حقیقت توسل: توسل به معنای اتخاذ وسیله است برای نزدیک شدن به چیزی، چنان که راغب می گوید: «الوسیله التّوصل الی شیء برغبه و هی اَخَصُّ من الوصیله لتضمنها لمعنی الرّغبه»[1] یعنی وسیله رسیدن به چیزی است از روی اشتیاق و میل، وسیله معنی رغبت و میل را در بر دارد لذا از حیث معنی اخص از وصیله است.
تفسیر نمونه چنین تعریف کرده: وسیله در اصل به معنی تقرب جستن و یا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت می شود باشد.[2]
تفسیر المیزان می گوید: «و الوسیله علی ما فسروه هی التوصل و التقرب، و ربما استعملت بمعنی ما به التوصل و التقرب و لعله هو الانسب…»[3] یعنی وسیله چنانکه تفسیر کرده اند، به معنی رسیدن و قرب و نزدیکی است و چه بسا وسیله به معنای چیزی که به واسطه آن رسیدن و تقرب حاصل می شود هم استعمال می شود.
نتیجه: معنی توسل و وسیله و حقیقت آن، رسیدن و نزدیکی و تقرب به خدا با عمل خوب یا با انتخاب وسیله مناسب است.
در جهانی که ما در آن به سر می بریم، سراسر با وسائل سر و کار دارد. رفع تشنگی به وسیله آب، رفع گرسنگی به وسیله خوردن غذا، شفا به وسیله دارو و نظائر آن؛ پس استفاده از وسیله، برای دستیابی به امر و نتیجه ای، امری مسلم، و خرد پذیر است. خداوند سبحان، برای رسیدن به مقام قرب و درجات بالای معنوی، وسایلی قرار داده که با استفاه از آن ها، می شود به مقامات عالی دست یافت.
قرآن مجید انتخاب وسیله و توسل را جایز، بلکه سفارش کرده است: «یا ایّها الّذین آمنُوا اتَّقوا اللّه وَ ابْتَغُوا اِلَیهِ الْوَسیلَهِ وَ جاهِدوُا فِی سَبیلِهِ لَعَلَّکُم تُفْلِحُون»[4] ای کسانی که ایمان آورده اید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله ای برای تقرب به خدا انتخاب کنید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید
«وَ لَو اَنَّهُم اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهم جائُوکَ فَاسْتَغْفرُوا وَ اسْتَغفَرَ لَهُم الرسولُ لَوَجَدُوا اللّه تواباً رَحیماً»[5]
یعنی گنهکاران اگر از خدا طلب مغفرت می کردند و پیامبر برای آنها طلب مغفرت می کرد، خدا را توبه پذیر می یافتند. این آیه شریفه می رساند که سراغ پیامبر بروید، به او متوسل شوید و از او بخواهید که برای شما استغفار کند. در آیه 97 سوره یوسف می خوانیم: که برادران یوسف ـ علیه السلام ـ از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آنها استغفار کند؛ یعنی به یعقوب ـ علیه السلام ـ متوسل شدند تا با استغفار او به خدا تقرب جویند و یعقوب ـ علیه السلام ـ نیز این تقاضا را پذیرفت.
توسل و روایات و علمای اهل سنت: از روایات اهل سنت معلوم می شود که توسل به انبیاء و اولیاء، کار جایز بلکه مورد سفارش دین اسلام است. روایات اهل سنت در کتب معتبر خودشان فراوان است به عنوان نمونه: توسل صحابه به دعای پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ : عثمان بن حنیف روایت می کند که مردی مبتلاء به چشم درد بود؛ از پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ طلب دعا کرد که عافیت یابد. پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ فرمود اگر بخواهی دعا می کنم، ولی اگر بر همین حال صبر کنی بهتر است مرد گفت: برایم دعا کن، پیامبر دستور داد نیکو وضو کند و دو رکعت نماز بخواند و این دعا را بخواند: «اللّهم انّی اسالک و أتوجه الیک بنبیّک نبی الرحمه، یا محمد انّی اتوجه بک الی ربّی فی حاجتی لتقضی، اللّهم شفّعه فی» راوی می گوید بخدا قسم چیزی نگذشت که مرد شفاء یافت.[6]
پرسشگر گرامی ملاحظه می فرمایند که عین دعای توسل مرسوم اهل تشیع در کتاب صحیح ترمذی و سنن ابن ماجه و مسند احمد آمده است و احادیثی در جواز توسل از خود عمر خلیفه دوم نقل کرده اند.[7]
علامه سمهودی- دانشمند معروف اهل سنت -می گوید: مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از خلقت اش و هم بعد از رحلتش.. و روایت معروف توسل آدم به پیامبر اسلام را از عمربن خطاب نقل کرده.[8]
نویسنده کتاب «التوصل الی حقیقه التوسل» که در موضوع توسل بسیار سختگیر است 26 حدیث از کتب و منابع مختلف نقل کرده که جواز این موضوع در لابلای آنها منعکس است.[9]
سیره و روش صحابه و علمای اهل سنت و انجام توسل: سیره مسلمین در زمان زندگانی پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ و بعد از آن بر این بوده که به اولیاء خدا و بندگان صالح اش متوسل می شدند، بدون اینکه در ذهن شان خطور کند که این کار شرک، بدعت و حرام است. بنازم فهم وهابیّت و اربابان او را که از فهم صحابه و علمای اسلام بالاتر رفته و تمام مسلمین را مشرک می دانند، اما توسل به آمریکا و استکبار را توحید می دانند!!!
وقتی پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ شیرخوار بود، عبدالمطلب بواسطه وجود نازنینش از خدا طلب باران کرد[10] (از اهل سنت)
زمانی که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ نوجوان بود، ابوطالب با توسل به وجود نازنینش طلب باران کرد[11] (از اهل سنت)
صحیح بخاری از انس نقل می کند که عمر بن خطاب، برای طلب باران به عموی پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ یعنی عباس بن عبدالمطلب متوسل شد و چنین می گفت: «اللهمّ انّا کنّا نتوسل الیک بنبیّنا فتسقینا و انّا نتوسل الیک بعمّ نبیّنا فاسقنا…»[12] نظیر اینگونه روایات در کتب اهل سنت خیلی زیاد است که سیره اصحاب پیامبر توسل بوده و همچنین موارد زیادی است که خود علمای اهل سنت متوسل می شدند. به عنوان نمونه:
«ابن حجر مکی» در کتاب «صواعق» از امام شافعی پیشوای معروف اهل تسنن نقل می کند که به اهل بیت پیامبر توسل می جست و چنین می گفت:
آلُ النبی ذریعتی
وَ هُم الیه وسیلتی
ارجو بهم اعطی غداً
بید الیمین صحیفتی
خاندان پیامبر وسیله من اند; آنها در پیشگاه او وسیله تقرب من می باشند; امیدوارم به سبب آنان فردای قیامت; نامه عمل من به دست راست من سپرده شود.[13]
توسل مسلمانان به پیامبر اسلام (نساء/ 64) هم در دوره حیات و هم بعد از رحلت آن حضرت، در میان مسلمانان، امر ثابت و روشنی است. از جمله: مرد اعرابی و بادیه نشینی، خدمت رسول گرامی اسلام مشرف شد و چند بیت شعر خواند، رسول گرامی اسلام را وسیله قرار داد، تا خداوند باران را نازل کند، پیامبر اسلام دعا کردند و باران زیادی آمدند. (کشف الارتیاب، ص 310)
خلاصه و نتیجه نهائی: توسل یعنی رسیدن و نزدیکی و تقرب به خداوند با عمل خوب و با انتخاب وسیله مناسب که آیه شریفه 35 سوره مائده و نقل اقوال لغوی و فهم مسلمین همین معنی را تأیید می کند.
توسل به غیر خدا به قصد تقرب به خدا جایز بلکه مورد سفارش قرآن و روایات است. اصحاب پیامبر و علمای اهل سنت متوسل به اهل بیت و اولیاء می شدند.
تذکر: در میان علمای شیعه کسی منکر جواز توسل نیست و روایاتی بسیار زیاد در جواز بلکه در سفارش توسل داریم و چون منکرین توسل گروهی اندکند که در حقیقت نه شیعه اند و نه سنی، اما خود را سنی می دانند، (وهابیت) لذا ما به قرآن و کلام اهل لغت و روایاتِ اهل سنت و سیره مسلمین و علمای اهل سنت استدلال کردیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ تفسیر نمونه، ج 4، بحوث قرآنیّه.
2ـ عقاید وهابیّت.
پی نوشت ها:
[1] . راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القران، تحقیق کیلانی، لبنان، دار المعرفه، ص 524.
[2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامی، 1372، چاپ شانزدهم، ج 4، ص 364.
[3] . طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، لبنان، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم، ج 13، ص 130.
[4] . مائده/ 35.
[5] . نساء/ 64.
[6] . صحیح ترمذی، کتاب الدعوات، ج 5، باب 119، شماره 3578؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 441، شماره 1385؛ مسند احمد، ج 4، ص 138، به نقل از سبحانی، جعفر، بحوث قرانیّه، قم، چاپ اعتماد، نشر موسسه امام صادق، ص 95.
[7] . همان، بحوث قرآنیّه، ص 103.
[8] . همان، تفسیر نمونه، ص 367.
[9] . همان، تفسیر نمونه، ص 368.
[10] . همان، بحوث قرآنیّه، ص 99 و 100 و 102.
[11] . همان، بحوث قرآنیّه، ص 99 و 100 و 102.
[12] . همان، بحوث قرآنیّه، ص 99 و 100 و 102.
[13] . التوصل الی حقیقه التوسل، ص 329، همان، تفسیر نمونه، ص 368.