یکی روایت علل الشرایع بود که آنجا گذشت و دیگر در ثلث اخیر جزء چهارم صحیح بخاری و نیز ابوبکر شیرازی که از اعلام سنیه هستند سند، بابی لیلی می‏رسانند که علی شکایت کرد که حمل مشک آب بدن مرا بیازرد و پوست آن را برداشت فاطمه نیز شکایت کرد که دستهای من از گردانیدن آسیا از کار شده است

چون در این وقت نزد حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم گروهی از اسیران حاضر بودند

امیرالمؤمنین فاطمه را فرمود بنزدیک پدر شو و خدمت کاری طلب کن لاجرم فاطمه بحضرت رسول آمد و سلام داد و جواب شنید.

و بروایت بخاری رسول خدا را ندید عایشه در آنجا بود مطلب را بعایشه فرمود چون پیغمبر وارد شد عایشه رسول خدا را از قصه آگاه کرد رسول خدا بخدمت فاطمه شتافت فاطمه می‏فرماید ما در خوابگاه خود خوابیده بودیم من خواستم از جای خود برخیزم رسول خدا فرمود بجای باش سپس بین من و علی نشست حتی و جدت برد قدمیه علی صدری سپس تسبیح را تعلیم آنها نمود و بروایت ابوبکر شیرازی و حاکم در

المستدرک و عسقلانی در اصابه فاطمه بحضرت رسول آمد و بی آن که اظهار حاجت کند مراجعت فرمود امیرالمؤمنین فرمود بگوی تا چه جواب آوردی عرض کرد بخدا قسم از هیبت رسول خدا مرا نیروی سخن گفتن نماند

و بروایت دیگر گفت چند نفر از جوانان بنزد آن حضرت بودند من حیا کردم سخن بگویم این وقت علی فاطمه را برداشت و بحضرت رسول آمد و سلام داد و جواب شنید پیغمبر فرمود همانا حاجتی شما را باینجانب جنبش داده امیرالمؤمنین صورت حال را بشرح کرده

و بروایت دیگر فاطمه شرح حال خویش نمود رسول خدا فرمود بخدا قسم اینک در مسجد چهار صد تن حاضر است و ایشان را نه طعامی است

مهنا و نه جامعه‏ایست مهیا اگر بیمناک نبودم که از تو فضیلتی فوت شود ترا جاریه‏ای عطا می‏کردم هان ای فاطمه نمی‏خواهم اجری که خاص تو است

بر جاریه فرمود آید و بیم دارم که فردای قیامت در حضرت خداوند علی با تو از در مخاصمت بیرون شود و حق خود را از تو طلب کند آنگاه تسبیح فاطمه را بجای کنیز بایشان تعلیم نمود

چون فاطمه مراجعت نمود حضرت علی علیه‏السلام فرمود رفتی خدمت رسول خدا برای طلب دنیا خدای متعال ثواب آخرت را بما عطا فرمود این وقت این آیه‏ی شریفه نازل گردید (واما تعرضن عنهم ابتغاء رحمه من ربک ترجوها فقل لهم قولا میسورا)

چون رسول خدا اجر جمیل و ثواب جزیل را در فروختن جاریه و انفاق باصحاب صفه می‏دانست لهذا اعراض فرمود از قضاء حاجت دخترش فاطمه و رضای خدا را در آن ارجح می‏دانست پس خداوند متعال فرمود این اعراض تو از قرابت قریبه و فاطمه‏ی مرضیه بجهت طلب ثواب و رحمت و رضای ماست

که بدان امیدواری لیکن بفول حسن با فاطمه سخن بگوی که در آن هم رضای ماست و طلب ثواب و رحمت است از این جهت آن پیغمبر رحمت در این آیه از قول میسور دانست از پروردگار متعال اجازه تیست

در استرضای خاطر فاطمه بلکه ابتغاء برضوان الله و رجاء برحمه الله در حقیقت برآوردن حاجت فاطمه است پس جاریه‏ای برای آن مخدره فرستاد و آن را فضه نام نهاد که ترجمه‏ی حال او در محل خود مفصلا بیاید.

واما ثواب این تسبیح کلینی در کافی باسناد معتبره از محمد بن مسلم ثقفی از امام باقر روایت می‏کند که آن حضرت بمحمد بن مسلم فرمودند بعد از نماز فریضه فاضل‏تر از تسبیح فاطمه چیزی نمی‏دانم که بعد از هر نماز مقرر و معمول دارند

و ده مرتبه این تهلیل را بعد از نماز صبح بگویند لا اله الا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لایموت بیده الخیر و هو علی کل شئی قدیر

و حضرت باقر فرمودند اگر چیزی فاضل‏تر از تسبیح فاطمه بود رسول خدا از وی دریغ نمی‏فرمود و او را تعلیم می‏نمود و آن سی و سه مرتبه سبحان الله و سی و سه مرتبه الحمدلله و سی و چهار مرتبه الله اکبر این جمله یکصد بشمار می‏رود.

و بروایتی باین ترتیب عامه قرائت می‏نمایند حضرت باقر می‏فرماید اولی و اشهر آنست که 34 کرت الله اکبر و 33 کرت الحمد لله و 33 کرت سبحان الله بگوید

و در اعیان الشیعه در ترجمه‏ی حضرت زهرا سلام‏الله‏علیها از اصابه‏ی ابن حجر نقل می‏فرماید که علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام می‏فرمود از آن روزی که من این تسبیح را تعلیم گرفتم آن را ترک نکردم ابن الکوا گفت ولو در شب صفین حضرت فرمود قاتلکم الله ولو در شب صفین.

و محدث قمی در کتاب باقیات الصالحات که در حاشیه‏ی مفاتیح الجنان مکرر در مکرر طبع شده می‏فرماید احادیث در فضیلت این تبسیح زیاده از حد و احصا است از حضرت صادق علیه‏السلام منقولست که فرمود

ما امر می‏کنیم کودکان خود را به تبسیح فاطمه (ع) چنان که امر می‏کنم ایشان را بنماز پس آن را ترک مکن که هر که مداومت نماید بر آن شقی و بدبخت نشود.

و در روایت معتبره وارد شده است که ذکر کبیر که خدا در قرآن مجید بآن امر فرموده تسبیح حضرت فاطمه است و هر که بعد از هر نماز مداومت نماید خدا را بسیار یاد کرده است و بآیه‏ی کریمه‏ی واذکرو الله ذکرا کبیرا عمل نموده

و بسند معتبر از امام باقر علیه‏السلام مرویست که هر که تسبیح فاطمه را بگوید و بعد از آن استغفار کند خدا او را بیامرزد و آن بر زبان صد هست و در میزان عمل هزار و شیطان را دور می‏کند و خدا را خشنود می‏گرداند.

و بسندهای صحیحه از حضرت صادق علیه‏السلام مرویست که هر که تسبیح فاطمه را بعد از نماز بگوید پیش از آن که پاها را از هیئت نماز بگرداند آمرزیده شود و بهشت او را واجب گردد.

و در حدیث معتبر دیگر فرمود که تسبیح فاطمه را بعد از هر نماز خواندن بهتر است نزد من از آن که هزار رکعت نماز بگذارد در هر روزی

و در روایت معتبر از حضرت باقر علیه‏السلام منقولست که فرمود عبادت الهی کرده نشده است بچیزی از تسبیح و تمجید که بهتر از تسبیح فاطمه باشد و اگر چیزی از آن بهتر می‏بود حضرت رسول آن را بفاطمه عطا می‏نمود

و از حضرت صادق علیه‏السلام مرویست که هر که بعد از نماز فریضه تسبیح فاطمه را بگوید و در عقب او یک مرتبه لا اله الا الله بگوید خداوند متعال او را بیامرزد