شرایط امر به معروف و نهی از منکر چیست؟

شرایط امر به معروف و نهی از منکر چیست؟

شرایط امر به معروف و نهی از منکر چیست؟

پاسخ

امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصول عملی دین مبین اسلام است، اصلی است که در خود قرآن مجید به روشنی در آیات زیادی بیان شده و در روایات کثیری از پیامبر اکرم و ائمه هدی درباره اهمیّت و وجوب آن یادآوری شده و دانشمندان و علمای دین نیز درباره این اصل مهم و اهمیّت و قداست والای آن، مطالب زیادی در کتاب‎های کلامی و فقهی بیان کرده‎اند. دانشمندان اسلامی برای این واجب الهی، چهار شرط ذکر می‎کنند:
1. شناخت معروف و منکر؛ 2. احتمال تأثیر و نتیجه در طرف مقابل؛ 3. مفسده‎ای بر آن مترتب نشود؛ 4. عدم ندامت شخص عاصی، یعنی آن کس که واجب را ترک کرده و یا حرام را مرتکب شده، خودش از کارش نادم و پشیمان نشده باشد.[1] توضیح این که: شخص آمر به معروف وناهی از منکر باید معروف و منکر را بشناسد تا امر و نهی کند و اگر معروف و منکر را نشناسد چه بسا به جای این که امر به معروف کند، عکس آن صورت گیرد. یعنی دعوت به کار قبیح و زشت کند و باید منکر را هم خوب بشناسد یعنی بداند این کار مورد نهی شارع و خداوند قرار گرفته است و به جای نهی از منکر، نهی از واجب نکند. همچنین باید احتمال بدهیم که امر و نهی کردن نتیجه و اثری دارد، هر چند علم و یقین به تأثیر لازم نیست.
و نیز آمر به معروف و ناهی از منکر اگر بداند که این کار ضرری برای او و یا یکی از اعضای خانواده او دارد؛ در این صورت وجوب آن از او ساقط می‎شود. مثلاً: اگر بخواهد او را از کار حرامی که مرتکب شده نهی کند ضرر جانی او را تعقیب می‎کند، در این صورت نهی از منکر واجب نیست، البته این خود مراتبی دارد که توضیح خواهیم داد که در بعضی موارد رعایت این شرط منتفی می‎شود و در صورت لزوم انسان باید از جان خود هم بگذرد.
شرط آخر عدم ندامت شخص عاصی است؛ یعنی اگر آمر به معروف و ناهی از منکر از هر راهی متوجّه شد که آن شخص از کار حرامی که کرده و یا واجبی را که ترک کرده نادم و پشیمان شده، در این جا لزوم امر و نهی ساقط می‎شود.
مسأله دیگری که باز در امر به معروف و نهی از منکر مورد بحث است، مراتب و درجات امر به معروف و نهی از منکر است که در اخبار و احادیث به سه مرتبه اشاره شده است: مرتبه قلبی، مرتبه زبانی، مرتبه علمی.
در درجه اوّل مسلمان باید در قلب خود نسبت به امور خلاف شرع تنفّری احساس نماید و در مرتبه زبان هم باید اوّل از طریق پند و نصیحت و نرمی وارد شده و اگر فایده نکرد، سخنان درشت به کار برده شود.
مرتبه عملی نیز مراتب و درجاتی دارد. گاهی احتیاج است که انسان با زور و قدرت وارد میدان بشود و صدمه‎ای بر طرف وارد کند و یا آن که احیاناً ممکن است منجر به قتل کسی بشود و این مرتبه امر به معروف و نهی از منکر وظیفه حاکم شرع و یا کسی است که از طرف حاکم شرع اجازه و دستور این کار را داشته باشد. اگر به عامه مردم اجازه این کارها داده شود، مستلزم هرج و مرج در اجتماع می‎شود. پس امر به معروف و نهی از منکر، آنجا که پای اعمال زور و حبس و زدن و حتی کشتن است، از وظیفه عموم خارج است و وظیفه حاکم اسلامی است، امّا سایر مراتب از تذکر دادن و موعظه کردن و اعراض و قطع رابطه کردن و امثال این‎ها وظیفه فرد فرد مسلمانان است. هر فرد مسلمانی وظیفه حتمی خود می‎داند که به اندازه قدرت و توانایی خود در اصلاح امور مسلمین شرکت کند.
البته مناسب است آمر به معروف و ناهی از منکر با کارها و اخلاق حسنه مردم را به سوی معروف فرا بخواند، و از منکرات نهی کند که قطعا چنین امری تأثیر بسیار عمیق دارد، و نیز در مقام بیان با زبان مناسب و شایسته این فریضه الهی را به مردم بازگو کند، در حدیث است: «کونوا دُعاهً للنّاس بغَیر اَلسِنَتکُمْ»[2] مردم را به دین حق و صلاح دعوت کنید، امّا با ابزاری غیر از ابزار زبان یعنی با ابزار عمل.[3] امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: کسی باید امر به معروف و نهی از منکر کند که سه خصوصیت در او باشد. به آن چه فرمان می‌دهد، خود عمل کند. آن چه را نهی می‌کند، خود نیز ترک کند. در امر و نهی عدالت را رعایت کند و در امر و نهی‌اش طریق ملایمت را پیش گیرد.[4] پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: امر به معروف و نهی از منکر نکند مگر کسی که سه خصلت در او باشد. در امر و نهی خود طریق مدارا را پیش گیرد، در امر و نهی خود به عدالت رفتار کند و به آن چه که امر و نهی می‌کند دانا باشد.[5] البته لازم به توضیح است که شاید این روایت در صدد بیان شرائط اخلاقی نه وجوب فقهی آمر به معروف و ناهی از منکر باشد. و این بدان معنا نیست که اگر کسی گناهی را مرتکب شد دیگر هرگز، حق نهی از منکر از آن گناه را نداشته باشد؛ بلکه شایسته است که چنین شخص ناهی خود اهل عمل باشد که سخنش تأثیر داشته باشد. پس کسی به این بهانه نباید امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند.

پی نوشت ها:
[1] . مطهری، مرتضی، ده گفتار، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، ص 67 و 68.
[2] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج 2، ص 78، باب ورع.
[3] . ر.ک: رساله های مراجع تقلید کتاب امر به معروف و نهی از منکر. مطهری، مرتضی، ده گفتار، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، 1367، ص 68 و 82، با تلخیص.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، انتشارات دار الحدیث، 1379، ج 8، ص 3716.
[5] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 8، ص 3716.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید