نویسندگان: طاهره انصاری/ حسن ظهرابی
13. اصل تنسّک و عبادت پیشگی
نهضت کربلا، مظهری روشن از عبادت خداست که در رفتار و گفتار و حالات شهیدان عزیز از جمله سرور آنان سیدالشهداء علیه السلام دیده می شود. این خصلت دست پروردگان مکتب قرآن است که همیشه خدا را عبادت می کنند و در هیچ حالی او را از یاد نمی برند.
سیدالشهداء علیه السلام در بحرانی ترین حالات و پیشامدها، با یاد خدا و عبادت او آرامش می یابد و این اطمینان قلبی را به یاران و خانواده اش نیز منتقل می کند. خطبه هایش با نام و یاد خدا است و داغ شهیدان و شهادت بستگان، زمینه ی ذکر خدا می شود.
14. اصل تواضع و فروتنی
سلوک و رفتار امام حسین علیه السلام سرشار از جلوه های زیبای تواضع و فروتنی است تا عاشقان او به راه و رسمش تأسی جویند. روایت شده است که روزی امام حسین علیه السلام بر گروهی از مستمندان گذشت که سفره ای حقیرانه برپا کرده بودند و از تکه های نانی که در آن گرد آورده بودند، می خوردند. چون امام حسین علیه السلام را دیدند، او را به همنشینی و هم سفره شدن دعوت کردند. پس آن حضرت درودشان گفت و با آنان هم غذا شد و فرمود:« خداوند گردن فرازان( متکبران) را دوست ندارد.»
15. اصل نفی خودکامگی و خودکامگی پذیری
حسین بن علی علیه السلام در همان آغاز نهضت خویش با نفی بیعت با یزید به همگان آموخت که نباید تن به خودکامگی سپرد و سر در برابر استبداد فرود آورد؛ از این رو فرمود:« مثلی لا یبایع لمثله»: همچون منی با چون او بیعت نمی کند.
آخرین سخنان حسین علیه السلام در روز عاشورا نیز نشانه ی مبارزه ی سخت او با خودکامگی بود که خطاب به ابن زیاد فرمود:« آگاه باشید که این فرومایه، فرزند فرومایه، مرا میان دو راهی شمشیر و خواری قرار داده است و هیهات که ما تن به خواری دهیم»؛ لذا حسین علیه السلام با قامتی به بلندای تاریخ در برابر این خودکامگی ایستاد و تکلیف را روشن کرد که در اسلام هیچ جایی برای خودکامگی و خودکامگی پذیری نیست.
16. اصل غیرت دینی
غیرت دینی، تلاش در نگاهبانی دین از آفت و حمیت در حفظ آن از بدعت و کوشش در ترویج آن است.(112) قیام امام حسین علیه السلام قیامی بود براساس غیرت دینی، بر ضد تحریف اسلام و بر ضد برپا کردن مناسبات خودکامه و مستبدانه به نام دین.
زیباترین جلوه ی غیرت دینی، در مکتب حسین علیه السلام وجود مبارک حضرت عباس علیه السلام است که چون دست راستش را ناجوانمردانه قطع کردند، شمشیر به دست چپ گرفت و با تمام وجودش از دین حمایت کرد.
17. اصل از خودگذشتگی و فداکاری
انسان تا از خود نگذرد و به فراتر از خویش نرود و انسانیت و ارزش های والای دین و مردم را بر خود مقدم ندارد، به امر مقدس و نیکویی های حقیقی واصل نمی شود. بدین خاطر است که حسین علیه السلام در راه آرمان مقدس، همه چیزش را فدا کرد تا حقیقت زنده بماند و عدالت رخ بنمایاند و مردم با عزت زندگی کنند. امام حسین علیه السلام زمانی که تصمیم گرفت از مکه به سوی عراق حرکت کند، پیش از حرکت خطبه ای در میان خاندان و جمعی از شیعیان و یاران خود ایراد کرد و در آن خطبه این راه را بر آنان گشود و فرمود:« اکنون هریک از شما که آماده است در راه ما از خون خویش بگذرد و جان خود را در راه لقای خدا نثار کند، پس با ما همسفر شود».(113)
این دعوتی است فراتاریخی و فراجغرافیایی تا هرکس که می خواهد با حسین علیه السلام همسفر شود و تا قلّه ی انسانیت پیش رود، بداند که باید اهل فداکاری در راه خدا و دین او و جامعه ی انسانی باشد.
ب) تأملی بر سؤالی امروزی
آیا ممکن است فاجعه ی کربلا تکرار شود؟ برای اینکه به این سؤال تا حد مطلوبی پاسخ داده شود، در مورد وضعیت اجتماعی فعلی انقلاب اسلامی و پایگاه کوفه در صدر اسلام باید مقایسه ای واقع گرایانه به عمل آید؛ چه اینکه از خلال این بررسی های تطبیقی است که می توان پاسخ این سؤال را دریافت:
1. یکی از مشکلات اصلی و اجتماعی کوفیان، قطع ارتباط ولایی آنان با امام حسین علیه السلام بود و در این مورد بنی امیه سعی می کردند امام علیه السلام را از پایگاه های اجتماعی و مردمی اش جدا کنند؛ بنابراین شدیداً حضرت را تحت کنترل و نظارت داشتند؛ هم در مدینه و مکه و نیز در کوفه و کربلا؛ به بیان دیگر بزرگ ترین مشکل اجتماعی مردم کوفه بریدن از حبل الهی- که همان وجود مقدس امام حسین علیه السلام است- بود؛ چه اینکه همواره خطر جدایی مردم از رهبران راستین اجتماعی، بزرگ ترین خطر برای ملت ها به حساب می آید و امروزه نیز تلاش دشمنان برای جدا کردن مردم از رهبری و ولایت فقیه در همین جهت ارزیابی می شود.
2. مشکل اجتماعی مهم دیگری که در کوفه وجود داشت، مسئله ی دنیا طلبی مردم کوفه بود. ریشه های این مشکل عبارت بود از : انحراف رهبری جامعه ی اسلامی از مسیر اصلی خود که همان سیره ی نبوی و علوی بود و نیز آثار منفی که از فتوحات ناشی می شد؛ مثل چشیدن طعم غنایم و رسیدن هدایای حرام به مردم و رواج حرام خواری در جامعه ی اسلامی که امام حسین علیه السلام نیز در خطبه ی عاشورا بدان اشاره فرمود:«… قد انخزلت عطیاتکم من الحرام و ملئت بطونکم من الحرام…».
3. جنگ های آن روزگار خلفا به ویژه مردم کوفه، بیشتر جنبه ی تهاجمی داشت و منافع مادی و غنایم سرشار مطرح بود و مسلمانان کمتر به قدرت دفاعی خویش و حفظ اسلام می اندیشیدند و در چنین شرایطی جامعه ی اسلامی از نظر مواجه شدن با خطر و به ویژه تهاجم فرهنگی آسیب پذیرتر بود؛ اما امروزه و در شرایط انقلاب اسلامی، جنگ ما بیشتر جنبه ی دفاعی داشت و به رغم تهاجم گسترده ی نظامی و نیز تهاجم فرهنگی، نظام دفاعی جمهوری اسلامی بحمدالله بسیار کارآمدتر و قوی تر است که تقابل مردم با انواع توطئه های دشمنان و خاصه در دوران دفاع مقدس و شکست و ناکامی های دشمن، مصادیق بارزی از آن به شمار می آید.
4. با ملاحظه ی وضعیت فرهنگی اجتماعی کوفه می توان دریافت که به رغم وجود احزاب و گروه های مختلف فکری و سیاسی، فرهنگ عمومی آن متأثر از معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام بود که اصلاً با حجاز و شام قابل مقایسه نیست؛ اما آسیب پذیری های جدی فرهنگی و اخلاقی به ویژه در نسل جوان کوفه وجود داشت. امروز مردم و نسل جوان، به مراتب آشنایی بیشتری با امام رحمه الله و معارف انقلاب اسلامی دارند، لیکن خطرات و تهدیدآفرینی های دشمن را نیز نباید نادیده گرفت.
5. حضور نداشتن خواص صحابی پیامبراکرم (ص) در کوفه و مقابله نکردن هوشمندانه با تهاجم فرهنگی دشمن- که تلاش در جهت احیای فرهنگ جاهلیت و حذف عنصر اسلام و عدالت خواهی و آزادی خواهی بود – از مشکلات مهم کوفه و نسلی بود که معاصر قیام امام حسین علیه السلام می زیست؛ ولی امروز تربیت یافتگان مکتب امام رحمه الله در مقابله با تهاجم فرهنگی و گسترده ی دشمن، حضور فعال و هوشمندانه ای دارند و علاوه بر اینها، به برکت انقلاب اسلامی، ابزار قدرت و عمده ترین دستگاه های اطلاع رسانی در دست حاکمیت نظام اسلامی است که همواره دشمنان اسلام و انقلاب را ناکام کرده است.
6. باید توجه داشت که تجربیات تاریخی مردم کوفه در روزگار صدر اسلام بسیار اندک بود؛ یعنی در آن زمان، به ویژه در خلال سال های 17-61 هجری که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، مردم کوفه دو مشکل اصلی داشتند: یکی استفاده نکردن از تجربه ی دیگران- ولو به همان میزان کم – و دیگر استفاده ی نامؤثر از عنصر اندیشه و تعقل؛ چه اینکه در این زمینه، گرفتار ساده اندیشی و اعتماد بی مورد به سران قبایل شدند و منحرف گردیدند. در حالی که امروز ما به اندازه ی تاریخی نسبتاً طولانی و هزار و چند ساله، از تجربه ی مبارزه های حق جویانه ی تاریخ شیعه برخورداریم و اگر بر ذهنیت تاریخی و دستاوردهای مبارزات شیعه تأکید کنیم، همواره در مبارزات اسلامی خود پیروز خواهیم بود.
7. نکته ی آخر آنکه به رغم این همه قوت های امت اسلامی در حمایت از ارزش های انقلاب اسلامی، همواره باید متذکر این هشدار عظیم باشیم که « فرزدق» شاعر، در یک منزلی مکه، آن گاه که امام حسین علیه السلام درباره ی وضعیت کوفه از او سؤال فرمود، به حضرت گفت:« قلوب الناس معک و سیوفهم علیک»؛ یعنی امروز قلب های مردم با شماست، ولی شمشیرهایشان علیه شماست؛ بنابراین باید متوجه باشیم که نکند دل های ما با انقلاب و رهبری باشد، ولی عملکردمان به نفع جبهه ی دشمن تمام شود! به بیان دیگر کربلا نشان داد که به دلیل پیچیده بودن انسان و تمایلات انسانی، می شود از نظر تفکر و اندیشه در جبهه ی حق بود؛ اما در عمل به واسطه ی دنیاطلبی و پیروی از هواهای نفسانی، شاهد شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش بود… و این هشدار عظیمی است که نباید از آن غافل شد؛ و این توصیه مقام معظم رهبری را همواره در صدر اندیشه و تفکر و اعمال خود قرار دهیم که فرمودند:« حسینی باشید و حسینی بمانید».
پی نوشت ها :
1. محمد مهدی نراقی؛ جامع السعادات؛ ص 266.
2. شیخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ص 163.
منبع: نشریه کنگره امام حسین علیه السلام و مقاومت ج 3