امام حسن (ع):
تعجب میکنم از کسانیکه در غذای جسم خود فکر میکنند ولی در امور معنوی و غذای جان خویش تفکر نمیکنند. شکم را از طعام مضر حفظ میکنند ولی در روح و روان خویش افکارپلید و پستی را وارد میکنند .
عجبت لمن یتفکر فی مأکوله کیف لا یتفکر فی معقوله فیجنب بطنه ما یؤذیه ، ویودعصدره ما یردیه .
بحار الانوار، ج 1 ، ص 218
***
امام حسن (ع):
حضرت مجتبی – علیه الاسلام – بهترین جامه های خود را در موقع نماز میپوشید ، کسانی از آن حضرت سبب این کار را سؤال کردند ، در جواب فرمود : خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد به این جهت خود را در پیشگاه الهی زینت میکنم ،خداوند امر فرمو
کان الحسن بن علی علیهما السلام اذا قام الی الصلوه لبس اجود ثیابه ، فقیل له یابن رسول الله تلبس اجود ثیابک ؟ فقال : ان الله جمیل یحب الجمال فأتجمل لربیوهو یقول : ” خذوا زینتکم عند کل مسجد ” .
تفسیر عیاشی ، ج 2 ، ص 14
***
امام حسن (ع):
تنها چیزی که در این دنیای فانی ، باقی میماند قرآن است ، پس قرآن را پیشوا و امام خود قرار دهید ، تا به راه راست و مستقیم هدایت شوید . همانا محق ترین مردم به قرآن کسانی هستند که بدان عمل کنند اگر چه آن را حفظ نکرده باشند ، و دورترین افراد از
ما بقی فی الدنیا بقیه غیر هذا القرآن فاتخذوه اماما یدلکم علی هداکم ، وان أحقالناس بالقرآن من عمل به وان لم یحفظه وأبعدهم منه من لم یعمل به وان کان یقرأه .
ارشاد القلوب ، ص 102
***
امام حسن (ع):
ای مردم هر کس برای خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنمای خود قرار دهد به راهی که درست تر و استوارتر است هدایت میشود و خداوند او را برای آگاهی و هوشیاری توفیق داده و به عاقبت خوش کمک کرده است .
ایها الناس انه من نصح لله وأخذ قوله دلیلا هدی للتی هی أقوم ، ووفقه الله للرشادوسدده للحسنی .
تحف العقول ، ص 229
***
امام حسن (ع):
پرسش صحیح نیمی از علم است ، و مدارا کردن با مردم نیمی از عقل است ، و اقتصاد و اعتدال در زندگی نیمی از مخارج است .
حسن السؤال نصف العلم ، ومداراه الناس نصف العقل والقصد فی المعیشه نصفالمؤونه .
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج 18 ، ص 108
***
امام حسن (ع):
بیشترین زیرکی ، ترس از خدا و پرهیزکاری است و بیشترین نادانی ، عیاشی و شهوترانی است .
ان اکیس الکیس التقی ، واحمق الحمق الفجور .
حلیه الاولیاء ، ج 2 ، ص 37
***
امام حسن (ع):
از آن حضرت سؤال شد بخل چیست ؟ فرمود : آنچه در کف داری شرف بدانی ، و آنچه انفاق کنی تلف شماری .
قیل له – علیه السلام – ما الشح ؟ قال : أن تری ما فی یدک شرفا وما أنفقته تلفا .
تحف العقول ، ص 227
***
امام حسن (ع):
مادرم فاطمه ( س ) را دیدم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود و شنیدم که برای مؤمنین دعا میکرد و اسامی آنان را ذکر مینمود و برای آنان بسیار دعا می کرد ولی برای خودش دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر چرا همان طور که برای دیگران
رأیت أمی فاطمه علیها السلام – قامت فی محرابها لیله جمعتها فلم تزل راکعه ساجدهحتی اتضح عمود الصبح ، وسمعتها تدعو للمؤمنین والمؤمنات وتسمیهم وتکثر الدعاء لهمولا تدعو لنفسها بشیء ، فقلت لها یا أماه لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک ،فقالت : یا بنی الجار ثم ا
بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81
***
امام حسن (ع):
رسول خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستی ما اهل بیت را اختیار کنید ، چون هر کسخدا را در حالی ملاقات کند که ما اهل بیت را دوست داشته باشد ، با شفاعت ما وارد بهشت میشود .
قال ( ع ) : قال رسول الله صلی الله علیه وآله : الزموا مودتنا أهل البیت ، فانهمن لقی الله وهو یودنا أهل البیت دخل الجنه بشفاعتنا .
محاسن ، ص 61
***
امام حسن (ع):
ای مردم ! از جدم پیامبر خدا شنیدم که میفرمود : من شهر علم و دانشم و علی ( ع )دروازه آن است ، آیا از غیر دروازه وارد شهر میشوند ؟
ایها الناس سمعت جدی رسول الله صلی الله علیه وآله یقول : أنا مدینه العلم وعلیبابها وهل تدخل المدینه الا من بابها .
امالی صدوق ، ص 207
***
امام حسن (ع):
شخصی به امام حسن – علیه السلام – عرض کرد : ای پسر پیامبر خدا چرا ما از مرگ اکراه داریم و آن را دوست نداریم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود را خراب ودنیایتان را آباد کردهاید ، بنابراین انتقال از عمران و آبادانی به خرابی و ویرانی را دوست ندار
قال رجل للحسن علیه السلام : یا بن رسول الله ما بالنا نکره الموت ولا نحبه ؟ فقالالحسن علیه السلام : لانکم أخربتم آخرتکم وعمرتم دنیاکم ، وأنتم تکرهون النقله منالعمران الی الخراب .
بحار الانوار ، ج 44 ، ص 110
***
امام حسن (ع):
سوگند به خداوند ! هر کس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترین نقاط مانند دیلم اسیر باشد ، دوستی ما برای او مفید است . همانا محبت ما گناهان فرزندان آدم را از بین میبرد ، همانطور که باد برگ درختان را می ریزد .
والله لا یحبنا عبد ابدا ولو کان أسیرا فی الدیلم الا نفعه حبنا ، وان حبنا لیساقطالذنوب من بنی آدم کما یساقط الریح الورق من الشجر .
بحار الانوار ، ج 44 ، ص 24
بحار الانوار ، ج 44 ، ص 24
***
امام حسن (ع):
بیشتر اهل کوفه به معاویه نوشتند : ما با تو هستیم ، اگر میخواهی ما حسن ( ع ) رادستگیر میکنیم و پیش تو میفرستیم . بعد خیمه امام حسن ( ع ) را غارت کرده و آن حضرت را مجروح کردند . پس امام حسن ( ع ) به معاویه نوشت : همانا این امر ( حکومت ) و جان
کتب أکثر اهل الکوفه الی معاویه : فإنا معک وان شئت أخذنا الحسن وبعثناه الیک، ثم أغاروا علی فسطاطه وضربوه بحربه وأخذ مجروحا ، ثم کتب جوابا لمعاویه : انماهذا الامر لی والخلافه لی ولاهل بیتی ، وانها لمحرمه علیک وعلی أهل بیتک ، سمعته منرسول الله ( ص ) ، والله
بحار الانوار ، ج 44 ، ص 45
***
امام حسن (ع):
اگر همه دنیا را تبدیل به یک لقمه غذا کنم و به انسانی که خدا را از روی خلوص عبادت میکند بخورانم ، باز احساس میکنم که در حق او کوتاهی کرده ام . و اگر ازاستفاده کردن کافر از دنیا جلوگیری کنم تا به آن اندازه که جانش از شدت گرسنگی وتشنگی به لب ب
لو جعلت الدنیا کلها لقمه واحده لقمتها من یعبد الله خالصا لرأیت أنی مقصر فیحقه ، ولو منعت الکافر منها حتی یموت جوعا وعطشا ثم أذقته شربه من الماء لرأیتأنی قد أسرفت .
تنبیه الخواطر و نزهه النواظر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص 350
***
امام حسن (ع):
والاترین مقام نزد خداوند ، از آن کسی است که بیشتر از همه به حقوق مردم آشنا باشد و در ادای آن حقوق ، بیشتر از همه کوشا باشد . و کسی که در برابر برادران دینی خود تواضع کند ، خداوند او را از صدیقین و شیعیان امیرالمؤمنین – علیه السلام- قرار مید
اعرف الناس بحقوق اخوانه وأشدهم قضاء لها ، أعظمهم عند الله شأنا ، ومن تواضعفی الدنیا لاخوانه فهو عند الله من الصدیقین ومن شیعه علی بن ابی طالب .
حیاه امام حسن بن علی ، ج 1 ، ص 319
***
امام حسن (ع):
پیامبر خدا ( ص ) فرمود : هیچ بندهای حقیقتا مؤمن نیست مگر اینکه نفس خود راشدیدتر از محاسبه بین دو شریک و یا محاسبه مولا از بنده خود مورد محاسبه قراردهد .
قال ( ع ) : قال رسول الله صلی الله علیه وآله : لا یکون العبد مؤمنا حتی یحاسبنفسه أشد من محاسبه الشریک شریکه والسید عبده .
بحار الانوار ، ج 70 ، ص 72
***
امام حسن (ع):
پیامبر خدا ( ص ) فرموده است : یکی از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور کردن برادران دینی است .
قال ( ع ) : قال النبی صلی الله علیه وآله : ان من موجبات المغفره ادخال السرورعلی أخیک .
مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص 193
***
امام حسن (ع):
از آن حضرت سؤال شد : بی نیازی چیست ؟ فرمود : رضایت نفس به آنچه برایش قسمت شده ، هر چند کم باشد .
قیل له – علیه السلام – ما الغنی ؟ قال : رضی النفس بما قسم لها وإن قل .
تحف العقول ، ص 228
***
امام حسن (ع):
دنیا محل گرفتاری و آزمایش است و هر چه در آن است رو به زوال و نابودی میباشد، و خداوند ما را از احوال دنیا آگاه کرده است تا عبرت گیریم ، و به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتی بر خدا نداشته باشیم . پس در این دنیای فانی زهد بورزید و به آنچ
ان الدنیا دار بلاء وفتنه ، وکل ما فیها الی زوال ، وقد نبأنا الله عنها ، کیمانعتبر ، فقدم الینا بالوعید کی لا یکون لنا حجه بعد الانذار ، فازهدوا فیما یفنی ،وارغبوا فیما یبقی ، وخافوا الله فی السر والعلانیه .
توحید صدوق ، ص 378
***
امام حسن (ع):
هنگامی که مستحبات به واجبات ضرر برسانند ، آنها را ترک کنید .
اذا اضرت النوافل بالفریضه فارفضوها .
تحف العقول ، ص 236
***
امام حسن (ع):
از آن حضرت سؤال شد : زهد چیست ؟ فرمود : رغبت به تقوی و بی رغبتی به دنیا .
قیل له – علیه السلام – ما الزهد ؟ قال : الرغبه فی التقوی والزهاده فی الدنیا .
تحف العقول ، ص 227
***
امام حسن (ع):
از خدا بر حذر باشید با زیادی یاد او ، و از خدا بترسید به وسیله تقوی ، و به خدا نزدیک شوید با طاعت ، به درستی که او نزدیک است و پاسخگو .
احترسوا من الله بکثره الذکر واخشوا الله بالتقوی وتقربوا الی الله بالطاعه فإنهقریب مجیب .
تحف العقول ، ص 229
***
امام حسن (ع):
بدانید که خدا شما را بیهوده نیافریده و سر خود رها نکرده ، مدت عمر شما را معین کرده ، و روزی شما را میانتان قسمت کرده ، تا هر خردمندی اندازه خود را بداند و بفهمد که هر چه برایش مقدر است به او میرسد ، و هر چه از او نیست به او نخواهد رسید ، خد
اعلموا ان الله لم یخلقکم عبثا ولیس بتارککم سدی ، کتب آجالکم وقسم بینکممعائشکم ، لیعرف کل ذی لب منزلته وأن ما قدر له اصابه وما صرف عنه فلن یصیبه ،قد کفاکم مؤونه الدنیا وفرغکم لعبادته وحثکم علی الشکر وافترض علیکم الذکروأوصاکم بالتقوی منتهی رضاه .
تحف العقول ، ص 234