آیا این موضوع حقیقت دارد که فردی که خودکشی کرده تا زمان مرگ واقعی اش در دنیا در حوالی قبرش در ظلمات و تاریکی به سر می برد یعنی به طور واقعی وارد دنیای دیگری نخواهد شد؟

آیا این موضوع حقیقت دارد که فردی که خودکشی کرده تا زمان مرگ واقعی اش در دنیا در حوالی قبرش در ظلمات و تاریکی به سر می برد یعنی به طور واقعی وارد دنیای دیگری نخواهد شد؟

بشر پیرامون واقعه مرگ و چگونگی درگیری انسان با این واقعیت سهمگین و رخدادهایی که قبل و بعد از آن صورت می گیرد هیچ اطلاعی ندارد و هیچ راهی هم از طریق علوم بشری نمی تواند او را به این حقایق برساند. تنها راهی که ما را به این وقایع آشنا می کند قرآن و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ است.
البته درک خیلی از قضایا و وقایع برزخ برای ما ممکن است مبهم باشد و تصویری که پیش روی ما باشد تصویر روشنی نباشد ولی با مراجعه به کتاب آسمانی قرآن و سخنان اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ متوجه این نکته می شویم که خبرهایی هست و باید خود را برای وقایعی نه چندان تلخ و عظیم آماده کنیم.
با رجوع به متون دینی و معارف اسلامی این مطلب برای ما روشن می شود که:
آدمی هنگام مرگ لحظه ای برای او پیش می آید که هنوز فرشته مرگ را ملاقات نکرده و هنوز جان نسپرده است امّا متوجه می شود که پرده های ظواهر دنیا از پیش روی او کنار رفته و حقایقی بر او ظاهر می شود و این لحظه ای است که زبان آدمی از حرف زدن می ایستد ولی چشم باطن او نظاره گر این وقایع برزخی می باشد. از این لحظه به «زمان معاینه» تعبیر شده یعنی زمانی که چشم آخرتی و برزخی انسان باز می شود و در همین لحظه است که انسان مال و فرزند و عمل خود را می بیند و با آنها گفتگویی دارد[1]. (در روایت آمده است: انسان در هنگام مرگ، مال و فرزند و عمل خود را می بیند و به مال خود می گوید من برای کسب و اندوختن تو بسیار حریص و بخیل بودم، تو برای من چگونه ای؟ مال در پاسخ می گوید به مقدار کفن از من برگیر. سپس به فرزندان می گوید، بخدا سوگند من شما را بسیار دوست داشتم و حفاظت می کردم شما برای من چه می کنید؟ آنان می گویند تو را به قبر رسانیده در آن دفن می کنیم. آن گاه به کردار خویش می گوید من به تو رغبتی نشان نمی دادم و برایم سنگین بودی تو برای من چه می کنی؟ عمل انسان می گوید من در قبر و قیامت و نشور با تو خواهم بود تا به حضور پروردگارت برسیم.)[2] پس از زمان معاینه انسان در وادی مرگ فرو می رود و با رخدادی نه چندان تلخ روبرو می شود و با سپردن جان خود به فرشته مرگ و عزرائیل انسان به عالم برزخ منتقل می شود. این چنین نیست که آدمی یک مرگ واقعی و یک مرگ غیر واقعی داشته باشد و بین اینها او در یک جای خاصّی سیر و گردش کند بلکه شروع واقعه مرگ با زمان معاینه آغاز می شود و سپس مرگ او محقق می شود و انسان به محض جان سپردن به برزخ منتقل می شود. عالم دیگری بین دنیا و برزخ نیست که در آنجا برای مدّتی بماند یا وقایع خاصّی را ببیند. اگر چه انتقال آدم از دنیا به برزخ برای بعضی به راحتی و سرعت صورت نمی پذیرد ولی بالاخره پیش روی انسانها یک عالم بیشتر نیست و آن هم برزخ است و به محض جان دادن از عالم دنیا به عالم برزخ منتقل می گردد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. معاد شناسی، علامه طهرانی.
2. معاد، شهید دستغیب.
3. منازل الاخره، محدث قمی.

پی نوشت ها:
[1] . ر.ک، مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ اول، 1368، جلد4، صفحه 653 –654.
[2] . ر.ک، فیض کاشانی، ملامحسن، علم الیقین، تحقیق محسن بیدارفر، انتشارات بیدار، 1418، جلد 2، صفحه 1070.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید