موضوع تمامی رسالت های آسمانی انبیاء الهی، انسان و تربیت همه جانبه او برای نیل به کمالات بوده، تا بتواند در پرتو تزکیه (2) و تعلیم، آیینه تمام نمای اسماء و صفات الهی باشد و کوس خلیفه اللهی را سر دهد. تربیت امری است که در انسان امکان تحقق و ظهورش وجود دارد چه آن که اگر او تربیت پذیر نمی بود، ارسال رُسل و انزال کتب از یک سو و بهره مند کردن او از نعمت بزرگ عقل از سوی دیگر، لغو و عبث می نمود در حالی که برنامه تربیت انسان با تدبیر حکیمانه حضرت حق عزوجل، تهیه و با تلاش انبیا و اولیاء به اجرا درآمده است. در آیات نورانی قرآن روایات گران سنگ معصومان (علیهم السلام) به حوزه های تربیت و اخلاق توجه زیادی شده است تا جایی که در نبوی معروف، غایت بعثت شمرده شده است « انّما بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق » نظام تربیتی اسلام دارای اصول و مبانی مستحکم و منطقی است که این اصول و مبانی در سیره نبوی و ائمه اطهار (علیهم السلام) متجلی شده و در موارد مختلف بروز و ظهور یافته است درباره سیره شناسی معصومان آثار پژوهش فراوانی به وسیله پژوهشگران تهیه و به چاپ رسیده است لکن جامعه بشری به طور عام و جوامع اسلامی به طور خاص پیوسته نیازمند تکرار و تذکرند، همان گونه که قرآن کریم این مهم را برای مؤمنان سودمند برشمرده است(3) و نیز آن را با اسلوب قصری وظیفه رسول خدا دانسته است(4). از این روی، بایسته است همواره، سیره شناسی معصومان در دستور کار نظام آموزشی و تربیتی ما قرار گیرد تا طی دوره ای مبارک، جامعه ای نورانی پدید آید و نیز بسیار شایسته و بایسته است که روایات تربیتی معصومان و به ویژه امام رضا (علیه السلام) مورد کاوش قرار گرفته و با الگو گیری از رویکرد اخلاقی و تربیتی آن امام همام که در جای جای زندگی پر برکت ایشان تبلور داشته، نظام تربیتی اهل بیت شناخته و شناسانده گردد.
به راستی که مدرسه تربیتی امام رضا (علیه السلام) برگرفته از اصول و آموزه های وحیانی است و به یقینی ائمه طاهرین، رسول خدا را در تمام اعمال خویش اسوه و قدوه قرار داده اند (5) و به یقین سیره اهل بیت عیناً همان سیره و سنت نبوی است چه آن که آنان جملگی از آبشخور وحی سیراب شده اند که امام سجاد (علیه السلام) فرموده است:« لکنّا واحد من نور واحد » (6) و ما نیز مأمور الگوگیری از سنت و سیره آنانیم.(7)
آری، امامان معصوم هریک مصداق انسان کامل است که مجلی و مظهر تمام اسماء حسنی و صفات علیای الهیه اند که با توجه به مقتضیات هر عصری و نیز قابلیت ها و ظرفیت های موجود در هر دوره، صفت یا صفاتی از آنها در وجود آنان تجلی می یابد تا آنان که خواهان هدایت و تربیت اند، راه را از چاه بازشناسند و از ظلمات به نور رهنمون گردند، مطالعه سیره رضوی گویای این حقیقت است که تربیت به عنوان یک اصل کلی با زیرمجموعه ای فراگیر در حوزه های اخلاق فردی، خانوادگی، اجتماعی- سیاسی و … در دستور کار آن حضرت بوده است و در دوره های مختلف زندگی ایشان موردتوجه آن امام عزیز و رئوف بوده، چه در مدینه و چه خراسان، و لحظه ای آن امام همام از تحقیق این رسالت مهم غافل نبوده اند، از این رو، بایسته می نمایاند که پیش از ورود در ذکر روایات و احادیثی در سیره اخلاقی و تربیتی امام رضا (علیه السلام) به مفهوم شناسی و واژه شناسی برخی از واژگان بپردازیم.
1. مفهوم شناسی سیره
سیره از ماده سیر به وزن فعله است و به معنای حرکت، رفتن، راه رفتن، نوع راه رفتن و نوع رفتار است.
و سیره در اصطلاح عبارت است از سبک رفتار و نحوی سلوک در میان مردم و منهج رفتاری هرکسی در زندگی.
به عبارتی دیگر: سیره یعنی روش برگزیده هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی اش، که شامل مجموعه ای است از اقوال، افعال و تقاریر او.
و به بیان ساده تری: آنچه که از یک انسان در مراحل مختلف زندگی صادر می شود سیره او تلقی می شود.
و طبق نکات پیش گفته، سیره امام رضا (علیه السلام) یعنی روش و نوع رفتار و کردار آن امام در مراحل مختلف زندگی و نیز شیوه برخورد و تعامل امام رضا (علیه السلام) و سلوک ایشان در ابعاد فردی، اخلاقی، اجتماعی و… که اصطلاحاً شاید بتوان آن را مترادف واژه سنت بدانیم که درباره آن گفته اند: سنت مجموعه ای است از قول، فعل و تقریر انسان معصوم. بنابراین سیره و سنت رضوی یعنی کلمات، روایات و اعمال و تأییدات و تقریرات امام رضا (علیه السلام) در رویارویی با حوادث مختلف و عرصه های متفاوت زندگی.
2. واژه شناسی اخلاق
واژه اخلاق بر وزن افعال، واژه ایی است عربی که جمع واژه خُلق است که بر ویژگی های نفس انسانی اطلاق می گردد.
برخی از لغت شناسان بر این باورند که اخلاق جمع مکسر خُلق یا خَلق است که دارای دو معنی است: 1- نرمی و صافی و اندازه 2- هیأت و شکل(8).
پژوهش ها حاکی از آن است که دو کلمه خُلق و خَلق در اغلب موارد در معنای تقدیر و شکل و اندازه اشیاء به کار می رود و معنای اول کاربرد اندکی دارد. اخلاق از ریشه ی خُلق هم به معنای حظّ و بهره مشخص است. برخی از لغت شناسان نیز بر این عقیده اند که خَلق و خُلق هر دو به یک معنی هستند، اما خَلق به اشکال و هیأت هایی اختصاص یافته که با چشم می توان آنها را دید، ولی خُلق به خوی و سجایایی اطلاق می شود که با بصیرت و چشم دل ادراک می شوند.(9)
3. اخلاق در اصطلاح
خُلق ملکه ای نفسانی است که موجب می شود به سادگی و بدون نیاز به تأمل و اندیشه ورزی افعال خاصی از انسان صادر شود.
خُلق حَسَن یعنی صفات نفسانی ثابت و نیکو و خُلق سییء یعنی صفات نفسانی ثابت قبیح.
خُلق حَسن فضیلت است و خلق بد، رذیلت نام دارد. بنابراین، اخلاق از ریشه خلق، بهره مندی از فضائل و رذایل است؛ زیرا همان گونه که گفته شد، فضائل یا رذایل، اخلاقی هستند که حالت و ملکه نفسانی را در انسان ایجاد می نمایند.
و دانشی که به انسان می آموزد چگونه روابط چهارگانه: با خدا، با خویشتن، با طبیعت و با هم نوعان را تنظیم نماید، تا به هدف غایی از آفرینش خود که عبودیت خدا و نیل به کمالات است، دست یابد، دانش اخلاق نام دارد.
4. مفهوم شناسی تربیت
تربیت مصدر باب تفعیل است از ریشه رَبا یربُو. ( ربیّ الوَلَد ) یعنی فرزند را تغذیه کرد و رشد و نمو داد. پس رشد دادن، تغذیه نمودن، بالا بردن، پروراندن و… از معانی لغوی تربیت است.
اما در اصطلاح به فعلیت رساندن نیروهای بالقوه در انسان است. تربیت فرایندی است که نتیجه اش تغییر رفتار در انسان است ( اعم از رفتار ظاهری و باطنی ) و نیز کسب هنجارهای مورد قبول در انسان است. تربیت امری است تدریجی و نه دفعی، که با فراهم آوردن بسترها و زمینه های لازم، توانمندی های بالقوه در انسان به توانایی بالفعل مبدل می شود.
5. شخصیت الهی امام رضا (علیه السلام)
امام علی بن موسی ملقب به رضا، هشتمین امام از ائمه دوازده گانه اهل بیت (علیهم السلام) است. کنیه آن امام، ابوالحسن است و از آنجا که کنیه امام کاظم (علیه السلام) نیز ابوالحسن بود، از این رو به امام رضا (علیه السلام)، ابوالحسن ثانی گفته اند. براساس روایتی از شیخ صدوق رحمه الله، سبب نام گذاری امام هشتم به رضا این است که هم دشمنان و هم دوستان به ولایت عهدی او رضایت دارند و این امر برای هیچ یک از پدرانش فراهم نشده بود. ( رضی به المخالفون من اعدائه کما رضی به الموافقون من اولیائه و لم یکن ذلک لاحد من آبائه (علیه السلام) فلذلک سمّی من بینهم بالرضّا… ) (10)
امام رضا (علیه السلام)، مظهر و مجلای اسماء و صفات الهی بوده که مظهریت علم و رأفت بیش از دیگر صفات معروف گشته است به همین روی به ایشان عالم آل محمد و رئوف لقب داده اند.
صفت رأفت در جایی به کار می رود که انسان دارای این وصف علیرغم بی مهری و جفای دیگران، با آنان مدارا کرده و به آنان مهرورزی می نماید.
درباره جایگاه بلند علمی آن امام همام همگان از دشمنان و دوستان اذعان نمودند برای نمونه: مأمون عباسی گفته: « ما اعلم احداً افضل من هذا الرجل علی وجه الأرض » من هیچ کس را در روی زمین عالم تر از این مرد ( امام رضا (علیه السلام) ) نمی شناسم.(11)
و یا همو در پاسخ به اعتراض عباسیان در گزینش امام رضا (علیه السلام) به ولیعهدی گفت:« ما بایع له المأمون الا مستبصراً فی امره، عالماً بانّه لم یبق احدٌ علی ظهرها ( الارض ) ابین فضلاً و لا اظهر عفّهً و لا اورع و رعاً و لا ازهد زهداً فی الدنیا و لا اطلق نفساً و لا ارضی فی الخاصّه و العامه و لا اشدّ فی ذات الله منه .»(12)
یعنی مأمون در حالی با علی بن موسی بیعت کرد که در شایستگی او اندیشه کرده و می داند که در روی زمین کسی با فضیلت تر، پاکدامن تر، پرهیزکارتر، پارساتر، آزادتر، خوشنودتر و محکم تر از او در راه خدا وجود ندارد.(13)
ابوالصلت هروی، درباره امام رضا (علیه السلام) می گوید:«ما رأیت اعلم من علی بن موسی الرضا و لا رآه عالم الا شهد له بمثل شهادتی »(14) ( من کسی را داناتر از علی بن موسی ندیدم و هر دانشمندی که در این دوران او را دیده مانند من، اعتراف به داناتر بودنش داشت. )
مرحوم شیخ مفید درباره شخصیت امام رضا (علیه السلام) نوشته است:
« و کان الامام القائم بعد ابی الحسن موسی بن جعفر ابنه أباالحسن علی بن موسی الرضا لفضله علی جماعه اخوته و اهل بیته و ظهور علمه و حلمه و ورعه و اجتماع الخاصه و العامه علی ذلک فیه و معرفتهم به منه. »(15)
پس از امام کاظم، پسرش ابوالحسن الرضا (علیه السلام) امام مسلمانان بود، زیرا او از همه برادران و اهل بیتش برتر بود و علم و حلم و زهدش بر همگان روشن و شیعه و سنی در این جهت اتفاق داشتند و آن حضرت را به وجود این فضائل می شناختند.
و امام کاظم (علیه السلام) تمام اولاد و خویشان را به مراجعه به امام رضا (علیه السلام) دعوت می کند: « هذا اخوکم علی بن موسی عالم آل محمد، سلوه عن أدیانکم. و احفظوا ما یقول لکم، فانّی سمعتُ ابی جعفر بن محمد یقول لی: انّ عالم آل محمد لفی صلبک و لیتنی ادرکته فإنّه سمّی امیرالمؤمنین »(16).
( این برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله) است. از او درباره ی امور دینی خویش بپرسید و آن چه می گوید به خاطر بسپارید، زیرا از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که به من فرمود: عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله) در صلب توست و آرزوی من است که او را دیدار نمایم، او امیرالمؤمنین نامیده می شود. )
امامی که ما در پی شناخت سیره و سنت او هستیم، خود درباره جایگاه امام و اسوه امت اسلامی می فرماید: « انّ الإمامه زمام الدّین، و نظام المسلمین، و صلاح الدّنیا و عزّ المؤمنین و اسّ الاسلام النّامی، و فرعه السامی، بالامام تمام الصلاه و الزکاه و الصیام و الحج و الجهاد و توفیر الفی و الصدقات و امضاء الحدود و الاحکام و منع الثغور و الاطراف و الامام یحلّل حلال الله و یحرّم حرام الله و یقیم حدود الله و یذبّ عن دین الله و یدعو الی سبیل ربّه بالحکمه و الموعظه الحسنه »(17).
( امامت، زمام دین و باعث تحکیم نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است، امامت اساس پویای اسلام و شاخه بلند و والای آنست. )
کمال نماز و زکات و حج و روزه و جهاد و زیاد شدن غنائم و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگه داری مرزها به وسیله امام است. امام حلال و حرام را برای مردم بیان می کند و حدود الهی را برپا می دارد و از دین خدا دفاع می نماید و مردم را از راه حکمت و موعظه نیکو، به راه خدا دعوت می کند.
6. سیره تربیتی رضوی
راهبرد تربیت و تربیت اخلاقی در آیات و روایات بر اصول و مبانی ویژه ای استوار است که برخی از این اصول عبارتند از:
– اختیار و انتخاب آگاهانه ی انسان در افعال و اعمالش برای دستیابی به تکامل اخلاقی. اساساً تکامل روحی انسان بر اثر افعال اختیاری انسان است. در حاق روح انسان گرایش به کمال نهادینه شده است که به صورت اراده ظهور می یابد.
– همواره میان فعل اختیاری انسان و نتیجه اش، رابطه ضرورت برقرار است؛ یعنی نتایج افعال اختیاری معلول فعل اختیاری است و فعل اختیاری نسبت به آنها ضرورت بالقیاس دارد.
– که این اصول و دیگر مبانی تربیتی- اخلاقی در سیره تربیتی رضوی نیز مشهود است که همه و همه برای پرورش فضائل اخلاقی در انسان است تا انسان در مسیر کمال که علت غایی خلقت است قرار بگیرد. نکته مهم این است که راز شریعت اسلامی و آداب و احکام الهی تماماً تکامل انسان و خلود اوست که این مهم به جز کسب و تجلی اخلاق فاضله نیست و از آن جایی که اسلام در تمام زوایای پیدا و پنهان وجودی انسان دارای احکام است به تمام نیازهای دنیایی و آخرتی، جسمی، روحی، فردی و اجتماعی و… توجه تام شده است و در هر حوزه دارای اصول و برنامه است که این برنامه با اصول و مبانی آن در سیره تمام معصومان و از جمله در سیره رضوی تبلور یافته است. این اصول از نبی خاتم تا وصی خاتم دارای وحدت است. بدین معنی که آن چه که توسط نبی اعظم تأیید یا طرد شده، عیناً توسط اولیاء الهی بعد از ایشان نیز تأیید یا طرد شده و این گونه نبوده که یک اصلی نزد امامی طرد و نزد امام دیگری تأیید شده باشد.
برای نمونه افزودن بر اصول پیشین گفته که حاکم در مدرسه تربیتی ائمه است، اصول دیگری نیز ثابت و استوار است مانند: اصل فطرت، اصل توحید و حاکمیت همه جانبه الهی، اصل قضا و قدر، اصل تسلیم بودن در برابر مقدرات الهی، اصل لزوم سعی و تلاش و عمل و نقش جدی عمل در ایمان، اصل اطاعت و بندگی خدا، اصل لزوم توجه به معاد، اصل خلوص، اصل عقلانیت، اصل کرامت انسان و…
همان گونه که پیش تر یادآور شدیم، تربیت به معنای فراگیر آن؛ یعنی جهت دهی استعدادهای موجود در آحاد جامعه به سوی بالفعل شدن، اساس کار ائمه و سیره رضوی بوده است. تربیت رضوی یعنی جهت دهی و هدایت استعداد افراد به سمت و سوی کمالات دینی و مظاهر اسلامی که در واقع کمالات الهی انسان است. تمام تعاملات و افعال و اقوال رضوی، اسوه ای کامل برای هدایت و جهت دهی توانمندی های بالقوه مردم در تمام سطوح بوده، این معنی از تربیت، معنای عام آن است لکن تربیت در معنای خاص خود، حضور عوامل دیگری چون خانواده، حکومت و… را نیز می طلبد.
