امام زین العابدین، سید الساجدین، امام العارفین حضرت علی بن حسین ـ علیها السلام ـ در سال 38 هجری قمری در مدینه متولد شد که دو سال با جدش امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ و ده سال در امامت امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ و 11 سال با پدرش امام حسین ـ علیه السلام ـ زندگی نموده و پس از شهادت ابا عبد الله الحسین ـ علیه السلام ـ به مدت 34 سال عهده دار منصب امامت و ولایت و جانشین الهی و برحق رسول مکرم اسلام ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ شدند. امام سجاد ـ علیه السلام ـ که در علم و عمل برترین مردمان بود و بنا بر تصریح پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و نص امیر مؤمنان و امام حسین ـ علیه السلام ـ به امامت رسیده بودند و در سال 95 هجری قمری در سن 57 سالگی از دنیا فانی به جنت اعلای الهی سفر کردند.[1]
مسمومیت و شهادت امام سجاد علیه السلام در منابع معتبر تاریخی
البته در تاریخ شهادت و سن آن حضرت اقوال دیگری نیز وجود دارد که بخاطر طولانی شدن، از آن ها صرف نظر گردید. مرحوم مازندرانی در شرح اصول کافی آورده اند که علمای شیعه معتقدند امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ را ولید بن عبد الملک زهر داد.[2] و در این نوشتار به نمونه هایی از این گفتارها اشاره می گردد:
1. شیخ صدوق وقتی قاتلان ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ را می نویسند و به امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ می رسند، چنین آورده اند که: ولید بن عبد الملک به آن امام زهر داده و او را به قتل رساند.[3]
2. سید بن طاووس در الاقبال در اعمال ماه رمضانف صلواتی را برای پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ذکر کرده و سپس ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ را در این صلوات آورد تا می رسد به امام چهارم که چنین صلوات می فرستد: «اللهم صل علی علی بن بن الحسین امام المسلمین و وال من والاه و عاد من عاداه و ضاعف العذاب علی من شرک فی دمه.»[4] که محل شاهد در جمله آخری است یعنی خدایا عذاب کسی که در ریختن خون امام زین العابدین ـ علیهم السلام ـ بود. چند برابر کن.
3ـ علامه مجلسی در بیان شرح جمله ابن طاووس می نویسد کسی که در ریختن خون امام سجاد ـ علیه السلام ـ شریک بود ولید بن عبد الملک است، باز در جای دیگر می فرماید: علی بن حسین ـ علیه السلام ـ را ولید بن عبد الملک زهر داده و به قتل رساند.[5]
4ـ ابن شهر آشوب در مناقب از ابو جعفر بن بابویه (شیخ صدوق) نقل می کند که امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ را ولید بن عبد الملک مسموم کرد.[6]
5ـ شروانی از روایات اهل سنت آورده که ولید بن عبد الملک به علی بن حسین زهر داد.[7]
6ـ شیخ جلال الدین یوسف بن حاتم می گوید: سبب از دنیا رفتن امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ سمی بود که ولید بن عبد الملک به آن حضرت داد.[8]
7ـ طبری آوره است که علت وفات امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ سمی بود که ولید بن عبد الملک به آن حضرت داد. [9]
8ـ مازندانی در شرح اصول کافی کلینی می گوید: ولید بن عبد الملک به امام سجاد ـ علیه السلام ـ زهر داد و او را به قتل رساند. [10]
9ـ در اعلام الهدایه شهادت امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ چنین نقل شده: زهر می گوید که ولید بن عبد الملک می گفت تا علی بن حسین زنده است، من راحتی ندارم، برای همین وقتی به حکومت رسید سمی به عامل خودد در یثرب فرستاد و دستور داد که آن را به امام بخوراند و عاملش این کار را کرد و روح بزرگ امام به سوی خالقش رفت، بعد از آن که آفاق این دنیا را با علم و عمل و عبادت خویش نورانی کرده بود.[11]
10ـ علامه حلی نیز در بیان علت شهادت امام سجاد ـ علیه السلام ـ ولید بن عبد الملک به آن حضرت سم داد.[12]
با توجه به منابعی که ذکر شد که البته تتبع بیشتری می شود به منابع دیگر نیز می توان دست یافت و از سوی دیگر در منابعی هم که فقط گفته اند امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ در این سال از دنیا رفتند، نیز به شهادت رسیدن آن حضرت نفی نشده است و فقط به علت وفات اشاره نشده است، همه این ها بیانگر این واقعیت است که امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ در زمان حکومت ولید بن عبد الملک و به دستور وی و با خوراندن سم به شهادت رسیده اند.
