انتقاد آیینه است

انتقاد آیینه است

نویسنده: سیدحسن اسلامی

حال، اندکی درنگ کنیم و ببینیم که دقیقاً نقش انتقاد چیست و چه کاری انجام می‌دهد که این همه آن را ارجمند می‌سازد. انتقاد به معنای داوری ناهمدلانه و قضاوت غالباً بی رحمانه درباره‌ی چیزی یا کسی و یا رفتاری است. هنگامی که – برای مثال – کسی از رفتار خاص ما انتقاد می‌کند، در حقیقت، ارزیابی خود را به گونه ای صریح و بدون ابهام آشکار می‌سازد و به ما نشان می‌دهد که رفتار ما را نادرست می‌شمارد. این داوری دو معنا می‌تواند داشته باشد:
نخست آن که رفتار مورد نظر واقعاً نادرست و خلاف هنجار اجتماعی و اخلاقی است و باید اصلاح شود.
معنای دوم این انتقاد آن است که آن شخص – به دلایلی آشکار یا نهان – می‌پندارد که رفتار ما نادرست است، هرچند واقعاً چنین نباشد. این جا است که انتقاد همچون آینه عمل می‌کند و گاه رفتار ما را به ما نشان می‌دهد و گاه آینه‌ی داوری کسان می‌شود و ما می‌توانیم از طریق آن‌ها با قضاوت دیگران آشنا شویم.
بدین سان، انتقاد همواره موجب کشف ناشناخته های زندگی است و منتقد همچون جهان گرد ماجراجویی است که با انتقاد خود، نقاط ناآشکار و پنهان وجود ما را بر ما عیان می‌سازد و یا داوری های نهفته‌ی خود را برملا می‌کند. پس انتقاد همواره بر دانش ما می‌افزاید. اما این دانش، دانشی بی خاصیت و به دور از عمل نیست، بلکه از آن دانش هایی است که مقدمه‌ی ضروری عمل به شمار می‌روند و بی آن هیچ اصلاحی ممکن نیست.
انتقاد این آگاهی را به ما می‌دهد که بدانیم در وجود یا رفتارمان چه کاستی هایی وجود دارند و ما را به اصلاح آن‌ها بر می‌انگیزد، یا آن که ما را متوجه می‌سازد که دیگران درباره‌ی ما چه تصوراتی دارند و چگونه می‌اندیشند و داوری می‌کنند. این نقش آینه گون انتقاد را هرگز نمی توان از آن جدا ساخت و ارزش واقعی انتقاد نیز همین است. ما هرگز از نگریستن در آینه، زیان نمی کنیم و سودها می‌بریم، خواه این آینه شفّاف باشد و خواه زنگار بسته، خواه این آینه از آن خود ما باشد و خواه عاریتی. آینه، آینه است و بزرگ ترین کارکردش نمایش گری. انتقاد نیز بزرگ ترین فایده اش آن است که جنبه های ناشناخته‌ی رفتار ما را بر ما آشکار می‌سازد و به ما نشان می‌دهد که دیگران ما را چگونه می‌بینند و چه سان ارزیابی می‌کنند. در حقیقت، منتقدان ما آینه هایی می‌شوند تا ما خود را در آن‌ها ببینیم و کم و بیش خودمان را بشناسیم و نقاط نیازمند اصلاح را اصلاح کنیم. منتقدان خواسته یا ناخواسته لطفی را در حق ما می‌کنند و به ما اجازه می‌دهند تا از انتقاداتشان بدین گونه بهره مند شویم و خود را همواره بازسازی کنیم و در خود بنگریم و از خویش فراتر برویم و طرح تازه ای برای وجود خود دراندازیم. این هدیه‌ی کم بهایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، بلکه زمینه های رشد و شکوفایی ما را همین انتقادها فراهم می‌سازند. از این رو، امامان معصوم علیه السلام نه تنها به استقبال انتقاد می‌رفتند، بلکه آن را چونان هدیه ای ارزنده قلم داد می‌کردند.
امام علی (علیه السلام) به ما می‌آموزند تا کسانی را به خود نزدیک سازیم و برتر نهیم که عیب های ما را به ما می‌نمایانند و از کسانی برحذر باشیم که عیب های ما را از خود ما می‌پوشانند و ما را با این دشمنان ناشناخته و نهانی تنها رها می‌سازند؛ چرا که این کسان دشمنان واقعی ما هستند: «مَن اَبانَ لک عیبَک فهو ودودُک، مَن ساترک عیبکَ فهو عدوُّک»؛ (1) آن که عیب تو را بر تو آشکار سازد، دوست دار تو است و آن که عیب تو را از تو پنهان دارد، دشمن تو است. احادیثی از این دست بسیارند. مضمون همه‌ی آن‌ها تأکید بر بیان عیب‌ها به خود شخص و پرهیز از لاپوشانی های بی خاصیت و گاه خطرناک است. این توجه گویای اهمیت انتقاد در زندگی انسان و ضرورت آن برای رشد آدمی است؛ رشدی که از طریق بیان عیب‌ها و رفتار آیندگان انتقاد به دست می‌آید.
افزون بر این، ما از طریق دیگران است که به کشف خویش نایل می‌شویم و در هنگام رویارویی با اظهارات این و آن است که حدود و ثغور وجود خود را در می‌یابیم و به چند و چون آن پی می‌بریم. هیچ شناخت منفردی وجود ندارد و هیچ کس در خلأ به فهم خود دست نمی یابد. به گفته‌ی رومن رولان، متفکر فرانسوی، «آدمی از دریچه‌ی چشم دیگران می‌بیند و آنان او را می‌بینند؛ جز از راه انعکاس، نمی توان خود را شناخت.» (2)

پی‌نوشت‌ها:

1. میزان الحکمه، ج 3، ص 2207.
2. جان شیفته، ج 4، ص 1679.
منبع مقاله :
اسلامی، سیدحسن، (1388)، انتقاد و انتقادپذیری، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، چاپ پنجم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید