آیا اراده تکوینی باری تعالی با اختیار منافات دارد (در آیه تطهیر که اراده تکوینی است آیا به معنای سلب اختیار از ائمه اطهار ـ سلام الله علیهم می باشد و مجبورند گناه و خطا نکنند چون اراد الله، و اساساً کن فیکون با اختیار نمی سازد)؟

آیا اراده تکوینی باری تعالی با اختیار منافات دارد (در آیه تطهیر که اراده تکوینی است آیا به معنای سلب اختیار از ائمه اطهار ـ سلام الله علیهم می باشد و مجبورند گناه و خطا نکنند چون اراد الله، و اساساً کن فیکون با اختیار نمی سازد)؟

برای رسیدن به یک پاسخ مستدل لازم است به مفردات آیه کریمه مورد نظر دقت و تأمل نمائیم:
الف: کلمه «انما» دلالت بر حصر می کند به این معنا که «تطهیر» اختصاص به اهل بیت دارد، این مطلبی است که هیچ گونه اشکالی در آن نبوده و کسی هم درباره آن اختلافی نکرده اند.
ب: کلمه «رجس» «واژه رجس به معنای شیء ناپاک است خواه ناپاک از نظر طبع آدمی باشد یا به حکم عقل یا شرع و یا همه این ها و این که: در بعضی از کلمات، رجس به معنای گناه یا شرک یا بخل و حسد و یا اعتقاد باطل و مانند آن تفسیر شده، در حقیقت بیان مصداق هایی از آن است، و گرنه مفهوم این کلمه، مفهوم عام و فراگیر است، و همه انواع پلیدی ها را به حکم این که الف و لام در «الرجس» به اصطلاح الف و لام جنس است شامل می شود. «تطهیر» به معنای پاک ساختن و در حقیقت تاکیدی است بر مسأله اذهاب رجس و نفی پلیدی ها، و ذکر آن به صورت مفعول مطلق در این جا نیز تاکید دیگری بر این معنا محسوب می شود».[1] ج: «یرید الله» اراده این جا یا اراده تکوینی است مثل قول خداوند در قرآن کریم می فرماید: «أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کنْ فَیَکونُ»[2] و یا اراده تشریعیه است، مثل قول خدای متعال که می فرماید: «یُرِیدُ اللّهُ بِکمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکمُ الْعُسْرَ»[3] پس اراده گاهی تکوینی است، و گاهی تشریعی و هر دو قسم آن در قرآن آمده است. و خداوند متعال دارای دو گونه اراده تکوینیه و تشریعیه می باشد و در این باب نیز اختلافی وجود ندارد.
اما در آیه شریفه مورد بحث نمی تواند اراده تشریعیه مراد باشد، زیرا اراده تشریعی اختصاص به اهل بیت ندارد و اختصاص به هیچ کس ندارد، چه آن که اراده تشریعی همان احکامی است که متشکل از مجموعه اوامر و نواهی الهیه می باشند و احکام عمومیت داشته و شامل همه مکلفین می گردد. بنابر این معنا ندارد اراده تشریعی باشد و مختص به اهل بیت باشد، زیرا ما دو گونه تشریع نداریم که یکی مختص به اهل بیت و دیگری برای سائر مسلمین و مکلفین باشد.
پس اراده در آیه لا محاله باید تکوینی باشد. و معنای آیه کریمه این می شود که: همانا خداوند اراده فرموده به اراده تکوینیه که تمام اهل بیت را از تمام پلیدی ها پاک گرداند. و بدیهی است که اراده تکوینی الهی تخلف ناپذیر است و به بیان دیگر مراد از اراده تخلف نمی کند. و بر این اساس وقتی اراده تکوینی شد و مقصود اذهاب رجس از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بود، این به معنای طهارت اهل بیت است از مطلق گناهان، و این معنای واقعی عصمت است، پس آیه دلالت بر عصمت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ دارد.
آن چه باقی می ماند این سوال است که: «اگر اراده در آیه تطهیر تکوینی باشد به معنای التزام به جبر است و این با اعتقاد امامیه که می گویند: «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین»[4] سازگار نیست؟ و این شبهه ی است که در بعضی کتب موجود است و از کسانی که متعرض آن شده اند: «ابن تیمیه حنبلی در کتاب «منهاج السنه» اش می باشد. و علما بزرگوار ما در کتب شان پاسخ داده اند که ملخّص و عصاره آن این است که «اراده خداوند از علم ازلی او به اوصاف و ویژگی های موجود در اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نشأت گرفته، به این معنا که خداوند متعال بر اساس علم ازلی اش می دانست که این بزرگواران با اختیار و تعبّد از دستورات الهی پیروی می کنند، و افعال و تروک شان صد در صد مطابق با تشریعیات الهیه می باشند، مانعی ندارد که نسبت اراده اذهاب رجس از اهل بیت را به خودش بدهد».[5] و به بیان دیگر: «معصومان ـ علیهم السلام ـ دارای یک نوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویشند، و یک نوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار، (که ناشی از علم ازلی خداوند به وجود ویژگی ها و اوصاف در آن ها می باشد) تا بتوانند الگو و اسوه مردم باشند. و به تعبیر دیگر: معصومان ـ علیهم السلام ـ به خاطر تأییدات الهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار، برای گناه کردن به سراغ گناه نمی روند، درست همان گونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بر دارد و بر دهان خویش بگذارد. با این که نه اجباری در این کار است و نه اکراهی، این حالتی است که از درون وجود خود انسان بر اثر آگاهی ها، و مبادی فطری و طبیعی می جوشد، بی آن که جبر و اجباری در کار باشد».[6] «پس ماهیت عصمت از گناه بر می گردد به درجه و کمال ایمان، انسان در هر درجه از ایمان باشد، نسبت به آن موضوع که نهایت و کمال ایمان را به آن دارد، قهراً عصمت دارد».[7] و چون ایمان و یقین ائمه معصومین و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ یک ایمان تمام و کامل می باشد و تبعات و عواقب گناه و معاصی را به عیان مشاهده می کنند هرگز و از روی اختیار به سراغ آن نمی روند. با این که می توانند بروند. و اراده الهی برخواسته از علم و آگاهی ازلی او به وجود چنین ایمان و حالات برجسته و شایسته در اهل بیت، می باشد.
در پایان این نکته را هم اضافه کنیم که: اولیا الهی در اثر شدت تسلیم و رضای که در برابر پروردگار عالم دارند اراده شان با اراده خداوند پیوند می خورد به گونه ای که اراده خدا اراده آن ها بوده و اراده آن ها همان مظهر اراده خداوند می باشد. بنابر این اراده الهی موجب جبر و اکراه در عملکرد آن ها نخواهد شد. چه آن که آن ها در اثر ایمان و یقین شهودی که دارند، اراده نمی کنند مگر آن چه خدا اراده نماید: «ما تشاؤن إِلاَّ أَن یَشَاء اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ».

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ تفسیر نمونه، ج 17.
2ـ امامت و رهبری، شهید مطهری.
3ـ در محضر علامه، محمد علی رخشاد.
4ـ رساله آیه تطهیر، سید علی میلانی.

پی نوشت ها:
[1] . آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 17، ص 294.
[2] . یس / 82.
[3] . بقره / 185.
[4] . میلانی، سید علی، آیه التطهیر، ناشر: مرکز الابحاث العقایدیه، ص 28.
[5] . همان.
[6] . تفسیر نمونه، ج 17، ص 293.
[7] . شهید مطهری، امامت و رهبری، ص 176.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید