1. روحیات نوجوان و جوان: نوجوان و مخصوصاً جوان در این دوره دارای ویژگی هایی است که آگاهی با این مسائل باعث آرامش او می گردد از جمله روحیه هایی که او دارد و مربوط به سؤال شما نیز می شود این است که در این سنین نوجوان و جوان بخاطر طوفان مزاج و هورمون ها و رشد جسمی، روحی، جنسی و عاطفی در خود تغییراتی احساس می کند و همین امر باعث اضطراب، وهم، و خیال، و… می شود آنها در این سنین بیشتر از هر دوره ای به وضع ظاهری خود، خودنمایی، وضعیت بدنی و اندام ها توجه می کنند و از سویی هم تأیید و تعریف اجتماعی برای آنها خیلی اهمیت پیدا می کند.[1] بنابراین به طور طبیعی هر جوانی تا حدودی درباره وضع ظاهری، شکل اندام ها، قد، چاقی، لاغری، وزن و رنگ صورت و… اشتغالات ذهنی ای دارد آگاهی به این مسأله که 1. این امر جنبه همگانی دارد. 2. گذرا می باشد باعث آرامش خیال می شود و از افکار وسواسی درباره وضعیت های فوق جلوگیری می کند اما اگر فرد بیش از اندازه نگران شد و به مسایل فوق توجه نداشت و به گفته های دیگران (مخصوصاً اگر جنبه منفی داشته باشد) در مورد وضعیت جسمانی و… توجه کرد ممکن است باعث اضطراب شدید و «اختلال بد شکلی هراسی» گردد توضیح اینکه اختلال وقتی است که فرد نسبت به وجود یک نقص بدنی باوری خیالی و افراطی داشته باشد که بیشتر با زیبایی بدن مرتبط است و با دگرگونی های دوران بلوغ مطابقت دارد و معمولاً تا حدود دوران نوجوانی از بین می رود.[2]
2. بد شکلی هراسی: این دلمشغولی در دختر و پسر وجود دارد و هر کدام متناسب با جنسیت خودشان نسبت به یک سری اندام ها حساس می باشند اما دختران بخاطر شرائط خاص خود نسبت به این مسائل حساس تر می باشند با توجه به نکات قبل و آگاهی نسبت به آنها این دلمشغولی باید کمتر و کمتر گردد.
3. گفتگو در ازدواج: پسر و دختر برای ازدواج باید طبق یک سری ملاک های (ایمان، اخلاق، اصالت خانوادگی، و…) و با عنایت به تناسب هایی (در اخلاق، سن، زیبایی، اقتصادی، تحصیلی و…)[3] اقدام به ازدواج کنند در فرایند ازدواج پس از تحقیق و بررسی نوبت به خواستگاری می رسد در این مراسم خانواده ها با همدیگر بیشتر آشنا می شوند و فرصتی پیش می آید تا دختر و پسر درباره شرائط، تناسب ها و ملاک های خود با هم گفتگو کنند در گفتگوهای اول مسائل کلی و کلان بیان می شود اگر تا این حد مشکلی نبود و تفاهم بود در جلسات بعدی از موضوعات فرعی تر نیز سخن به میان می آورند این امر باعث می شود که اگر زود فهمیدند تفاهمی نیست و از هم جدا شدند و اسرار و جزئیات زندگی افراد محفوظ بماند اما اگر کار به جلسات دیگر کشید مسایل فرعی نیز مطرح می شود تا آنها بیشتر و بیشتر به تناسب ها و شرائط مهمتر یکدیگر آشنا شوند اما آنچه که در این مسائل و جلسات مهم است صداقت، رازداری و تلاش در یافتن تناسب هاست حساسیت و توجه به نکات یاد شده در اینجا به تفاهم و سازگاری پس از ازدواج کمک می کند.
حرف آخر: با توجه به همه مطالب گفته شده باید دقت کنید اگر این مسأله بخاطر حساسیت و دلمشغولی دوران سنی شما پدید آمده امری طبیعی است و نباید نگران آن بود و زیاد به آن فکر کرد اما اگر واقعاً چنین چیزی صادق بود. و پدر و مادر، نزدیکان و دوستان نیز به شما گفته اند که مثلاً یک انگشتان کوچک تر از حد متعارف است شما نیز باید واقع بین باشید و در عین اینکه آن را می پذیرید با خونسردی به خود بگوید که این هیچ مانع رشد و پویایی و نشاط من نخواهد شد چه افرادی که با شرایط بسیار سخت تر و نواقص بسیار شدیدتر به درجات و کمالاتی رسیده اند و دیگر اینکه صادقانه این مسأله را در جلسه گفتگو با همسر آینده خود مطرح کنید (البته پس از بیان کلیات یعنی هنگام بحث از جزئیات). و در جلسات بعدی مطمئناً فرد مقابل، اعتماد به نفس و استعدادهای را که ببیند این مسأله را نسبت به امتیازات شما نادیده می گیرد و نسبت به صداقت شما و صفات اخلاقی شما حساب ویژه باز می کند البته اگر متدین باشد.
تذکر: یکی از معیارهای کلیدی و اساسی انتخاب همسر دینداری است فرد دینداری که آگاهانه اقدام به ازدواج شما می کند مطمئناً اهل گذشت، ایثار و مهربانی است و همیشه خدا را در نظر دارد و به همسرش ظلم نمی کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان.
2. شناخت، هدایت و تربیت، دکتر علی قائمی، انتشارات امیری.
3. دنیای نوجوانی، دکتر علی قائمی، انتشارات امیری
پی نوشت ها:
[1]. قائمی، علی، شناخت، هدایت و تربیت، انتشارات امیری، چاپ هفتم، 1378، ص 13، (اقتباس).
[2]. دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی، انتشارات سمت، چاپ چهارم، 1380، ج اول، صص 345 و 344 (اقتباس).
[3]. برای مطالعه بیشتر به: مظاهری، علی اکبر، کتاب جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسایان.