در پاسخ به قسمت اول سؤال باید عرض نمود که: اصل مشروع بودن ازدواج موقت در اسلام، مورد اتفاق و اجماع تمام مسلمانان است و دلیل قرآنی و روایی نیز بر جواز آن وجود دارد. در قرآن آمده است: «فماستمتعتم به منهنَّ فآتوهُنَّ اجورهُنّ»[1]آیه صریحاً در مورد ازدواج موقت است؛ زیرا واژه متعه در نزد متشرعان به معنای ازدواج موقت بوده است، چنانکه ابن اثیر و جوهری آن را به ازدواج زماندار معنی کردهاند.[2] اکثر مفسرین اهلسنت و همه مفسرین شیعه این آیه را مربوط به ازدواج موقت دانسته و منظور از پرداختن «اجر استمتاع» را پرداختن مهریه در نکاح موقت دانستهاند.[3] شاهد بر اینکه این آیه راجع به ازدواج موقت است و حکم جواز متعه را بیان میکند، ذیل همین آیه است که میگوید: پس از توافق بر مهریه و زمان عقد، اگر تمایل داشتید وقت آن را تمدید کنید، با توافق طرفین مانعی ندارد. و این ویژگی فقط با ازدواج موقت تناسب دارد، زیرا در ازدواج دائم چنین چیزی پیش نمیآید.[4] بنابراین مسلمانان در اصل مشروعیت ازدواج موقت و اینکه دلیل قرآنی و روایی بر جواز آن وجود دارد،[5] همگی اتفاق نظر دارند، کسی ادعا نکرده است که آیهای در قرآن برای مشروعیت متعه وجود ندارد، نهایت مسألهای که وجود دارد این است که عدهای معتقدند آیات مربوط به ازدواج موقت، بعدها نسخ شده است.[6] رد این شبهه و اثبات اینکه ادله جواز متعه تاکنون نسخ نگردیده، مطلب دیگری است که پرداختن به آن از موضوع سؤال شما و حوصله این نوشتار خارج است.[7] بخش دوم سؤال شما این بود که: آیا ازدواج موقت باعث ایجاد نابسامانی در خانواده و جامعه نمیشود؟ در این خصوص، لازم به یادآوری است که: مشروعیت و جواز ازدواج موقت به معنای این نیست که ازدواج موقت بهترین و یگانه راه حلّ مشکلات جوانان جامعه ما باشد و بدون مقدمه بتوان طرح ازدواج موقت را در جامعه به اجرا گذاشت. قطعاً روی آوردن به ازدواج موقت آنهم در شرایطی که جوانان و خانوادهها آشنایی کافی با مسأله ازدواج موقت ندارند و مسئولان و کارشناسان فرهنگی آثار و پیامدهای این موضوع را بصورت تخصصی مورد ارزیابی قرار ندادهاند، نمیتواند راهحلّ مطمئن و مناسبی باشد و همانگونه که به ذهن شما آمده است، باعث ایجاد نابسامانی در جامعه و خانواده خواهد شد. البته این هرگز به معنای ضعف و ناکارآمدی احکام اسلامی نیست؛ بلکه وضعیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه ما در حال حاضر آمادگی ذهنی برای آن را ندارند. لذا مدتها زمان لازم است تا فقها، صاحبنظران مسایل فرهنگی و اجتماعی طرح جامع و فراگیری را در این خصوص تهیه نمایند. اما در حال حاضر که شرایط لازم فراهم نیست، چه خوب است که همگان به خصوص جوانان راههای بهتر و مطمئنتری را برگزینند که هم از نظر اجتماعی مورد پذیرش و تأیید است و هم خانوادهها آن را میپسندد و آن چیزی جز «ازدواج ساده و آسان» نیست، که هم با شرایط اقتصادی شما سازگار است و هم در آیات و روایات به آن سفارش شده و در جامعه و خانواده نیز مشکلی را بدنبال ندارد. بخاطر همین نکات مثبت این نوع ازدواج است که در چند سال اخیر مسئولان فرهنگی، شخص مقام معظم رهبری و نهادها و دانشگاه ها جوانان را به آن تشویق نموده و هر ساله شاهد برگزاری مراسم ازدواج باشکوه هزاران زوج جوان هستیم.
نتیجه:
1. اصل مشروعیت و جواز ازدواج موقت علاوه بر آنکه مورد تأیید همه مسلمانان میباشد و روایاتی در این خصوص وارد شده، آیاتی از قرآن نیز بر مشروعیت آن دلالت دارد.
2. ازدواج موقت یکی از راهحلهای مشکلات جنسی جوانان میباشد و در صورتی میتواند مفید و مؤثر واقع شود که شرایط لازم از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و… فراهم گردد و مسئولان و صاحبنظران، کارِ کارشناسی در این خصوص انجام دهند و از پیامدهای منفی آن جلوگیری نمایند.
3. در شرایط فعلی که کار کارشناسی در این خصوص انجام نشده و خانوادهها با این مسأله آشنایی کافی ندارند، هیچگاه ازدواج موقت (به ویژه برای جوانان و نوجوانان) توصیه نمیشود، بلکه توصیه ما این است که برای ازدواج دایم، باید تدابیری اندیشیده شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اسماعیل هادی، دورنمای حقوقی ازدواج موقت، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374.
2. احمد جنتی، در مسیر زندگی با ازدواج دایم یا موقت، قم، احمد جنتی، 1370.
3. ابراهیم امینی، انتخاب همسر، سازمان تبلیغات اسلامی، 1372.
پی نوشت ها:
[1] . نساء/24.
[2] . به نقل از: یزدانی، عباس، آزادی (تحلیلی از آزادی و اخلاق جنسی)، انتشارات پارسایان، 1377،ص 164.
[3] . برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به: طبری، تفسیر طبری، ج 5، ذیل آیه 24، سوره نساء.
[4] . مقداد، فاضل، کنزالعرفان، ج 2، ص 172ـ146.
[5] . در مشروعیت ازدواج موقت احادیث بسیاری از طریق شیعه و سنی نقل شده که مؤید آیات قرآن است، برای آشنایی بیشتر میتوانید مراجعه کنید به: حر عاملی، محمد بن حسن، وسایلالشیعه، ج 14، ص436 به بعد، ابواب متعه.
[6] . فخر رازی، تفسیر فخر رازی (تفسیر کبی) ذیل آیه 24 سوره نساء.
[7] . برای آشنایی با این موضوع به منابع زیر مراجعه شود: نجفی، محمدصادق، سیری در صحیحین، ص 381؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص335 به بعد.