همانطور که انبیاء با وجود اشتراک در فضیلت پیامبری، به دلیل ویژگی خاص عصر و زمان، از نظر درجه و مقام معنوی با یکدیگر تفاوت داشته اند؛[1] ائمه-ع- نیز با وجود یکسانی در مقام امامت، هر یک موقعیت ویژه ای داشتهاند.ائمه ـ علیهم السلام ـ از دو مقام ولایی و منزلت معنوی برخوردار بوده اند. از نظر مقام ولایی، ائمه-ع- به عنوان وصی و جانشین پیامبر، همگی از وجوب اطاعت برخوردارند. ولی در بُعد مقام معنوی، هر یک دارای موقعیت خاصی اند که به جهت اختلاف مراتب کمال، به آن نائل آمده اند. با توجه به آن شخصیت خاص است که هر امامی می تواند مسئولیت امامت را در زمان خود ایفا نماید. لزوم تبعیت از مقام ولایی امام، از لوازم مقام امامت بوده و نیاز به دلیل خاصی ندارد.
در عین حال احادیث فراوانی درباره وجوب اطاعت از امام وارد شده است. در حدیثی رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده: الائمه بعدی اثنی عشر اولهم علی بن ابی طالب و آخر هم القائم المهدی هم خلفائی و اوصیایی و حجج الله علی امتی، المقر ّبهم مؤمن و المنکر لهم کافر.[2]ائمه پس از من دوازده نفر می باشند اولین آن ها علی بن ابی طالب و آخرین آن ها مهدی قائم است. ایشان جانشینان و اوصیا وحجت های الهی بر امتم هستند، شخص اقرارکننده ی به آن ها، مؤمن و فردی که آنان را انکار نماید، کافر است.)
مقام و مرتبه معصومین-ع-.
شکی نیست که ائمه-ع- با پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از نظر مقام و موقعیت معنوی در یک درجه نمی باشند. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فخر کائنات و از همه انسان ها از جمله امامان، برتر است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده: من سرورِ آدم در روز قیامت هستم و اولین کسی که قبرش شکافته می شود، و اولین شفاعت کننده و اولین شفاعت شده می باشم.[3]
واین که پیامبر پس از سفر معراج خود، امامت نمازِ با انبیاء در بیت المقدس را بر عهده داشته، بیانگر فضیلت ایشان بر همه پیامبران می باشد.[4]
به همین دلیل نویسنده کتاب «مَشرعه بحارالانوار» پس از بیان این نکته که علامه مجلسی در ج 25 بحارالانوار،سی و سه حدیث درباره فضیلت برخی معصومین بر بعضی دیگر آورده،این نکته ارزنده را متذکر می شود که «اگر حدیثی دیده شود که پیامبر را با ائمه ـ علیهم السلام ـ از حیث فضیلت مساوی دانسته است،باید کنار گذاشته یا تأویل برده شود.»[5]
درباره امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ نیز باید بدانیم که امام علی ـ علیه السلام ـ برتر از سایر ائمه می باشد. در حدیثی ازامام صادق ـ علیه السلام ـ به نقل از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ گفته شده: ما در امر (وجوب اطاعت به آن چه فرمان می دهیم) و فهم و (علم به) حلال و حرام. در یک مسیر هستیم. و اما رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و علی ـ علیه السلام ـ برای آن دو برتری می باشد.[6]
پس از امام علی ـ علیه السلام ـ بعید نیست که امام حسن و امام حسین-علیهماالسلام- نسبت به سایر ائمه-ع- برتر باشند. به دلیل سخن ابن عباس که از پیامبر نقل نموده: علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ برترین خلق خدا غیر از من است،وحسن و حسین دو سرورِ جوانان اهل بهشت،و پدر آن دو از آن دو برتر است… [7]و نیز بخاطر برخی از آیات و احادیثی که درباره برتری «اهل بیت» و «عترت» آمده است.[8]
پس از آن چه که درباره برتری امام علی ـ علیه السلام ـ نسبت به همه ائمه و امام حسن و حسین-ع- نسبت به سایر ائمه بیان شد، درباره برتری سایر ائمه-ع- نسبت به یکدیگر به طور یقین نمی توان سخن گفت. هرچندمی دانیم که امام باقر و امام صادق ـ علیهماالسلام – ، خصوصاً امام صادق ـ علیهالسلام ـ به لحاظ شرایط زمانی خودتأثیر عمیقی در دین اسلام و تحکیم اصول تشیع،داشته است. لذا عقل حکم می کند که آن دو را برتر به معنای کسب ثواب بیشتر بدانیم.و نیز عقل ایجاب می کند که باتوجه به جایگاه ویژه امام زمان،وی را نسبت به مابقی افضل به معنای علم و عمل بیشتر،قلمداد نمائیم،هر چند توقف و خودداری از ابراز نظر در جایی که دلیل یقینی در دست نداریم،بهتر است.[9]
مرحوم کراجکی در کتاب ارزنده کنزالفوائد پیرامون فضیلت امامان-ع- نسبت به یکدیگر می گوید:واجب است که معتقد باشیم برترین امامان ـ علیهم السلام ـ ،امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب بوده و جایز نیست،کسی جز ایشان،امیرالمؤمنین نامیده شود… و این که برترین ائمه-ع- پس از امیرالمؤمنین،فرزندش حسن،وپس ازآن حسین است-علیهم السلام-. و برترین امام نسبت به بقیه، پس از حسین-ع- امام زمان مهدی ـ علیه السلام ـ می باشد.سپس مابقی ائمه-ع- پس از ایشان،بنابر آنچه که در حدیث آمده و به نظر می رسد.[10]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کراجکی، محمد، کنزالفوائد، ج1،ص 246،انتشارات دارالذخائر، قم.
2. بحارالانوار، ج 25، باب 12، ص 352-363.
پی نوشت ها:
[1] . ر.ک: بقره/ 253، اسراء/ 21 و 25.
[2] . شیخ علی، بحرانی، مثار الهدی، بیروت، دارالمنتظر، چاپ اول، 1405 هـ ، ص 678-679.
[3] . حسین فیروزآبادی، سیدمرتضی، فضائل الخمسه من الصحاح السته، چاپ چهارم، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1402 هـ، ج 1، ص 57.
[4] . ر.ک: بیومی مهران محمد، السیره النبویه الشریفه،، بیروت، دارالنهضه العربیه، 1990، ج 1، ص 274.
[5] . ر.ک: آیت الله محسنی، شیخ محمد آصف ، مشرعه بحارالانوار، قم، مکتبه العزیزی، چاپ اول، 1381 ش، ج 1، ص 463.
[6] . مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1363، ج 3، ص 178.
[7] . همان، داراحیاء التراث العربی، 1403 هـ ، ج 25، ص 360.
[8] . همان، باب 6، ص 212.
[9] . ر.ک:آیت الله محسنی، شیخ محمدآصف، مشرعه بحارالانوار، قم، مکتبه العزیزی، چاپ اول، 1381، ج 1، ص 463.
[10] . کراجکی محمد، کنزالفوائد، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410 هـ ، ج 1، ص 246.