احادیث و روایاتی در مورد پیامبر اکرم(ص)

احادیث و روایاتی در مورد پیامبر اکرم(ص)

فى المناقب لابن شهر آشوب:

کانَ النَّبِىُّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله قَبْلَالْمَبْعَثِ مَوْصوفا بِعِشْرینَ خَصْلَهً مِنْ خِصالِ الأَنْبیاءِ، لَوِانْفَرَدَأَحَدٌ بِأَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ، فَکَیْفَ مَنِ اجْتَمَعَتْ فیهِ؟! کانَنَبیّا أَمینا، صادِقا، حاذِقا، أَصیلاً، نَبیلاً، مَکینا، فَصیحا، نَصیحا،عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخیّا، کَمیّا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَلیما،رَحیما، غَیورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَمْ یُخالِطْ مُنَجِّما وَلا کاهِناوَلاعَیّافا؛

پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پیش از آن که مبعوث شود، بیست خصلتاز خصلت‏هاى پیامبران را دارا بود که اگر فردى یکى از آنها را داشته باشد، دلیل برعظمت اوست چه رسد به کسى که همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پیامبرى امین، راستگو،ماهر، اصیل، شریف، والامقام، سخنور، خیرخواه، خردمند، بافضیلت، عابد، زاهد،سخاوتمند، دلیر و جنگاور، قانع، فروتن، بردبار، مهربان، غیرتمند، صبور، سازگار ونرمخو بود، با هیچ منجّم (قائل به تأثیر ستارگان)، غیب‏گو و پیش‏گویى هم‏نشین نبود

المناقب ‏لابن ‏شهرآشوب 1/107

**********************************************************

امام على علیه‏السلام:

فى صِفَهِ النَّبىِّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله طَبیبٌ دَوّارٌبِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَراهِمَهُ وَأَحْمى (أمْضى) مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَحَیْثُ الْحاجَهُ إِلَیْهِ مِنْ قُلوبٍ عُمْىٍ وَآذانٍ صُمٍّ وَأَلْسِنَهٍ بُکْمٍ،مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَهِ وَمَواطِنَ الْحَیْرَهِ… ؛

در توصیف پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید: پزشکى است که با دانش خود، هموارهمیان مردم مى‏گردند، مرهمهایش را به‏خوبى فراهم و ابزار کارش را آماده کرده و آنهارا هر جا که لازم باشد، از دلهاى کور و گوشهاى کر و زبانهاى گنگ به کار مى‏برد. غفلت گاه‏ها و جایگاه‏هاى حیرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان مى‏کند

نهج البلاغه خطبه‏108

**********************************************************

کعب الاحبار:

إِنّا نَجِدُ فِى التَّوراهِ: مُحَمَّدٌ النَّبىُّ الْمُخْتارُلافَظٌّ وَلاغَلیظٌ وَلا صَخّابٌ فِى الأَْسْواقِ وَلایَجْزى السَّیِّئَهَالسَّیِّئَهَ وَلکِنْ یَعْفو وَیَغْفِرُ؛

ما در تورات چنین مى‏خوانیم: محمّدپیامبر برگزیده، نه تندخوست و نه خشن و نه اهل جارو جنجالدر کوچه و بازار، بدى رابا بدى جواب نمى‏دهد، بلکه مى‏بخشد و گذشت مى‏کند

.الطبقات الکبرى 1/360

**********************************************************

امام حسین علیه‏السلام:

کانَ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله … یُعْطى کُلَّ جُلَسائِهِنَصیبَهُ وَلا یَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ أَنَّ أَحَدا أَکْرَمُ عَلَیْهِمِنْهُ؛

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بهره هر یک از هم‏نشینان خود را عطامى‏فرمودند و چنان معاشرت مى‏نمودند که کسى گمان نمى‏کرد شخص دیگرى نزد پیامبر ازاو گرامى‏تر باشد

بحارالأنوار 16/152/4

**********************************************************

امام على علیه‏السلام:

وَهُوَ خاتَمُ النَّبیّینَ، أَجْوَدُ النّاسِ کَفّاوَاَرْحَبُ النّاسِ صَدْرا وَأَصْدَقُ النّاسِ لَهْجَهً وَأَوْفَى النّاسِ ذِمَّهًوَأَلْیَنُهُمْ عَریکَهً وَأَکْرَمُهُمْ عِشْرَهً مَنْ رَآهُ بَدیهَهً هابَهُوَمَنْ خالَطَهُ مَعْرِفَهً أَحَبَّهُ یَقولُ ناعِتُهُ: لَمْ اَرَقَبْلَهُ وَلابَعْدَهُ مِثْلَهُ؛

او خاتم پیامبران است بخشنده‏ترین مردم بود، سعه صدرش ازهمه بیشتر (پرحوصله‏ترین مردم) و راستگوترین و پایبندترین آنان به عهد و پیمان. ازهمه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه‏تر. هر کس بدون سابقه قبلى او را مى‏دید،هیبتش او را مى‏گرفت و هر کس با او معاشرت مى‏نمود و او را مى‏شناخت دوستدارش مى‏شدو هر کس مى‏خواست او را وصف کند، مى‏گفت: نظیر او را در گذشته و حال ندیده‏ام

بحارالأنوار 16/190/27

**********************************************************

عایشه:

عائِشَهُ کانَ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله أَلْیَنَ النّاسِ وَأَکْرَمَ النّاسِوَکانَ رَجُلاً مِنْ رِجالِکُمْ إِلاّ أَنَّهُ کانَ ضَحّاکا بَسّاما؛

عایشه: رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نرمخوترین و بزرگوارترین مردم بود. او هم مردى چونمردان شما بود، با این تفاوت که همواره خنده و تبسّم بر لب داشت

الطبقات الکبرى 1/365

**********************************************************

فى المناقب لابن شهر آشوب:

کانَ النَّبىُّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله لایَقومُ وَلایَجْلِسُ إِلاّ عَلى ذِکْرِ اللّه‏ِ؛

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پیامبرخدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بر نمى‏خاست و نمى‏نشست مگر با ذکر خدا

المناقب‏لابن‏شهرآشوب 1/127

**********************************************************

فى المناقب لابن شهر آشوب:

کانَ النَّبىُّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله لایَقومُ وَلایَجْلِسُ إِلاّ عَلى ذِکْرِ اللّه‏ِ؛

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پیامبرخدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بر نمى‏خاست و نمى‏نشست مگر با ذکر خدا

المناقب‏لابن‏شهرآشوب 1/127

**********************************************************

داود بن الحصین:

فى صِفَهِ النَّبِىِّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ : کانَ رَجُلاًأَفْضَلَ قَوْمِهِ مُروءَهً وَأَحْسَنَهُمْ خُلْقا وَأَکْرَمَهُمْ مُخالَطَهًوَأَحْسَنَهُمْ جِوارا وَأَعْظَمَهُمْ حِلْما وَأَمانَهً وَأَصْدَقَهُمْ حَدیثاوَأَبْعَدَهُمْ مِنَ الْفُحْشِ وَالأَْذى وَمارُئِىَ مُلاحیا وَلامُماریا أَحَداحَتّى سَمّاهُ قَوْمُهُ الأَْمینَ لِما جَمَعَ اللّه‏ُ لَهُ مِنَ الاُْمورِالصّالِحَهِ فیهِ، فَلَقَدْ کانَ الْغالِبُ عَلَیْهِ بِمَکَّهَ الأَْمینَ؛

داودبن حصین ـ در اوصاف پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ : او مردى بود که از همه قوم خودجوانمردتر، خوش اخلاق‏تر، خوش برخوردتر، همسایه دارتر، بردبارتر، امانتدارتر،راستگوتر، و از بدزبانى و آزاررسانى به دورتر بود. هرگز دیده نشد که با کسى کشمکش ومجادله کند. خداوند اخلاق‏وصفات‏پسندیده‏رادرآن‏حضرت‏جمع‏کرده‏بودتاجایى‏که‏قومش اورا امین نامیدند و در مکه غالبا با لقب امین از ایشان یاد مى‏شد

الطبقات الکبرى 1/121

**********************************************************

عایشه:

ما کانَ خُلْقٌ أَبْغَضَ إِلى رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مِنَالْکَذِبِ وَمَا اطَّلَعَ مِنْهُ عَلى شَىْ‏ءٍ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ أَصْحابِهِفَیَبْخَلُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ حَتّى یَعْلَمَ أَنْ أَحْدَثَ تَوْبَهً؛

هیچخصلتى نزد رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله منفورتر از دروغ نبود و هرگاه مطلع مى‏شدندیکى از اصحابشان دروغى گفته است، به او بى‏اعتنایى مى‏کردند تا آن‏که مى‏فهمیدندتوبه کرده است

الطبقات الکبرى 1/378

**********************************************************

فى المناقب لابن شهر آشوب:

کانَ النَّبىُّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله … یُجالِسُالْفُقَراءَ وَیُواکِلُ الْمَساکینَ؛

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پیامبرخدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با تهیدستان مى‏نشستند و با مستمندان غذا مى‏خوردند

المناقب‏لابن‏شهرآشوب 1/127

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید