیگر معادل ساختاری مکمل معادل معنایی است و در ترجمه قرآن هر دو باید لحاظ گردند.
ج) معادل کنشی:[8] با لحاظ برابر گذاری کنشی، مسائل فرامتنی مورد نظر قرآن نیز، در شریان ترجمه جریان مییابد و به وسیله آن در ترجمه روح و نشاط میبخشد، یک نمونه از موارد این نوع برابر گذاری حفظ لحن آیات است. برقراری تعادل ترجمهای در این مرحله کمی دشوار است، ولی انجام آن ترجمه را غنی میسازد. البته مترجم قرآن به هیچ وجه نباید حس شخصی خود نسبت به یک لفظ را، در برابریابی واژهها دخالت دهد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آموزش ترجمه و مفاهیم قرآن؛ مسعود وکیل.
2. روش ترجمه آسان قرآن؛ ابوالفضل بهرامپور.
پی نوشت ها:
[1] . اسراء/ 89.
[2] . آلعمران/ 61.
[3] . اعراف/ 156.
[4] . ترجمه الهی قمشهای، ص170 و ترجمه مغری.
[5] . ترجمههای فولادوند، ص170؛ خواجوی، ص64؛ خرمشاهی، ص170؛ آیتی، ص176؛ و سیدرضا سراج، دهلوی، فیض الاسلام، کاویانپور، مجتبوی، مصباحزاده، پورجوادی، یاسری، مکارم شیرازی، شعرانی، اشرفی تبریزی و…
[6] . structural equiralence.
[7] . semantic equiralence.
[8] . pragmatic equiralence.