برای نمونه، تربیت به معنای خاص، هدایت و جهت بخشی به استعدادهای موجود در اولاد است به وسیله پدر و مادر که امروزه با توجه به مدنیت بشر و جوامع بشری که بالضروره دست به تقسیم کار زده اند، این وظیفه به مراکز آموزشی سپرده شده، اما وجود این ضرورت به معنای جواز کناره گیری خانواده و شانه خالی کردن از این مسؤولیت سترگ نیست.
در سیره رضوی به تبع سیره نبوی و اجداد طاهرینش، از نقش بی بدیل خانواده ( پدر و مادر ) در تربیت فرزندان چشم پوشی نشده است و کلمات نورانی امام رضا (علیه السلام) و به طور کلی سیره نورانی وی راهنمای تربیت فرزندان در جوامع اسلامی است و ما در این مقام نکاتی را از سیره عملی امام رضا (علیه السلام) با رویکرد تربیتی برگزیدیم که در ساحت تربیت فرزندان بسیار مهم است:
7. تربیت قبل از ولادت فرزند
1-7. لزوم ازدواج با همسر صالحه و صالح
تأکید اسلام بر ازدواج و اهمیت آن معروف و مشهور است و در روایات ازدواج را تبعیت از سنت نبوی و موجب احراز نیمی از (18) ایمان برشمردند و طبق نقل مرحوم صاحب وسایل الشیعه، زنی به حضور امام صادق (علیه السلام) رسید و گفت: خدایت صلاح و سداد افزاید، من زنی تارک دنیایم. امام فرمود: منظورت از ترک دنیا چیست؟ گفت: شوهر اختیار نکردم، امام فرمود: چرا؟ گفت: برای اجر و ثواب. امام فرمود: بازگرد، اگر مجرد ماندن فضیلت بود فاطمه ی زهرا (علیها السلام) از تو سزاوارتر بود. کسی نمی تواند در فضائل بر حضرت زهرا (علیها السلام) پیشی گیرد.(19)
امام رضا (علیه السلام) نیز در دعوت به ازدواج که مقدمه ای برای حصول فرزند است فرمودند:« من سعاه المرء الزوجه الصالحه » (20) ( از سعادت مرد این است که همسری شایسته و نیکوکار داشته باشد. )
در نظام تربیتی رضوی گام نخست برای ارائه فرزند صالح به جامعه گزینش زوجه ی صالحه است. مرد باید همسری عفیف و صالح برگزیند زن هم باید شوهری صالح بیابد. این جاست که ضرورت دقت در انتخاب عروس و داماد خود را می نمایاند. در این نظام، همسر صالح بالاترین سرمایه است.
صفوان بن یحیی از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده که فرمود:« ما أفاد عبد فائده خیراً من زوجه صالحه اذا رآها سَرَّتهُ و إذا غاب عنها حفَظَته فی نفسها و مالُه »(21) ( هیچ سودی برای مرد بهتر از همه صالح و عفیف نیست که با دیدن او خوشحال شده و در غیابش پاکدامن بوده و اموالش را محافظت می نماید ) همان گونه که اشاره شد، این اهتمام در دو طرف باید ملاحظه شود و اختصاص به گزینش زن صالح ندارد، بلکه در انتخاب مرد صالح و داماد صالح نیز باید اهتمام ورزید. حضرت رضا (علیه السلام) در پاسخ به نامه حسین بن بشار واسطی که از خواستگار بداخلاق دخترش می پرسد، می نویسد: « لا تزوجّه ان کان سیی الخُلق »(22) ( اگر بداخلاق است، دخترت را به ازدواجش درنیاور. )
2-7. اهتمام به ایام بارداری
در نظام تربیتی رضوی جایگاه تغذیه مادی در کنار تغذیه روحی و معنوی بسیار والا و مهم است و نقش مهمی در تربیت اولاد صالح دارد.
طبق نقل کلینی: محمد بن سنان از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده که فرمودند: « اطعموا حُبالاکُم ذَکَر اللّبان، فانَّ لک فی بطنها غلامٌ خَرج ذکّی القلب عالماً شجاعاً و إن تکُ جاریهٌ حَسُن خَلقُها و خُلقُها »(23) یعنی: به همسران باردارتان کندر بخورانید، اگر فرزند پسر باشد پاکدل و عالم و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد خوش سیرت و خوش صورت می گردد.
نکته قابل توجه در این روایت این است که تغذیه مناسب مادی می تواند در کنار تغذیه معنوی در صورت و سرشت فرزند اثر بگذارد.
8. تربیت بعد از ولادت
1-8. بوسیدن فرزند نشانه مهرورزی
انسان به شهادت آیه آغازین سوره الرحمن، با نام مبارک رحمان آفریده شده و وجود او سرشار از محبت به مبدأ هستی و مراتب آن است که اگر از این اصل نهادینه شده غفلت شود، ای بسا که خسارت های جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. نیاز به محبت و مهرورزی که از نیازهای جدی انسان است در تمام دوره های عمر انسانی مورد توجه نظام تربیتی معصومان و به ویژه سیره رضوی بوده است. طبق پژوهش های انجام شده مادرانی که در دوره بارداری با الفاظ محبت آمیز با جنین خویش سخن گفته اند، بعد از تولد، فرزندان سالم تر، شاداب تر و باهوش تری را مشاهده کرده اند و عکس این هم به اثبات رسیده است(24). در سیره رضوی یکی از مظاهر مهرورزی به فرزند بوسیدن اوست. این سیره در سنت نبوی نیز مسبوق است که در حدیث نبوی آمده است: فرزندان خود را بسیار ببوسید، زیرا برای شما در هر بوسیدن درجه ای است. )(25)
در سیره ی عملی نبوی هم آمده که امام حسین (علیه السلام) را که کودکی خردسال بوده در آغوش می گرفت و می بوسید.(26)
در روایات امام رضا (علیه السلام) هم نقل شده که فرمود: مادر می تواند لب های فرزندش را ببوسد.(27)
2-8. توسعه مادی برای عیال ( زن و فرزند )
امام رضا (علیه السلام) فرمود: بر اشخاص توانا لازم است که زندگی راحتی را برای زن و فرزند خویش به وجود آورند.(28)
بدیهی است که تأمین نیازهای عاطفی کودک و نیز ظاهری و مادی او زمینه ساز بهداشت روحی و روانی آینده اوست برای ورود مناسب در جامعه و ایفای نقش سازنده در آن و او را نسبت به تهدیدهای بیرونی ( بیرون از خانه ) ایمن می سازد و اصل مهم اعتماد را در روابط خانوادگی ( میان او و اعضای خانواده ) برقرار و مستحکم می سازد.
3-8. گفتن اذان و اقامه در گوش های نوزاد
در کتاب فقه الرضا ( نسبتش به امام محل اختلاف بوده، لکن مطالب آن مطابق سیره نبوی و ائمه اطهار است ) آمده است که امام رضا (علیه السلام) فرمود: « إذا وُلِد مولودٌ فإذّن فی أذنه الأیمن و اَقِم فی أذنه الأیسر » (29) شنیدن کلمات اذان و اقامه در آغاز تولد، هماهنگی فطرت پاک و الهی انسان با شریعت مقدس را می رساند، فطرتی که باید از آغاز ورود به این نشأه محفوظ بماند و هدایت گردد.
4-8. حق بهره مندی از نام نیک
گام مهم دیگر در تربیت بعد از تولد گزینش نام پسندیده برای فرزند است، پوشیده نیست که نام نیکو چقدر در روابط متقابل اجتماعی اثرگذار است. نام نیک سبب سربلندی و عزت مندی فرزند در میان همسالان اوست و عکس آن نیز صادق است که نام قبیح سبب سرشکستگی فرزند می شود.
نمونه هایی چند در سیره تربیتی رضوی در این باره به شرح زیر نقل می شود:
– سلیمان جعفری به نقل کلینی می گوید: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که فرمود: « لا یدخل الفقر بیتاً فیه اسم محمد أو أحمد أو علی أو الحسن أو الحسین أو جعفر أو طالب أو عبدالله أو فاطمه من النساء » (30)
( فقر و تنگدستی وارد خانه ای نخواهد شد که در آن خانه نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله یا فاطمه باشد. )
و نیز فرمود:« و سَمّه یوم السابع و اختنه و اثقُب اذنه و احلق رأسه وَزن شعره بعد ما تجففه او بذهبٍ و تصدّقَ بها و عُقّ عنه کل ذلک یوم السابع » در روز هفتم بر او نامی بنه و فرزند پسر ختنه شود و موی سرش تراشیده شود و به اندازه ی موی تراشیده شده طلا یا نقره صدقه دهید و در همان روز هفتم حیوانی را عقیقه نمایید و به فقرا دهید.
این توصیه ها برای محافظت از کودک و ایجاد بستری برای تربیت صحیح است و درواقع به منزله بیمه عمر کودک به شمار می آید.
– در روایتی دیگر اهمیت نام گذاری مطرح شده، فردی از امام رضا (علیه السلام) پرسید: چرا اعراب اولادشان را به نام های سگ و یوزپلنگ و پلنگ و… نام گذاری می کردند؟ امام فرمود: اعراب مردان جنگ و کارزار بودند. این اسم ها را بر فرزندانشان می نهادند تا هنگام صدا زندن در دل دشمنان ترس و دلهره بیندازند. (31)
بنابراین میان اسم و مسمّی ارتباط برقرار می شود و اثر روانی می نهد، افزون بر این نام ها در مخاطبان هم اثر سلبی یا ایجابی به جای می نهند.
– و نیز در روایات آمده که در حضور امام رضا (علیه السلام) نام شاعری برده شد و یکی از حاضران او را به کنیه اش خواند امام فرمود: اسم شاعر را بگو و از ذکر کنیه اش خودداری نما، خداوند فرمود: « مردم را به لقب بد نخوانید » (32) شاید برای مرد شاعر این کنیه اش چندان خوشایند نباشد. (33)
نکته ظریف در این روایت عنایت امام جامعه به آبروی افراد در مواطن مختلف است. نگاه تیزبین امام معصوم هرگز غافل از هدایت مردم و مراقبت از آنان نیست. امام رضا (علیه السلام) همان گونه که در حدیث طولانی ( مسند الامام الرضا ) (34) درباره ی جایگاه امام فرمود که: امام پدری مهربان برای امت است، در این مقام پدرانه و با مهرورزی به تربیت امت پرداخته است تا سلامت روانی آحاد جامعه محفوظ بماند.
ادامه دارد…
نویسنده: مصطفی فقیه اسفندیاری (1)
مقالات مرتبط :
سیری در منظومه تربیتی- اخلاقی امام رضا (ع) (۲)
سیری در منظومه تربیتی- اخلاقی امام رضا (ع) (۳)
پی نوشت ها :
1.عضو هیأت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی.
2.ال عمران/163، جمعه/2.
3.( فذکّر فانّ الذکری تنفع المؤمنین ).
4.( انما انت مذکر ).
5.احزاب/21، نهج البلاغه، خ94.
6.مجلسی، 1403ق، ج26، ص 16.
7.نهج البلاغه، خ110.
8.ابن فارس، 1387، ص 16.
9.راغب اصفهانی، 1412، ص 159؛ غزالی، 1351، ج3، ص 52.
10.صدوق، 1363، ج1، ص 13.
11.مفید، 1413، ج2، ص 261.
12.ابن طاووس، بی تا، ص 279.
13.( و الفضل ما شهدت به الأعداء ).
14.طبرسی، 1417، ج2، ص 64.
15.اربلی، 1381ق، ج3، ص 107.
16.اربلی، 1381ق، ج3، ص 107.
17.صدوق، 1363، ج2، ص 197.
18.حرعاملی، 1409، ج14، ص 7.
19.حرعاملی، 1409، ج14، ص 84.
20.مجلسی، 1403، ج104، ص 103.
21.کلینی، 1388ق، ج5، ص 327.
22.طبرسی، 1382ق، ص 203.
23.کلینی، 1388ق، ج6، ص 23.
24.شرفی، 1389، صص 112-111.
25.مجلسی، 1403، ج13، ص 112.
26.تنکابنی، بی تا، ج3، ص 61.
27.مجلسی، 1403، ج2، ص 345.
28.حرّانی، 1404، ص 442.
29.ابن بابویه، 1411.
30.کلینی، 1388ق، ج6، ص 19.
31.حرعاملی، 1409ق، ج5، ص 115.
32.حجرات/11.
33.حرعاملی، 1409ق، ج5، ص 115.معمولاً کنیه برای احترام است، لذا احتمال قوی وجود دارد که در این داستان کنیه شاعر، قبیح بوده است.
34.عطاردی، 1406ق، ج1، ص 98، « الامام الانیس الرفیق و الوالد الشفیق و الاخ الشقیق ».
منبع مقاله :
ایزدی، مهدی و…[ دیگران]، (1392)، ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا (ع)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول