غم حضرات معصومین ـ علیهم السلام ـ و غم امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را چطور تفسیر می کنید؟ در مقابل سخنی از قرآن مجید که اولیا خدا نه اندوهگین می شوند و نه ترسی دارند؟

غم حضرات معصومین ـ علیهم السلام ـ و غم امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را چطور تفسیر می کنید؟ در مقابل سخنی از قرآن مجید که اولیا خدا نه اندوهگین می شوند و نه ترسی دارند؟

در آیات قرآنی و روایاتی که از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نقل شده اند برای مومنین و بندگان صالح خدا (عبادالرحمن) اوصاف و ویژگی های متعددی بیان گردیده است که هر کدام از این اوصاف و ویژگی ها بیانگر یک بعد و نشان دهنده بخشی از شخصیت انسان مومن و پرهیزگار می باشند که در این میان دو خصوصیت و ویژگی مورد توجه خاص قرار گرفته و چنین به نظر می رسد که دارای اهمیتی خاصی است. و آن چه درباره این دو ویژگی ممکن است ابتداء سوال برانگیز و یا لااقل قابل تامل باشد این است که با وجود این که این دو خصوصیت که از ویژگی های مهم برای  انسان های پرهیزکار و اولیای الهی شمرده می شوند، در ظاهر متضاد و غیر قابل جمع به نظر می رسند ولی در واقع امر نه تنها تضاد و تنافی با هم ندارند بلکه کاملا قابل جمع می باشند اینک به اختصار به این دو ویژگی اشاره نموده و در پایان به پاسخ سوال مورد نظر می پردازیم:
الف: امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ وقتی در نهج البلاغه اوصاف و ویژگی های متقین و اولیاء الهی را بیان می فرماید یکی از ویژگی های عمده و مهم پرهیزگاران و متقین را خوف و اندوه آنان بیان می کند, یعنی یکی از نشانه های انسان مومن خصوصا اولیاء الهی این است که همیشه محزون و غمگین است: «اگر نبود اجل و مدتی که خدا (در دنیا) برای شان تعیین فرموده از شوق ثواب و بیم عذاب چشم بر هم زدنی جان در بدن شان قرار نمی گرفت… و ایمان شان به آتش (جهنم) هم چون ایمان کسی است که آن را دیده که اهل آن در آن گرفتار عذاب اند, دلهای شان (همیشه) اندوهناک است… چون شب شود (برای نماز) برپا ایستاده, آیات قرآن را با تامل و اندیشه می خوانند, و با خواندن و تدبر در آن خود را اندوهگین می سازند…»[1] این بیان امیرالمومنین در حقیقت اشاره به آیات قرآن کریم است که خوف و خشیت را از ویژگی های انسان های عالم و خدا محور می شمارد و می فرماید: «ای پیامبر ما قرآن را نازل نکردیم برای تو که (از کثرت عبادت خدا و تلاش در هدایت خلق) خویشتن را به رنج در افکنی, تنها غرض از نزول قرآن آن است که مردم خدا ترس را متذکر و بیدار سازی»[2] که در این آیه خوف و خدا ترسی از ویژگی های کسانی شمرده شده که قرآن برای هدایت آنان نازل شده زیرا از ویژگی های قرآن این است که: «هدی للمتقین» است. و در آیه دیگر میفرماید: «… تنها مردمان دانا و عالم، مطیع و خدا ترس اند»[3] و نیز آیات و روایات متعددی دیگر که دلالت روشن دارد که خوف و خشیت از ویژگی های مومنین, علما و اولیاء الهی است.
ب: ویژگی دیگری که ظاهرا در قبال ویژگی و خصوصیتی است که بیان کردیم و منشا سوال مورد نظر گردیده این است که بر اساس آیات قرآن کریم و هم چنین روایات, از خصوصیات و اوصاف انسان های الهی و مومن که ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ مصداق کامل آن هستند, احساس امنیت نمودن و در کمال آرامش و آسایش خاطر بودن آن ها است به گونه ای که هیچ گونه ترس و اندوهی ندارند چنان چه در آیات متعددی مشاهده می کنیم: «هر کس خود را برای خدا خالص و پاک گردانید در حالی که نیکو کار است پس پاداش او نزد پروردگارش خواهد بود و ایشان را خوف و ترسی نیست و نه اندوهگین شوند»[4] و « به درستی کسانی که (به خدا و رسول) گرویدند و کارهای شایسته به جای آوردند و نماز به پا داشتند و زکات دادند, آنان را نزد پروردگارشان ثواب و پاداش خواهد بود و ترس و بیمی برایشان نیست و نه اندوهگین می شوند.»[5]و «پس کسی که بپرهیزد و کار نیکو انجام دهد آنان را ترس و بیمی نیست و نه اندوهگین می شوند»[6] و «آگاه باشید دوستان خدا را خوف و بیمی نیست و نه ایشان اندوهگین می شوند»[7] و ده ها آیه و روایت دیگری که دلالت صریح دارد بر این که انسان های پاک و صالح که امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ مصداق بارز و کامل آن هستند هیچ گونه خوف و ترس و اندهی ندارند و این ویژگی فقط بهره کسانی است که مومن و صالح باشند.
همان گونه که مشاهده می شود این دو ویژگی که هر دو در انسان مومن و الهی باید باشد و از امتیازات انسان های الهی محسوب می گردند, ظاهرا و در بدو نظر, متناقض و متضاد به نظر می رسد, خوف و عدم خوف, اضطراب, اندوه و عدم آن ؟ ولکن پاسخ این سوال و حل این شبهه در دقت و تامل در آیات و روایات که بیانگر این دو ویژگی هستند نهفته است.
توجه به روایاتی که در بیان ویژگی اول یعنی خوف و خشیت و هم چنین آیاتی که در این باره وارد شده اند نشان می دهد که ویژگی و خصوصیت, خوف و ترس که در واقع موجب و سبب ویژگی دوم یعنی عدم خوف و اندوه می گردد، از ویژگی های اولیاء خدا و صلحاء و مومنین در دنیا می باشد به این معنا که انسان های الهی در دنیا که به بیان امیرالمومنین ـ علیه السلام‌ ـ «سرایی است (که) غم و اندوه (آنرا) احاطه کرده است»[8] همیشه محزون و اندوهگین اند و در حال خوف و رجا به سر می برند و در اثر شدت ایمان و باورشان به عظمت آفریدگار جهان و این که مبادا در برابر خدای بزرگ قصور و تقصیری کنند, همیشه هراسان و اندوهگین اند، زیرا هر چه معرفت و ایمان انسان به خداوند متعال بیشتر شود به همان اندازه به حقارت و کوچکی خود پی برده  و از اعمال اندک خویش نا امید و هراسان می گردد, چنان چه در جملات دعای کمیل از زبان امیرالمومنین و در دعای شریف صحیفه سجادیه به وضوح مشاهده می گردد و در بیان ویژگی اول از نهج البلاغه شاهد آوردیم که «وقتی شب می شود برای نماز بر می خیزند و آیات قرآن را با تامل و اندیشه می خوانند و با خواندن و تدبر در آن خود را اندوهگین می سازند» بنابراین خوف و ترس از ویژگی امامان و به تبع آن بزرگواران, صالحان و دیگر مومنین, در دنیا است. همان گونه که عدم خوف و اندوه که همان آسایش و آرامش و سعادت بی انتهاء است از ویژگی های آن ها در آخرت و در پیشگاه خداوند متعال در قیامت خواهد بود زیرا آیاتی که بیانگر این ویژگی هستند همان گونه که ملاحظه گردید اکثرشان بر این مطلب دلالت دارند که اولیاء الهی و بندگان صالح خداوند در اثر پرهیزگاری و ترسی که در دنیا از خدا داشته اند در قیامت و در پیشگاه خداوند متعال گرفتار خوف و اندوه نمی گردند, چه آن که: «و خداوند آنان را که تقوا پیشه کرده اند (و از خدا ترسیدند) به سبب رستگاری شان نجات و رهایی دهد و هیچ گونه بدی به آن ها نرسد. و ترسان و اندوهناک و محزون نگردد»[9] و «به درستی آنان که (در دنیا) گفتند پروردگار ما خدا است, سپس استقامت داشته و پایداری کردند پس (در آخرت و در پیشگاه خدا) خوف و ترسی بر ایشان نیست و نه اندوهگین می باشند»[10].
در مجموع همه این آیات به این مطلب اشاره دارند که کسانی که در دنیا که عالم تکلیف است از خدا ترسیدند و تقوا پیشه کردند در آخرت که عالم پاداش و حساب است از هرگونه خوف و اندوه در امان هستند. بنابراین این دو ویژگی مخصوص مومنین و اولیاء الهی است و در دو مرحله از حیات آن ها وجود دارد: خوف و خشیت و اندوه در دنیا, و آرامش و آسایش و نداشتند هیچ گونه خوف و هراسی در آخرت. البته این آسایش و آرامش و نداشتند خوف اثر و نتیجه همان ترس و خوف و اندوهی است که در دنیا متحمل گردیده اند زیرا : «و ما پیغمبران را نفرستادیم مگر برای این که مژده دهنده و ترساننده باشند پس هر که خود را اصلاح و شایسته گرداند (در دنیا) نه خوف و ترسی برای شان است و نه اندوهناک می شوند»[11] (در آخرت) پس هیچ گونه منافاتی بین غم و اندوهی که اولیاء الهی خصوصا امامان ـ علیهم السلام ـ در دنیا به خاطر آن چه بیان شد و نیز به خاطر آن چه که از احوالات مسلمانان و خصوصا شیعیان مشاهده می فرمایند, و بین آسایش و عدم هر گونه حزن و اندوه در آخرت در قبال آن چه از محنت و غم های طاقت فرسایی که در دنیا تحمل نموده اند, وجود ندارد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
پرتوی از قرآن, ج1-2 و تفسیر نمونه, ج1-2 ـ آیه الله مکارم شیرازی و ترجمه تفسیر المیزان ـ علامه طباطبایی ـ قدس سره ـ , ج1-2 و نیز بحارالانوار ـ علامه مجلسی, ج7 مراجعه شود.

پی نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه, خ184 ـ فیض الاسلام, ص612.
[2] . طه, آیه 3.
[3] . فاطر, آیه 28.
[4] . سوره بقره, آیه 112.
[5] . سوره بقره, آیه 277.
[6] . اعراف, آیه 35.
[7] . سوره یونس, آیه62.
[8] . نهج‌البلاغه, ـ فیض الاسلام, خ217, ص718.
[9] . الزمر, آیه 61.
[10] . الاحقاف, آیه 13.
[11] . الانعام, آیه 48.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید