شب زفاف دختر جوان و والای پیغمبر – سلام الله علیهما- فرا رسیده بود. بنا بود که بانوی بزرگ اسلام را به خانه همسرش امیرالمؤمنین – علیه السلام – ببرند. رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – پیراهنی تازه و نوین برای شب زفاف و عروسی حضرت فاطمه – سلام الله علیها – فراهم کرده بود زیرا آن بانو، پیش از این، در خانه پدر پیراهنی وصله دار به تن داشت. اتفاقا آن شب سائلی بر درب خانه حضرت فاطمه – سلام الله علیها – اظهار تنگدستی و گرفتاری کرد و گفت:
از بیت نبوت پیراهنی کهنه می خواهم. حضرت فاطمه – سلام الله علیها – در آغاز تصمیم گرفت همان پیراهن وصله دار خود را به او بدهد؛ ناگهان به یاد این فرموده خداوند افتاد: لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون. از این روی پیراهن نو و زیبای خود را به آن مستمند داد و باز همان پیراهن کهنه و پیشین را به تن کرد. و هنگام زفاف که فرا رسید، جبرئیل فرود آمد و به پیغمبر – صلی الله علیه و آله – عرض کرد:
خداوند به تو سلام می رساند و به من امر فرموده که به فاطمه – سلام الله علیها – سلام کنم. و به وسیله من، هدیه ای از جامه های سندس سبز برای حضرت فاطمه – سلام الله علیها – فرستاده است.
پیامبر – صلی الله و علیه و آله – سلام خداوند را به فاطمه – سلام الله علیها – ابلاغ نمود و آن گاه جامه ای را که جبرئیل آورده بود بر تن او کرد.
پی نوشت :
خصائص فاطمیه، ص 379 .
منبع:ماهنامه ی خلق شماره ی دوم