علاوه بر این مطالب در برخی منابع آمده است که امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ را هشام بن عبد الملک، برادر ولید به شهادت رسیده است، که البته این اصل موضوع را نفی نمی کند و در جمع بین این دو قول گفته اند که چون امام در زمان حکومت ولید به شهادت رسیده است لذا ممکن است برادرش هشام دستور ولید را اجرا کرده و خود به سوی مدینه آمده و از نزدیک ناظر این جنایت شده است چنان خچه در اعلام الهدایه به این جمع بین دو قول و این که هشام دستور برادرش را اجرا کرده، اشاره دارد.[13]
شیخ عباس قمی هم که از ابن حاتم نقل می کند که امام را ولید به شهادت رسانده می نویسد، امام ـ علیه السلام ـ در 57 سالگی در حکومت ولید بن عبد الملک و توسط هشام بن عبد الملک به شهادت رسیدند.[14] با توجه به این که هشام نمی توانست بدون دستور ولید دست به چنین جنایتی بزند، لذا اجرا کننده حکم هشام بود و دستور دهنده ولید می باشد. علاوه بر این دو منبع در طرائف المقال نیز آمده است که هشام بن عبد الملک به امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ سم دادند.[15] و همه این ها می رساند که امام قطعاً با شهادت و آن هم با دستور ولید بن عبد الملک از دنیا رفته اند، حال اجرا کننده این حکم والی مدینه می باشد یا این که هشام خود دستور برادرش ولید را اجرا کرده و یا این که هشام ناظر این جنایت بود ولی اصل مطلب یعنی به شهادت رسیدن امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ به هیچ وجه قابل انکار و خدشه نمی باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ منتهی الامال، شیخ عباس قمی.
2ـ تحلیلی از زندگانی امام سجاد ـ علیه السلام ـ باقر شریف قرشی، ترجمه محمد رضا عطائی، ج2.
3ـ مجموعه زندگانی چهارده معصوم، عماد الدین حسین اصفهانی، ج2.
4ـ وفیات الائمه، مراجع من العلماء و الاعلام، بیروت، دار البلاغه.
———————————————–
[1] . شیخ مفید، محمد، الارشاد، ترجمه محلاتی، رسولیمحلاتی، هاشم، تهران، دفتر فرهنگ اسلامی، ششم، 1378هـ.ش، ج2، ص 201.
[2] . مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، بی جا، بی نا، بی تا، ج7، ص 236.
[3] . شیخ صدوق، ، الاعتقادات، بی جا، بی نا، بی تا، ص 98.
[4] . ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، بی جا، مکتب الاعلام الاسلامی، 1414هـ.ق، ج1، ص 214.
[5] . رک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، دوم، 1403هـ.ق، ج59، ص 109، و ج 27، ص 215، و ج 46، ص 13ـ 154، و ج 95، ص 199.
[6] . ابن شهر آشوب، مناقب، نجف، حیدریه، 1376 هـ.ق، ج3، ص 311.
[7] . شروانی، محمد، ماروته العامه من مناقب اهل البیت، بی جا، المنشورات الاسلامیه، ص 257.
[8] . قمی، عباس، الانوار البهیه فی تواریخ الحجج الالهیه، قم، جامعه مدرسین، اول، 1417هـ.ق، ص 128.
[9] . ابن جریر طبری، محمد، دلائل الامامه، قم، موسسه البعثه، اول، 1413هـ.ق، ص 192.
[10] . شرح اصول کافی، پیشین، ج6، ص 38.
[11] . مجمع العالمی لاهل البیت، اعلام الهدایه، قم، مرکز الطباعه و النشر للجمع العالمی لاهل البیت، اول، 1422هـ.ق، ج6، ص 86.
[12] . علامه حلی، علی بن یوسف، العدد القویه للدفع المخاوف الیومیه، قم، مکتبه مرعشی نجفی، اول، 1408هـ.ق، ص 316.
[13] . اعلام الهدایه، پیشین.
[14] . الانوار البهیه فی تاریخ الحجج الالهیه، پیشین، ص 128.
[15] . جابلقی،علی اصغر، طرائف المقال، قم، مکتبه مرعشی نجفی، اول، 1410 هـ.ق، ج2، ص 221.