صدیقه
صَدَقَ، صَدْقاً، صِدْقاً، مَصْدُوقَهً، تصدیقا و تصداقاً: ضّد کذب،
صادقه: مُخلصه،
صدیقَه: الخلّ الحبیب،
الصدیق: الکثیر الصدق، مرد بسیار راست و درست. الکامل فی لصدق، الذی یصدق قوله بالعمل، آنکه گفتار و کردارش مطابقت بر درستى کند. البارّ الدائم التصدیق،
به زنى صدیقه گویند که بسیار راستگو باشد. زنى که هم در عمل، هم در گفتار و هم در اعتقادات و ایمان صادق باشد.
صدیقه همسر امیرالمؤمنین:
عن رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم قال لعلی علیه السلام:
«اتیت ثلاثاً لم اوتهن أحد و لا انا: اوتیت صهرا مثلی و لم اوت مثلی. اوتیت زوجه «صدیقه» مثل إبنتی و لم اوت مثلها زوجه. و اوتیت الحسن والحسین من صلبک و لم اوت من صلبی مثلهما. ولکنکم منّی و أنا منکم،
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: سه چیز به تو عنایت شده که به هیچ کس، حتى خود من هم، چنین عنایتى نشده است. پدر خانمى مثل من دارى، اما من ندارم. زنى «صدیقه» چون دخترم (فاطمهى زهرا علیهاالسلام) دارى، اما من چنین همسرى ندارم. پسرانى چون حسن و حسین دارى که من پسرانى مثل آنها ندارم، البته همه شما از من هستید، من هم از شما هستم. (1)
قالت عائشه:
«ما رأیت أحداً قطّ «أصدق» من فاطمه غیر أبیها،
عائشه گوید: کسى را راستگوتر از فاطمه، غیر از پدرش ندیدم.» (2)
صدیقه را فقط صدّیق غسل مىدهد:
عن مفضل بن عمر قال:
قلت لأبیعبداللَّه علیه السلام: «من غسل فاطمه علیهاالسلام؟ قال: ذاک أمیرالمؤمنین علیهاالسلام. فکأنّما إستفظعت ذلک من قوله. فقال لی: کأنّک ضقت مما أخبرتک. فقلت: قد کان ذلک. جعلت فداک. فقال: لاتضیقن فإنّها «صدیقه» لم یکن یغسلها إلّا صدیق. أما علمت أن مریم لم یغسلها إلّا عیسى،
مفضل از امام صادق علیهاالسلام سؤال مىکند: چه کسى حضرت فاطمه علیهاالسلام را غسل داد؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: امیرالمؤمنین علیه السلام فاطمهى زهرا علیهاالسلام را غسل دادند. این مطلب قدرى براى من سنگین به نظر رسید. امام علیه السلام فرمودند: مثل این که از این خبر در تعجبى؟!
گفتم: فدایت گردم بله همین طور است. فرمودند: این مطلب برایت هیچ سنگین نباشد، زیرا فاطمه زهرا علیهاالسلام «صدیقه» است و صدیقه را فقط صدیق غسل مىدهد. مگر نمىدانى حضرت مریم علیهاالسلام را که صدیقه بود کسى بجز حضرت عیسى علیه السلام غسل نداد؟.» (3)
صدیقه زنى که شناخته نشد:
عن أبیعبداللَّه علیه السلام قال:
«إنّ اللَّه تبارک و تعالى أمهر فاطمه علیهاالسلام ربع الدنیا فربعها لها و أمهرها الجنه والنار تدخل أعداءها النار و تدخل أولیاءها الجنه و هی «الصدیقه» الکبرى و على معرفتها دارت القرون الاُولى،
امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند یک چهارم دنیا را مهر فاطمه علیهاالسلام قرار داده است. بهشت و جهنم را نیز مهریهى او قرار داده است، دشمنانش را در جهنم و دوستانش را در بهشت وارد مىکند. فاطمه علیهاالسلام، «صدیقه کبرى» است که در شناختن او همهى جهانیان در حیرت هستند.» (4)
فاطمهى زهرا علیهاالسلام زن راستگو و شهیده:
عن أبیالحسن علیه السلام قال:
«إنّ فاطمه علیهاالسلام «صدیقه» شهیده،
امام رضا علیه السلام فرمودند: فاطمهى زهرا علیهاالسلام زنى «بسیار راستگو» بودند و شهیده از این دنیا رفتند.» (5)
پىنوشتها:
1- فاطمه الزهراء من المهد إلى اللحد، ص 82 از ریاض النضره، ج 2، ص 202 و شرف النبّوه.
