چه نظراتی در مورد دجال وجود دارد؟

چه نظراتی در مورد دجال وجود دارد؟

دجال، از ریشه «دجل» به معنای «دروغ‎گو» و «حیله‎گر» است‌. اصل داستان دجال، در کتاب‎های مقدس مسیحیان آ‌مده است‌. در انجیل، این واژه، بار‌ها به کار رفته است و از کسانی که منکر حضرت مسیح هستند یا «پدر و پسر» را انکار کنند، با عنوان «دجال» یاد شده است.[1] به همین سبب، در ترجمه انگلیسی کتاب‎های مقدس مسیحی، واژه آنتی‌کریست (Antichrist) یعنی ضد مسیح‌، به کار رفته است.
در روایات زیادی از اهل سنت، خروج دجال از نشانه‎های برپایی قیامت دانسته شده است.[2] اما درکتب روایی شیعه، تنها دو روایت درباره خروج دجال، در جایگاه یکی از علائم ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام آمده است[3] که هیچ کدام از این دو روایت، از نظر سند، معتبر و قابل قبول نیست؛ بنابراین‌، از نظر منابع شیعی‌، دلیل معتبری بر اینکه خروج دجال یکی از علایم ظهور باشد، وجود ندارد؛ اما در عین حال، با توجه به روایات زیادی که در منابع اهل سنت آمده است، احتمال دارد اصل قضیه دجال، به طور اجمال، صحت داشته باشد؛ اما بدون تردید بسیاری از ویژگی‎هایی که برای آن بیان شده است، افسانه‎هایی بیش نیست.

حال به فرض پذیرش، این سؤال مطرح است که مقصود از دجال چیست؟
دو احتمال اساسی در این‌باره وجود دارد:

۱. با توجه به معنای لغوی دجال مقصود از آن، ‌نام شخص معینی نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با تمسک به انواع اسباب حیله‎گری و نیرنگ، ‌در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر این اساس،  دجال‎ها متعدد خواهند بود. وجود روایاتی که در آن، سخن از دجال‎های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می‌‎کند؛ مانند: این حدیث رسول خدا که فرمود: «یکون قبل خروج الدجال نیف علی سبعین رجالاً؛ پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال، خروج خواهند کرد».[4] با توجه به این احتمال، قضیه دجال، نشانه این است که در آستانه انقلاب امام مهدی علیه‌السلام افراد فریب‎کار و حیله‎گری، برای نگه‌داشتن فرهنگ و نظام جاهلی، همه تلاش خود را به کار می‌‎گیرند و با تزویر و حیله‎گری، مردم را از اصالت و تحقق انقلاب جهانی منجی، دل‎سرد یا مردد می‌‎کنند.
اینکه در همین روایات تأکید شده است: «هر پیامبری، امت خویش را از خطر دجال بر حذر داشته است»؛[5] خود تأییدی دیگر بر همین احتمال است که مقصود از دجال، هر شخص حیله‎گر و دروغ‎گویی است که پیش از خروج حضرت مهدی علیه‌السلام در صدد فریب مردم است.

۲. دجال، کنایه از کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر همه جهان باشد. استکبار، با ظاهری فریبنده و با قدرت مادی و صنعتی و فنی عظیمی که در اختیار دارد، سعی می‌‎کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. بر این اساس‌، اینکه پیامبران، امت‎های خود را از فتنه دجال بیم داده‎اند به این معنا است که آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاکمیت طاغوت و استکبار جهانی برحذر داشته‎اند؛ پس احتمال می‌‎رود، منظور از دجال ـ با آن شرایط و اوصافی که در این روایات برای او شمرده شده است ـ‌‌ همان استکبار جهانی باشد. در اوصاف دجال گفته شده: «کوهی از طعام و شهری از آب، همراه دارد». این، کنایه از امکانات عظیم و گسترده‎ای است که استکبار در اختیار دارد.

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• چشم به راه مهدی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم‌، جمعی از نویسندگان، ص‌۲۸۹؛
• دادگستر جهان، ابراهیم امینی.
پی‌نوشت‌ها
۱. رساله یوحنا، باب ۲‌، آیه ۱۸ و ۲۲‌.
۲. سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۷ ـ۵۱۹؛ سنن ابوداوود، ج۴، ص۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج۱۸، ص ۴۶ ـ ۸۱.
۳. کمال‎الدین، ترجمه کمره‌ای، ج۲، باب۴۷.
۴. کنز العمال، متقی هندی، ج۱۴، ص۲۰۰.
۵. ‌بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۷؛ «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال…؛ هیچ پیامبری مبعوث نشد، مگر آنکه قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت».

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید