این گونه اعتقادات هیچ گونه سند شرعی و عقلی ندارد و اینها یک نوع خرافات است که میان مردم به وجود آمده است. اما آن چه که از نظر شرعی هنگام ولادت به عنوان واجب و یا مستحب مطرح است چند امر است: 1. کمک نمودن به زن حامله که میخواهد زایمان کند که امروزه در زایشگاهها انجام میگیرد و این امر لازم است؛ 2. ختنه که واجب است، ولی باید پیش از بالغ شدن او را ختنه نمایند و اگر بالغ شد و ختنه نشده بود واجب است بر خودش که ختنه کند.
و این امور نیز انجام دادن آنها خوب و مستحب است : 1. غسل دادن نوزاد، و بعضی آن را واجب دانستهاند؛ 2. پوشاندن او با لباس سفید؛ 3. گفتن اذان درگوش راست و اقامه در گوش چپ او؛ 4. برداشتن کام او با آب فرات و تربت حضرت سید الشهداء ـ علیه السلام ـ و اگر آب فرات نباشد با آب باران و یا خرما؛ 5. انتخاب نام خوب برای او. و بهترین نامها نامی است که بندگی خدا را برساند: مانند عبدالله، عبدالرحمن و عبدالرحیم و نامهای انبیاء و ائمه ـ علیهم السلام ـ به ویژه نام محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ و برای زنان نامهای زنان صالحه و بویژه نام فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بهتر است؛ 6. ولیمه ولادت (اطعام دادن).
در روز هفتم ولادت نیز چند چیز مستحب است: 1. تراشیدن سر نوزاد؛ 2. ختنه کردن در روز هفتم ؛ 3. ولیمه ختنه، که برای ختنه کردن نیز ولیمه مستحب است؛ 4. عقیقه کردن که از مستحباتی است که بسیار تأکید وسفارش شده است و بعضی از اخبار و روایات و فتوای بعضی دلالت بر وجوب عقیقه دارد، و اگر در روز هفتم انجام نشد هر وقت ممکن شد انجام دهند و اگر ولی نوزاد عقیقه نکرد هر وقت خودش قادر به انجام آن شد عقیقه نماید.
دیگر این که عقیقه باید شتر یا گاو یا گوسفند باشد و بهتر است، شرایط قربانی در آن رعایت شود. یعنی حیوان سالم و بیعیب باشد و شتر اقلا پنج ساله و گاو دو ساله، و بز دو ساله و میش یک ساله باشد و اگر حیوان چاق باشد کافی است. لازم نیست حتما این شرایط رعایت شود. عقیقه پسر و دختر فرقی ندارد. اما بهتر است عقیقه برای پسر نر و برای دختر ماده باشد. بهتر است عقیقه را به طور ساده با آب و نمک بپزند و عدهای از مؤمنان که حداقل ده نفر را دعوت کنند و مستحب است یک چهارم گوسفند را به قابله بدهد و شکستن استخوانهای آن کراهت دارد. و خوردن پدر و مادر از گوشت عقیقه کراهت دارد و کراهت در مادر بیشتر است.
و مستحب است هم وزن موهای تراشیده سر نوزاد طلا یا نقره صدقه بدهند.[1]
حال به چند روایتی که دلالت بر استحباب این امور دارد اشاره میشود:
روایت اول در این که چه اسمهایی برای بچه باید گذاشت و از چه اسمهایی باید پرهیز کرد. محمد بن مسلم از امام باقر ـ علیه السلام ـ نقل میکند که حضرت فرمود: «مبغوض ترین اسمها نزد خداوند حارث و مالک و خالد است».[2] و جابر نیز از آن حضرت نقل میکند که فرمود رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر منبر فرمود: آگاه باشید که بهترین اسمها عبدالله و عبدالرحمن و حارثه و همام است و بدترین اسمها ضراره و مره و حرب و ظالم است.[3]
عبدالله حسن از علی بن جعفر از برادرش امام موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ میگوید: از عقیقه از او سؤال نمودم که آیا از دختر و پسر هر دو عقیقه مستحب است؟ فرمود: مساوی است که گوسفند نر و ماده و موی سر او را یعنی نوزاد را باید تراشید و به وزن موی سر او باید طلا یا نقره صدقه داد.[4]
اما این که ختنه واجب است امام امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ میفرماید: وقتی کسی که مسلمان شود باید ختنه شود و لو هشتاد ساله باشد.[5]
اما روایتی میگوید عقیقه مستحب است و بعضی حتی قائل شده اند به وجوب آن که استحباب آن در روایت ثابت شده است. محمد بن مسلم میگوید: برای امام باقر ـ علیه السلام ـ دو فرزندی به دنیا آمد. به زید بن علی فرمود که دو تا شتری برای عقیقه تهیه کند و سال گرانی بود. زید فقط یک دانه شتر خرید و نتوانست شتر دوم تهیه کند. به امام باقر ـ علیه السلام ـ عرض کرد دومی برایم سخت است پول آن را صدقه بده. امام فرمود: هر وقت مقدور شد آن را تهیه کن خداوند تبارک و تعالی ریختن خون را به عنوان عقیقه دوست دارد و طعام دادن را.[6]
ودر روایتی آمده از گوشت عقیقه یک چهارم به قابله می دهد و اگر قابله نباشد به مادر بچه می دهد تا به هر که خواهد بدهد.[7]
اما روایتی که میگوید باید گوشت را پخت و به فقرا اطعام کرد، ادریس بن عبدالله قمی از امام صادق ـ علیه السلام ـ که میفرماید: مستحب است پختن گوشت عقیقه را به تنهایی و یا همراه حبوبات دیگر و دعوت نمودن گروهی از مؤمنان را که بهتر آن است که فقرا باشند و حداقل ده نفر و هر چه تعداد مدعویین بیشتر باشد بهتر است.[8]
بنابراین آن چه که شما سؤال نمودهاید هیچ کدام صحت ندارند،نه در شرع آمده ودلیلی برای آن بیان شده و نه عقل آدمی آن را میپذیرد. بنابراین درست نیست. و آنچه ما بر آن موظف هستیم دستوراتی است که در شرع مقدس ذکر شده است.
پی نوشت ها:
[1] . موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، قم: انتشارات نشر الاسلامی، ج 2، ص 276.
[2] . کشف اللئام، ج 2، ص 101 و 102.
[3] . همان، ص 102.
[4] . همان، ص 102.
[5] . همان، ص 102.
[6] . همان، ج 2، ص 102.
[7]. مفاتیح الجنان ،آداب عقیقه.
[8] .کشف اللئام،ج2، ص 102 و 103.