2- علىاکبر تلافى، فضائل الزهراء، انتشارات نیک معارف، ص 36 از حلیهالاولیاء، ج 2، ص 41 و بحارالانوار، ج 43، ص 84، ر 7 از مناقب.
3- وسائلالشیعه، ج 2، ص 530، ر 2825.
4- بحارالانوار، ج 43، ص 105، ر 19 از امالى الشیخ.
5- مرآه العقول، ج 5، ص 315.
مبارکه
«بَرَکَتْ: فایدهى ثابت. قاموس، «برکت» را زیادت، سعادت و «بروک» را ثبوت معنا کرده و گوید: «باِرکْ على محمّد و آل محمّد»، یعنى شرف و کرامت آنها را همیشگى کن. در مجمعالبیان، ذیل آیهى 97 از سورهى بقره گفته: اصل برکت به معناى ثبوت است گویند: «برک بروکاً»، یعنى ثابت شد، پس برکت به معناى ثبوت فایده است در اثر نمو و رشد. مجمع آب را، «بِرْکِه» گویند که آب در آن ثابت است. در مفردات گوید: برکت، یعنى ثبوت خیر خدایى در یک چیز، و مجمع آب را، برکه گویند. مبارک چیزى است که در آن فایدهى ثابت باشد.» (1)
بِرْکِه: در لغت آبگیر را گویند، جایى که آب به مرور زمان در آن جمع مىشود. برکه: الزیاده، افزایش و زیادت معنا مىدهد. برکت، رشد و نمو و زیادتى در یک شىء را گویند. و راغب گوید برکه به جایى اطلاق مىگردد که خیرى الهى بدون حساب و شمارش نصیب شده باشد. (2)
حضرت زهراء علیهاالسلام منبع انواع برکات است:
مهم ترین برکت در وجود فاطمهى زهرا علیهاالسلام این است که ذریهى پیامبر از نسل زهراء علیهاالسلام هستند، در حالى که با مراجعه به تاریخ روشن مىشود که دشمنان آن حضرت با به وجود آوردن وقایع مختلف، فرزندان فاطمهى زهراء علیهاالسلام را از بین مىبردهاند. در واقعهى کربلا فقط یک فرزند براى امام حسین علیه السلام باقى ماند، آن هم امام زینالعابدین علیه السلام. و بنابر قولى، هفت فرزند امام حسن مجتبى علیه السلام و دو فرزند حضرت زینب علیهاالسلام را نیز به قتل رساندند. و اما امکلثوم علیهاالسلام، اصلا از او فرزندى متولد نشد. و در این مسیر چه وقایع دردناکى که براى ذریه فاطمهى زهرا علیهاالسلام به وجود آوردند و فرزندان زهراء علیهاالسلام را از دم تیغ گذراندند. با همهى آنچه که گفته شد، لکن از برکت نسل فاطمهى زهراء علیهاالسلام، سادات سر تا سر جهان را نورافشانى مىکنند. قریب به محال است جایى را بیابیم که یکى از اولاد فاطمهى زهرا علیهاالسلام در آنجا نباشد. «مبارکه»، دلالت بر برکت در ذریه آن حضرت مىکند، همچنان که کوثر بر کثرت اولاد حضرت زهراء علیهاالسلام دلالت دارد.
توصیف فاطمهى زهرا علیهاالسلام در انجیل:
عن عبداللَّه بن سلیمان قال:
«قرأت فی الإنجیل فی وصف النّبی صلى اللَّه علیه و آله نکّاح النساء، ذوالنسل القلیل، إنّما نسله من «مبارکه»، لها بیت فی الجنه، لاصخب فیه و لا نصب، یکفلها فی آخر الزمان کما کفل زکریا اُمّک، لها فرخان مستشهدان،
عبداللَّه بن سلیمان مىگوید: اوصاف پیامبر خاتم صلى اللَّه علیه و آله و سلم را در انجیل خواندم که ایشان زیاد نکاح مىکنند و نسل کمى خواهند داشت و نسل او از «دخترى مبارک» به وجود خواهد آمد که براى او خانهاى در بهشت آماده گشته است….» (3)
پىنوشتها:
1- قاموس قرآن، ج 1، ص 189.
2- والبرکه ثبوت الخیر الإلهى فى شىء، قال تعالى: (لفتحنا عیلهم برکات من السماءوالأرض)
و سمی بذلک لثبوت الخیر فیه ثبوت الماء فى البرکه، والمبارک ما فیه ذلک الخیر… و لما کان الخیر الإلهى یصدر من حیث لایحس و على وجه لایحصى و لایحصر قیل لکل شىء ما یشاهد منه زیاده غیر محسوسه هو مبارک و فیه برکه. مفردات راغب، مادهى برکه.
3- بحارالانوار، ج 43، ص 22، ر 14 از امالى صدوق.