قبلا درباره ی بعضی از علائم ظهور امام زمان مطالبی را تقدیم مشتاقان ظهور آن حضرت کردیم . گفتیم که بخشی از این علائم ، بر اساس تقسیم بندی بعضی از علما و شخصیت ها ، علائم غیر حتمی است که تا کنون تحقق پیدا کرده ، و علائم حتمیه ای که هنوز تحقق خارجی پیدا نکرده و تا تحقق پیدا نکند ظهور صورت نمی گیرد . در این قسمت به بعضی از علائم غیر حتمیه ای که واقع شده می پردازم ؛ بنابراین ، این علائم جزو علائم حتمیه هم می تواند به حساب آید و این همان علائمی می باشد که در گذشته در کتب تاریخ و احادیث ذکر گردیده است .
علائم غیر حتمیه
از جمله این علائم : پیامبر (ص) فرمود : « لا تقوم الساعه حتی یخرج نحو من ستین کذابا کلهم یقولون أنا نبی » ؛ (1) قبل از ظهور امام زمان (ع) 60 نفر ادعای نبوت می کنند ، این ادعاهای نبوت از زمان پیغمبر اکرم (ص) تا قرن اخیر در تاریخ اتفاق افتاده است . اولین مدعی نبوت در عصر پیغمبر اکرم (ص) مسیلمه ی کذاب بود و همزمان با او زنی به نام « سجاح » که او هم ادعای نبوت کرد . و همین طور ، زمانی پس از آن افراد فراوانی که شاید تعداد آن ها به این مقدار هم رسیده باشد ، ادعای دروغین نبوت کرده اند تا به این عصر که فرقه ضاله ی مضله بهائیت که رهبر آن ها میرزا حسین علی بهاء ادعای نبوت داشت ، حتی در بعضی از گفتارش ادعای الوهیت هم به چشم می خورد .
علامت دیگر این که امام صادق (ع) می فرمایند : « لا یخرج القائم حتی یخرج اثنا عشر من بنی هاشم کلهم یدعو إلی نفسه » ؛ (2) 12 نفر که همگی سید هستند ، با این که ساداتند اما به دروغ ادعای امامت می کنند . در قرن اخیر ، محمد علی باب ، رهبر فرقه ضاله بابیه از جمله آنان است . این ها را علما در کتب خود به عنوان علائم ظهور مطرح کرده اند .
خرابی خانه ی کعبه
علامت دیگری که در ارتباط با ظهور امام زمان و پیش ظهورحضرتش ذکر کرده اند ، خراب شدن خانه کعبه است . در اخبار داریم که از جمله علائم ظهور این است که خانه کعبه خراب می شود و حجرالاسود به کوفه منتقل می شود . این داستان هم این اتفاق افتاده است ؛ در سال 337 هجری قمری « قرامطه » یا همان اسماعیلیه ، خانه کعبه را خراب کردند و حجرالاسود را به کوفه منتقل کردند . جعفر بن محمد بن قولویه استاد مرحوم شیخ مفید (ره) می گوید : من وقتی دیدم حجرالاسود را به کوفه منتقل کردند و بعد از فرونشاندن غائله قرامطه ،آن را به سمت کعبه برگرداندند تا در کنار خانه کعبه قرار گیرد ، می دانستم که حجرالاسود را باید معصوم سر جای خود بگذارد و الا در جای خود قرار نمی گیرد این حادثه دو بار تکرار شد ؛ یک بار قبل از بعثت پیغمبر اکرم (ص) به خاطر سیلی که در گرفت و خانه کعبه را که در یک نقطه فرورفتگی است خراب کرد و حجرالاسود از جای خودش افتاد و پس از آن که خواستند حجر را پس از بنای جدید در جای خود بگذارند ، بین قبایل اختلاف شد و سنگ هم بر جای خودش قرار نمی گرفت ، به هر حال امر آن چنان شد که وقتی حضرت محمد (ص) ، وارد مسجد الحرام شد ، همه گفتند اگر او سنگ را سر جای خود بگذارد همه قبول داریم و رسول اکرم (ص) سنگ را در جای خودش قرار داد آن هم با شرایط و تفصیلاتی که در تاریخ آمده است . بار دیگر ، در زمان هشام بن عبدالملک بود که برای دستگیری عبدالله بن زبیر ، فتنه ایجاد شد و بخشی از خانه کعبه خراب گردید و حجرالاسود از جای خودش فرو افتاد ، آن گاه که خواستند آن را بر جای خود قرار دهند ، چندین بار این کار را انجام دادند اما حجرالاسود به جای خودش قرار نگرفت تا آن که امام زین العابدین (ع) آمدند با دو دست مبارکشان ، حجرالاسود را در جای خود قرار دادند .
جعفر بن محمد بن قولویه می گوید : چون می دانستم که حجرالاسود باید به دست معصوم در جای خودش قرار گیرد من به اشتیاق دیدار امام زمان به راه افتادم و گفتم کسی که آن را نصب می کند خود آن حضرت است . به هر حال به سمت مکه بار سفر بستم . در بین راه مریض شدم و دیدم نمی توانم برسم ، فردی را به نام هشام به نمایندگی انتخاب کردم و یادداشتی به او دادم و سوالاتی از امام زمان (ع) کردم . او برای این که صحنه نصب حجرالاسود را ببیند و هم زیارت آقا را انجام دهد و هم پیغام مرا تقدیم کند ، رفت مقداری به آن مأمورین و خدام البیت الحرام پول داد تا به او اجازه دهند که با جمعیت باشد . هشام می گوید رفتم نگاه کردم فردی که سنگ را نصب می کند چه کسی است . چشمم به جمال نورانی جوانی افتاد که آمد ، سنگ را به آرامی در جای خود قرار داد . جمعیت را شکافتم و بحمدالله به این توفیق رسیدم و قبل از آن که نامه را به دست امام زمان (ع) بدهم ، حضرت مطلب نامه و جواب نامه را دادند ، از جمله سؤالات جعفر از امام زمان این بود که من سخت مریض هستم و می ترسم که از دنیا بروم و به زیارت شما نرسم . امام (ع) قبل از خواندن نامه فرمودند 30 سال دیگر زندگی می کند ، به او بگو که نگران نباشد و همین طور هم شد ؛ بنابراین خانه کعبه بر اساس این نقل خراب شد و حجرالاسود از جای منتقل شد و به عنوان یکی از علائمی که اتفاق افتاده به حساب می آید .
خراب شدن شهر بغداد
علامت دیگر خراب شدن شهر بغداد است ، بغداد شهر قدیمی است و در آن عمران و آبادی بسیار صورت گرفت . امیرالمومنین (ع) وقتی بعد از جنگ صفین از بغداد عبور می کرد ، خطاب کرد به بغداد : ای بغداد که ساختمان های مرتفعی پیدا خواهی کرد و قصرهای تو همانند بال های طاووس زیبا خواهند شد ، ولی پس از مدتی همانند نمک حل خواهی شد و از بین خواهی رفت . نبوقنطوره ( که منظور همان مغول هستند ) به تو حمله خواهند کرد و تو را از بین خواهند برد .
این طور هم شد ، هلاکوخان مغول به شهر بغداد حمله کرد و بغداد را ویران کرد . این هم جزو علائمی است که اتفاق افتاده است .
قبه های حمراء
علامت دیگری که در بعضی از روایات به آن خبر داده شده این است که ساختن گنبدهای سرخ یا گنبدهای رنگین که شاید منظور ساختن گنبدهای مشاهد مشرفه باشد که در شهرهای مختلف بنا شده است .
البته تذکر این نکته خالی از لطف نیست که همه ی آثار و علائم ظهور ، حوادث بد و منفی محسوب نمی شوند ، بلکه بعضی از حوادث خوب هم به عنوان علائم ظهور به حساب می آیند و بعضی هم علائم منفی ؛ از جمله در روایت وارد شده است که مساجد آباد می شود و مزین به زینت ها می شود ، قرآن با چاپ زیبا مزین می شود ، مناره های مسجد مرتفع می شود،اما از آبادی و عمران و عبادت خالی می شود . این ها جزو علائمی است که اتفاق افتاده است لذا می توانیم از آن ها به عنوان علائم حتمیه یاد کنیم .
علامت دیگر
علامت دیگر این که درباره ی آیه شریفه که می فرماید : ( و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الأموال و الأنفس و الثمرات و بشر الصابرین ) . (3) راوی می گوید : خدمت امام صادق (ع) نشسته بودیم که مسأله ظهور دولت اهل بیت (علیهم السلام) بحث شد ، گفتم : یابن رسول الله ! این ظهور کی صورت خواهد پذیرفت و آیا مشکلاتی که می گویند پدید خواهد آمد ؟ فرمود : این آیه شریفه را دقت نکردید ( قریب به این مضمون ) که می فرماید « و لنبونکم …» شما مؤمنین را حتما می آزماییم ، آزمایش و امتحانتان می کنیم « بشیء من الخوف » با ترس ؛ منظور از ترس ، ترس از حکام جور و فساد است . جور آن ها ، دل های مردم را می لرزاند و می ترساند ، خوف آن ها برای سلطه شیطانی شان همه جا را می گیرد « و الجوع» گرسنگی ، گرسنگی به خاطر گرانی ها و بالا بودن نرخ ها در بعضی از اماکن و بلاد « و نقص من الاموال » اموال کم می شود ، منظور چه بسا به خاطر تجارت های سیاه و سلطه استعمار اقتصادی ، منافع بعضی از دولت ها به خصوص منافع ملت مسلمان کم می شود ، منفعت طلبان جهانی و استعمارگران ، سلطه جویی اقتصاد ی بکنند « و الانفس» نقص در جان ، منظور مرگ های سریع است ؛ یعنی مرگ های زودرس ، مرگ های ناگهانی و سکته ها زیاد می شود و آخر آیه که می فرماید « و بشر الصابرین » منظور این است که به منتظران ظهور مژده دهید که وقتی این حوادث اتفاق افتاد ، ان شاءالله ظهور هم کم کم صورت خواهد پذیرفت . (4)
در حاکمیت جور و فساد که یکی از علائم ظهور امام زمان است بحث های زیادی در روایت ها شده است ، همان طوری که می فرماید : « یملأ الله الأرض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا » این نکته به وضوح از آن فهمیده می شود که ظلم و جور زمین را پر می کند .
در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده که پرسیدند : وضعیت آخرالزمان چه خواهد شد ؟ حضرت فرمودند : نماز را در اول وقت بر پا نمی کنند ، به شهوات و خوردن شراب روی می آورند ، به پدر و مادر دشنام می دهند ، زکات دادن را ضرر مالی می دانند ، حاکمیت به دست بانوان می افتد ، مردان مطیع محض زنان خواهند شد ، (5) به همسایه ها جفا می کنند . قطع رحم صورت می گیرد ، صله رحم کم می شود ، دل های بزرگان از رحم و مروت خالی می شود ، حیای کوچک ترها کم می شود ، امارت ها را محکم می سازند ، به خدمتگزاران جفا می شود ، شهادت دروغ زیاد می شود ، حکام رشوه می خورند ، بی حیایی ، بی عفتی رایج می شود ، مردان به لباس زنان و بالعکس ، زنان به لباس مردان درخواهند آمد . معاصی آشکار ، و مردم به مهم ترین امور دین سهل انگار می شوند و امور مهم دین برای آن ها چیز مهمی نیست و سهل و سبک به نظر می رسد ، نسبت به دین بی توجه می شوند و مالشان را در راه غنا و حرام صرف می کنند …. تا آخر حدیث.
این ها نشانه هایی است که برای دوره ی آخرالزمان ذکر شد و جزو علائم ظهور حضرت محسوب می گردد . در حدیث دیگری که مفهوم بسیار مهمی دارد از رسول خدا (ص) راجع به همین مسائل پرسیدند که هنگام ظهور ، ویژگی آخرالزمان که شما می فرمایید چیست ؟ حضرت بیان فرمودند : « کیف بکم اذا فسد نساءکم ؟» چه وضعی پیدا خواهید کرد آن وقت که زنانتان فاسد شوند « فسق شبابکم » ؛ جوانانتان هم فاسق شوند . « و لم تأمروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر » ؛ شما هم امر به معروف و نهی از منکر نمی کنید و فساد و بی عفتی بالا می گیرد . « فقیل له : و یکون ذلک یا رسول الله ؟» آیا چنین می شود که جنایت صورت گیرد و ما هیچ نگوییم ؟
حضرت فرمودند : « نعم و شر من ذلک ، کیف بکم إذا أمرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف » (6) آری بلکه بدتراز آن ، مردم را می بینید که به منکرات و کارهای خلاف فرمان می دهند ، از کارهای خوب هم جلوگیری می کنند ، گفتند : ایکون ذلک؟ آیا این گونه خواهد شد ؟ فرمود : « نعم و شر من ذلک کیف بکم إذا رایتم المعروف منکرا و المنکر معروفا » (7) اری بدتر از این . چه خواهید کرد زمانی بیاید که معروف و منکر جایشان عوض شود ، چیزهایی که به عنوان منکر بود مردم آن را به عنوان معروف بدانند و چیزهایی که معروف بود به عنوان منکر بدانند ؟
آیا فکر نمی کنید که در گوشه و کنار ، همین الان ، این طور احساس می شود ؟این ها جزو علائم ظهور است ، البته به این معنی نیست که حال که این ها اتفاق افتاده ، پس امام زمان (ع) حتما به زودی خواهند آمد ، من قبلا هم توضیح دادم این جزو علائم دوره آخرزالزمان است ، این را به این جهت عرض می کنم که حوادثی که اتفاق افتاده ، بیانگر علم ائمه (علیهم السلام) نسبت به آینده است ، چرا که همه متصل به علم الهی هستند ، این همه دال بر حقانیت ائمه ماست ، که قبل از این که حوادث اتفاق بیفتد ، این ها باخبرند. بنابراین ما باید در اعتقادمان نسبت به آنچه که آن ها راهنمایی کردند و به ما دستور دادند ، در آینده حتی اگر اتفاق نیفتاده باشد و دستورات دینی که دارند باید یقین پیدا کنیم . این ها همه نشانه هایی است برای این که اهل بیت نبوت بر حق هستند و اطاعت حرفشان به منزله اطاعت از اوامر الهی است و ما باید از آن ها تبعیت کنیم . ضمنا حوادثی که اتفاق افتاده ، باید برای ما هشدار باشد که آقا و مولای ما خواهد آمد و ما خود را برای آن روزی که امام زمان (ع) ظهور خواهد کرد آماده کنیم . زمینه را برای پذیرش وجود مقدس امام زمان آماده کنیم ، نکند وضعیت جامعه به گونه ای بر ما اثر بگذارد که وقتی امام زمان آمد در پذیرش او تردید کنیم. در بعضی از روایات این طور آمده « یأتی بدین جدید » از بس جامعه با دین فاصله می گیرد همان طور که در حدیث فوق آمد : معروف ، منکر و منکر ، معروف می شود . امام زمان (ع) وقتی آمد و حرف های اسلام را گفت ، می گویند این ها حرف جدید است . ما این چیزها را در اسلام نداریم ، این قدر در افکار دینی و عقاید مردم دگرگونی ایجاد می شود که قبول اسلام راستین مشکل خواهد شد ، خداوند ان شاءالله به قدرت حکمت و فضل و کرم خودش وجود امام زمان (ع) را از جمیع بلیات محفوظ بدارد و به زودی پرده از رخسار او بردارد و دین خودش را به دست اودر دنیا حاکم گرداند و جلوی شر و فساد و حاکمیت جور و ستم را بگیرد و دنیا را پر از عدل و داد کرده ، ما را جزو سربازان آن حضرت قرار بدهد .
پی نوشت:
1. بحارالانوار : 209/52.
2. پیشین.
3. سوره بقره ، آیه 155.
4. کمال الدین : 650/2 و ص 51 چشم انداز .
5. البته این قابل توضیح است که در زمینه هایی که آن ها صاحب نظرند بحثی دیگر است . اما اطاعت محض حاکمیت از اراده زنان یا حاکمیت به دست زنان بیفتد مقوله دیگر است که قطعا با توجه به ویژگی های جسمی و روحی زنان این وضع موجب فساد جامعه خواهد شد .
6.بحارالانوار : 181/52.
7. بحارالانوار : 181/52.
منبع:کتاب ذکر نور در حضور مشتاقان ظهور