مطابق روایات شیعه، قتل‌ها در چه زمانی رخ می‌دهد؟

مطابق روایات شیعه، قتل‌ها در چه زمانی رخ می‌دهد؟

با توجه به احادیث اهل ‌بیت، جهان، اندکی قبل از ظهور شاهد جنگ‌های خونینی خواهد بود. مردم با مشاهده و مواجهه با این جنگ‌ها به استقبال مصلحی جهانی خواهند رفت و حضرت در این شرایط با کمترین استقامتی از طرف مخالفین خود و ظالمین، عالم را فتح خواهد کرد.
امام‌ صادق‌ علیه‌السلام فرمود: «لا یکون هذا الأمر حتی یذهب ثلث الناس؛ این امر (قیام امام‌ ‌زمان‌ علیه‌السلام) واقع نمی‌شود تا اینکه دو سوم مردم از بین بروند». راوی می‌گوید: به حضرت عرض کردم اگر دو سوم مردم از بین بروند، چه‌ کسی باقی می‌ماند؟ حضرت فرمود: أما ترضون أن تکونوا الثلث الباقی؛ آیا راضی و خرسند نمی‌شوید، شما از یک‌ سوم باقی‌ مانده باشید».[۱] همچنین زراره می‌گوید به امام‌ صادق‌ علیه‌السلام عرض کردم: آیا ندای آسمانی حقیقت دارد؟ فرمود:‌ «ای والله حتی یسمعه کل قوم بلسانهم؛ آری به خدا سوگند، چنان است که هر قومی با زبان خودشان آن ‌را می‌شنوند» و قال‌ علیه‌السلام «لا یکون هذا الامر حتی یذهب تسعه اعشار الناس؛ این امر محقق نمی‌شود تا اینکه نه دهم مردم از میان بروند».[۲] سلیمان‌بن‌خالد می‌گوید از امام ‌صادق‌ علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: «قدم القائم موتتان: موت احمر و موت ابیض حتی یذهب من کل سبعه‌ خمسه. الموت الاحمر السیف و الموت الابیض الطاعون؛ قبل از قیام قائم دو نوع مرگ رخ می‌دهد، مرگ سرخ و مرگ سپید، تا اینکه از هر هفت نفر پنج نفر از بین برود؛ مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سپید با طاعون است».[۳] با ملاحظه این احادیث و احادیث دیگر پی‌خواهیم برد که حجم وسیعی از کشتارها و خون‌ریزی‌ها مربوط به دوران پیش از قیام امام مهدی‌ علیه‌السلام و قبل از ندای آسمانی است. گرچه برخی از روایات نیز از مجعولات و اسرائیلیات بوده و با اهداف و انگیزه‌های خاصی مانند خدشه‌دارکردن چهره نهضت جهانی و حکومت امام موعود و یا توجیه کشتارها در فتوحات و… وارد کتاب‌های روایی شده و کشتارهای زیادی را به امام ‌زمان نسبت داده است.
بسیاری از روایاتی که در آن کشتارهای گسترده ای به حضرت مهدی علیه‌السلام نسبت داده شده از روایات مرسل و مرفوعه است و مشکل سندی دارد؛ همانند روایتی را که فضل‌بن‌شاذان مرفوعاً از امام‌ صادق‌ علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمود: «یقتل القائم‌ علیه‌السلام حتی یبلغ السوق. فیقول له رجل من ولد ابیه…؛ حضرت‌ قائم‌ علیه‌السلام آن ‌قدر از انسان‌ها را می‌کشد که تا ساق پا را خون فرا می‌گیرد تا آنکه شخصی از فرزندان پدرش به او اعتراض شدید می‌کند…».[۴] البته همچنان که اشاره شد این حدیث مرفوعه بوده و مشکل سندی دارد و از طرفی محتوا و دلالتش ناتمام است؛‌ زیرا ممکن است که «سوق» که در روایت آمده مقصود از آن شهر یا محلی مانند «سوق‌الاهواز» باشد. خصوصاً آنکه در حدیث مذکور سخن از خون به‌ میان نیامده است؛ لذا چنین به ‌نظر می‌رسد که «سوق» محل و مکان مخصوص باشد.
و نیز برخی از روایات به‌ جهات دیگری ضعف سند دارد؛ در روایتی از امام ‌صادق‌ علیه‌السلام نقل شده که فرمود: «… و به‌‌حدی از ظالمان را خواهد کشت که جاهلان می‌گویند: اگر این مرد از ذریه محمد بود ترحم می‌کرد».

ولی این روایت از حیث سند مورد اشکال است؛ زیرا در سند آن احمدبن‌عثمان که مجهول می‌باشد، وجود دارد.[۵] زرّبن‌حبیش از امام علی‌ علیه‌السلام نقل می‌کند که می‌فرمود:‌ «خداوند به ‌واسطه مردی از ما فتنه‌ها و آشوب‌ها را برطرف می‌سازد و آنان (فتنه‌گران) را خوار و ذلیل می‌گرداند و بر آنان جز شمشیر وارد نمی‌کند. شمشیر بر دوش نهاده و هشت‌ ماه به ‌‌شدت مبارزه می‌کند تا اینکه می‌گویند: به خدا سوگند این از فرزندان فاطمه نیست، اگر از فرزندان فاطمه بود به ما رحم می‌کرد».[۶] و از عیسی‌بن‌خشاب نقل شده که به امام ‌حسین ‌علیه‌السلام عرض کردم: آیا شما صاحب این امر هستید؟ فرمود: «لا، ولکن صاحب‌الامر الطرید الشرید الموتور بابیه المکنی بعمّه، یضع سیفه علی عاتقه ثمانیه اشهر؛ نه، ولی صاحب امر، رانده شده،‌ دور افتاده، خون‌خواه پدرش و داراری کنیه عمویش می‌باشد. شمشیرش را هشت ماه بر دوش خود می‌نهد».[۷] و از ابوبصیر نقل شده که گفت: شنیدم که امام ‌باقر‌ علیه‌السلام می‌فرمود: «یضع السیف علی عاتقه ثمانیه اشهر هرجاً هرجاً حتی یرضی الله. فقلت: فکیف یعلم رضی‌ الله؟ قال: یلقی الله فی قلبه الرحمه…؛ شمشیر را هشت ماه بر دوش خود می‌ندهد و به ‌شدت مبارزه می‌کند تا اینکه خداوند راضی شود. عرض کردم: چگونه رضایت خدا را می‌داند؟ فرمود: خداوند در دل ایشان رحمت قرار می‌دهد».[۸] این روایات از حیث سند ضعیف هستند؛ زیرا در سند اول و دوم عمربن‌قیس و عیسی‌بن‌خشاب وجود دارند که هر دو مجعولند.
و در سند روایت سوم ابن‌ابی‌حمزه واقع شده که او هم مورد تضعیف قرار گرفته است.
از طرفی دیگر ممکن است که مقصود از این احادیث، مدت عملیات تهاجمی لشکریان حضرت باشد که در طول هشت ماه ادامه می‌یابد.
این نکته نیز قابل توجه است که کاری بس عظیم که حضرت انجام می‌دهد، یعنی همان گسترش حکومت عدل جهانی در سطح کره زمین، اقتضای چنین قتل و کشتاری گرچه در حدی محدود را دارد؛ زیرا با قیام حضرت هرگز ستمگران ساکت نخواهند بود، ولی این کشتارها را در مقابل قیام‌ها و نهضت‌های دیگر که ملاحظه می‌کنیم چندان قابل توجه نیست.
پی‌نوشت‌ها
1. کمال‌الدین، شیخ صدوق، ج2،‌ ص655و 656، باب57، ح29.
2. الغیبه، نعمانی، ص۲۷۴، باب۱۴، ح۵۴.
3. کمال‌‌الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۵۵، باب۵۷، ح۲۷.
4. بحارالانوار، علامه مجلسی،‌ ج۵۲، ص۳۸۷، باب۲۷، ح۲۰۳.
5. مستدرک علم رجال الحدیث، علی نمازی شاهرودی، ج۱، ص۳۶۵.
6. کنزالعمال، متقی هندی، ‌ج۱، ص۵۸۹.
7. کمال‌الدین، شیخ صدوق، ج۱،‌ ص۳۱۸، باب۳۰، ح۵.
8. الغیبه، نعمانی، ص164.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید