قرآن میفرماید: « وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأرْضِ خَلِیفَهً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ؛[1] هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در روی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد، فرشتگان گفتند: (پروردگارا)! آیا کسی را در زمین قرار میدهی که فساد و خونریزی کنند؟ (زیرا موجودات زمینی دیگر که قبل از آدم پا به عرصه وجود گذاشتند به حکم طبع جهان ماده نیز آلوده به فساد و خونریزی شدند، اگر هدف از آفرینش انسان عبادت است) ما تسبیح و حمد تو را به جای می آوریم. پروردگار فرمود: من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»
مفسران در تفسیر این آیه در مورد اینکه فرشتگان از کجا آگاه شده بودند که انسان در روی زمین فساد می کند، ، نظرات متفاوت دارند:
1- ممکن است آیه اشاره به دورهای قبل از آمدن حضرت آدم باشد چنانکه روایات بر آنان دلالت دارند.[2]
2ـ مراد موجوداتی است به «نام جنّ» که خداوند آنها را از زمین طرد نموده است.[3] شبیه این حرف را مرحوم طبرسی فرموده است.[4]
3ـ در تفسیر نمونه میخوانیم: «پیشگویی فرشتگان به خاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روی زمین نبود، بلکه بیش از او نیز مخلوقات دیگری بودند که به نزاع و خونریزی می پرداختند.[5] علاوه بر آیه ی فوقالذکر، روایات زیادی این مسئله را بیان نموده است که به عنوان نمونه به یک روایت اشاره میشود:
امام باقر ـ علیه السّلام ـ از پدرانش تا میرسد به امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ نقل نموده که فرمودند: «هنگامی که خداوند خواست موجودی با دست خود آفریند، بعد از گذشت هفت هزار سال از وجود موجوداتی به نام جنّ و نسناس پردههای آسمان را کنار زد و به ملائکه فرمود: به اوضاع جن و نسناس، نظر کنند، پس فرشتگان، معاصی و ریختن خون ناحق و فساد در زمین را دیدند و دیدن این صحنهها برای آنان گران آمد، لذا عصبانی شدند و تأسف خوردند به حال آنها و عرضه داشتند: خدایا! با دیدن این صحنهها چرا انتقام نمیگیری؟ فرمود: من میخواهم روی زمین خلیفه قرار دهم، که حجت من بر آنها باشد.»[6]
در این روایت هم از دو گروه موجودات قبل از آدم نام برده شده است. بد نیست بدانید که دانشمندان فسیلهایی کشف کردهاند مربوط به نیم میلیون سال قبل و یا فزونتر که نشان میدهد آدم ابوالبشر نخستین انسانی نیست که در پهنه ی زمین به وجود آمده است؛ بلکه قبل از او انسانهایی وجود داشته که به عللی منقرض شدهاند. ولی در عین حال انسان کنونی ارتباطی به انسانهای پیشین ندارد.
استاد سبحانی در ذیل این گفتهها، حدیثی را از مرحوم صدوق نقل میکند به این مضمون که، خدا هزار هزار جهان و هزار هزار آدم آفریده است و شما در پایان آن جهانها و آن آدمیان قرار گرفتهاید.[7] و یکی از دانشمندان به نام کووید تا سال 1801 از کنار هم چیدن استخوانهای فسیل، در حدود 23 نوع موجود را که دیگر نسلشان منقرض شده است بازسازی کرد[8] و این موارد هم نشان میدهد که موجوداتی قبل از انسان وجود داشته است. بنابراین میتوان گفت: از آیه 30 سور بقره استفاده میشود، که موجوداتی قبل از حضرت آدم روی زمین وجود داشتهاند، و در روایات، آنها را به نام جنّ یا جن بنی الجان و نسناس یاد کردهاند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مدخل مسائل جدید در علم کلام، استاد سبحانی، ج 1، ص 200 ـ 235.
2. ایان باریبور، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص 101 ـ 133.
3. تکامل در قرآن، آیت الله مشکینی، تمام کتاب.
4. مرتضی رضوی، خلقت آدم و بحثی در تکامل.
پی نوشت ها:
[1] – بقره/ 30.
[2] – طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوّم، 1379 هـ ق، ص 119.
[3] – فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 1، ص 107.
[4] – ابوعلی طبرسی، مجمعالبیان، دارالمعرفه، چاپ دوّم، 1408 هـ ، ج 1 و 2، ص 177.
[5] – ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، 1370، ج 11، ص 174.
[6] – تفسیر الصافی، ج 1، ص 107.
[7] – ر. ک: سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، چاپ اوّل، 1375، ج 1، ص 227.
[8] – ر. ک: ایان باربور، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوّم، 1374، ص 102.