این سخن ریشه در روایات دارد و در جای خود سخن خوبی است و از جمله کلامی از امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ رسیده که فرمود: (لا تکن ممن یرجو الاخره بغیر العمل)[1] یعنی همانند کسی مباش که بی آن که کاری کرده باشد به آخرت امید می بندد. از کلام حضرت معلوم می شود که برای تحصیل و بدست آوردن آخرت که مراد همان نعمت های بهشتی است باید کار و تلاش کرد و با انجام اعمال صالح بهشت را بدست آورد. پس مراد از آن جمله این است که انسان نباید تنها به صِرف ادعای مسلمانی و ایمان توقع داشته باشد که بهشت نصیب او بشود بلکه برای رفتن به بهشت و به دست آوردن نعمت های گوناگون آن باید بهایش را پرداخت کند. در این جا به عنوان نمونه به چند دستور دینی درباره بهای بهشت اشاره می شود:
1. از امام صادق ـ علیه السّلام ـ رسیده که فرمود: (قول لا اله الّا الله ثمن الجنه)[2] یعنی گفتن کلمه توحید (جمله یاد شده) بهای بهشت است. مراد آن است که کسی می خواهد بهشت نصیبش شود باید بهای آن را بپردازد و اولین بهای بهشت پذیرش توحید است.
2. در قرآن کریم آیات فراوانی درباره این مسئله وجود دارد که بهشت در برابر عمل صالح که در واقع بهای بهشت است داده می شود از جمله فرمود: (إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ)[3] یعنی در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مال شان را به بهای این که بهشت برای آنان باشد، خریده است.
از این آیه نیز بدست می آید که بهشت بدون بها به کسی داده نمی شودو هیچ کس نباید تصور کند که به صِرف بهانه سازی و ادعای ایمان بهشت نصیب او بشود.
نکته ای که باید اشاره شود آن است که مراد از این گونه آیات آن نیست که خداوند همانند فروشنده های دیگر و انسان ها اهل کسب و تجارت باشد، مثلاً بهشت را بفروشد و بهای آن را از کسی بگیرد و بدون بها به کسی بهشت ندهد و مانند آن، بلکه مراد آن است که بهشت رفتن شرایط و برنامه ها و راه های خاصی دارد که تنها با فراهم شدن آنها انسان می تواند به بهشت برود و در واقع بهشت نتیجه، ثمر و پی آمد عمل صالح انسان است که آن هم برای خود اوست و گرنه خداوند به عمل صالح کسی نیاز ندارد و در واقع انسان تاجر است و باید با فراهم کردن شرایط، نعمت های ابدی را از طریق ایمان و عمل صالح بدست آورد.
3. نکته دیگر آن است اگر بهشت را باید با بها و قیمت بدست آورد، این سؤال مطرح خواهد شد که بهای بهشت چیست تا انسان با پرداخت آن بهشت را بدست آورد؟ در پاسخ بدین سؤال باید گفت: برای این مسئله در آیات قرآن بر امور فراوانی تکیه شده و به عنوان بهای بهشت معرفی شده اند که در این جا به چند نمونه از آن ها اشاره می شود:
الف. نخستین چیزی که سرمایه اصلی و خمیر مایه سعادت و کلید درهای بهشت شمرده شده ایمان و عمل صالح است قرآن کریم دراین باره می گوید: (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیها خالِدُونَ)[4] یعنی کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند یاران بهشتند و جاودان در آن خواهند بود.
این تعبیر یا شبیه آن در آیات بسیاری وارد شده است که تکرار آن بیانگر اهمیت موضوع آن است. بدیهی است که رابطه ایمان و عمل صالح رابطه درخت و میوه آن است؛ یک درخت سالم، خالی از میوه نخواهد بود هم چنین ایمان از عمل صالح جدا نخواهد شد.
ب. بهای دیگر بهشت، تقوی و پرهیزگاری است که در آیات متعدد قرآن مجید روی آن تکیه شده است از جمله در سوره مریم فرمود: (تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ کانَ تَقِیًّا)[5] یعنی این همان بهشتی است که ما به ارث به بندگان پرهیزگار خود می بخشیم.
ج. بهای دیگر بهشت ترک هواپرستی و دوری از گناه است در این باره نیز آیات فراوانی در قرآن آمده از جمله فرمود: (وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوى)[6] یعنی آن کسی که از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هوا و هوس باز دارد بهشت جایگاه اوست. و در همین رابطه باید گفت که ترک هوا و هوس زمینه خودسازی را فراهم می کند، لذا یکی از چیز هایی که به عنوان بهای بهشت مطرح است تزکیه نفس است، لذا در قرآن کریم فرمود: (این درجات عالی همان باغ های جاویدان بهشتی است که از زیر درختانش نهرها جاری است، جاویدان در آن می مانند و این است پاداش کسی که خود را پاک و پاکیزه کرده است)[7].
آنچه یادآوری شد تنها بخشی از اعمالی است که از سوی قرآن کریم به عنوان، بهای بهشت معرفی شده است (برای مطالعه بیشتر به منبع ذیل مراجعه شود)[8]
4. گرچه این سخن که در سؤال مطرح شده در جای خود سخن درستی است و درباره مفهوم آن تحلیل یاد شده ارائه شد. امّا علامه عارف حسن زاده آملی به عکس آن سخن در ضمن درس می فرمود: (بهشت را به بها نمی دهند بلکه به بهانه می دهند) این سخن نیز درست است، زیرا مراد ایشان این است که تمام اعمال و کارهای نیکی که ما انجام می دهیم تازه بهانه برای بهشت رفتن است و بهانه می شود که انسان از خداوند توقع کند او را به بهشت ببرد و گرنه با این اعمال انسان نمی تواند بهای بهشتی را که جایگاه جاویدان انسان است و نعمت های فراوان ابدی در آن برای انسان فراهم شده تأمین کند و یا بپردازد، تازه اعمالی را که ما انجام می دهیم، نمی تواند بهای نعمت های فراوان و متعددی را که انسان در طول عمر خود در دنیا استفاده می کند، تأمین کند. مثلاً آن همه اعضاء و جوارح، و دستگاه های مختلف که در بدن انسان تعبیه شده تا سلامتی او را تأمین کند و انسان بدون توجه بدان نعمت ها از آن ها استفاده می کند هر اندازه خوب عمل کند نمی تواند بهای این نعمت های دنیا یی و بدنی را پرداخت کند تا چه رسد به بهای بهشت.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. استاد محمد شجاعی، مبانی نظری تزکیه و طریق عمل تزکیه، ج 1ـ2، نشر سروش، تهران 1368 ش.
2. امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه امام، چاپ 20، 1381 ش.
3. محمد سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص 251، نشر مؤسسه فرهنگی طه، 1378 ش.
4. محمد حسین طهرانی، معادشناسی، نشر علامه طباطبایی، مشهد، 1418 ق.
پی نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه، حکمت 150.
[2] . صدوق، توحید، قم، النشر الاسلامی، 1416 ق، ص 21، باب 1، ح13.
[3] . توبه/ 110.
[4] . بقره/ 82.
[5] . مریم/ 63.
[6] . نازعات/ 40ـ41.
[7] . طه/ 75.
[8] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، 1377 ش، ج 6، ص 197 ـ 225.