آیا در جهان آخرت، حیوانات هم مانند انسان محشور می‏شوند؟

آیا در جهان آخرت، حیوانات هم مانند انسان محشور می‏شوند؟

بیشتر مفسران این مطلب را پذیرفته‏اند که تمام انواع جانداران دارای رستاخیر و جزا و کیفر هستند.[1] و برای این ادعا دلایل عقلی و نقلی زیادی وجود دارد:
1- عقل حکم می‏کند که با توجه به حکیم بودن خداوند تعالی، جهان خلقت در همه سطوح و لایه‏های آن هدفدار و در مسیر تکامل خلق شده باشد.
قرآن کریم نیز بر این نکته تأکید  نموده می‏فرماید:
«وما خلقنا السماء والارض وما بینهما باطلاً ذلک ظن الذین کفروا فویل للذین کفروا من النار»[2] ما آسمان و زمین و آن چه را که در بین آن دو است باطل نیافریدیم. این خیالی است که کفار برای خود ساخته‏اند، پس وای بر کسانی که کفر ورزیدند از آتش جهنم.
و در آیات بعد، یکسان شمردن خوبی‏ها و بدی‏ها و برخورد مساوی با هر دو را، ملازم با باطل بودن خلقت می‏داند. از سوی دیگر قرآن کریم همه حیوانات را امت‏هایی مثل انسان ها می‏داند که در قیامت محشور خواهند شد: «وما من دابه فی الارض ولاطائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم مافرطنا فی الکتاب من شی»[3] هیچ جنبده‏ای در زمین و پرنده‏ای که با دو بال خود می‏پرد نیست، مگر آن‏که آن‏ها نیز مانند شما امت‏هایی هستند، ما در کتاب از بیان چیزی فروگذار نکردیم.
لازمه این که همه جنبده‏ها مثل انسان ها، امت‏هایی هدفدار باشند این است که آن‏ها هم درک و اراده داشته باشند، هر چند این درک و اراده ضعیف باشد.
مرحوم صدرالمتألهین در این رابطه می‏فرماید: تمام ممکنات به حسب نهاد غریزی، خواهان خداوند و به سوی او در حال حرکت اند؛ حرکتی معنوی که مشتاق و راغبِ رسیدن به لقاء او هستند… و از این‏جا دانسته می‏شود که هر طبیعت نوعی، روزی به غایت اصلی خود می‏رسد.[4] 2- قرآن کریم همه حیوانات و حتی جمادات را صاحب درک و شعور می‏داند و همه را در حال تسبیح و ذکر خدا می‏انگارد، حتی لطایف و دقایقی از بعضی  حیوانات نقل می‏کند که دلالت بر هوشیاری دقیق آن‏ها دارد؛ مثل داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشکر سلیمان‏ ـ علیه السلام ـ[5] و داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و یمن و آوردن خبرهای هیجان‏انگیز برای سلیمان ـ علیه السلام ـ که همه، شواهدی بر این مدعا است؛ گرچه بعضی میل دارند همه این موارد را یک نوع الهام غریزی بدانند، اما هیچ دلیلی بر این موضوع در دست نیست که اعمال آن‏ها به صورت ناآگاه (غریزه بدون عقل) انجام می‏شود.[6] بنابراین می‏توان گفت که چون حیوانات در حد خود اراده و شعور دارند، حشر هم دارند و مطابق مقدار اراده و شعوری که خداوند به آن‏ها داده است، مورد مواخذه قرار می‏گیرند و سپس مستحق نعمت یا عذاب می‏شوند[7].
البته بعید نیست بگوییم که شیوه حشر انسان و حیوان مختلف است و هر کدام ویژگی‏های خاص خود را دارند[8].

دلایل قرآنی:
برخی از آیات قرآن به خوبی دلالت بر حشر حیوانات دارد که به نمونه‏هایی از آنها اشاره می‏کنیم.
الف) «وما من دابه فی الارض ولا طائر یطیر بجناحیه الاَّ امم امثالکم ما فرطنا فی الکتاب من شی‏ء ثم الی ربهم یحشرون»[9] و هیچ جنبده‏ای در زمین و هیچ پرنده‏ای که با دو بال خود پرواز می‏کند نیست مگر این که آن‏ها نیز مانند شما امت‏هایی هستند و ما در کتاب چیزی را فرو گذار نکردیم سپس به سوی پروردگار خود محشور می‏شوند.
با توجه به صراحت کامل این آیه در حشر حیوانات و امکان عقلی آن، دلیلی برای توجیه و تأویل نیست.
ب) قرآن کریم در توضیح صحنه قیامت می‏فرماید: «واذا الوحوش حشرت»[10] هنگامی که حیوانات محشور شوند.
شیخ طوسی(ره) در ذیل این آیه می‏فرماید: خداوند حیوانات را در قیامت محشور می‏کند تا هر کدام از آن‏ها به پاداش سختی‏هایی که در دنیا کشیده‏اند برسند و بین حیوانات نیز عدالت برقرار گردد و حق هر کدام را از دیگری بستاند.
البته در این که آیا نعمت‏های آن جهان برای حیوانات ابدی است یا موقتی، اختلافی بین مفسرین وجود دارد که شیخ   آن‏ها را به سه دسته تقسیم می‏کند:
1- گروهی معقتدند این نعمت‏ها برای حیوانات ابدی است.
2- گروهی دیگر معتقد هستند که هر چند استحقاق ثواب ابدی نیست، ولی خدا از روی تفضل، آن را ادامه می‏دهد.
3- گروه سوم می‏گویند بعد از آن که حیوانات به اندازه استحقاق خود عوض گرفتند، خداوند همه را خاک خواهد کرد[11].
ج) قرآن کریم می‏فرماید: «ولو یؤاخذ اللَّه الناس بظلمهم ماترک علی ظهرها من دابه ولکن یوخرهم الی اجل مسمی»[12] و اگر خدا می‏خواست مردم را به کیفر ظلمشان برساند، هیچ جنبنده‏ای بر روی زمین نمی‏ماند ولکن کیفرشان را برای مدتی معین به تأخیر انداخت.
از کلمه «دابه فی الارض» معلوم می‏شود حیوانات نیز ظلم‏هایی دارند، ولی خدا فعلاً عذاب آن‏ها را به تأخیر انداخته تا زمانی که در قیامت محشور شوند.
علامه طباطبایی در این مورد می‏فرمایند: چون این دو وصف (احسان و ظلم) در بین حیوانات هم هست و اجمالاً افرادی از حیوانات را می‏بینیم که در عمل خود ظلم می‏کنند و افراد دیگری را مشاهده می‏کنیم که رعایت انسان را می‏نمایند، از این رو به دلیل این آیات باید بگوییم که حیوانات نیز حشر دارند و موید این معنا ظاهر آیه «لو یؤاخذ اللَّه الناس…» است.[13]

دلیل روایی:
پیامبر گرامی اسلام فرمود: اسب‏های رزمندگان، در بهشت نیز مرکب‏های سواری آن‏ها خواهند بود: «أنَّ خیول الغزاه فی الدنیا، خیولهم فی الجنه»[14].
و نیز از آن حضرت نقل شده‏است که: قربانی‏های خود را خوب انتخاب کنید که هنگام عبور از صراط، مرکب‏های شما خواهند بود.[15] بدیهی است که لازمه مرکب بودن قربانی‏ها و اسب‏های جنگی در قیامت، محشور شدن و حضور آن‏ها در قیامت است.
مرحوم صدوق نیز نقل می‏کند که روزی پیامبر شتری را دید که او را بسته‏اند، ولی جهازش را برنداشته‏اند و حیوان در حال سختی است،  حضرت فرمود: صاحبش کجاست؟ به او بگویید که خودش را برای شکایت این شتر در قیامت آماده کند[16].
البته در این رابطه روایات بسیار زیادی نقل شده‏است که امکان نقل همه آن‏ها نیست، حتی اهل سنت نیز در این باره روایات زیادی نقل کرده‏اند، از جمله ابو هریره گفته است: پیامبر فرمود: خداوند در روز قیامت همه مخلوقات را محشور می‏کند: بهایم و چهارپایان و پرندگان و هر چیز دیگری را، و عدالت خدا در آن روز به مرحله‏ای می‏رسد که حق حیوان بی‏شاخ را، از حیوان شاخدار که به او ظلم کرده می‏گیرد. آن‏گاه می‏گوید: همه خاک شوید و در این هنگام همه آن‏ها مرده و خاک می‏شوند و از این جهت است که در آن روز کافران می‏گویند: «یا لیتنی کنتُ تراباً» ای کاش من خاک بودم.[17] نتیجه: با توجه به دلایل عقلی، قرآنی و روایات زیادی که داریم می‏توان گفت: همه حیوانات در قیامت محشور خواهند شد و برخی از آن‏ها مثل شتر صالح و سگ اصحاب کهف داخل بهشت هم خواهند شد[18] هر چند راجع به باقی حیوانات نمی‏توانیم نظری قطعی بدهیم.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، سید محمد حسین، نشر فرهنگی رجاء، جلد 7، ص 117، ذیل آیه 38 انعام.
2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 5، ص 224، ذیل آیه 38 انعام.
3. سرنوشت انسان، احمد زمردیان، کتابفروشی اسلامیه ص 461، فصل چهاردهم، حشر و حوش.
4. ترجمه بدایه المعارف، محسن خرازی، ج 2، فصل پنجم معاد، حشر حیوانات.

پی نوشت ها:
[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1363 هـ .ق، ج 5، ص 233، ذیل آیه 38 انعام.
[2] . ص/ 27.
[3] . انعام/ 30.
[4] . ملاصدرا، صدرالدین محمد شیرازی، رساله الحشر، تهران، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی، ص 18.
[5] . نمل/ 18.
[6] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1363 هـ .ش، ج 5، ص 225.
[7] . ر.ک. همان، ص 227.
[8] . ر.ک، ملا صدرا، محمد شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، چاپ چهارم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1401 هـ .ق، ج 9، ص 249؛ و ملاصدرا، ترجمه محمد خواجوی، رساله الحشر، تهران، انتشارات مولی، ص 30، فصل سوم در حشر نفوس حیوانی.
[9] . انعام/ 38.
[10] . تکویر/ 5.
[11] . ر.ک طوسی، ابی جعفر محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج 10، ص 280، ذیل آیه 5 تکویر.
[12] . فاطر/ 45.
[13] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 7، ص 120، ذیل آیه 38 انعام.
[14] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 7، ص 276.
[15] . زمردیان، احمد، سرنوشت انسان، چاپ سوم، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1354 هـ . ش، ص 463.
[16] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 7، ص 276.
[17] . ر.ک، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 226 از تفسیر المنار و همان، ص 225 با کمی تفاوت از مجمع البیان و نورالثقلین.
[18] . زمردیان، احمد، سرنوشت انسان، چاپ سوم، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1354 ه. ش، ص 462.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید