بررسی روایی طلاق

بررسی روایی طلاق

نویسنده: سید هاشم ناجی جزایری

دین اسلام، نسبت به طلاق نظری منفی دارد و آن را به عنوان علاج دردناک و آخرین راه در زندگی زناشویی تجویز کرده است که در این مقاله به موارد مجوَّز طلاق در اسلام می پردازیم.

نکوهش طلاق و جدائی زوجین
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این مضمون فرمود: چه بد قوم و گروهی هستند کسانی که اعتبار طلاق ــ در نزد آنها ــ بیشتر می باشد از ازدواج که پیمان الهی است.(1)
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: طلاق امری قبیح و زشت است و من از آن کراهت دارم.(2)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: جبرئیل ــ بارها ــ سفارش زنان را به من می نمود. تا آنکه گمان بردم که طلاق دادن آنها سزاوار نخواهد بود.(3)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیثی که سفارش زنان را به مردان نموده بود. فرمود:
زنها امانت خدا می باشند در نزد شما، به آنها ضرر و زیانی نرسانید و آنها را در تنگنا قرار ندهید.(4)

طلاق عرش الهی را به لرزه درمی آورد
امام صادق (علیه السلام) فرمود: ازدواج کنید. و طلاق ندهید. زیرا طلاق. عرش الهی را به لرزه درآورد.(5)

طلاق باعث خشم و غضب الهی می گردد
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدای متعال دوست دارد خانه ای را که در آن ازدواج صورت می گیرد و دشمن دارد خانه ای را که در آن طلاق صورت می گیرد و هیچ چیز ــ در نزد خدای عزّ و جلّ ــ منفورتر از طلاق نیست.(6)

طلاق تلخترین درمان و آخرین علاج
امام رضا (علیه السلام) در حدیثی ــ پیرامون بیان بعضی از علل طلاق ــ به این مضمون فرمود: … ممکن است طلاق باعث تأدیب بعضی از زنها گردد. تا آنها از سرکشی و طغیان و نافرمانی همسران خود دست بردارند.(7)

نیکی نمودن به همسر حتّی پس از جدائی و طلاق
حفص بن بختری از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد و گفت: آیا مردی که همسر خود را طلاق می دهد می تواند به او نیکی بکند؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: بله. آیا این مرد نمی خواهد جزء نیکوکاران باشد. آیا این مرد نمی خواهد جزء پرهیزکاران باشد.(8)

موارد اضطراری طلاق و جدائی (9)

آزار و اذیّت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این مضمون فرمود: گروهی هستند که دعای آنها مستجاب نمی گردد.
از جمله ی آنها مردی است که همسری دارد ــ که با تمام توانائی خود ــ او را مورد آزار و اذیّت قرار می دهد و او در این حال دعا کرده و می گوید: خدایا مرا از دست این زن راحت کن. خدای متعال به چنین مردی می فرماید: مگر اختیار همسرت را به دست تو نداده ام. اگر دوست داری او را رها کن و اگر دوست داری با او بساز.(10)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: گروهی هستند که دعای آنها مستجاب نمی شود.
از جمله ی آنها مردی است که همسری دارد که او را مورد آزار و اذیّت قرار می دهد و آن مرد امکانات و توانائی آن را دارد که او را رها کرده و طلاق دهد امّا او آن زن را طلاق نمی دهد.(11)

آزار و اذیّت ــ ضرر و زیان ــ تباه نمودن دنیا و آخرت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این مضمون فرمود: گروهی هستند که دعای آنها مستجاب نمی شود:
از جمله ی آنها مردی است که گرفتار همسر بدی شده است که آن زن او را مورد اذیّت و آزار قرار می دهد. به او ضرر و زیان می رساند. دنیا و آخرت او را تباه می سازد. آن مرد دعا کرده و می گوید: خدایا مرا از دست این زن خلاص کن.
خدای متعال به آن مرد می گوید: ــ ای نادان ــ مگر طلاق او را به دست تو قرار ندادم. او را طلاق بده تا از دست او راحت شوی.(12)

ارتکاب عمل شنیع
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این مضمون فرمود: بارها جبرئیل سفارش زنان را به من می نمود. تا آنکه گمان بردم که طلاق دادن آنها سزاوار نیست مگر هنگامی که آنها مرتکب عمل شنیع آشکاری شوند.(13)

بداخلاقی
مردی به نزد امام کاظم (علیه السلام) آمده و از بداخلاقی همسر خود شِکوه و شکایت نمود.
امام کاظم (علیه السلام) به این مضمون به او فرمود: چرا از او جدا نمی شوی؟
خدای متعال این حق را به تو داده است (14).

عداوت و دشمنی با اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)
راوی می گوید: امام باقر (علیه السلام) زنی را به عنوان همسر برای خود برگزید و نسبت به او محبّت داشته و با او مهربانی می نمود. ناگهان دیدیم که حضرت (علیه السلام) آن زن را طلاق داده و از خود جدا نمود.
و آن حضرت (علیه السلام) از این کار غمگین و ناراحت بود.
بعضی از افراد از آن حضرت (علیه السلام) درباره ی علت جدایی آن زن و سبب طلاق او سؤال کردند؟
حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمودند: من روزی از روزها ــ در نزد این زن ــ از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) یاد نمودم. پس دیدم که این زن. نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اظهار دشمن نموده و شأن و منزلت آن حضرت را کم و اندک دانست و به همین خاطر است که از او جدا شده و او را طلاق دادم. زیرا نخواستم که بدنم با گداخته های آتش جهنّم در تماس باشد.(15)

پی‌نوشت‌ها:

1ــ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) بئس القوم. قوم یکون الطلاق ــ عندهم ــ أوثق من عهد الله تعالی (النوادر للسیّد فضل الله الراوندی ــ علیه الرحمه ــ ص 154 تحقیق و نشر مؤسّسه دارالحدیث).
2ــ قال أمیرالمؤمنین (علیه السلام): الطلاق قبیح. و أنا أکرهه (مستدرک الوسائل ج 15 ص 279).
3ــ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ما زال جبرئیل یوصینی بالمرأه. حتّی ظننت أنّه لا ینبغی طلاقها (من لا یحضره الفقیه ج 1 ص 32).
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ما زال جبرئیل یوصینی فی امر النساء. حتّی ظننت أنّه سیحرم طلاقهنّ (عوالی اللئالی ج 1 ص 254).
4ــ (قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) للرجال فی شأن النساء): إنّهنّ أمانه الله عندکم.
فلا تضارّوهنّ. و لا تعضلوهنّ (مستدرک الوسائل ج 14 ص 251).
5ــ قال الإمام الصادق (علیه السلام): تزوّجوا و لا تطلقوا. فإنّ الطلاق یهتزّ منه العرش (مکارم الأخلاق ج 1 ص 432 و عوالی اللئالی ج 2 ص 139).
6ــ عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: إنّ الله عزّ و جلّ یحبّ البیت الّذی فیه العرس.
و یبغض البیت الّذی فیه الطلاق.
و ما من شیء أبغض ــ الی الله عزّ و جلّ ــ من الطلاق (الکافی ج 6 ص 54).
(قال رسول الله (صلی الله علیه و آله)): تزوّجوا و زوّجوا… و ما من شیء أحبّ ــ الی الله عزّ و جلّ ــ من بیت یعمر ــ فی الإسلام ــ بالنکاح.
و ما من شیء أبغض ــ الی الله عزّ و جلّ ــ من بیت یخرب ــ فی الإسلام ــ بالفرقه. یعنی : الطلاق.
ثمّ قال أبوعبدالله (علیه السلام): إنّ الله عزّ و جلّ إنّما و کّد فی الطلاق و کرّر ــ فیه ــ القول من بغضه الفرقه (الکافی ج 5 ص 328).
(قال رسول الله (صلی الله علیه و آله)) ما أحبّ الله مباحاً کالنکاح. و ما أبغض الله مباحاً کالطلاق (عوالی 3/372).
(قال الإمام الصادق (علیه السلام)): ما من شیء ــ ممّا أحلّه الله عزّ و جلّ ــ أبغض الی الله من الطلاق ــ .
و إنّ الله عزّ و جلّ یبغض المطلاق. الذوّاق (الکافی ج 6 ص 54 و عوالی اللئالی ج 3 ص 373).
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ما أحلّ الله شیئاً أبغض إلیه من الطلاق (مستدرک الوسائل ج 15 ص 280).
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ما من شیء ــ ممّا أحلّه الله تعالی ــ أبغض من الطلاق (عوالی ج 3 ص 372).
7ــ عن محمّد بن سنان. أنّ أباالحسن علیّ بن موسی الرضا صلی الله علیه کتب إلیه فیما کتب من جواب مسائله فی العلل. علّه الطلاق ثلاثاً : لما فیه من المهله ــ فیما بین الواحده إلی الثلاث ــ لرغبه تحدث. أو سکون غضب ــ إن کان ــ . و لیکون ذلک تخویفاً و تأدیباً للنساء.
و زجراً لهنّ عن معصیه أزواجهنّ.
فأستحقّت المرأه الفرقه و المباینه. لدخولها فی ما لا ینبغی من معصیه زوجها (علل الشرایع ج 2 ص 260 الباب 276).
عاصم بن حمید قال: کنت عند أبی عبدالله (علیه السلام) فأتاه رجل. فشکا إلیه الحاجه.
فأمره بالتزویج.
قال: فإشتدّت به الحاجه.
فاتی أبا عبدالله (علیه السلام). فسأله عن حاله؟
فقال له: إشتدّت بی الحاجه.
فقال (علیه السلام): ففارق.
ثمّ أتاه. فسأله عن حاله؟
فقال: أثریت. و حسن حالی.
فقال أبوعبدالله (علیه السلام): إنّی أمرتک بأمرین. أمر الله بهما.
قال الله عزّ و جلّ:
وَ اَنکِحوُا الأَیَامَی مِنکُم وَ الصَّالحیِنَ مِن عِبَادِکُم وَ اِمَائِکُم إِن یَکوُنوُا فُقَرَاءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ اللهُ وَاسِعٌ عَلیِمٌ.
و قال عزّ و جلّ: وَ إِن یَتَفَّرقا یُغنِ اللهُ کُلاً مِن سَعَتِهِ (الکافی ج 5 ص 331).
8ــ عن حفص بن البختری عن أبی عبدالله (علیه السلام) فی الرجل ــ یطلّق إمرأته ــ أیمتّعها؟
قال (علیه السلام): نعم. أما یحبّ أن یکون من المحسنین؟
أما یحبّ أن یکون من المتّقین؟ (الکافی ج 6 ص 104 و تهذیب الأحکام ج 8 ص 221).
عن أبی عبدالله (علیه السلام) فی قول الله عزّ و جلّ: و للمطّلقات متاع بالمعروف حقاً علی المتّقین.
قال (علیه السلام): متاعها بعد ما تنقضی عدّتها (الکافی ج 6 ص 105 و تهذیب الأحکام ج 8 ص 220 و تفسیرالعیّاشی ــ علیه الرحمه ــ ج 1 ص 248).
یقول السیّد هاشم الناجی الموسوی الجزائری : إعلم ــ أیّها العزیز ــ إنّ هذا الإمتاع ــ الّذی یکون بعد انقضاء عدّه الطلاق ــ إنّما هو من مصادیق الإحسان و الإکرام. فیکون ذلک من جمله المستحبّات و المندوبات. کما جاء فی الروایات الّتی ذکرنا بعضها.
و أمّا إمتاع المرأه المطلّقه المدخول بها و کذلک إمتاع المرأه المطلّقه الّتی لم یدخل بها إنّما هو فرض واجب.
عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: انّ متعه المطلّقه فریضه (تهذیب الأحکام ج 8 ص 222).
(راجع : الکافی ج 6 ص 105).
عن الحلبی، عن أبی عبدالله (علیه السلام) فی قول الله عزّ و جلّ: و للمطلّقات متاع بالمعروف حقّاً علی المتقین.
قال (علیه السلام): متاعها ــ بعد ما تنقضی عدتها ــ . علی الموسع قدره و علی المقتر قدره.
و کیف لا یمتّعها. و هی فی عدّتها. ترجوه و یرجوها.
و یحدث الله عزّ و جلّ بینهما ما یشاء (الکافی ج 6 ص 105).
عن أبی بصیر قال: سألت أبا عبدالله (علیه السلام) عن رجل طّق إمرأته قبل أن یدخل بها؟
قال (علیه السلام): علیه نصف المهر ــ إن کان فرض لها شیئاً ــ .
و إن لم یکن فرض لها شیئاً. فلیمتعها علی نحو ما یمتع به مثلها من النساء (الکافی ج 6 ص 107).
(راجع: الکافی ج 6 ص 106 و تهذیب الأحکام ج 8 ص 223 و ص 234).
9ــ طلاق و جدائی زوجین از همدیگر بمنزله ی یک عمل جرّاحی است.
زیرا گاهی لازم است برای تداوم سلامتی به عمل جرّاحی روی آورده و به آن متوسّل شد.
در اینجا به مواردی که طلاق در آن ــ اضطراراً ــ تجویز شده است اشاره می نمائیم.
و لازم به ذکر است که این موارد. منحصر به آنچه که در اینجا ذکر نموده ایم نیست.
بلکه می توان با جستجو و تحقیق بیشتر و لحاظ کردن موقعیت و شرایط افراد. موارد دیگری را نیز پیدا نمود.
و باید یادآوری نمود که مرد در مواجهه با موارد اضطراری که در آن طلاق تجویز شده است.
مختار است که با مصلحت سنجی و لحاظ جوانب امر. به صالح ترین گزینه عمل نماید.
و سپس تصمیم بگیرد که: با همسر خود سازگاری نموده و وضع موجود را تحمل کرده و به زندگی با او ادامه دهد.
و یا تصمیم به طلاق و جدائی بگیرد.
ــ موارد اضطراری طلاق و جدائی زن از شوهر را در کتاب : مردان نفرین شده.
ذکر خواهیم نمود. إن شاء الله تعالی.
10ــ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): أصناف لا یستجاب لهم: رجل تؤذیه إمرأته ــ بکلّ ما تقدر علیه ــ و هو فی ذلک یدعو الله علیها.
و یقول: اللّهمّ أرحنی منها.
فهذا یقول الله له: ــ عبدی ــ أو ما قلّدتک أمرها؟!
فإن شئت خلّیتها.
و إن شئت أمسکتها (قرب الاسناد ص 79).
11ــ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): خمسه لا یستجاب لهم:
… رجل جعل الله بیده الطلاق إمرأته. فهی تؤذیه ــ و عنده ما یعطیها ــ و لم یخل سبیلها (الخصال ص 292).
12ــ قال أمیرالمؤمنین (علیه السلام): سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله) یقول: ثلاثه لا یستجیب الله لهم.
بل یعذّبهم و یوبّخهم.
أمّا أحدهم: ف رجل ابتلی بامرأه سوء.
ف هی تؤذیه. و تضارّه. و تعیب علیه دنیاه. و تنغصها. و تکدّرها.
و تفسد علیه آخرته.
فهو یقول: اللّهمّ ــ یا ربّ ــ خلّصنی منها.
یقول الله تعالی: ــ یا أیّها الجاهل ــ قد خلّصتک منها.
جعلت بیدک طلاقها. و التفصّی منها.
طلّقها. و انبذها ــ عنک ــ نبذالجورب الخلق الممزق (التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری (علیه السلام) ص 652).
13ــ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): أوصانی جبرئیل بالمرأه حتّی ظننت أنّه لا ینبغی طلاقها إلاّ من فاحشه مبّینه * (من لا یحضره الفقیه ج 3 ص 278 و الکافی ج 5 ص 512 و مکارم الأخلاق ج 1 ص 467). * فی مکارم الاخلاق: بینه.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ما زال جبرئیل یوصینی بالمرأه حتّی ظننت أنّه لا ینبغی طلاقها إلاّ من فاحشه مبّینه (عدّه الداعی ص 91 ق).
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): لا تطلقوا النساء. إلاّ عن ریبه.
فإنّ الله لا یحبّ الذوّاقین و الذوّاقات (مستدرک الوسائل ج 15 ص 280).
14ــ عن خظّاب بن سلمه. قال: دخلت علیه ــ یعنی أباالحسن موسی (علیه السلام) ــ و أنا ارید أن أشکوا إلیه ما ألقی من امرأتی من سوء خلقها.
فأبتدأنی. فقال (علیه السلام): إنّ أبی (علیه السلام) کان زوّجنی ــ مرّه ــ إمرأه سیّئه الخُلق.
فشکوت ذلک إلیه.
فقال (علیه السلام) لی: ما یمنعک من فراقها؟
قد جعل الله ذلک إلیک.
فقلت: ــ فیما بینی و بین نفسی ــ قد فرّجت عنّی (الکافی ج 6 ص 55 ــ 56).
15ــ عن عثمان بن عیسی عن رجل عن أبی جعفر (علیه السلام): إنّه کانت ــ عنده ــ امرأه تعجبه.
و کان لها محبّاً. فأصبح ــ یوماً ــ و قد طلّقها. و اغتمّ لذلک.
فقال له بعض موالیه: ــ جعلت فداک ــ لِمَ طلّقتها؟!
فقال (علیه السلام): إنّی ذکرت علیّاً (علیه السلام).
منبع: ناجی جزایری، سید هاشم، همسران رحمت شده و همسران نفرین شده، قم: ناجی جزایری، (1388) .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید