حیات برزخی به چه کیفیتی است؟

حیات برزخی به چه کیفیتی است؟

اثبات کردن حیات و زندگی در برزخ فرع بر مسأله ثبوت ارواح است. چون در عالم برزخ جسم مادی وجود ندارد و روح به آنجا منتقل و از نعمت های الهی برخوردار می شود و یا به عذاب الهی دچار می گردد و زندگی برزخی مثل خواب دنیائی است که شخص خواب می بیند و سیر می کند و احساس خوشحالی یا رنج می کند، گرچه جسم او در بستری نرم خوابیده است، اما بدن مثالی و یا جسم لطیف و سبک او در سیر است و از عذاب یا نعمت برخوردار است ولی ما که در کنار او هستیم آن درد یا لذت او را درک نمی کنیم، گرچه بیداریم و بر بالین بستر او نشسته ایم.
بنابراین کیفیت حیات برزخی برای ما قابل احساس نیست مگر اینکه به آن عالم منتقل شویم ولی در اینکه از حیات و زندگی مناسب با آنجا برخورداریم شکی نیست و آیات و روایات متعددی رونشگر این مطلب هستند.
روح بعد از پایان زندگی دنیا در جسم لطیفی قرار می گیرد که از بسیاری عوارض جسم مادی بر کنار است ولی از آن نظر که شبیه این جسم مادی است به آن بدن مثالی می گویند، که نه کاملا مجرد است و نه مادی محض، بلکه یک نوع «تجرد برزخی» است. البته همانگونه که درک حقیقت زندگی عالم آخرت برای ما اسیران زندان عالم ماده غیر ممکن است، آگاهی از جهان برزخ به طور کامل نیز ممکن نیست چون جهانی است محیط بر دنیا و بالاتر از آن.
ولی با استناد به برخی از روایات و کلمات دانشمندان می توان آن را به حالت خواب تشبیه کرد. در خوابهای راستین، روح انسان به نقاط مختلف پرواز می کند و مناظری را می بیند و لذت می برد و گاه متألم می شود.[1] پس انسان دارای روح مجرد است و بعد از مرگ وارد عالم برزخ شده و تا قیامت در آنجا می ماند و در این مدت یا متنعّم به نعمتهای برزخی است و یا معذّب به عذاب برزخی.
انسان در عالم برزخ، زنده و در سیر و سلوک به سمت خداوند است با بدنی مناسب با عالم برزخ که خدا به او عطا کرده که او همین شخص دنیائی است و از علم و شعور مناسب با آن عالم و بدن برخوردار است. بنابراین علم و آگاهی گاهی از راه درس خواندن و… فراهم می شود و گاهی از راه تهذیب نفس و این علم و حیات در برزخ وجود دارد.[2] قرآن فرموده: برزخی هست که گروهی در نعمت اند مثل شهداء[3] و گروهی در عذابند مثل فرعون…[4] ولی وارد جزئیات آن نشده است، جزئیات را روایات مشخص کرده است.[5] برخی روایاتی دلالت بر نوعی حیات برزخی می کنند که ارتباط با این جهان مادی هم دارد و بعضی از سخنان را می شنوند چنانچه امام علی(علیه السلام) در برگشت از صفین در کنار قبرستان پشت کوفه ایستاد و با مردگان سخن گفت و فرمود: اجازه سخن گفتن ندارند و اگر اجازه داشتند به شما خبر می دادند که بهترین زاد و توشه در سفر آخرت پرهیزگاری است.[6] اضافه بر روایات، ارتباط دانشمندان با عالم برزخ هم نشان می دهد که در آنجا انسان ها از ادراکات گسترده تری برخوردارند و گاه بخشی از علوم خود را از طریق ارتباط با مردم این جهان به آنها منتقل می کنند.[7] برزخ، حیاتی است که واقعیت را به انسان می فهماند چون انسان در حیات دنیا خیلی از واقعیتها را نفهمیده و در آنجا واقعیتها برای او روشن می شود.[8] در برزخ گرچه عمل نیست ولی مانعی ندارد که محل معرفت و آگاهی بیشتر باشد بر این اساس امام کاظم(علیه السلام)فرمود: هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور کامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعلیم می دهند تا خداوند به این وسیله درجات او را بالا برد و…[9] پس در عالم برزخ انسان از یک آگاهی برخوردار است که بالاتر از آگاهی دنیا است، معلومات انسان در عالم دنیا با عالم برزخی متفاوت است در عالم طبیعت از راه حس و تجربه و… آگاهی پیدا می کنیم ولی در عالم برزخ که بدن مادی و ابزار علم و آگاهی وجود ندارد از طریق شهود خواهد بود.

پی نوشت ها:
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، چاپ چهارم، سال 1374، ج 5، ص 464.
[2]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، چاپ دوم، سال 1366، ج 2، ص 524 ـ 504 و ص 388.
[3]. بقره/ 153.
[4]. مؤمن/ 40.
[5]. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 6، ص 223 و 224.
[6]. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 130.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج 5، ص 461.
[8]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج 3، ص 391.
[9]. کلینی، اصول کافی، ج 4، ص 606، باب فضل حامل قرآن، حدیث 10.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید